صمد زمانی
چکيده
پيامبر اکرم(ص) در جامعه اي به رسالت برانگيخته شد که مردم به لحاظ فرهنگ و تمدن بسيار ابتدايي و غريزه محور بودند و خرافه پرستي وجه غالب آنها بود در اين شرايط نفس گير پيامبر عزيز مبعوث شد و گرانبارترين معاني را با ظريف ترين شکل مطرح نمود و رفتارها و مناسبات مثبت بر پايه اصول عقلي قابل دفاع و منطقي پي ريزي شد. و در اين سيرخانواده به عنوان مهمترين نهاد اجتماعي، مکانت ويژه اي يافت و شخصيت و شانيت زن به عنوان موثرترين عضو براي تربيت در خانواده احيا شد.
شيوه پيغمبر(ص)؛ يعني سبک پيغمبر و روشی که آن حضرت در عمل براي مقاصد خويش به کار مي برد و تبليغ مي کرد. رهبر سياسي بود در عين حال مانند مردم ديگر زندگي خانوادگي و فرزند داشتند؛ در مقام نبوت، در مقامي که اصحاب ان چنان به او ايمان داشتند که مي گفتند اگر تو فرمان بدهي خود را به دريا بيفکنيم. به دريا مي افکنيم. در عين حال سبکش انفرادي نبود؛ نمي خواست در مسائل تنها تصميم بگيرد؛ شورا تشکيل مي داد تا اهميت شور و مشورت و نيز اهميت توجه به نظر جوانان را به ديگران بفهماند.هر آنچه مي فرمود در عمل پياده مي کرد تا درسي بماند براي آيندگان؛هم تئوري و هم عملي هم در مقام سخن هم در مقام عمل.
مقدمه
در بحث تربيت انسان، مفهوم واژه تربيت بر پرورش دادن استعدادهاى انسانى يعنى فراهم كردن زمينه رشد استعدادهاى آدمى دلالت مى كند. موضوع تربيت امروزه، نه تنها در جوامع و خانواده هاى مسلمان مورد توجه قرار گرفته و هر پدر و مادرى آرزو مى كند كه فرزندان خود را طبق رهنمودهاى صحيح و اصول و ارزشهاى الهى تربيت كرده و در نهايت فرزندى رشد يافته و كارآمد داشته باشد، بلكه اهداف عالى و اخلاقى تعليم و تربيت از مهم ترين دغدغه هاى جهانى است. سازمان ملل متحد در بند 2 از ماده 26 اطلاعيه جهانى حقوق بشر، مقرر داشته است كه :
« تعليم و تربيت بايد به توسعه شخصيت انسان و تقويت و احترام به حقوق بشر و آزادى هاى اساسى متوجه گردد و تفاهم و اغماض و مودت را بين كليه ملل و دسته هاى نژادى و مذهبى به وجود آورد و موجب پيشرفت فعاليت هاى ملل متحد در راه حفظ صلح شود. »
در اين ميان آنچه اهميت دارد، ارائه كاملترين و سالم ترين و مطمئن ترين روش هاى تربيتى است كه علاوه بر دربرداشتن همه ابعاد و نيازهاى زندگى انسان، او را به سعادت حقيقى و زندگى جاودانه و فلاح و رستگارى نزديك كند و از وضع موجود به كمال مطلوب برساند.
اين شيوه ها و اصول تربيتى اطمينان بخش را مى توان از زندگى و رفتار و گفتار اسوه هاى حقيقى بشر و پيشوايان راستين الهى به
دست آورده و انتخاب نمود، و آن همان سيره تربيتى پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومين عليهم السلام و خاندان وحى است.
به بيان امام خمينى (ره): «تنها راه تربيت و تعليم راهى است كه از ناحيه وحى و مربى همه عالم رب العالمين، تنها راه آن راهى است كه <SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; COLOR: black; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'" lang=AR-SA& gt;از ناحيه حق تعالى ارائه مى شود؛ و آن تهذيبى است كه با تربيت الهى به وسيله انبيا، مردم آن تربيت را مى شوند و آن علمى است كه به وسيله انبيا بر بشر عرضه مى شود و آن علمى است كه انسان را به كمال مطلوب خودش مى رساند.»
