در بيان رنگهائيكه در جامه سنت يا مكروه است
بهترين رنگها در جامه سفيد است و بعد از آن زرد و بعد از آن سبز و بعد از آن سرخ نيمرنگ و كبود و عدسى، مكروه است سرخ تيره خصوصا در نماز و پوشيدن جامه سياه كراهت شديد دارد در همه حال، مگر در عمامه و عبا و موزه و اگر عمامه و عبا هم سياه نباشد بهتر است.
در چند حديث معتبر از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه بپوشيد جامه سفيد كه آن نيكوتر و پاكيزه ترين رنگها است، و مرده هاى خود را در آن كفن كنيد.
از حضرت صادق عليه السلام مرويست كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در اكثر اوقات جامه سفيد ميپوشيدند. و حفص مؤذن روايت كرده است كه ديدم حضرت امام جعفرصادق عليه السلام را در ميان قبر و منبر نماز ميكردند، و جامه زردى برنگ بِهْ پوشيده بود.
در حديث حسن از زراره منقول است كه حضرت امام محمد باقر عليه السلام بيرون آمدند جبِه خزِ زرد و عمامهِء زرد و رادء خزِ زرد پوشيده بودند.
در حديث معتبر منقول است كه حكم بن عتبه بخدمت حضرت امام محمد باقر عليه السلام رفت، ديد كه جامه سرخ تيره كه بگل كافشه رنگ كرده بودند پوشيده است، حضرت فرمودند كه در اين جامه چه ميگوئى ؟ حكم گفت كه: چه گويم در چيزى كه شما پوشيده باشيد اما جوانان شوخ كه درميان ما اين جامه را ميپوشند، ما ايشان را عيب ميكنيم. حضرت فرمود كه زينت خدا را كى حرام كرده است، بعد از آن فرمود كه باين سبب اين جامه را پوشيده ام كه تازه داماد شده ام.
در حديث حسن از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه جامه سرخ تيره پوشيدن كراهت دارد مگر براى نوداماد.
در حديث معتبر از يونس منقول است كه حضرت امام رضا عليه السلام را ديدم كه طيلسان كبود پوشيده بودند. و از حسن زيّات منقول است كه ديدم حضرت ابي جعفر عليه السلام را كه جامه برنگ گل سرخ پوشيده بودند. و محمد بن على روايت كرده است كه حضرت امام موسى عليه السلام را ديدم كه جامه عدسى پوشيده بودند. و از ابى العلا منقول است كه حضرت صادق عليه السلام را ديدم كه در حال احرام برد يمنى سبزى پوشيده بودند.
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه جبرئيل در روز آخر ماه مبارك رمضان بر حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله و سلّم نازل شد بعد از نماز عصر چون به آسمان رفت حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فاطمه را طلب فرمود كه شوهر خود على را بطلب، پس چون حاضر شدند حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را در جانب راست نشانيد و دستش را گرفت و بردامن خود گذاشت و حضرت فاطمه را در جانب چپ نشانيد را گرفت و بر دامن خود گذاشت پس فرمود كه: ميخواهيد شما را خبردهم به آنچه جبرئيل مرا به آن خبر داد؟ گفنتد: بلى يا رسول اللّه، فرمود كه: جبرئيل گفت كه در قيامت من در جانب راست عرش خواهم بود و خداى تعالى دو جامه بمن پوشاند يكى سبز و ديگرى سرخ برنگ گل، تو يا على در جانب راست عرش باشى و دو جامه چنين در تو پوشانند پس راوى عرض كرد كه مردم رنگ سرخ چنين را مكروه ميدانند. حضرت فرمود كه چون خدا حضرت عيسى را بآسمان برد دو جامه چنين بر او پوشانيد.
و بسند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقول است كه شخصى از حضرت صادق عليه السلام پرسيد كه در كلاه سياه نماز بكنم؟ فرمود كه درآن نماز مكن كه لباس اهل جهنم است.
از حضرت رسول منقول است كه مكروه است سياه مگر در سه چيز در موزه و عمامه و عبا.
در بعضى از آداب جامه پوشيدن
جامه هاى دراز پوشيدن و آستين جامه را دراز كردن و جامه را از روى تكبربر روى خاك كشيدن مكروه و مذموم است.
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام رفت ببازار و سه جامه براى خود خريد بيك اشرفى پيراهن را تا نزديك بند پا و لنگ را تا نيمه ساق و ردا را از پيش تا پستان و از عقب تا پائين تر از كمر پس دست به آسمان برداشت و پيوسته حمد الهى مينمود بر اين نعمت تا بخانه باز گشت.
