زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین شهاب مرادی
امام شما یعنی علیابنابیطالب(ع) به دو تا پیراهن قناعت کرده و از طعام خودش به دو قرص نان. اما شما توانایی این چنین زندگی را ندارید، قدرتش را ندارید. «ولکن اعینونی» و لکن مرا کمک کنید، «بورع و اجتهاد و عفت و سداد» در این چهار کار مرا کمک کنید. اما چگونه میتوانید امام حسین(ع) را با این چهار کار یاری کنید. اول با داشتن ورع. در عبادات ورع داشته باشیم، در رفتارهای اجتماعی هم همینطور. ورع یعنی چه ؟ «الورع الاجتناب» ورع یعنی اجتناب، شما باید بتوانید یک سری از کارها را نکنید، یک حرفهایی را نزنید. ورع یعنی مدیریت، یعنی کنترل، ورع یعنی خودداری، هر چیزی راس و ریشهای دارد اساس ایمان ورع است.
ورع یعنی خودداری از شبهات
بعضی جاها ورع، تقوا معنی شده، اما معنی دقیق ورع بر میگردد به موضوع نامه، ورع به معنی کلی وقتی مطرح میشود یعنی خودداری از شبهات تبیین این قصه کمی آسان است من هم آسان بیان میکنم، متوجه میشوید. ما دو موضوع داریم، یکی حلال و یکی حرام، حلال بین و حرام بین. اموری که رشدشان بین است.
این حرام بودن و حلال بودن آشکار است، فقط از شما سوال میشود مال دزدی حرام است یا حلال؟ آیا کسب و کار زراعت حرام است یا حلال؟ آیا هدیه حلال است یا حرام؟ مالی را من به شما عطا میکنم شما نمیدانید حکم این موضوع چیست؟ الان من استاندارم، پلیسم، قاضیام هر شغلی که دارم، کارشناسم در گمرک یا بانک، میخواهم به شما هدیه بدهم، هدیه اصلش این است که حلال است و رشوه هم نیست.
زنگ مزنید به دفتر مرجع و میپرسید حلال است یا حرام؟ میگوید حلال است. ولی این فرد با ما کار دارد نمیداند که این بالاخره حلال است یا حرام. روایت است که اگر ورع نداشته باشید، رشوه در ذهنتان هدیه میشود. ورع عنی وقوف در شبهات. «قد تبین رشد من الغی» این «الغی» بین است، رشد بین است، حلال و حرام بین است. میان آن نیم سایه است. از این شبهات انسان باید خودداری کند. ملکوت آن روی انسان اثر میگذارد. عثمان ابن حنیف رفت است سر سفرهای که دعوتش کردهاند.
آیا آن غذا حرام بوده؟ گوشت خوک بوده؟ نه، امام در نامهشان مینویسند جوانمردی تو را دعوت کرد، یعنی آدم چهرهای، شاخصی، نه آدم فاسدی، ولی سفره سفرهای است که فقط پولدارها هستند و نیازمندان نیستند و تو حاکمی، تو نباید بروی باید ورع به خرج دهی و به جایی بروی که نیازمندان هم باشند. (میدانیم که در کوفه فقیر نبود، حضرت علی(ع) طوری حکومت را درست کرده بودند که در کوفه فقیر نبود) پس چون فقرا در آن مهمانی نبودند نباید میرفتی.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
بهترین اعمال!
آخرین جمعه ماه رمضان رسول خدا(ص) خطبه خواندند: «ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکه و الرحمه و المغفره» بعد فرمودند: در این ماه رمضان « و من تلاوت فیه آیه من القران» هر کسی که یک آیه از قرآن را تلاوت کند ثواب قرائت قرآن را دارد.
بین مجلس علیابنابیطالب بلند شد «ما افضل الاعمال فی هذا الشهر؟» برترین اعمال در ماه مبارک رمضان چیست؟ آقا فرمودند: «الورع عن محارمالله» ورع در اینجا به معنی وقوف در شبهات نیست، به معنی تقواست، مطق ورع نیست، ورق از محارمالله است اعم از تعریفی است که بیان کردیم، یعنی به معنی تقواست.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
زیر این جاده خالی است!