با توجه به نكات ياد شده ام
يدواريم با بهره گيرى از اين رهنمودهاى ارزنده تربيتى، نسل جوان و نوجوان را كه از مهمترين و عظيم ترين سرمايه جامعه مان مى باشند به روش صحيح تربيت نموده و سعادت و سلامت آينده كشورمان را تضمين نماييم. انشاء الله.
مراقبت هاي قبل از تولد:
در قرآن، احاديث سيره پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) و حتي احکام فقهي ما، سفارش هاي گوناگوني در مورد کودکان و نوجوانان وجود دارد؛ به خصوص توجه به مراحل آغازين تربيت. اسلام اين مرحله را دوران قبل از تولد دانسته و در همين راستابه شخصيت و چگونگي انتخاب همسر تاکيد دارد. کساني که تربيت شايسته فرزندان خود مي انديشند، قبل از هر اقدام، بايد به فکر يافتن همسري باشند که به لحاظ اخلاق، رفتار، خصوصيات انساني و روحيات، داراي برجستگي و علو طبع باشد. يقبناً فرزندي که از چنين همسري به دنيا مي آيد، فرزندي صالح، کامل، عامل و داراي صفات انساني و الهي خواهد بود. چنان چه رسول اکرم(ص)مي فرمايند:
فرزندانتان را در رحم مادرشان تربيت کنيد! سئوال شد: اين چگونه است اي رسول خدا؟ فرمود:
با خوردن غذاي حلال(به مادرش).(يکصد موضوع در يک هزار حديث _ هادي موحدي)
اثر غذاي حلال طبق تمام روايات و احاديث ائمه ما بر کسي پوشيده نيست؛ چه اين مهم از دوران جنيني در کودکان ا ثرگذار است و پايه هاي يک تربيت خوب را پايه گذاري مي کند.حتي مي خواهم اين مسئله را عنوان کنم که يک تربيت شايسته شايد بر مي گردد به قبل از ازدواج افراد. براي اثبات اين امر از فرمايشات رسول اکرم(ص) است که مي فرمايند:
«با پدران خود نيکي کنيد تا فرزندانتان با شما نيکي کنند و عفيف باشيد تا زنان شما عفيف باشند».(نهج الفصاحه)
يعني مي توان گفت من و شما قبل از اين که ازدواج کنيم در نوع رفتار خود با والدينمان مشغول پايه گذاري رفتار فرزندان خود هستيم.
تولد
آنگاه نام نيک را جزء وظايف پدر و مادر مي شمارند و مي فرمايند:
نام نيک يک جزءاز هفتاد و پنج جزء پيغمبري است.(نهج الفصاحه)
مردي به رسول خدا عرض کرد حق اين فرزند بر من چيست؟پيامبر فرمودند: اسم نيکو برايش انتخاب کني و به خوبي او را تربيت نمايي و به کاري مناسب و پسنديده بگماري.(يکصد موضوع در يک هزار حديث _ هادي موحدي)
سپس يک خط مشي کلي براي پدران و مادران ترسيم مي کند تا تکليف خود را از ابتدا تا انتها بدانند.
چنانچه مي فرمايند:
فرزند هفت سال اول سرور، هفت سال دوم فرمان بردار و هفت سال سوم وزير است.(يکصد موضوع در يک هزار حديث _ هادي موحدي)
و در مورد شيطنت و بازي کودکان که شايد براي خيلي از پدر و مادران قابل تحمل نيست مي فرمايد:
بازيگوشي کودک در خردسالي اش مايه فزوني عقل در بزرگ سالي اوست.(يکصد موضوع در يک هزار حديث _ هادي موحدي)
و براي اين که جهت و مسير اين بازي گوشي مشخص شود مي فرمايد:
هر طفلي که در طلب علم و عبادت بزرگ شود،خداوند ثواب هفتادو دو صديق به او عطا کند.(نهج الفصاحه)
فرزند شايسته و خوب گلي از گل هاي بهشت است.(کافي جلد 6)
و فرزندان خود را به کسب سه خصلت تربيت کنيد. دوستي پيامبرتان، دوست خاندانش و قرائت قرآن.(يکصد موضوع در يک هزار حديث _ هادي موحدي)
عدالت ميان فرزندان
تاکيد رسول اکرم(ص) بر عدالت پدر و مادر در حق فرزندان بسيار در خور توجه است. زيرا رعايت اين عدالت در محيط خانواده را منشا عدالت پروري در جامعه مي دانند و سفارش بسيار دارند که اگر يکي از آنها را در برابر ديگري بوسيدي ديگري را نيز ببوس.