حضرت صادق فرمود كه جامه آنچه از غوزك پا ميگذرد در آتش جهنم است.
از حضرت موسى كاظم عليه السلام منقول است كه حقتعالى به پيغمبرش فرمود كه وَثيابَكَ فَطَهِّرْ كه ترجمه لفظى اش آنست كه جامه هاى خود را پس پاك گردان حضرت فرمود كه جامه هاى آن حضرت پاك بود وليكن مراد الهى آنست كه جامه را كوتاه كن كه آلوده نشود.
روايت ديگر يعنى بردار كه بزمين كشيده نشود.
در روايت حسن از حضرت باقر عليه السلام منقول است كه حضرت&l t;/SPAN> رسول صلّى اللّه عليه وآله و سلّم شخصى را وصيت فرمود زينهار كه پيراهن و ازار خود را بلند مياويز كه اين از تكبر است و خداتكبر را دوست نميداد.
در حديث معتبر منقول است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام چون پيراهن مى پوشيدند آستين را ميكشيدند آنچه از سرانگشتشان ميگذشت ميبريدند.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم به ابوذر فرمود كه هر كه از روى تكبر جامه اش را بزمين كشد حقتعالى در قيامت نظر رحمت باو نفرمايد و ازار مرد تا نصف ساق است و تا بند پا هم جايز است و زياده در آتش است.
در پوشيدن لباسى كه مخصوص زنان يا كافران باشد
حرام است مردان را پوشيدن لباسى كه مخصوص زنان باشد مانند لچك و مقنعه و نيمتنه و همچنين حرام است زنان را پوشيدن لباسى كه مخصوص مردان باشد مانند كلاه وقبا وعمامه و هيچ يك را جايز نيست پوشيدن لباسى كه مخصوص كافران باشد مانند زنار و كلاه هاى فرنگى.
از حضرت امام محمد باقر منقول است كه جايز نيست زنان را كه شبيه بمردان شوند زيرا كه رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم لعنت كرد مردانى را كه شبيه به زنان شوند و لعنت كرد زنانى را كه شبيه بمردان شوند.
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام مرويست كه خداى عزوجل وحى فرمود پيغمبرى از پيغمبرانش كه بگو بمؤمنان كه نپوشيد جامه هاى دشمنان مرا و نخوريد طعامهاى دشمنان مرا و بمسلك دشمنان من سلوك ننمائيد كه ايشان نيز مانند آنها دشمنان من خواهند بود.
در بيان عمامه بستن
عمامه بر سربستن سنت است و با عمامه تحت الحنك بستن
سنت است و يكطرف عمامه را از پيش و طرف ديگر را از عقب انداختن بروش سادات مدينه مشرفه سنت است و شيخ شهيد عليه الرحمه گفته است كه عمامه ايستاده پيچيدن سنت است.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه عمامه تاج عربان است هرگاه كه عمامه را برطرف كنند خدا عزتشان را برطرف خواهد كرد.
در حديث حسن از حضرت امام جعفر صاد
ق عليه السلام منقول است كه هر كه عمامه بپيچد بر سر وتحت الحنك نبندد باو دردى برسد كه دوا نداشته باشد پس ملامت نكند مگر خود را.
از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم عمامه بر سر بستند و يكطرف عمامه را بطرف پيش انداختند و ديگرى را بعقب و حضرت جبرئيل نيز چنين كردند.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه ملائكه در روز بدر عمامه هاى سفيد در سر داشته و علاقه ها انداخته بودند.
از حضرت صاد منقول است كه حضرت رسالت پناه صلّى اللّه عليه وآله وسلّم بر سرحضرت اميرالمؤمنين عليه السلام عمامه بدست مبارك خود پيچيدند و يك سر عمامه را از پيش رو آويختند و طرف ديگر را بقدر چهار انگشت كوتاه از عقب سر آويختند پس فرمودند كه برو، رفت و فرمودند كه بيا، آمد آنگاه فرمودند كه چنين است واللّه تاجهاى ملائكه. در فقه رضوى عليه السلام مذكور است كه هرگاه عمامه بر سر گذارى اين دعا بخوان بِسْمِ اللّهِ اَللّهُمَّ اَرْفَعْ ذِكْرى وَ اَعْلِ شَاءْنى وَ اَعِزَّنى بِعزَّتِكَ وَ اَكْرِمْنى بِكَرَمِكَ بَيْنَ يَدَيْكَ وَبَيْنَ خَلْفِكَ اَللّهُمَّ تَوِّجْنى بِتاجِ الْكَرامَةِ وَ الْعِزّ وَالْقَبُولِ.
در مكارم الاخلاق از كتاب نجات نقل كرده است كه اين دعا را بخوان اَللّهُمَّ سَوِّمْنى بِسيماءِ الاْيمانِ وَ تَوّجْنى بِتاجِ الْكَرامةِ وَ قَلِّدْنى حَبْلَ الاِْسْلا مِ وَلا تَخْلَعْ رِبْقَةَ الاْ يم انِ مِنْ عُنُقى وگفته است كه بايد عمامه را ايستاده بپيچيد.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم چند قسم كلاه داشتند كه بر سر ميگذاشتند. و كلاههاى دراز كه برطله ميگويند وارد شده است كه پوشيدن آنها زى يهودان است. علما گفته اند كه مكروه است.
از بعضى احاديث ظاهر ميشود كه
پائين كلاه را شكستن و برگردانيدن مكروه است.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هرگاه كلاههاى ترك دار در ميان امت بسيار شود زنا كردن در ميان ايشان شايع شود وكلاه ترك دار ظاهرا مانند قاووق و كلاه بكتاشى وامثال آن باشد.
از حضرت ابى عبداللّه عليه السلام منقول است كه حقتعالى وحى فرمود بحضرت ابراهيم كه زمين بمن شكايت مى كند از ديدن عورت تو، پس ميان عورت خود و زمين حجابى قراده، پس زير جامه تا زانو بعمل آورد وپوشيد.
از جامع بزنطى روايت شده است كه هر كه زيرجامه را ايستاده بپوشد تا سه روز حاجتش برآورده نشود.
در فقه رضوى مذكور است كه زير جامه را نشسته بپوش و ايستاده مپوش كه مورث هلاك وز رداب و عم والم ميشود و در وقت پوشيدن اين دعا را بخوان بِسْمِ اللّهِ اَللّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَتى وَلاتَهْتِكْنى فى عَرَصاتِ الْقيامَةِ وَاعْفُ فَرْجى
وَلا تَخْلَعْ عَنّى زَينَةَ الاَْيِمانِ.
و در مكارم الاخلاق از كتاب نجات نقل كرده است كه اين دعا بخوان اَللّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَتى وَ امنْ رَوْعَتى وَ اعْفُ فَرْجى وَلا تَجْعَلْ لِلشَّيطانِ فى ذلِكَ نَصيبا وَلا لَهُ اِلى ذلِكَ وُصُولاً فَيَضَعُ لِىَ المَكايِدَ وَيُهَّيِجُنى لاِْرتِكابِ الْمَحارِم.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقول است كه پيغمبران عليهم السلام پيراهن را پيش از زير جامه ميپوشيدند.
در روايت ديگر وارد شده است كه ايستاده و روبقبله و روبآدم مپوش.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقول است كه زير جامه را ايستاده پوشيدن مورث اندوه است.
بسند صحيح از حضرت امام محمد باقر< ;/SPAN> عليه السلام منقول است كه چون كسى جامه نو بپوشد اين دعا بخواند: اَللّهُمِّ اجْعَلْهُ ثَوْبَ يُمْنِ وَتُقى وَبَرَكَةَ اللّهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ حُسْنَ عِبادَتِكَ وَ عَمَلاً بِطاعَتَكِ وَاَداءَ شُكْرَ نِعْمَتِكَ اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى كَسانى ما اُوارى بِهِ عَوْرَتى وَاَتَجَّمَلُ بِهِ فى النّاسِ وبسند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم اين دعا را تعليم مى نمود كه در وقت پوشيدن جامه نو بخوانم: اَلْحَمْدُلِلّهِ الِّذى كَسانى مِنَ الْلّباسِ ما اَتَّجِمَّلُ بِهِ فى النّاسِ اَللّهُمَّ اجْعَلْها ثِيابَ بَرَكَةٍ اَسْعى فيها لِمَرْضاتِكَ وَ اَعْمُر فَيه مَساجِدَكَ پس فرمود يا على هر كه ايندعا بخواند چون جامه را بپوشد آمرزيده شود.
درحديث ديگر از حضرت موسى بن جعفر منقول است كه سزاوار است كسى كه جامه نو بپوشد دست بر آن بمالد و بگويد: اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى كَسانى ما اُوارى بِهِ عَوْرَتى وَاْتَجَمَّلُ بِهِ فى النّاسِ وَ اَتَزَيَّنُ بِهِ بَيْنَهُمْ.
از حضرت ابي عبداللّه عليه السلام منقول است كه هر كه آبى در ظرف نوى بكند و سى و دو مرتبه سوره انا انزلناه فى ليلة القدر بر آن بخواند و بر جامه نو بپاشد در هنگام پوشيدن پيوسته در فراخى روزى باشد تا تارى از آن جامه باقى باشد.
در حديث ديگر از آنحضرت مرويست كه چون جامه نو بپوشى بگو لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ</SPAN&g t; مُحَّمَدٌ رَسوُلُ اللّهِ تا از آفتها نجات يابى و چيزى را كه دوست دارى بسيار آنرا ياد مكن كه آنرا درهم ميشكند و چون به كسى كارى داشته باشى در غايبانه او را دشنام مده كه در دل وا اثر ميكند.
بسند معتبر منقول است كه حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام چون جامه ميپوشيدند جامه ها را در جانب راست ميگذاشتند و چون رخت نو ميپوشيدند قدح آبى ميطلبيدند و سوره قل هواللّه احد و آية الكرسى و سوره قل يا ايهاالكافرون هر يك را ده نوبت در آن ظرف مى خواندند و آن آب را بر جامه ميپاشيدند و مى فرمودند هر كه چنين كند پيوسته در فراخى روزى باشد مادامكه تارى از آن جامه باقى است.
بسند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقول است كه چون خداى تع
الى جامه نو بكسى عطا فرمايد و بپوشد بايد كه وضو بسازد و دو ركعت نماز بگذارد و در هر ركعت سوره حمد و آية الكرسى و قل هواللّه احد و اناانزلناه فى ليلة القدر بخواند پس حمد كند خداوندى را كه عورت او را پوشاند و درميان مردم او را مزين ساخت و بسيار بگويد لاحَوْلَ وَلاقُوّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ پس اگر چنين كند در آن جامه معصيت خدا نكند و بعدد هر تاريكه در آن جامه است ملكى خدا را بپاكى ياد كند و براى او استغفار كند وبراو ترحم كند.
بسند معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه جامه نو ببرد و آبى در ظرفى كند و سى وشش مرتبه سوره اناانزلناه فى ليلة القدر بخواند هرگاه كه بآيه تنزل الملائكة برسد اندكى از آب را نرم بجامه بپاشد پس دو ركعت نماز بكند و دعا كند و بگويد اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى رَزَقَنى ما اَتَجَمَّلُ بِهِ فى النّاسِ وَ اُوارى بِهِ عَوْرَتى وَ اُصَلِّى فيهِ لِرَبّى و خدا را شكر كند پيوسته در فراخى نعمت باشد تا آن جامه كهنه شود.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقولست كه نهى فرمود از عريان شدن در شب و روز از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقولست كه هرگاه مرد عريان شود شيطان بسوى او نظر ميكند و طمع ميكند در آنكه او را به معصيت در آورد. و فرمود سزاوار نيست مرد را كه جامه خود را از ران خود دور كند وقتيكه در ميان جماعتى نشسته باشد و فرمود كه چون جامه را از بدن بيرون آوريد بسم اللّه بگوئيد تا جنيان نپوشند و اگر نگوئيد جنيان آن جامه را ميپوشند تا صبح.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه سزاوار نيست زن مسلمان را كه روپاك يا پيراهنى بپوشد كه ته نمايان باشد.
از حضرت امام محمدباقر عليه السلام منقولست كه عرض مقنعه حضرت فاطمه عليه السلام آنقدر بود كه تا نصف بازوى آنحضرت ميرسيد وهمه زنانرا بايد كه چنين كنند.
از حضرت صادق عليه السلام بسند معتبر منقول است كه ادناى اسراف آنست كه جامه اندرون و بيرون يكى باشد.
در حديث ديگر منقولستكه اسحق بن عمار از آنحضرت پرسيد كه ميتواند بود مؤ من ده پيراهن داشته باشد فرمود بلى گفت كه بيست پيرهن فرمود بلى اين اسراف نيست اسراف آنست كه جامه كه بايد براى زينت نگاه داشته بعوض جامه كه در وقت ديگر بپوشند بپوشى.
در روايت ديگر از حضرت امام موسى سؤال كردند كه كسى ده پيراهن داشته باشد اسراف است فرمودند كه نه بلكه از براى محافظت جامه
اين بهتر است، بلكه اسراف آنست كه جامه نگاهداشتنى را در جاهاى كثيف بپوشى.
از حضرت باقر منقول استكه كوتاه كردن جامه راحت جامه است و بيشتر بافى ميماند و فرمود كه جامه پاكيزه پوشيدن دشمن را منكوب مي كند.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقول استكه شستن جامه اندوه و غم را برطرف ميكند و موجب قبو
لى نماز ميگردد.
حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود كه هر كه جامه پوشد بايد پاكيزه باشد.