دایره شمولش بعضی وقتها گستردهتر است. شبهات را هم شامل میشود در شبهه باید صبر کرد، وارد نشوید. مطمئنی حلال است برو سراغش. یک کاسبی است که شک داری،طرفش نروید. مثالی را برایتان ذکر میکنم تا برایتان تبیین شود: جاده است، شما در یک جاده کوهستانی لب مرز جاده نروید، بعضی وقتها این لب مرز باعث میشود شما در دره بیفتید، بعضی وقتها لب مرز راه میروید، باران هم آمده، جاده هم شسته بهترین جا برای رفتن در جاده کوهستانی در زمستان در برف، جا برای رفتن به جاده کوهستانی در زمستان در برف، در یخ، در باران، کجاست؟ نزدیک دیواره کوه هر چقدر میتوانید فاصلهتان را با دره بیشتر کنید لب دره نروید. ما در زندگیمان باید ورع داشته باشیم.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
اصلاً با این مسایل شوخی نکنید
آقایان! خانمها! زنا معلوم است که حرام است و ازدواج هم که مشخص است حلال است. حالا غیر ازاین دو مورد یک روابطی بین مرد و زدن وجود دارد، مثلاً کسی برای شما اساماس میزند که شب هفتم محرم است و التماس دعا میگوید، این کسی که این اساماس را میفرستد اگر نامحرم است این جا جایی است که شما نباید پاسخ او را بدهید چون در گامهای بعدی چیزهای دیگر
ی میفرستد که آن وقت شما نمیتوانید جلوی آن را بگیرید. پس جواب ندهید. اگر حتی پیام داد و نوشت که پیام قبلی اشتباه فرستاده شده باز هم شما بگویید من چیزی دریافت نکردم! اصلاً با این مسایل شوخی نکنید. واقعاً اگر با عناوینی مثل اینکه طرف همکار است و … با هم تلفنی صحبت میکنید و شوخی میکنید درست نیست. در این مسایل باید خیلی دقت کنید تا در دام نیفتید.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
ورع به دینداری کمک میکند
امام علی(ع) میفرمایند: «علیک بالورع» بر تو باید رعایت ورع «فانه عون الدین» که این به دینداری تو کمک میکند و «شیمه المخلصین» و خصلت انسانهای مخلص است. «ورع» حرف ما همین ورع است. مثلاً اگر تصمیم دارید یک وسیلهای را بخرید، دقت کنید ببینید به دردتان میخورد یا نه. روی چیزهایی که میخورید هم دقت داشته باشید. یک موقع از لحاظ حکم شرعی حلال و حرام بودن آن را نمیدانی. اصلاً چه ضررری دارد اگر روی تمام خرواکیهای ما برند «حلال» بخورد؟ برای اینکه چشم بچهها ببیند که اگر خوراکی میخورند، کلمه حلال رویش نوشته شده باشد. این ورع را در تمام امور زندگیتان داشته باشید. یک موقع کسی به شما پیشنهاد یک معامله را میکند، همیشه طمع مانع از این میشود که انسان درست فکر کند. همه آدمهایی که ورشکسته میشوند به خاطر طمع است، عامل ورشکستگی طمع است، به خاطر سود بیشتر، پس در این موارد هم ورع داشته باش.
