اخلاق سرمايه سلامتى است
ما اگر سلامت انسانها را به دقت مورد نظر قرار بدهيم بايستى از دو جهت قضاوت نماييم، يكى از جنبه روح و اخلاق، دوم از نظر جسم و بدن.
بهداشت را نمىتوان از دريچه بدن ديد، زيرا ما خود به تجربه دريافتيم كه ناراحتيهاى روحى و هيجانهاى درونى علاوه بر آنكه باعث اختلال فكر و تشويش خاطرند در بدن نيز آثار بدى دارند و مزاج را از صراط مستقيم صحت و اعتدال منحرف مىكنند و منشاء بيماريهاى مختلفى مىشوند:
حسادت
مثلا يكى از بيماريهاى روانى حسد است، شخص حسود هر چند مواظبت جهات بهداشت را بنمايد ولى شراره هاى حسد كه در ((اندرون)) وجودش زبانه مى كشد، اعصاب او را خورد كرده، سلامت وى را مى سوازند.
اميرالمؤمنين على عليهالسلام مى فرمايد: ((العجب لغفلة الحساد عن سلامة الاجساد)) جاى شگفتى است كه افراد حسود از سلامت بدن خود غافلند.
نااميدى
نا اميد بودن به آينده كه نتيجهاش غم و اندوه است يكى از حالات روحى و روانى است كه براى بشر ارمغانى غير از درد و مرض نمىآورد. اميرالمؤمنين على عليهالسلام ميفرمود:
«الحزن يهدم الجسد» اندوه و غم بدن را ويران مىكند.
روح و بدن به قدرى با يكديگر مرتبط و متحدند كه حالات نيك و بد هر يك در ديگرى اثر مى گذارد و اين مطلب مورد قبول كليه دانشمندان ديروز و امروز جهان است، بدن آدمى تحت تأثير حالات روان است، و روان نيز تحت تأثير حالات بدن مىباشد.
كسى كه دچار نگرانى و تشويش خاطر است و در ضمير خود احساس ناراحتى و بى قرارى مى كند، خواه و ناخواه اين حالت روانى آثار نامطلوبى روى بدن او مى گذارد و جسم وى را از مسير سلامت و اعتدال منحرف مى كند. اميرالمؤمنين على عليهالسلام مىفرمود:& lt;o:p>
((الهم نصف الهرم)) اندوه نيمى از پيرى است.
در تحقيقات علمى دانشمندان ثابت شده است كه يك قسمت ملاحظه از بيماريهاى نواحى مختلف بدن، ناشى از هيجانهاى روحى و نگرانى هاى روانى است، براى درمان اساسى اين قبيل بيماران لازم است در درجه اول به ريشه مرض توجه شود و قبل از معالجات پزشكى و دارويى بايد با نگرانيها و بيقراريهاى جان مبارزه كرد و آنها را از صفحه خاطر بيمار بر طرف نمود.
هشتاد درصد از بيمارانى كه به پزشكان مراجعه مىكنند در صورتى كه خويشتن را از قيد ترس و نگرانى آزاد سازند مى توانند شخصا خود را معالجه كنند. از جمله مى توان سوء – هاضمه عصبى، بعضى از زخمهاى معده، اختلالات قلبى، مرض به خوابى، بعضى سر دردها و چند نوع فلج را از آن طبقه دانست.
دكتر ((ژوزف منتاكو)) مولف كتاب ((اختلالات عصبى معده)) نيز نظير همين را مىگويند: ((آنچه مى خوريد باعث زخم معده نمىشود، بلكه آنچه شما را مىخورد (نگرانى) موجب پيدايش اين زخم است)) دكتر ((الواريز)) كه در كلينيك ((مايو)) كار مى كند مى گويد: شدت و ضعف زخمهاى معده اغلب نسبت مستقيم با شدت و ضعف درجه هيجانات درونى دارد اين گفته متكى به آزمايش و مطالعه در پانزده هزار بيمارى است كه براى اختلالات معده به كلينيك ((مايو)) مراجعه كرده اند و چهار پنجم آنها اساس و علت طبى براى بيمارى معده خود نداشتند.
