تجارت همیشگی انسان
انسان دائما در حال مبادله است و نمىتواند در حال مبادله نباشد انسان نمىتواند اکتساب نکند، براى این کههر نگاه انسان یک کسب است،
هر سخن انسان یک کسب است، هر قدمىکه انسان بردارد یک کسب است، یعنى تاثیر پذیرى است. انسان به گونهاى در عالم قرار گرفته است که دائما دارد نیروهاى خود را مصرف مىکند، نه این که بگوید: من انرژى مصرف مىکنم و این قدر مصرف مىکنم تا تمام شوم و بعد که تمام شدم یک صفر هستم این طور نیست. هر کارىانسان انجام دهد، چیزى داده است و چیزى گرفته است، منتها آن چیزى که مىگیرد گاهى سعادت است و گاهى شقاوت.
امروزه با عنوان «اصل تاثیر متقابل» مطرح میشود و معنایش این است که: در دنیا هیچ چیزى نیست که یکطرفه اثر بگذارد، همیشه تاثیرها دو طرفه است و تازه اینها مدعى هستند که این تاثیر دو طرفه میان همه چیز با همه چیز است. مىگویند نمىشود یک شئ در عالم وجود داشته باشد که فقط از اشیاء دیگر اثر بپذیرد و خودش روى اشیاء دیگر اثر نگذارد، یا روى اشیاء دیگر اثر بگذارد و اشیاء دیگر روى آن اثر نگذارند تاثیر متقابل در کار است.
درباره یک انسان هم این مطلب هست. ما با این عالم بیرونى همیشهدر تاثیر متقابل هستیم، این عالم روى ما اثر مىگذارد و ما روى آن اثرمىگذاریم نمىتوانیم خودمان را از قانون تاثیر متقابل بیرون بکشیم.
منتها ما اگر مطابق هدایت و راهنمایىاى که به ما کردهاند عمل کنیم، معادل آن سرمایه و صدها برابر آن سرمایهاى که دادهایم، از عالم و جهان براى سود و سعادت خودمان مىگیریم. اما اگر بر اساس برنامهاى که خداى ما براى ما معینکرده است عمل نکنیم و به طور بلبشو راه هاى خودخواهانهاى انتخابکنیم، باز هم سرمایه را دادهایم و عوض آن را گرفتهایم ولى به جاى اینکه این سرمایه را بدهیم و یک شئ مفید بگیریم، اشیایى براى خود گرفتهایم که همه جز مایههاى عذاب و عقاب و مایههاى ضرر و زیان براى ما هیچچیز دیگرى نیست و مانند این است که انسان پولش را خرج کند و مار و عقرب بخرد و بعد این مار و عقرب را در خانه خود رها کند. چنین فردىالبته خرید و فروش کرده است، اما چه چیزى براى خود خریده است؟
موجبات آزار و موجبات عذاب
در قرآن آمده «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ »1؛ اى كسانى كه ایمان آوردهاید، آیا شما را بر تجارتى راه ن
مایم كه شما را از عذابى دردناك مىرهاند؟
تجارت با عذاب چه ارتباطى دارد؟ ارتباطش ایناست که انسان دائما در حال تجارت است، اگر این تجارتى را که خداوند بدان راهنمایى مىکند انجام ندهد همیشه دارد یک تجارت دیگرى انجام مىدهد که نتیجه آن عذاب الیم است قسم سوم ندارد. شما الان در اثر اینکه قبلا به نوع دیگرى تجارت و اکتساب مى کردهاید، دچار عذاب الیم هستید، حال ما تجارت دیگرى به شما پیشنهاد مىکنیم تا شما را از عذاب الیمى که گرفتار آن هستید نجات دهیم.
