خدامراد سلیمیان
انفاق از چه چیزهایی؟
1. انفاق از بهترینها:
«یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما كسبتم» 1؛
«ای كسانی كه ایمان آورده اید، از چیزهای پاكیزهای كه به دست آورده اید، انفاق كنید.»
2. انفاق از آنچه مورد نیاز است:
«ویؤثرون علی انفسهم ولو كان بهم خصاصة» 2؛
«و هر چند در خودشان احتیاجی [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدم میدارند.»
از گلوی خود ربودن وقت حاجت همت است
ورنه هر كس وقت سیری پیش سگ نان افكند 3
3. از آنچه به آن دلبستگی دارید:
«لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» 4؛
«هرگز به نیكوكاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید، انفاق كنید.»
<BR&g t;حكایت:
معمر بن خلاد میگوید: «هرگاه ابوالحسن الرضا علیه السلام غذا میخورد، قدحی برایش میآوردند و كنار سفرهاش میگذاشتند و حضرت از بهترین غذاهایی كه برایش میآوردند، مقداری برمی داشت و در آن قدح میگذاشت و پس دستور میداد آن را به مستمندان بدهند و آن گاه این آیه را تلاوت میفرمود: «فلا اقتحم العقبة» سپس میفرمود: «علم الله عزوجل انه لیس كل انسان یقدر علی عتق رقبة فجعل لهم السبیل الی الجنة 5؛
خداوند میدانست كه هر انسانی توانایی آزاد كردن بندهای را ندارد، از این رو این راه را برای رسیدن به بهشت برای آنان قرار داد.»
موانع انفاق
تیره روزان جهان را به چراغی دریاب // كه پس از مرگ تو را شمع مزاری باشند
انفاق یكی از كارهای پسندیده است كه خداوند در قرآن كریم بسیار به آن سفارش كرده است. خداوند حقیقت انفاق را گذر از گردنهای سخت ذكر كرده، شرط قبولی آن را تقوا دانسته و آن را از جمله تجارتهای پرسود معنوی ذكر فرموده است.
برخی از موانع انفاق عبارتند از:<BR&g t;الف) شیطان:
«الشیطان یعدكم الفقر» 6؛
«شیطان شما را از تهیدستی بیم میدهد.»
گاهی شیطان انسانها را از آینده بیمناك كرده، مانع انفاق كردن آنها میشود تا حدی كه مال دنیا برای آنها از جان با ارزشتر مینماید.
به هنگام انفاق كردن، شیطان وعده فقر به انسان میدهد، اما خداوند وعده آمرزش میدهد و پذیرش وعده خداوند از چند جهت مزیت دارد و سزاوار قبول است:
1. اینكه در آینده زنده باشیم و بتوانیم از مال بهره ببریم، مورد شك است، اما مسئله قیامت و نیاز ما در آن روز قطعی است.
2. ممكن است مالی كه برای فردا نگه میداریم باقی نماند، اما انفاق امروز حتما برای قیامت باقی است.
3. بر فرض مال برای انسان باقی بماند، اما معلوم نیست كه انسان بتواند از این مال استفاده كند. چه بسا مریض شود و نتواند از اموال بهره ببرد، اما بهره انفاق امروز در قیامت حتما به انسان میرسد.
4. بهره مندی انسان از مال اندوختهاش در دنیا، موقت و مقطعی است، ولی بهره گیری او از انفاق خود، در قیامت ابدی است.
5. استفاده كردن از اموال در دنیا و لذت بردن از آنها با هزار رنج و درد آمیخته است، اما استفاده از انفاق در قیامت خالی از این ضررهاست 7.
حكایت:
«جمعی از ظرفا به در خانه بخیلی رفتند تا از او چیزی اخذ كنند. خواجه از آمدن ایشان خبر یافت. غلام را گفت: بیرون رو و این جماعت را بگوی كه خواجه من دوش وفات یافته است، معذور دارید. غلام بیرون آمد و پیغام رسانید. ظرفا گفتند: خواجه ولی نعمت ما بود و در ذمت ما حقوق بسیار دارد، انتظار جنازه از او میبریم تا بیرون آرند و بر او نماز گزاریم و به خاك سپاریم. 8»
ب) منافقان:
«هم الذین یقولون لاتنفقوا علی من عند رسول الله حتی ینفضوا» 9؛
«آنان (منافقان) كسانی اند كه میگویند: به كسانی كه نزد پیامبر خدایند انفاق مكنید تا پراكنده شوند.»
برخی از آثار اجتماعی و فردی انفاق:
1. انفاق، مایه فزونی اموال انفاق كننده:
«< ;SPAN style=”COLOR: #006600″>ما انفقتم من شی ء فهو یخلفه» 10؛
«هر چه را انفاق كردید، عوضش را او (خدا) میدهد.»
2. انفاق، مایه تثبیت موقعیت انفاق كننده:
«مثل الذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم» 11؛
«مثل كسانی كه اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا و استواری روحشان انفاق میكنند…»
3. انفاق، راه رسیدن به رستگاری:
«ومن یوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون.» 12؛
«و آنكه از بخل نفس خویش نگه داشته شود، پس آنها از رستگارانند.»
به چه كسانی باید انفاق كرد؟
1. پدر و مادر؛
2. خویشاوندان؛
3. ایتام؛
4. مساكین؛
5. در راه ماندگان.
قرآن كریم میفرماید: «قل ما انفقتم من خیر فللوالدین والاقربین والیتامی والمساكین وابن السبیل» 13</SUP&g t;؛
«بگو هر خیر و نیكی كه انفاق میكنید، باید برای پدر و مادر و نزدیكان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.»
همچنین خداوند متعال میفرماید: «للفقراء الذین احصروا فی سبیل الله لایستطیعون ضربا فی الارض یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف تعرفهم بسیماهم لایسئلون الناس الحافا» 14؛
با استفاده از این آیه برخی از افرادی كه میتوان به آنها انفاق كرد عبارتند از:
1. كسانی كه موانعی آنها را از تحصیل هزینه زندگی باز داشته است:
«الذین احصروا فی سبیل الله»؛ «كسانی كه در راه خدا بازداشته شده اند.»
2. كسانی كه توان مسافرت و كسب و معاش ندارند:
«لا یستطیعون ضربا فی الارض»؛ «برای سیر در زمین توانایی ندارند.»
3. كسانی كه به خاطر خویشتن داری گمان فقر درباره آنها نمیرود:
«ویحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف»؛ «نادان به حال ایشان، بخاطر عفت ورزی شان آنها را توانگر میپندارد.»
4. آثار ضعف و ناتوانی در آنها هویداست:
«تعرفهم بسیماهم»؛ «ایشان را به علامتشان میشناسی.»
5. كسانی كه هرگز به خاطر فقر از مردم چیزی نمیخواهند:
«لا یسئلون الناس الحافا»؛ «از مردم با اصرار سؤال نمیكنند.»
روز سیه مرگ شود شمع مزارت هر خار كه از پای فقیری به در آری
پی نوشت:
1) بقره/267.
2) حشر/9.
3) صائب.
4) آل عمران/92.
5) وسائل الشیعه، ج 6، ص 329، ح 1.
6) بقره/268.
7) هزار و یك نكته از قرآن كریم، اكبر دهقان، ص 501، به نقل از تفسیر كبیر، ج 7، ص 70.
8) لطائف الطوائف.
9) منافقون/7.
10) سباء/39.
11) بقره/265.
12) حشر/9.
13) بقره/273.
14) میزان الحكمة، حرف نون، 20656.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 47.
http://zitova.ir