چنانچه مي فرمايند:خداوند دوست داردکه بنده ميان فرزندان خود حتي در بوسيدن آنان به عدالت رفتار کند.(نهج الفصاحه)
شما که مي خواهيد فرزندانتان در نيکي و محبت با شما به عدالت رفتار کنند در کار بخشي با آنها به عدالت رفتار کنيد.(نهج الفصاحه)
فردي در محضر پيامبر اکرم(ص) گفت: من هرگز کودک خود را نبوسيده ام. پيامبر(ص) فرمود: اين علامت قساوت توست.(نهج الفصاحه)
اکرام کودکان
روزي پيامبر آبي آشاميد. مقداري آب ته ظرف باقي ماند کودکي که در آن جا بود گفت: يا رسول الله بقيه آب را به من بدهيد. در همان لحظه چند بزرگ سال گفتند: يا رسول الله براي تبرک باقي مانده آب را به ما بدهيد. پيامبر(ص) فرمود: اول نوبت کودک است. سپس به او فرمود: آيا اجازه مي دهي آب را به بزرگ ترها بدهم؟کودک پاسخ منفي داد. پيامبر آب را به کودک داد.(سيره نبوي _ محسن قرائتي)
امام صادق(ع) فرمود: يک بار پيامبر دو رکعت آخر نماز ظهر را بدون انجام مستحبات، به سرعت خواند مردم پرسيدند: يا رسول الله چه کاري پيش آمد: فرمو: د مگر گريه کودک را نشنيديد.(کافي جلد 6)
نوزادي را براي دعا يا نامگذاري نزد پيامبر(ص) آورند. نوزاد دامن حضرت را نجس کرد. مادر کودک و ديگران به شدت ناراحت شدند اما پيامبر فرمود: آزادش بگذاريد من لباس خود را مي شويم اما فرياد شما باعث مي شود که اين کودک بي گناه بترسد.
پيامبر به اطفال سلام مي کرد و نام اطفال و کودکان را محترمانه مي برد و مي فرمود: آنقدر اين کار(سلام دادن به کودکان) را تکرار مي کنم تا بعد از من باقي بماند.
روزي پيامبر يکي از سجده هايش را خيلي طول داد.بعد از نماز برخي گفتند: يا رسول الله گمان کرديم وحي نازل شده است. فرمود: فرزندم حسين در حال سجده بر دوشم سوار شد صبر کردم او از شانه ام فرود آيد.
هر گاه حسن(ع)و حسين(ع) بر پيامبر وارد مي شدند، حضرت از جا بر مي خاست و آنان را در آغوش مي گرفت و بر دوش خود سوار مي کرد.
جوانان و نوجوانان
طبق همه ي شواهد و قراين و احاديثي که تاکنون جمع آوري شده، پيامبر اکرم(ص) ارزش و احترام ويژه اي براي جوانان و نوجوانان قايل بودند؛چنانچه در اول بحث آورديم که فرموده اند: سه سال سوم وزير به معناي مشاور و همراه پدر و مادر مي باشند چنانچه خود ايشان هم در عمل اين گونه رفتار مي کردند و بسيار هم سفارش مي کردند. چنانچه علي بن ابي طالب هنگام هجرت پيامبر(ص) از مکه به مدينه 23 سال بيشتر نداشت.(سيره نبوي _ محسن قرائتي)
در حديثي سفارش مي کنند که: به شما در مقابل جوانان به نيکي سفارش مي کنم چرا که آنان نازک دل ترند. خداوند مرا اميد دهنده و بيم دهنده مبعوث کرد. جوانان با من هم پيمان شدند و پيرمردان با من به مخالفت برخاستند.