تجارت مطلوب از نظر قرآن
حال که مىخواهیم تجارتى انجام دهیم چه تجارتى کنیم و در مقابل، چه بگیریم؟ آنچه که باید بکنیم اول «تؤمنون بالله و رسوله» است، ایمان به الله و ایمان به پیامآور اوست. از نظر قرآن که همیشه دعوت به کار و عمل و جهاد و هجرت و برخى امور دیگر مىکند، اگر عمل توام با ایماننباشد فایده ندارد و در واقع انسان باید ایمان داشته باشد، آن هم ایمانى که قرآن معرفى مىکند و عملش باید در راه ایمانش باشد و به قولی در راه «ایده»اش باشد، منتها ایدهاى که قرآن مىگوید جز خدا موضوع دیگرى ندارد. ایمان بیاورید به خدا که هدف اصلى و هدف کلى است و ایمان بیاورید به پیامآور او چون اگر ایمان به پیامآور او نباشد انسان پیام خدا را نمىتواند قبول کند، پیام خدا وقتى پیام خداست که انسان ایمان به پیامآورش هم داشته باشد. «وَ جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَ
یْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ»2؛ بسیج شوید و با مال و جانتان در راه خدا جهاد كنید. اگر بدانید، این براى شما بهتر است.
در آیه شریفه در مورد جهاد فرمود: جهاد به مال و جهاد به نفس.
جهاد به نفس اعم است از جهادى که با دشمن خارجى و بیرونى باشد، همان که اصطلاحا به آن مىگوییم «جنگ» که یک مصداق بزرگ و اعلاى[جهاد با نفس] است زیرا جهاد حقیقى مستلزم جهاد با نفس هم هست، و دیگر خود جهاد با نفس اماره که شامل همه اعمال دیگر انسان مىشود. هر عملى را که انسان بخواهد براى خدا انجام دهد، خودش نوعى جهاد با نفس است.
این کارى که ما باید انجام دهیم، ایمان به خدا و رسول و جهاد با مال و جان است. در عوض چه چیز نصیب ما خواهد شد؟ «وَیَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ»؛ تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد.
در واقع معنایش این است که آنچه را که قبلا کسب کردهاید و آن تجارت هایى که قبلا کردهاید و آن زیان هایى که از آن تجارت ها بردهاید و آثار سوئى که گناهان براى شما گذاشته است آن گناهان آمرزیده مىشود و آثار خطاهاى گذشته همه محو مىشود. «وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ»3؛ و شما را به بهشت هایى وارد مىکند که از زیر درخت هاى آن بهشت ها نهرها جارى مىشود. و نیز شما را به جایگاه هایى بسیار پاکیزه در بهشت هاى ثابت و پایدارى کهدیگر خالد و دائم است و زوالى در آنجا نیست وارد مىکند.
قرآن
«وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»؛ این همان كامیابى بزرگ است.
در منطق حق و حقیقت، فوز عظیم آناست، ولى شما اى انسان ها اغلب نتیجه نزدیک رامىخواهید، نتیجه نزدیک همان نتیجه در دنیاست، مىخواهید در دنیا هم به سعادتى نائل شوید، مىخواهید آثار ایمانتان و آثار جهادتان در همین دنیا هم ظاهرشود پیروزى بر دشمن و فتح و گشودن سرزمین ها را مىخواهید.
براى انسان چون در دنیا لذت و اثر این چیزها را چشیده است، بهواسطه کوتاهى فکرش، جاذبه این ها بیشتر است. این ها جاذبه داشته باشد عیب ندارد، نقص در این است پاداش اخروی که اصل است برایش کم جاذبه دارد. ولى قرآن مىفرماید: حقیقت این است که فوز عظیم آن است، اما منحصر به آن نیست. این ایمان و این عمل که ما پیشنهاد مىکنیم، اثرش فقط در دنیاىدیگر ظاهر نمىشود، بلکه سعادت دنیا را هم که شما خیلى دوست دارید در بردارد. فوز عظیم و بزرگ آن است وقتى که آنجا بروید مىفهمید که اصلا دنیا در مقابل آن به حساب نمىآید ولى در عین حال اینمطلب را هم بدانید که آن امر دیگرى که مورد علاقه شماست یعنى پیروزى و گشودن سرزمین ها و فاتح شدن و منصور شدن، آن هم هست. «وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ»4؛ و [رحمتى] دیگر كه آن را دوست دارید: یارى و پیروزى نزدیكى از جانب خداست.