کسی که ما را دوست دارد…
قال امیرالمومنین(ع) «من احبنا فلیعمل بعملنا» کسی که ما را دوست دارد به عمل ما عمل میکند. سراغ دشمن ما نمیرود. یعنی مثلاً اینقدر حرفهای فلان دانشمند و فلان نویسنده را تکرار نکنیم. به عمل اهل بیت(ع) و دستورات ایشان عمل کنمی، چون اینها هستند که کلامشان نور است. با وجود علی ابنابیطالب، زشت است ما به سراغ دنی برویم! و یا سراغ فلان نویسندهای که الکل مصرف میکند برویم. «والیستعن بالورع» یعنی هر کس ما را دوست دارد باید از ورع کمک بگیرد «فانه افضل ما یستعان به فی امر الدنیا و الاخره» همانا ورع بهترین کمک و مدد انسان در امر دنیا و آخرت است. پس به سراغ ورع بروید که هم به معنای تقوا و خودداری و اجتناب است و هم به معنای وقوف در شبهات است.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
مشکل ما کجاست؟
ما در تقوا و خودداری یک مقدار دچار مشکل هستیم یعنی باید این دو چیز را کنار هم ببینیم هم شبهات را و هم مسایلی که حرام بودنشان آشکار است. چند مثال میزنم: مثلاً غیبت حرام است، خیلی هم حرام است، ولی در بین ما رواج دارد. ما در ذهنمان آن را از غیبت بودن میاندازیم و بعد به آن مبتلا میشویم. مثلاً خیانت در امانت حرام است ولی در بین ما رواج دارد. من از شما سوالی میپرسم: اگر من در جلسهای با دو سه نفر بخواهم یک حرفی را خصوصی بزنم، به نظر شما این حرف بین ما میماند یا نه؟ معلوم است که نمیماند، پس مگر ما مسلمان نیستیم؟ مگر نفرمودند ال
مجالس بالامانه؟ مجلس ما امانت است. خصوصاً جایی که میدانید طرف مقابل راضی نیست. دختری با خالهاش حرف میزند و درد و دل میکند و از همسرش شکایتی میکند. خالهاش باید برای حفظ زندگی او به او بگوید که تو باید به فکر حفظ زندگیات باشی و آبروی شوهرت را نبری، حتی اگر اشتباهی کرده است.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
مثلاً یک نفر اعتیاد دارد، شما اجازه نداری آبروی او را ببری حتی اگر گناه کبیره انجام دهد. اگر گناه است، او این گناه را خصوصی انجام داده است،برای توبه بین خودش و خدا میتواند توبه کند. اما اگر شمایی که آبروی او را بردهای بخواهی توبه کنی باید از او حلالیت بطلبی. شما چرا غیبت میکنی؟ یک نفر حرف خطایی را زده است، تو چرا آبرویش را میبری؟ یک کسی زنش را طلاق داده است به من و شما چه ربطی دارد؟ هر گناهی را که انجام دهد، به من و شما ربطی ندارد. حتی اگر یقین داشته باشید که آن گناه را او انجام داده است. مثلاً خداوند اثبات گناه زنا را به گونهای سخت قرار داده که تقریباً اثبات آن محال است! کسی را در زمان پیامبر(ص) به خاطر این گناه سنگسار کردند و او مرد. دو نفر ایستاده بودند و تماشا میکردند. یکی از آنها به دیگری گفت که فلانی مثل سگ مرد. در راه برگشت یک مردار متعفنی افتاده بود و رسول خدا (ص) ایستاد و به این دو شخص گفت: گاز بزنید و از گوشت تن این حیوان مرده بخورید!! این دو نفر با تعجب گفتند: یا رسولالله چگونه ما از این مردار متعفن که بوی بسیار بدی میدهد بخوریم؟! این آلوده است. پیامبر(ص) فرمودند: آلوده تر از حرفی که تو در مورد برادرت زدی نیست! اگر گناه کرده به خودش و خدای خودش مربوط است به تو چه ربطی دارد که غیبت او را میکنی و آبرویش را میبری؟ تو .حق نداری پشت سر او حرف بزنی.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
باید به دنبال درمان باشیم
