پيامبران اولوالعزم به ترتيب عبارتنداز؛ نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، محمد ـ عليهم السّلام ـ[1] و جهت ناميدن ايشان به اُولوالعزم بخاطر اينكه داراي اراده هاي استوار و قوانين آسماني بوده اند و هر پيامبري كه بعد از اين پنج نفر مبعوث مي گشت، بر شريعت و طريقه اي گام نهاد كه آنها وضع نموده اند.[2]
زندگي نامه حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ :
حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ اولين پيامبر اولوالعزم است كه داراي شريعت وكتاب مستقل بوده و همچنين اولين پيامبر بعد از ادريس ـ عليه السّلام ـ است و به هنگام بعثت چهار صد سال داشت. [3] شغل او نجّاري و مردي بلند قامت، تنومند و گندم گون با محاسن انبوه بود و مركز بعثت و دعوت او در شامات و فلسطين و عراق بوده است.< ;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” dir=ltr>[4] نام اصلي نوح عبدالغفار بوده[5] و پس از ماجراي طوفان پانصد سال زندگي كرد و به آباداني شهرها پرداخت.[6] قبر شريف حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ در نجف اشرف، كنار قبر حضرت علي ـ عليه السّلام ـ قرار دارد.[7] براي مطالعه به سوره ها و آيات زير مراجعه نمائيد: آل عمران / 23 ـ نساء / 163 ـ انعام / 84 ـ اعراف / 59، 69 ـ هُود / 25<SPAN dir=rtl&g t;، 32، 36، 42، 45، 46، 48، 89 ـ اسراء / 3، 17 ـ شعراء / 105، 106، 116 ـ صافات / 19، 75 ـ نوح / 1، 21، 26.
زندگي نامه حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ :
ابراهيم ـ
عليه السّلام ـ دومين پيامبر اولوالعزم است كه داراي شريعت و كتاب مستقل بوده، آن حضرت سه هزار و سيصد و بيست سال بعد از هبوط آدم ـ عليه السّلام ـ به دنيا آمد، اهل تاريخ نام پدر ابراهيم ـ عليه السّلام ـ را تارخ (با خاء و حاء) نوشته اند.
اين پيامبر بزرگ در شهر «اور» از شهرهاي بابل به دنيا آمد.[8] ابراهيم ـ عليه السّلام ـ هنوز متولد نشده بود كه پدرش از دنيا رفت و آزر عموي ابراهيم سرپرستي او را به عهده گرفت. ولادت ابراهيم در دوران «نمرود بن كنعان» بوده است. [9]</SPAN& gt; ابراهيم در ايام نوجواني مبارزه خود، با نمرود و مردم بت پرست را شروع كرد و بت هاي عبادتگاه را به جز بت بزرگ شكست. [10]
وي در سن سي و شش سالگي با ساره ازدواج كرد. چون ساره نازا بود وي كنيز خود هاجر را به ابراهيم بخشيد كه از او صاحب فرزندي&l t;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” dir=ltr lang=AR-SA> بنام اسماعيل گرديد. [11] ابراهيم و فرزندش اسماعيل به دستور خداوند خانه كعبه را بنا نهادند. وي سرانجام در سنّ صد و هفتاد و پنج سالگي فوت كرد او را در باغ عفرون دفن كردند و اكنون مدفن او شهر الخليل (در كشور فلسطين) نام دارد.[12] براي مطالعه به سوره ها و آيات زير مراجعه نمائيد. بقره / 124، 125، 126 ـ 127، 130 ـ
132، و … ـ آل عمران / 33، 35، 67، 68، 84، 95 ـ هود / 69، 74، 75، 76 ـ انعام / 74، 75، 83، 151 ـ ابراهيم / 37، 38<SPAN dir=ltr& gt;.
زندگي نامه حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ :
حضرت موسي در زمان سلطنت «رامسيس» (فرعون) در مصر متولد شد. [13] وي از نسل حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ و با شش واسطه به آن حضرت مي رسد.[14] و پانصد سال بعد از ابراهيم ظهور كرد و دويست و چهل سال عمر نمود. و بر فراز تل سرخ رنگي در سرزمينهاي فلسطين … به خاك سپرده شد.[15] حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ در كودكي در دامان فرعون پرورش يافت، سپس از مصر به مَديَن هجرت و به مدت بيش از ده سال در آن سرزمين زندگي كرد و بعد از مبعوث شدن به مقام نبوت، دوباره براي مبارزه با فرعون و فرعونيان به مصر بازگشت و سرانجام در اين مبارزه پيروز، و بني اسرائيل را از دست آنان نجات داد. [16]
براي مطالعه به آيات و سوره هاي زير مراجعه نماييد: بقره / 51، 53، 55، 60، 61، 67، 87 ـ اعراف / 102، 103، 114، 116 و … ـ يونس / 75، 77، 80 و … ـ طه / 5، 6، 9، 11، 19، 36، 40 ـ قصص / 3، 7، 10، 15، 18، 19، 20 ـ يونس / 75، 77، 80 الي 84.
