کتاب تفسير و شرح صحيفه سجاديه، جلد نهم، نوشته استاد حسین انصاریان
در زمينه حقوق پدران و مادران بر فرزندان، بهتر اين است كه آيات قرآن و روايات و اخبار را دنبال كنيم، تا به اين معنا واقف شويم كه نظر حضرت حق و پيامبر عزيز اسلام و امامان معصوم نسبت به پدر و مادر چيست؟
اين نكته را بايد توجّه داشت كه بحث حقوق پدر و مادر در فرهنگ پاك اسلام بدون لحاظ كردن مكتب و عقايد و آراى آنان مطرح است.
اسلام حقوق پدر و مادر را مورد توجّه قرار مىدهد، بدون آن كه توجه به كفر و ايمان، شرك و فسق، و درستى و عدالت، و نادرستى و گناه آنان داشته باشد.
فرزندى كه ايمان به خداوند بزرگ دارد، و نسبت به حلال و حرام الهى متعهد است، وظيفه واجب و مسؤوليت شرعى دارد احسان به پدر و مادر را رعايت نمايد، و با آنان به خوبى و سلامت معاشرت كند، و از آنان تا خروج از دنيا پذيرائى نمايد.
تنها جائى كه سرپيچى از آنان لازم است، آنهم به صورتى كه آزرده خاطر نشوند، جائى است كه انسان را بر ضد برنامههاى الهى دعوت كنند، آن جا اطاعت لازم نيست. ولى بايد به نرمى و مدارا از اطاعت آنان سرپيچيد، درباره احسان به پدر و مادر، و مصاحبت نيك با آنان، و سرپيچى از طاعتشان به وقت دعوت به شرك و ترك واجب، قرآن مى
فرمايد:
«وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَهُمَا أُفٍّ وَ لَاتَنْهَرْهُمَا وَقُل لَهُمَا قَوْلًا كَرِيماً* وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيراً* رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً» «1»
و پروردگارت فرمان قاطع داده است كه جز او را نپرستيد، و به پدر و مادر نيكى كنيد؛ هرگاه يكى از آنان يا دو نفرشان در كنارت به پيرى رسند [چنانچه تو را به ستوه آورند] به آنان اف مگوى و بر آنان [بانگ مزن و] پرخاش مكن، و به آنان سخنى نرم و شايسته [و بزرگوارانه] بگو.* و براى هر دو از روى مهر و محبت، بال فروتنى فرود آر و بگو: پروردگارا! آ
نان را به پاس آن كه مرا در كودكى تربيت كردند، مورد رحمت قرار ده.*
پروردگارتان به نيّتها و حالاتى كه [نسبت به پدر و مادرتان] در دلهاى شماست [از خود شما] آگاهتر است، اگر مردم شايستهاى باشيد [ولىشما درباره پدر و مادر ناپسند باشد، يا حقّى از آنان ضايع كنيد، اما پشيمان شويد و به خدا بازگرديد، شايسته است]؛ زيرا او نسبت به بازگشتكنندگان بسيار آمرزنده است.
تفسيرى بر آيه شريفه
«تفسير نمونه» مىنويسد:
قضا مفهوم مؤكّدترى از «امر» دارد و امر و فرمان قطعى و محكم را مىرساند و اين نخستين تأكيد در اين مسأله است.
قرار دادن توحيد يعنى اساسىترين اصل اسلامى در كنار نيكى به پدر و مادر تأكيد ديگرى بر اهميت اين دستور الهى است.
مطلق بودن احسان كه هر گونه نيكى را در بر مىگيرد و همچنين والدين كه مسلمان و كافر را شامل مىشود سومين و چهارمين تأكيد در اين آيه است.
نكره بودن كلمه احسان كه در اين گونه موارد براى بيان عظمت مىآيد پنجمين تأكيد محسوب مىگردد.