ما از صبح تا شب مداوم حرف میزنیم، باید به فکر درمان خودمان باشیم. ما باید بتوانیم خوبیها را بگوییم. اصلاً کلید بد گفتن را در ذهنتان ده روز خاموش کنید بعد ده روز را بیست روز کن، بعد از آن سیروز و همین طور پیش بروید. معلم دیکته نباشید که یک متنی را میبیند و از آن صفحه فقط و فقط غلطها را میبیند. فقط اشتباهات را میبیند. مثلاً در حرم اما رضا(ع) کسی را میبینید کراوات زده وصورتش هم خیس اشک است، از کشور دیگری هم آمده است. تو حق نداری بگویی چرا این آدم کراوات زده است. به تو ربطی ندارد. اصلاً شاید او در فرهنگ تو زندگی نمیکند تو به فکر زیارت خودت باش. یک وقتی در حرم امام رضا(ع) بودم یک برادر اهل سنت داشت دست به سینه نماز میخواند یک کسی رد میشد، گفت: این سنی چرا آمده است این جا؟ مگر به تو ربطی دارد؟ خب اهل بیت را دوست دارد آمده است. برای شما عادی باشد، دخالت نکنید. کسی دارد در حرم امام رضا(ع) ادای احترام میکند، خوشحال باش از این موضوع. نه اینکه به او اشاره کنی و بدگویی کنی.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
راه نجات همه ما …
همه ما به دست اهل بیت مسلمان شدهایم «مسلمین بفضلکم» باید شما نسبت به فضل و علم اهل بیت این را بدانید تا بعد از آن بتوانید بگویید «معروفین بتصدیقنا ایاکم» اصلاً اینکه من معروف هستم به خاطر این است که شما را تصدیق کردهام.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
بگویید که ایمان و عقیدهی من به خاطر شماست «بکم یسلک الی رضوان و علی من جهد ولایتکم غضب الرحمن» به سمت رضوان رفتن ما به وسیله شماست «بکم علمنا الله معالم دیننا و اصلح ما کان فسد من دنیانا» بکم یعنی به وسیله شما. راه نجات همه ما اهل بیت هستند. یک نکته راجع به غیبت، غیبت در مورد برادر مسلمان است، اعم از شیعه وسنی «ذکرک خاک» یعنی برادر مسلمان تو.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
در روایات «مومن» یعنی شیعه، که مصداق اعلای آن امام علی(ع) است، ولی مسلم یعنی هم شیعه و هم سنی. ورع یعنی مدیریت خود و کنترل خود. یعنی گناه نکردن و اجتناب از گناه. اگر نمیشود؛ یعنی اینکه ما مشکلات خلقی و شخصیتی داریم. اخلاقمان خوب نیست و شناختمان نسبت به دنیا درست نیست. ما باید خلقمان را عوض کنیم و برای این نیاز به معلم داریم. البته نه به کسی که به دوری از جامعه تشویقت کند، در جامعه باش ولی گناه نکن.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
حضرت عیسی(ع) به حواریون گفت: مثل زنبور باشید روی گل بنشینید، مگس نباشید که روی کثیفی مینشیند. شما مثل زنبور روی خوبیها بنشینید. پس اگر هر جا میروی بدیها را میبینی، زنبور یا پروانه نیستی خدای نکرده شدهای پشه و خودت هم نمیدانی. پروانهشو چون پروانه عاقبت به خیر میوشد. ما باید بدانیم چه کسی هستیم، باید بدانیم هر چه که هستیم، میتوانیم عوض شویم. این را باور کنید. باور کن که میتوانی عوض شوی.
زنبور عسل باشیم باور کن میتوانی عوض شوی
سه عبادت محبوب
جبرییل به پیامبر(ص) عرض کرد: یا رسولالله ما اگر قرار بود روی زمین عبادت کنیم سه جور عبادت را بیشر انجام نمیدادیم. فقط سه تا کار مستحب را انجام میدادیم (من از آخر به اول میگویم) «ستر العیوب» عیب مردم را می پوشاندیم «القصه اصحاب عیال» به آدمهای عیالوار کمک میکردیم. بیمنت به برادرت کمک کن به بهانهای به او کمک کن. نیاز نیست به رخ او بکشی «سقا بودن» آب دادن مسلمانان به مسلمان آب میدادیم.