خود ايشان در آستانه ي رحلت، جواني به نام اسامه را فرمانده لشکر کرد و تمام بزرگسالان را مامور کردتا از اين جوان 18 ساله اطاعت کنند و فرمود: خدا لعنت کند کسي که از لشکر اسامه سرباززند. و پيش از هجرت به مدينه هم جواني به نام مصعب را مسئول تبليغ اسلام در مدينه کرد که او ج
واني بسيار زيبا و از خانواده اي مرفه بود که در مکه دور از چشم بستگان به حضرت ايمان آورده بود. والدين او تمام امکانات؛حتي لباس او را گرفتند اما او پلاسي به دور خود گرفت و به محضر پيامبر آمد وفاداري خود را به اثبات رساند و در جنگ احد جزء ياران آن حضرت شهيد شد. (يکصد موضوع در يک هزار حديث _ هادي موحدي)
جعفر طيار برادر حضرت علي(ع) جواني بود که بينان گذار اسلام در آفريقا شد.(سيره نبوي _ محسن قرائتي)
عبادت در جواني
پيامبر در احاديث بسياري تاکيد بر دوره ي جواني که همراه با عبادت سپري شود و جواناني را که در عبادت از پيران پيشي بگيرند کرده و ستوده است.
در درجه اول اولين راه براي جلوگيري از ورود شيطان به بارگاه جواني را ازدواج بر مي شمارد. چنان چه مي فرمايد:
هر جواني در آغاز جواني زن بگيرد شيطان به وي بانگ برآورد که واي بر او دين خود را از دستبرد من محفوظ داشت.(نهج الفصاحه)
خدا به جوان عابد بر فرشتگان مباهات مي کند و مي گويد بنده را بنگريد که به خاطر من از تمايلات خود چشم پوشيده است.(نهج الفصاحه)
و يا :خداوند جواني را که عمر خود را در عبادت به سر مي برد، دوست دارد.(نهج الفصاحه)و هم چنين:خداوند جوان توبه کار را دوست دارد(نهج الفصاحه)خداوند جواني که جواني اش را در اطاعت از او بگذارند دوست دارد.(نهج الفصاحه)< ;/SPAN>
و در تاکيد فضيلت عبادت در جواني مي فرمايند:
فضيلت جوان عابد که از آغاز جواني عبادت کند بر پيري که وقتي سن بسيار يافت عبادت کند، چون فضيلت پيغمبران بر ساير مردم است.(نهج الفصاحه)
حضرت روزي بر جمعي از نوجوانان عبور کردند که در حال جا به جايي وزنه هاي سنگيني بودند.مدتي ايستادند و به کار آنها نگاه کردند. بدون اين که کار آن عده را تخطئه يا رد کنند. سپس خطاب به آنان فرمودند:« شجاع کسي است که بر نفس خود غلبه کند» يعني علاوه بر تاييد ضمني مسابقه بدن سازي براي نوجوانان، انان را به مبارزه با نفس و شيطان هم دعوت کردند.
<B> ;آموزش جوانان
پيامبر اکرم(ص) برآموزش علوم و فنون و تعليم و تربيت جوانان و نوجوانان اصرار داشتند و در احاديث بسياري از سخنان ايشان به اين نکته تاکيد شده است.
فرزندان خويش را تيراندازي آموزيد که سرشکستگي دشمن است.(نهج الفصاحه)فرزندان خويش را شنا و تيراندازي بياموزيد.(نهج الفصاحه)تفريح و بازي کنيد، زيرا دوست ندارم که در بين شما خشونتي ديده شود.(چهارده معصوم _ حسين عماد زاده)از جمله حقوق فرزندان بر والدين تعليم و تربيت اسلامي است.(نهج الفصاحه)و در جهت غنيمت شمردن اين مرحله از زندگي؛ يعني جواني مي فرمايند: چهار چيز را بيش از چهار چيز غنيمت شمار:
جواني پيش از پيري،صحت پيش از بيماري،توانگري پيش
از فقرو زندگي پيش از مرگ(نهج الفصاحه)
نمونه عملي يک تربيت نبوي
حضرت زهراي مرضيه(س) و همه برجستگي هاي بارزي که از آن حضرت ذکر شده، نمونه حقيقي اين تربيت محسوب مي شوند. نوع تربيت رسول الله نسبت به آن بانوي بزرگوار نه تنها آثار عملي خود را در مورد شخصيت ايشان به نمايش گذاشت. بلکه تاثيرات تربيتي خاص آن در شخصيت گرامي ائمه معصومين(ع) به ويژه در حسنين(ع) نيز تجلي يافت. براي مثال فرزندان بزرگوار حضرت فاطمه(س) را مي بينيم که در شب احيا بيدارند و در کنار مادر تا صبح به عبادت مشغولند.