هرگاه يكى از آن دو يا هر دو آنها نزد تو به سن پيرى و شكستگى برسند آن چنان كه نيازمند به مراقبت دائمى تو باشند از هرگونه محبت در مورد آنها دريغ مدار و كمترين اهانتى به آنان مكن، حتى سبكترين تعبير نامؤدبانه يعنى «اف» به آنها مگو و بر سرآنان فرياد مزن و گفتارت با آنان كريمانه باشد، نهايت فروتنى را در حق آنان رعايت كن و بگو الهى آنان را مشمول رحمتت قرار ده چنانكه در كودكى با من با رحمت برخورد كردند.
در حقيقت در اين دو آيه قسمتى از ريزه كارىهاى برخورد مؤدّبانه و فوق العاده احترامآميز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو مىكند.
از يك سو انگشت روى حالات پيرى آنها كه در آن موقع از هميشه نيازمندتر به حمايت و محبت و احترامند، گذارده مىگويد: كمترين سخن اهانتآميز را بهمگو!!
آنها ممكن است بر اثر كهولت به جائى برسند كه نتوانند بدون كمك ديگرى حركت كنند و از جا برخيزند، و حتى ممكن است قادر به دفع آلودگى از خود نباشند، در اين موقع آزمايش بزرگ فرزندان شروع مىشود.
آيا وجود چنين پدر و مادرى را مايه رحمت مىدانند و يا بلا و مصيبت و عذاب؟
آيا صبر و حوصله كافى براى نگهدارى احترامآميز از چنين پدر و مادرى را دارند، و يا هر زمان با نيش زبان، با كلمات سبك و اهانتآميز و حتى گاه با تقاضاى مرگ او از خدا قلبش را مىفشارند و آزار مىدهند؟!
از سوى ديگر قرآن مىگويد: در اين هنگام به آنها اف مگو، يعنى اظهار ناراحتى و ابراز تنفّر مكن، و با صداى بلند و اهانتآميز و داد و فرياد با آنها سخن مگو، و باز تأكيد مىكند كه با قول كريم و گفتار بزرگوارانه با آنها سخن بگو كه همه آنها نهايت ادب
در سخن را مىرساند كه زبان كليد قلب است.
از سوى ديگر دستور به تواضع و فروتنى مىدهد، تواضعى كه نشان دهنده محبت و علاقه باشد و نه چيز ديگر.
سرانجام مىگويد: حتى موقعى كه رو به سوى درگاه حق مىآورى پدر و مادر را چه در حيات و چه در ممات فراموش مكن و تقاضاى رحمت پروردگار را براىبنما، مخصوصاً اين تقاضايت را با اين دليل همراه ساز و بگو: خداوند! همان گونه كهمرا در كودكى تربيت كردند تو مشمول رحمتشان فرما.
نكته مهمى كه از اين تعبير علاوه بر آنچه گفته شد ا
ستفاده مىشود اين است كه اگر پدر و مادر آن چنان مسن و ناتوان شوند كه به تنهايى قادر بر حركت و دفع آلودگىها از خود نباشند، فراموش مكن كه تو هم در كودكى چنين بودى و آنها از هر گونه حمايت و محبت از تو دريغ نداشتند، محبت آنها را جبران نما.
و از آن جا كه گاهى در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعى كه بر فرزند لازم است ممكن است لغزش هائى پيش بيايد كه انسان آگاهانه يا ناآگاهانه به سوى آن كشيده شود، در آخرين آيه مورد بحث مىفرمايد:
پروردگار شما به آنچه در دل و جان شماست از شما آگاهتر است، چرا كه علم او در همه زمينهها حضورى و ثابت و ازلى و ابدى و خالى از هر گونه اشتباه است، در حالى كه علوم شما واجد اين صفات نيست.
بنابراين اگر بدون قصد طغيان و سركشى در برابر فرمان خدا، لغزشى در زمينه احترام و نيكى به پدر و مادر از شما سرزند، بلافاصله پشيمان شويد و در مقام جبران برآييد، به يقين مشمول عفو خواهيد شد.
