در روایات آمده که بعد از حضرت عیسی(ع) تا زمان حضرت محمد(ص) هیچ رسول یا پیامبر اولوالعزمی نبود. در این میان پیامبرانی بودند که یکی از آنها «جرجیس» نام دارد. از نظر تاریخی، ایشان با فاصلهی کمی بعد از حضرت مسیح(ع) زندگی میکردهاند.
جرجیس انسانی عابد و خداپرست و پیرو دین مسیح(ع) بود. از راه بازرگانی امرار معاش میکرد و هرچه سود به دست میآورد بین فقرا تقسیم مینمود.
داذیانه (به روایت مجمع التواریخ: داربان) پادشاهی ستمگر و بتپرست بود که در زمان جرجیس حکومت میکرد. اَفِلون بت مورد علاقهی او بود که میپرستید. در این زمان هیچکس جرأت ابراز دین دیگری نداشت و همه باید از ترس جانشان بت میپرستیدند.
وقتی داذیانه، جرجیس را به جرم نپرستیدن بتها به زندان انداخت، فرشتهای از جانب خداوند آمد و به جرجیس کمک کرد تا از بند زندان رها شود. شاید جرجیس از این زمان بود که به پیامبری نایل شده است؛ زیرا بعد از رهایی از زندان، به دربار داذیانه میآید و کرامات و معجزاتی از خود نشان میدهد. سپس از داذیانه میخواهد دست از بتپرستی و ظلم و ستم به مردم بردارد و خداپرست شود.
در مقابل این دعوت، داذیانه دستور میدهد جرجیس را به درخت ببندند و با چوب بزنند؛ اما ایشان سخنان خود را تکرار میکرد…
هنگامی که داذیانه دید جرجیس نهتنها پادشاه و اطرافیانش ب
لکه همهی مردم را به خداپرستی دعوت میکند، خشمگین شد و اینبار دستور قتل او را میدهد. ابتدا جرجیس را با چوب و آهن زدند و استخوانهایش را خرد کردند، بعد ایشان را در دیگ آب جوش انداختند؛ اما جرجیس در میان دیگ، ذکر خدا و شهادتین میگفت. در این لحظه از جانب پروردگار ندا آمد: «ای جرجیس! بارها تو را میکشند و من تو را زنده میکنم…»
جرجیس را تکه تکه کردند، اما او زنده ماند. بعد در گودال آتش انداختند و مرتبهی سوم دستهایش را با طناب بستند سنگ بزرگی هم به پایش آویزان کرده و در دریا انداختند. به امر خداوند اینبار هم جرجیس زنده ماند. بتپرستان که دیدند جرجیس به هیچوجهی کشته نمیشود، او را جادوگر خطاب کرده و خواستند به اجبار ایشان را وادار به سجده جلو بتها کنند. اینجا بود که جرجیس نبی به بتها دستور میدهد جلو پایش سجده کنند.
به امر خداوند زمین شکافته شد و بتها یکی یکی خرد شده و در زمین فرو رفتند.
در آخر، وقتی جرجیس دید ظلم داذیانه هرروز بیشتر میشود و ایمان نمیآورد، او را نفرین کرد.
آتشی (صاعقهای) از هوا آمد و داذیانه و یارانش را کشت.
کو حلق اسماعیل تا از خنجرت شکری کند
جرجیس کو کز زخم تو جانی سپارد هر زمان
(گزیدهی شمس)
– ضربالمثل «از میان پیامبران جرجیس را انتخاب کردن» کنایه از هزاران سختی و مشکل و مصایب این پیامبر است
http://daftarmags.ir