ترس، نگرانى، حسد، خود پسندى، كبر، دروغ، غيبت، عجب و عدم لياقت در سازش با محيط، اكثراً علل مؤثر بيمارىهاى معده و زخمهاى آن مىباشد، زخم معده باعث مرگ شما است، و مطابق مندرجات مجله ((life)) در بين امراض مهم و خطرناك، رتبه دهم را حائز است.
برادران ((مايو)) كه كلينيك آنها معروفيت فراوان دارد اعلام داشت
ه اند كه نصف بيشتر تختخوابهاى بيمارستانها را كسانى اشغال كردهاند كه گرفتار ناراحتى عصبى مىباشند و مرض آنها از فساد و خراب بودن اعصابشان نيست، بلكه از هيجانهاى درونى، محروميت، تشويش، نگرانى، ترس، عدم موفقين و نااميدى، سرچشمه ميگيرد…
دكتر ادوراد پودلسك كتابي تحت عنوان (جلو نگرانى را بگير و سالم و راحت زندگى كن) نوشته كه فصول برجسته آن را از اين قرار است: نگرانى با قلب چه ميكند؟ فشار خون از نگرانى بوجود مىآيد، رماتيسم ممكن است از نگرانى باشد، نگرانى چگونه معده شما را ضعيف مىكند؟، نگرانى و غدد درقى، مرض قند از نگرانى بوجود مى آيد، ((دكتر ويليام ماك گونيگل)) در انجمن دندان پزشكان آمريكا اظهار داشت: نگرانى باعث خرابى و فساد دندان مى شود، و اينطور نطق خود را ادامه داد: هيجانات و احساساتى كه مولد نگرانى و ترس است باعث بر هم خوردن توازن كلسيم بدن شده و دندان را فاسد مىكند))
گفتيم اخلاق، سرمايه سلامت است، پس بايد صفات بد را ترك كنيم و خصال نيكوى خود را بسر حد كمال برسانيم قرآن مجيد در مورد تحولها و دگرگونيهايى كه در زندگى افراد پيش مىآيد چنين مىگويد:
((ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم)) خداوند هيچ گروهى را عوض نمى كند، مگر آنكه آن گروه در خود تغيير و تحولى ايجاد نمايند.
((برگسون)) فيلسوف فرانسوى مى گويد: وجود يعنى تغيير و تحول، تحول يعنى رشد و تكامل، رشد و تكامل يعنى به خلفت خود ادامه دادن.
اضطرابها را در هم شكنيم؟
اولين تحول، تحصيل اطمينان و آرامش روان و قلب است، آرامش قلب و نجات از اضطراب و تزلزل، در ايمان و اعتقاد به مبدأ آفريدگار است.
((الا بذكر الله تطمئن القلوب)) دلها با ياد خدا آرامش مىيابد.
بشر در مواقع خطير و آنجايى كه نگرانى و اضطراب روح به اوج اعلاى خود مى رسد، و هيجانهاى درونى طوفانى بر پا مى كنند و دانش روانشناس از آرام كردن آن عاجز مىشود قدرت نيرومند ايمان به آن ناراحتى خاتمه مى دهد و روح خود باخته و طوفانى را مطمئن و آرام مى كند ايمان است كه به انسان نيروى اراده مىدهد، ترديد و دو دلى را بر طرف مى كند و راه و مسير پايدارى به انسانها نشان مى دهد خلاصه زندگى با هدف و مقصدى را مىآموزد.
جان بىكايزل مىگويد: (بى ايمانى بخصوص از اين لحاظ رنجآور است كه دنيا و هر چه را كه در اوست در نظر ما لغو و بيهوده و ناپاديار جلوه مى دهد، در صورتيكه صاحب ايمان از زندگى و آفرينش منظور و مقصودى مىبيند.
شخص با ايمان اگر روزى گرفتار درد و رنج شد، چون اضطراب درونى ندارد، همان اطمينان قلبى در بهبود او كمك مىنمايد.
دكتر كارل يونك در زوريخ مطب دارد و يكى از روان كاوان نامى جهان بشمار مىرود روزى ضمن صحبت مىگفت: (بين هزاران كسانى كه پيش من آمده و از من كمك مىخواهند آنهائى كه به اصولى پايبند مىباشند يا بدين خود ايمان دارند، خيلى زود و سريع معالجه شده و شفا مى يابند)
منبع: اسلام پزشك بدون دارو
www.taha-teb.com