گرچه عواطف انسانى و مسأله حق شناسى به تنهايى براى رعايت احترام در برابر والدين كافى است، ولى از آن جا كه اسلام حتى در مسائلى كه هم عقل در آن استقلال كامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح در مىيابد، سكوت روا نمىدارد، بلكه به عنوان تأكيد در اين گونه موارد هم دستورهاى لازم را صادر مىكند، در مورد احترام به والدين آن قدر تأكيد كرده است كه در كمتر مسألهاى ديده مىشود.
نيكى به والدين در قرآن
در قرآن نيكى به والدين پس از مسأله توحيد قرار گرفته، اين هم رديف بودن دو مسأله بيانگر اين است كه اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام قائل است.
لَاتَعْبُدُونَ إِلَّا اللّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَ ذِى الْقُرْبَى وَ الْيَتمَى وَ الْمَسكِينِ» «2»
جز خدا را نپرستيد، و به پدر و مادر و خويشان ويتيمان ومستمندان نيكى كنيد.
وَاعْبُدُوا اللّهَ وَ لَاتُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَبِذِى الْقُرْبَى وَالْيَتمَى وَالْمَسكِينِ وَالْجَارِ ذِى الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمنُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَايُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا» «3»
و خدا را بپرستيد، و چيزى را شريك او قرار ندهيد، و به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه نزديك و همسايه دور و همنشينان و همراهان و در راه ماندگان و بردگان نيكى كنيد؛ يقيناً خدا كسى را كه متكبّر و خودستاست، دوست ندارد.
أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً» «4»
اين كه چيزى را شريك او قرار مدهيد، و به پدر و مادر نيكى كنيد.
وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً» «5»
و پروردگارت فرمان قاطع داده است كه جز او را نپرستيد، و به پدر و مادر نيكى كنيد.
اهميت اين مو
ضوع تا آن پايه است كه هم قرآن و هم روايات به صراحت توصيه مىكنند كه حتى اگر پدر و مادر كافر باشند رعايت احترامشان لازم است.
وَإِن جَاهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفاً» «6»
و اگر آن دو نفر تلاش كنند تا بر پايه جهالت و نادانى [و بدون معرفت و دانش كه روشنگر حقايق است] چيزى را شريك من قرار دهى، از آنان اطاعت مكن؛ ولى در دنيا با آن دو نفر به شيوهاى پسنديده معاشرت كن.</SPAN&g t;
شكرگزارى از زحمات پدر و مادر
شكرگزارى از زحمات پدر و مادر در قرآن مجيد در رديف شكرگزارى در برابر نعمتهاى خداوند قرار داده شده است.
«انِ اشْكُرْ لِى وَ لِوالِدَيْكَ» «7»
[و سفارش كرديم] كه براى من و پدر و مادرت سپاس گزارى كن.
با اين كه نعمتهاى خداوند بيش از اندازه است كه قابل شماره باشد، و اين دليل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران است.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:
لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَيْئاً هُوَ ادْنى مِنْ افٍّ لَنَهى عَنْهُ وَ هُوَ مِنْ ادْنَى الْعُقُوقِ، وَ مِنَ الْعُقُوقِ انْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ الى والِدَيْهِ فَيَحُدَّ النَّظَرَ الَيْهِما.
اگر چيزى كمتر از «افّ» وجود داشت خداوند از آن نهى مىكرد، و اين حداقل مخالفت و بىاحترامى نسبت به پدر و مادر است، از موارد عاق شدن، نظر تند و غضب آلود به پدر و مادر كردن مىباشد.
پی نوشت ها:
(1)- اسراء (17): 23- 25.
(2)- بقره (2): 83.
(3)- نساء (4): 36.
(4)- انعام (6): 151.
(5)- اسراء (17): 23.
(6)- لقمان (31): 15.
(7)- لقمان (31): 14.
پایگاه عرفان www.erfan.ir