زندگي نامه حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ :
حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ پنج هزار و پانصد و هشتاد و پنج سال بعد از هبوط آدم و پانصد سال، قبل از ميلاد پيامبر اسلام در سرزمين كوفه در كنار رود فرات به دنيا آمد. [17] و به گفته بعضي او در دهكده ناصره يا بيت المقدس متولد گرديد ولادت او به طور معجزه به اذن خدا، بدون پدر رخ داد. مادرش حضرت مريم است. [18] عيسي ـ عليه السّلام ـ در سي سالگي در بيت المقدس به پيامبري مبعوث شد و داراي شريعت و كتابي به نام انجيل بود،[19] او داراي معجزات فراوان از جمله درمان نمودن بيماران ناعلاج و زنده كردن مردگان بود. [20] سرانجام يهوديان پس از گذشت سي و سه سال از زندگي عيسي ـ عليه السلام ـ تصميم به قتلش گرفتند اما خداوند او را از دست آنها نجات داد و به آسمان بُرد. [21] براي مطالعه به آيات و سوره هاي زير مراجعه نماييد: بقره&l t;SPAN dir=ltr> / 87، 136، 253 ـ آل عمران / 45، 52، 55، 59 ـ نساء / 157، 163، 171 ـ مائده / 17، 46، 72، 75، 78.
زندگي نامه حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ</SPAN& gt; :
حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ برترين پيامبران و رسولان و خاتم آنهاست و پس از او پيامبري نخواهد آمد، مشهور بين علماي اماميه آن است كه ولادت پيامبر اسلام در عام الفيل سال پانصد و هفتاد ميلادي در هفده ربيع الاول روز جمعه بوده است. نام پدرش عبدالله و نام مادرش آمنه است. [22] پيامبر گرامي اسلام، در سنّ بيست و پنج سالگي با خديجه ـ سلام الله عليها ـ ازدواج كرد، و در سن چهل سالگي به پيامبري مبعوث شد. [23] پيامبر گرامي اسلام بعد از بيست و سه سال انجام رسالت و تبليغ در روز دوشنبه، بيست و هشتم ماه صفر، سال يازدهم هجرت در سن شصت و سه سالگي دارفاني را وداع گفت.[24] براي آن حضرت معجزات زيادي ذكر شده است و معجزه جاويد ايشان قرآن كريم است.[25]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. قصص الانبياء، سيد نعمت الله جزايري، ترجمه: يوسف عزيزي.
2. تاريخ انبياء، سيد هاشم رسولي محلاتي، انتشارات علميه اسلاميه.
3. قصه هاي قرآن، سيد محمد صحفي.
4. مجموعه كامل قصه هاي قرآن
، محمد جواد مهري.
5. فروغ ابديت (زندگي پيامبر اسلام)، آيت الله جعفر سبحاني.
6. قصه هاي قرآن، محمد محمدي اشتهاردي.
پی نوشت:
[1] . جزايري، سيد نعمت الله، قصص الانبياء، ترجمه يوسف عزيزي، تهران، هاد، چاپ پنجم، 1375ش، ص 22.
&l t;SPAN dir=ltr>[2] . مهري كرمانشاهي، محمد جواد، مجموعه كامل قصه هاي قرآن، قم، مشرقين، چاپ دوم، 1383ش، پاورقي ص 26.
[3] . سيد نعمت الله جزايري، همان، ص143.
[4] . محلاتي، شيخ ذبيح
الله، رياحين الشريعه، طهران، دارالكتب الاسلاميه، بي تا، ج 5، ص 283.
[5] . رسولي محلاتي، سيد هاشم، تاريخ انبياء،</SPAN> ; انتشارات علميه اسلاميه، بي تا، ص 43.
[6] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، الطبعة الثالثه، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1403ق، ج 11، ص 285.
[7] . رسولي محلاتي، سيد هاشم، همان، ص69.
[8] . قرشي، سيد علي اكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، بي تا، ج 1، ص 4 و 70.
[9] . بحارالانوار، همان، ج 12، ص 45، 36.
[10] . صافات / 83ـ93.
<SPAN dir=ltr> ;[11] . بحارالانوار، همان، ج 12، ص 90 و 106.
[12] . <SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'" lang=AR-SA&g t;محلاتي، ذبيح الله، همان، ج 5، ص 116 و 155.
[13] . سيد علي اكبر قرشي، همان، ج 5، ص 163؛ محمدي اشتهاردي، محمد، قصه ها
ي قرآن، تهران، نبوي، چاپ اول، 1378 ، ص 238.
[14] . محمد محمدي اشتهاردي، همان، ص 237، به نقل از مجمع البيان،</SPAN& gt; ج 4، ص 330.
[15] . علامه محمد باقر مجلسي، همان، ج 13، ص6؛ شيخ ذبيح الله محلاتي، همان، ج 5، ص 121 به بعد.
[16] . محمد محمدي اشتهاردي، همان، ص 238.
[17] . علامه محمد<SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'" dir=ltr lang=AR-SA&g t; باقر مجلسي، همان، ج 14، ص 214.
[18] . محمد محمدي اشتهاردي، همان، ص 423.
[19] . سيد علي اكبر قرشي، همان، ج 7، ص 74.
[20] . اقتباس از سوره آل عمران، آيه 49 و 50.
[21] . ابوالحسن علي بن ابراهيم قمي، تفسير قمي، بي تا، بي جا، ج 2، ص 270.
[22] . محمد باقر مجلسي، همان، ج 15، ص 249 و 257.
[23] . ابن هشام، سيرة النبويه، ترجمه سيد هاشم رسولي، تهران، كتابفروشي اسلاميه، 1348ش، ج 1، ص 122.
[24] . شيخ مفيد، الارشاد، ترجمه سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ ششم، 1383ش، ج 1، ص257.
[25] . علامه محمد باقر مجلسي، همان، ج 17، ص 421؛ محمد باقر مجلسي، حياة القلوب، دار الاعتصام، 1417 ه ق، ج 3، ص 409.
www.andisheqom.com