و یک خصلت دیگر و یک نعمت دیگر که شما از ته دل آن را بسیار دوست دارید و دلتان مىخواهد که در پرتو ایمان و عمل به آن برسید نصرت و فتح است که آن هم براى شما هست.
پس خلاصه مطلب این شد که این معامله را انجام دهید تا هم آخرترا که این قدر عظیم و بزرگ است داشته باشید و هم دنیا را که مورد علاقه شماست. پس این پیام پیامى است که در آن واحد، هم سعادت دنیاى شمارا تامین مىکند و هم سعادت آخرت شما را.
اهمیتسرمایههاى انسانى
</B> ;یک ملت اگر بخواهد زندگى کند نیاز به انواع سرمایهها دارد که یکىاز آنها سرمایههاى اقتصادى است. ولى کدام سرمایه از همه سرمایههابالاتر است؟سرمایه انسانى. هر انسان براى خودش یک معدنى است و بهاندازه معدن فیروزه و طلا ارزش دارد. اگر ملتى این رمز به دستش آمده باشد، این معما را حل کرده باشد، این توانایى و توفیق را پیدا کرده باشد که بتواند از انسانهایش استفاده کند و آنها را بسازد، گرچه آن ملت هیچ چیزنداشته باشد، همه چیزخواهد داشت.
الان بعضى از این کشورهاى اروپایىاین طور هستند. مثلا انگلستان یک کشور تهى و خالى است که نمکش را هم باید از خارج بیاورند، همه چیز را باید از بیرون وارد کنند، ولى بهارزش یک چیز پىبرده است، به ارزش ساختن افراد خودش این معدن هاى انسانى را خوب کشف کردهاند. وقتى این معدن ها را استخراج و آماده مىکنند دیگر باک ندارند که هیچ چیز ندارند و همه چیز باید از بیرون بیاید. مىگویند ما آدم داریم، آدم که داریم همه چیز داریم ولى اگرآدم نداشته باشیم هیچ چیز نداریم.
نفت یک ثروت است ولى جماد است. اینکه آیا علم بهتر است یا مال، مقصود این نیست که یا مال داشته باشیم و علم نداشته باشیم و یا علم داشته باشیم و مال نداشته باشیم، بلکه مقصود این است که کدام در درجهاول است. اگر ملتى مال داشته باشد ولى علم نداشته باشد، یعنى انسان نداشته باشد، آن مال و ثروتش بیش از آن مقدار که خوراک خودش بشود، خوراک ملت هاى دیگر مىشود، چه بسا همین مال و ثروت ممکن است اسباببدبختى او شود.
مرحوم سید جمال الدین اسد آبادى معروف وقتى که در مصر بود به هر جاکه مىرفت مردم را بیدار و آگاه مىکرد، با استعمار در همه جا مبارزه مىکرد و ریشه نهضت هایى که در شرق اسلامى صورت گرفت این مرد بود.
در مصر انقلابى بپا کرد. استعمار انگلستان عجیب به وحشت افتاد.
تبعیدش کردند. وقتى او را سوار کشتى کرده و مىخواستند ببرند دوستانو ارادتمندانش خواستند مقدارى پول به او بدهند تا همراه خود داشته باشد. قبول نکرد. گفتند: آخر تو یک آدم اسیر چرا این پول را قبول نمىکنى؟ گفت: شیر هر جا که برود طعمه خود را پیدا مىکند; من هر جا کهباشم این قدر علم و هنر دارم که بتوانم زندگى خودم را اداره کنم.
این است که مىگویند سعادت ملت ها به داشتن استحکامات نیست، به
داشتن معدن ها و ساختمان ها نیست، فقط به داشتن یک چیز است:داشتنانسان هاى ساخته شده. از اینجا مىتوانیم بفهمیم که چرا پیغمبران در میانصنعت ها و اختراع ها و فنون، تنها به یک فن و صنعت مىپردازند و آنصنعت انسان سازى است.
پی نوشت:
1- سوره صف آیه 10.
2- سوره توبه آیه 41.
3- سوره آل عمران آیه 195.
4- سوره صف آیه 13.
منبع خبر: آشنایی با قرآن شهید مطهری جلد 7
www.shefanoor.ir