در واقع جاذبه هاي تربيتي پيامبر(ص) بود که تاثيرات عميق خود را نه تنها بر حضرت زهرا(س)؛بلکه برهمه ائمه بزرگ وار(ع) برجاي گذاشته بود.
اساساً زندگي، عمل، محسنات رفتاري و اخلاقي؛ به ويژه برخورد حضرت با کودکان، شرايط يک مربي برجسته را به ما مي نماياند.
آن چه وظيفه ماست:روزي رسول خدا(ص) از مسير عبور مي کردند در مسير با کودکاني روبه رو شدند که در حال بازي بودند. پيامبر اشک ريختند و فرمودند: واي بر حال کودکان آخرالزمان! اصحاب عرض کردند: از کودکان آخرالزمان؟ حضرت فرمودند: خير! از پدران آن ها، اصحاب مجدداً پرسيدند که: از دست پدران مشرک و کافر؟حضرت ادامه دادند که خير! از دست پدران مسلمان! کساني که به ظاهر کودکان خود، يعني به خوردن، آشاميدن، خوابيدن و ساير مسائل کودکان خود توجه دارند ولي به دين و اخلاق آن ها توجهي ندارند. اين موضوع هشداري است که به خصوص براي جامعه امروز ما، جامعه اي که متاسفانه اکثريت پدران و مادران به خوردن و پوشيدن بچه ها بيش از اندازه اهميت مي دهند و مراقب کم و کاستي هاي آن هستند ولي در مورد مسائل شرعي، در فقر زندگي مي کنند. من به عنوان يک معلم شاهد هستم که بيشتر دانش آموزان ما از مسائل ابتدايي دين خود بي خبرند و معتقدم که نه اين که نمي خواهند انجام دهند؛ اصلاً به لزوم انجام آن واقف و مطلع نيستند. و اولياي آن ها هم هيچ اصرار و هم و غمي درآموزش آن ندارند. در نتيجه آن شده که من و شما مي بينيم و مي شنويم.
نتيجه گيري
بازخواني جامعه مطلوب و مورد نظر نياز پيامبر(ص) مي تواند ما را در وضعيتي شايسته و ممتاز قرار دهد و جامعه را از بسياري آسيب ها، نارسايي ها برهاند.
آسيب هايي هم چون، به هم خوردن تعادل اخلاقي و رواني جامعه، از ميان رفتن حريم هاي اخلاقي و انساني،عبور از هنجارها، نيازآفريني هاي کاذب، تزلزل در حوزه اعتقاد عمومي جامعه، آسيب پذيري نهاد خانواده، حذف پيام هاي انساني از فضاي عمومي جامعه، بسياري از آسيب هاي که جامعه ما و جهان امروز را به شدت دچار بحران کرده است.
منابع و ماخذ:
1-نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاينده
2-آصف عطايي محمد، قدس سال بيستم، شماره 54575
3- عماد زاده حسين، 1376 چهارده معصوم، انتشارات طلوع
4-قرائتي محسن، 1385 سيره نبوي،انتشارات آموزش و پرورش
5-کليني محمد بن يعقوب بن اسحاق، 1361 اصول کافي. انتشارات علميه اسلاميه
6- گروه فرهنگي قدس، 1385 انديشه نو مشهد
7-مطهري مرتضي،1377 سيري در سيره نبوي تهران، انتشارات صدرا
8-موحدي هادي، 1385 يکصد موضوع در يک هزار حديث، انتشارات ارم
http://pedu.blogfa.com