ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

خلفا درِ شهر علم پیامبر !!(مناظره ای بین علمای اهل سنت و عالم شیعی، بخش بیست و نهم)

فهرست مطالب

نواب: یکی از فرزندان من که مشغول تحصیل علم است از استاد خود نقل کرد که خلیفه عمر احاطه ی کاملی بر قرآن و آیات شریفه و معانی و مسائل فقهی اسلامی داشته است به حدی که حتی علی بن ابیطالب نیز به او رجوع می کرده است. می خواستم ببینم که آیا حرف این استاد مستند است یا خیر؟ آیا همچنان که علمای ما می گویند در واقع نیز خلیفه عمر نادره ی زمان در مراتب علم و عمل بوده است؟


واعظ: من نمی دانم که این شخص، این حرف ها را از کجا آورده است. نه هیچ یک از علمای خودتان و نه حتی خود عمر چنین ادعایی را ندارند.


آنچه در کتاب های شیعه و سنی وجود دارد خلاف این مطلب را می رساند. تاریخ گواه است که خلیفه عمر به طور کل عاری از مدارج علمی و فقهی بوده است و در مواقع احتیاج دست به دامان امام علی (علیه السلام) و فقهای مدینه می شده است.


شیخ: این چه حرفی است که می زنید
؟! در کجا چنین چیزی نوشته شده است؟


واعظ: خواهش می کنم عصبانی نشوید! آرام باشید! در این چند شب هر وقت به من اهانت کردید و ما را کافر و رافضی و اهل بدعت خواندید هیچ نگفتم و عصبانی نشدم. پس دیگر جا ندارد که شما ناراحت شوید و پرخاش کنید.


شیخ: به چه دلیل می گویید خلیفه عمر بر مسائل علمی احاطه نداشته است؟


واعظ: دلایل ما از لابلای کتاب های خودتان است. حمیدی در جمع بین الصحیحین نقل نموده است که: «روزی خلیفه عمر در مقابل اصحاب خطبه ای خواند و گفت که اگر کسی مهر زنش را بیشتر از چهارصد درهم قرار دهد بر او حد جاری می کنم و زیادتی مهر را از او می گیرم و داخل در بیت المال مسلمین می کنم!! زنی از آن میان صدا زد: ای عمر!


کلام تو اولی به قبول است یا کلام خدا، عمر گفت: کلام خدا! زن گفت: مگر نه این است که خدای متعال می فرماید: اگر خواستید زنی را رها کرده و زن دیگری بگیرید و مال بسیاری مهر او کرده اید البته نباید چیزی از مهر او بازپس گیرید. عمر از شنیدن این آیه و حاضر جوابی آن زن مبهوت شد و گفت: تمام شما فقیه تر و داناتر از عمر هستید حتی زنان مخدره در حجله ها».1


همچنین احمد بن حنبل نقل کرده است که: «زن حامله ای را نزد عمر آوردند؛ او اعتراف به زنا کرد؛ پس عمر فرمان رجم او را داد. علی(علیه السلام) به خلیفه فرمود: حکم تو بر خود او می تواند نافذ باشد نه بر طفل او چرا که بچه بی گناه است و قتل وی جایز نیست. عمر گفت: آری بدرستی که زنان عالم عاجزند از اینکه مثل علی را بزایند و اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.»2


از عمر نقل شده است که مکرراً می گفت: «خدایا مرا در مشکلی قرار مده که در آنجا علی نباشد.» 3 علمای شما در بعضی از کتب خود قریب به صد موضع از خطاها و اشتباهات خلیفه را نقل کرده اند که وقت مجلس اقتضای ذکر آنها را ندارد. مقام قدس علی بالاتر از آن است که با احدی از صحابه مقایسه گردد. جمله ی «لولا علی لهلک عمر» تکیه کلام عمر بوده است که در بیش از هفتاد مورد این کلام ضبط  شده است. نکته ای که من در مطالعاتم بدان رسیده ام این است که خلیفه عمر از لحاظ علمی در درجات پایینی قرار داشته است به گونه ای که گاهی اوقات خطاهای علمی فاحشی در تشخیص احکام دینی از او سرمی زد.


شیخ: خیلی بی لطفی می کنید. آیا ممکن است خلیفه در احکام دینی دچار اشتباه شده باشد؟


واعظ : تقصیر من نیست!! علمای خودتان چنین واقعیاتی را در کتاب های خود منعکس کرده اند و من فقط ناقل این واقعیات هستم.


شیخ: آیا ممکن است شاهد مثالی برای این ادعایتان بیاورید.


واعظ: بیش از صد نمونه در کتب خودتان وجود دارد که به دلیل کثرت فقط به ذکر یک نمونه جالب بسنده می کنم. در زمان عمر مردی نزد او آمد و گفت: من جنب شده ام و آبی نیافتم که غسل کنم؛ چه بکنم؟ عمر گفت: اگر آبی پیدا نکردی نماز نخوان! عمار که حاضر در مجلس بود رو به عمر کرد و گفت: ای عمر! آیا یادت نیست که در یکی از سفرهای پیامبر من و تو احتیاج به آب پیدا کردیم؛ چون آبی در دسترس نبود تو نماز نخواندی و من گمان کردم که تیمم بدل از غسل آن است که تمام بدن را به زمین بمالم پس چنین کردم و نماز خواندم. زمانی که به خدمت نبی مکرمّ رسیدیم ایشان فرمودند که در تیمم همین مقدار کافی است که دو دست را بر زمین زده و بر پیشانی و پشت دست ها بکشید. پس ای عمر! چرا اکنون چنین می گویی؟ عمر پاسخ داد: ای عمار از خدا بترس!!4  آقایان خود قضاوت کنند که آیا این عمر افقه است یا کسی که باب مدینه علم نبوی است و ندای «سلونی قبل ان تفقدونی» او فقها را مبهوت کرده است؟ آیا منصفانه و عقلایی بود که باب مدینه ی علم را کنار گذارده و کسی که در جزئیات علمی سر درگم می شده است را به رهبری امت برگزینند؟


ادامه این مناظره در سلسله مقالاتی، طی روزهای آینده به شما دوست عزیز تقدیم می شود. امیدواریم این همراهی زمینه شناخت مذهب حق و گروه رستگاران را فراهم کند.


 پی نوشت ها:


1-     &nbsp
;
تفسیر کشاف، جارالله  زمخشری، ج1، ص 481


2-       مسند؛ احمد بن حنبل 1/154


3-       تذکره الخواص، ابن
جوزی ص 127


4-       سنن ابن ماجه ج 1 نشر دارالکتب باب ماجاء فی التیمم


بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع :شهابی در شب ، دکتر ضیاء توحیدی ، ص 163 – 166

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید