رسول خدا صلی الله علیه وآله به دختر دلبندش بیش از حد علاقه داشت و آن حضرت، فاطمه علیهاالسلام را آنچنان مورد مهر و محبت قرار میداد که م
وجب شگفتی دیگران میشد؛ چرا که فاطمه علیهاالسلام خلاصه وجود پیامبر صلی الله علیه وآله، نسیم آرامبخش پدر، کوثر قرآن، سرور بانوان جهان، ریحانه بهشتی، یادگار خدیجه، همسر علی و مادر حسنین بود. وقتی به پیامبر صلی الله علیه وآله گفته شد: شما فاطمه را در آغوش میگیری، بسیار میبوسی و این همه عطوفت و مهربانی برایش ابراز میداری؛ در حالی که به سایر دخترانت این همه اظهار محبت نمیکنی؟ رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «نطفه فاطمه از غذاهای بهشتی است؛ من بوی بهشت را از وجود او استشمام میکنم.»
وقتی عایشه در مورد علاقه زیاد پیامبر صلی الله علیه وآله به دخترش فاطمه علیهاالسلام اعتراض کرد، حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله فرمود: «ای عایشه! هنگامی که در شب معراج مرا به آسمانها بردند، داخل بهشت شدم. جبرئیل مرا به نزد درخت طوبی برد و از میوههای آن درخت خوردم و خداوند متعال از همان میوههای درخت طوبی وجود فاطمه را خلق کرد. هر وقت او را میبوسم و میبویم، بوی دلپذیر درخت طوبی و عطرهای بهشتی به مشامم میرسد.»
رسول خدا صلی الله علیه وآله همواره به حضرت زهرا علیهاالسلام میفرمود: «یَا فَاطِمَه! إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیَغْضَبُ لِغَضَبِکِ وَ یَرْضَى لِرِضَاک؛ فاطمه جان! به راستی که خدای تبارک و تعالی به خاطر خشم تو خشم میگیرد و به خاطر خشنودی تو خشنود میشود.» (۳۴)
اما با این شخصیت چه کردند که حضرت علی علیه السلام او را شبانه دفن کرد؟ امام حسین علیه السلام میفرماید: وقتی فاطمه زهرا علیهاالسلام قبض روح شد، امیرالمؤمنین مخفیانه دفنش کرد و موضع قبرش را محو نمود، سپس برخاست و صورتش را به طرف قبر رسول خدا برگرداند و گفت: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ عَنِ ابْنَتِکَ وَ زَائِرَتِکَ وَ الْبَائِتَهِ فِی الثَّرَى بِبُقْعَتِکَ وَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَهَ اللِّحَاقِ بِکَ؛ یا رسول الله! سلام من و سلام دخترت فاطمه بر تو باد، همان دخترت که به زیارت تو آمده و در بقعه تو خوابیده و خدا خواست به سرعت به تو ملحق شود.»
و ادامه داد: «یا رسول الله! از فراق دختر برگزیده تو صبر و شکیبایی من قلیل و اندک شده است، قدرت من از دوری بزرگترین زنان؛ یعنی فاطمه اطهر ضعیف گردید؛ ولی برای مفارقت تو تأسی نمودن موجب تسلیت من خواهد شد. من تو را به دست خود به خاک سپردم، در صورتی که جان مقدس تو در گلو و سینه من بود. آری، آنچه که در قرآن است، میپذیرم و میگویم: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون» یا رسول الله! آن امانتی را که به من دادی، پس گرفته شد! سپرده باز گرفته شد! فاطمه زهرا را بردی یا رسول الله! چقدر این آسمان سبز و زمین غبارآلود در نظر من تیره و تار است!! غم و اندوه من همیشگی گردیده! شب من با بیخوابی میگذرد! این غم از قلب من خارج نمیشود تا آن موقعی که خدا مرا در آن خانهای که تو در آن هستی وارد نماید! در دلم دردی است که آن را جریحهدار میکند و هم غمی است تحریک کننده! چه زود بود که بین ما جدایی افتاد!! من درد دل خود را برای خدا میگویم.
دخترت به زودی تو را از اینکه امت تو متحد شدند و حق او را پایمال نمودند، آگاه خواهد کرد! جریان را از فاطمهات جویا شو و شرح حال را از وی بخواه! چه غم و غصههایی که در دل او جایگزین شدند و نمیتوانست برای کسی درد دل کند. وی همه آنها را برای تو خواهد گفت. خدا که بهترین حکمکنندگان است، حکم خواهد کرد. سلام من بر شما باد! سلامی که به منزله وداع من باشد، نه آن سلامی که شما را ترک نمایم، اگر باز گردم از ملالت و خستگی نیست و اگر نزد قبر تو اقامت گزینم، به علت بدگمانی نیست که خدا به صابرین وعده ثواب داده است.
صبر و شکیبایی مبارکتر و نیکوتر است. اگر برای غلبه بر افرادی که بر او مستولی شدند، نبود، بر خود لازم میدانستم که نزد قبر تو اقامت گزینم و معتکف گردم و برای این مصیبت بزرگ نظیر زن جوانمرده ناله و فریاد میکردم. خدا میبیند که دختر تو مخفیانه دفن میشود! حق وی غصب شد! از گرفتن ارث ممنوع گردید! در صورتی که از زمان تو تا به حال چندان مدتی نگذشته و ذکر تو متروک نشده است! یا رسول الله! من به خدا شکایت میکنم و پیمودن راهی که تو رفتی، برای من بهترین تسلیت است. یا رسول الله! صلوات خدا بر تو و سلام و خوشنودی خدا بر فاطمه اطهر باد.»
(34) علل الشرایع، شیخ صدوق، نشر داوری، قم، ج۱، ص۱۸۳. و تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۱۲. و دلائل الامامه، ص۵۲.
www.mouood.org