از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقولست كه شش چيز است كه از اخلاق قوم لوط است كمان گلوله انداختن و سنگريزه انداختن بيكديگر و قندران خائيدن در راهها و جامه برزمين كشيدن از روى تكبر و بندهاى قبا و پيراهن را گشودن.
بسند معتبر منقول استكه شخصى بخدمت حضرت صادق عليه السلام آمد ديد كه گريبان جامه را پینه كرده اند آن شخصى بتعجب نظر ميكرد حضرت فرمود كه چرا چنين نظرميكنى گفت از پينه جامه تعجب ميكنم. كتابى در پيش حضرت عليه السلام گذاشته بود فرمود بخوان. در آنجا نوشته بود كه ايمان ندارد كسى كه حيا ندارد و مال نيست كسى را كه معيشت باندازه نمى كند و نو نيست كسى را كه جامه كهنه ندارد
.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود كه آنقدر پينه برجامه خود زدم كه شرم كردم از آنكس كه بر آن پينه ميزد.
از حضرت صادق عليه السلام منقولست كه هر كه گريبان جامه را پينه زند و كفش را پينه كند و چيزيكه براى خانه خرد بردارد بخانه برد از تكبر ايمن گردد.
در رنگ نعلين وموزه و كفش و چگونگى آنها
بهترين رنگها در نعل و كفش رنگ زرد است و بعد از آن سفيد و بهتربن رنگها در موزه و چكمه سياه است و در سفر سرخ خوبست و در حضر كراهت دارد و در نعل سنت استكه پيش و عقبش بلند باشد و ميانش تهى باشد و همه اش برزمين نچسبد و غيراين مكروه است و ظاهرا كه كفش نيز اين حكم دارد كه كفش سر پائى مكروه باشد.
بسند معتبر از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام منقولستكه كفش &l t;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt” lang=AR-SA>نيكوپوشيدن بدنرا از بلاها نگاه ميدارد و معين است بر تمامى نماز و وضو.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه خواهد عمرش دراز باشد چاشت را بامداد بخورد و كفش نيكو بپوشد و ردا و بالاپوش را سبك كند و با زنان بسيار جماع نكند.
حضرت صادق عليه السلام فرمود اول كسيكه نعلين پوشيد حضرت ابراهيم عليه السلام بود.
در حديث معتبر از آنحضرت منقولست كه نعل هموار پوشيدن كه همه اش بر زمين رسد پوشش يهودان است و بر مذمت اين قسم احاديث بسيار وارد شده است.
در احاديث معتبره وارد شده استكه نعل سياه مپوش كه چشم را ضعيف ميكند و ذكر را سست ميكند و مورث اندوه و غم است و بر تو باد بنعل زرد كه چشم را جلا ميدهد و ذكر را سخت ميكند و غم را برطرف ميكند و پوشش پيغمبران است.
در حديث ديگر وارد شده است كه پوشيدن نعل سياه موجب خيلا وتكبراست و هر كه بپوشد در روز قيامت باجباران محشور شود.
از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقولستكه هر كه نعل زرد بپوشد تا آنرا پوشيده باشد در شادى و سرور باشد زيرا كه حق تعالى در وصف بقره بنى اسرائيل ميفرمايد كه صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُّرُالْنّاظِرينَ يعنى زرد بسيار زردى كه شاد گردانند نظر كنند گانرا.
بسند معتبر از سدير صراف منقولستكه بخدمت امام جعفر صادق عليه السلام رفتم و نعل سفيد پوشيده بودم فرمود كه آيا دانسته اين نعل را پوشيده پس فرمود هر كه داخل بازار شود ونعل سفيدى بخرد كهنه نكند آنرا مگر آنكه كسب كند مالى را از جائى كه گمان نداشته باشد راوى گويد كه سدير مرا خبر داد كه هنوز آن نعل كهنه نشده بود كه صد اشرفى از جائى بدستم آمد كه گمان نداشتم.
در حديث ديگر وارد است كه هر كه نعل زرد يا سفيد بپوشد او را مال و فرزندان بهم رسد و هر كه نعل سياه بپوشد هيچيك را نيايد.
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقولست كه موزه پوشيدن نور چشم را زياد ميكند.
در روايت ديگر فرمود كه مداومت پوشيدن موزه امان ميدهد از مرض سل و از مرگ بدو داد.
درفى روايت ميكند
كه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام را ديدم در سفر موزه سرخ پوشيده بودند پرسيدم كه اين موزه سرخ چيست فرمود كه اين را از براى سفر گرفته ام و براى گل وباران خوبست اما در حضر هيچ رنگ بهتر از سياه نيست.
www.ghadeer.org