گام چهارم: تحنيك
آنچه از مضامين روايي فهميده ميشود، اين است كه برخي مسائل ممكن است در نظر ما كوچك باشد؛ ولي اثرات بزرگي در سرنوشت و شاكله ديني انسان داشته باشد؛ از جمله اين مسائل كه در دين، مورد تأكيد قرار گرفته، مسئله تحنيك يا باز كردن كام نوزاد هنگام تولد است. اين كه كام نوزاد با چه چيز باز شود، در علايق و گرايشهاي او در بزرگي تأثيرگذار است
.
در روايات متعددي، براي باز كردن كام فرزند آدابي بيان شده است كه از اهميت اين مسئله حكايت دارد. امام صادق عليه السلام به سليمان بن هارون بجلي فرمود:
گمان نميكنم كام كسي با آب فرات برداشته شود مگر آن كه ما اهل بيت را دوست بدارد. [21]
گام پنجم: دوران شيردهي
مادراني كه توفيق دارند از شيري كه محصول لقمه حلال است به فرزند خود بنوشانند، همچنين مادراني كه با وضو به فرزند خود شير ميدهند و با ذكر و ياد خدا سينه بر دهان فرزند قرار ميدهند، قطعاً در تربيت نسل مهدي باور و مهدي ياور توفيق بيشتري خواهند داشت.
تأثير شير مادر در پرورش شخصيت معنوي فرزندان، امري مسلم و غيرقابل انكار است. حكايات زيبايي كه از زندگي برخي علماي بزرگ و مفاخر ديني ما ذكر شده، به خوبي بيانگر نقش شير مادر در شكل گيري شخصيت معنوي فرزندان است. مادر شيخ انصاري كه فرزندش، از مفاخر بزرگ عالم تشيع است وي ميگويد: «من دربارة پسرم، توقع بيشتري داشتم؛ زيرا در دو سالي كه او را شير دادم، هيچ وقت بدون وضو نبودم. حتي در نيمه شب بلند زمستان، يخ حوض را ميشكستم و وضو ميگرفتم، سپس بچهام را شير ميدادم. هيچ گاه بدون بسم الله سينه بر دهان فرزندم نگذاشتم».[22]
همچنين مادر مرحوم آيتالله مقدس اردبيلي ميگويد: «هرگز لقمهاي شبهه ناك نخوردم. قبل از شير دادن، وضو ميگرفتم. هرگز چشم به نامحرم نينداختم و در تربيت او كوشيدم».
والدين حضرت امام خميني رحمه الله عليه نيز بسيار كوشيدند براي شيردهي فرزند بزرگوار خود دايهاي بيابند كه از روزي كاملاً حلال استفاده كند. آنان پس از يأس از يافتن چنين دايه اي با خانمي قرار گذاشتند در طول شيردهي اين فرزند، حتي يك لقمه از غذاي خود استفاده نكند و تمام ارتزاق وي از غذايي باشد كه براي او مي
آورند.[23]
همه اين حكايات زيبا، بر اهميت دوره شيردهي و تأثير آن بر شخصيت فرزندان دلالت دارد.
مادري كه شير او آميخته با ذكر و ياد حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است و در طول شيردهي، ذكر و ياد امام زمان خود را بر دل و زبان دارد، قطعاً عشق و علاقه اش به فرزند، منتقل ميشود، چرا كه تحقيقات روانشناسان حاكي از اين مسئله است كه كليه عواطف، علقهها و دلبستگيهاي مادر؛ هنگام شير دادن به فرزند هم منتقل ميگردد.
گام ششم: القاي محبت به ولي خدا در دوران كودكي
در نظام تربيتي اسلام، اين نكته مورد تأكيد قرار گرفته است كه دوران كودكي، دوران شكلگيري شخصيت ديني، عاطفي، عقلي و… كودك است. روايات در اين زمينه دلالت دارند كه در دوران كودكي (هفت سال اول) عنايت خاصي بر مؤانست كودك با مقولههاي مذهبي و اخلاقي است.
نظر به محدوديت قدرت درك و فهم كودك از ارزشهاي اخلاقي و به لحاظ رشد نايافتگي او از لحاظ اجتماعي، بيشترين تلاش مربيان در اين مرحله، بايد در جهت ايجاد رغبت، علاقه و انس در كودك به ارزشها و مفاهيم اخلاقي ـ از جمله ارتباط با ولي خدا ـ باشد؛[24] از اين رو كليه رفتار پدر و مادر ـ به ويژه مادر كه در اين دوره، بيشترين ارتباط را با فرزند دارد ـ در شكلگيري شاكله شخصيتي فرزند مؤثر است. به تعبير متخصصان تعليم و تربيت، كودك، بسان يك دوربين فيلمبرداري بسيار دقيق، مشغول فيلمبرداري هوشمندانه از رفتار مادر است و مادر، بدون اين كه درصدد آموزش مفاهيم به فرزند خود باشد، با رفتار و كردار خود، در حال آموزش غيررسمي به فرزند خود است.
در نظام تربيتي اسلام، بر تلفيق جنبههاي نظري (گفتاري) و عملي (كرداري) در عرصه تربيت تأكيد شده است. تأكيد بر يگانگي گفتار و كردار، در همين راستا ميباشد.
<BR> ;فرايند تربيت در اسلام، فقط به كارگيري الفاظ و عبارات و قاعدههاي دستور زباني كه مورد نظر پست مدرنيستها (نظريه گفتمان) بوده است، محدود نيست؛ بلكه عرصه عمل نيز داراي اهميت ويژهاي است. چه بسا فهم دقيق دستورات اخلاقي، در ابتدا نيازمند عمل آدمي است. اگر انسان به بعضي دستورات اخلاقي عمل نكند، نميتواند معناي حقيقي آن را دريابد.اين كه پيامبر گرامي اسلام در بسياري موارد، ابتدا عمل ميكرد و از مردم نيز قبل از درك معناي واقعي يك عمل، تقاضاي انجام آن عمل را نمينمود، دليل اهميت عمل است.
بنابراين، حقيقت اعمال و رفتار اخلاقي ما، نه به وسيله گفتار و گفتمان كه به واسطه عمل، آشكار ميشود. گفتمان و به
كارگيري قواعد زبان شناختي، زمينه عمل را بهتر فراهم مينمايد؛ اما تربيت ولايي به ـ آن گونه كه فلاسفه تحليلي به آن اعتقاد دارند – به گفتار محدود نميشود. رويكردي كه گفتمان را منبع نهايي رفتار اخلاقي معرفي ميكند، اخلاق را حقيقتي ناشي از عمل گفتمان و محاوره ميداند و اساساً هيچ حقيقتي را در جايگاه حقيقت اخلاقي موجود نميپذيرد؛ از اين رو در اين ديدگاه، هيچ گاه اصول اعمال اخلاقي عام و كلي كه هدايت كننده رفتار عام باشد، وجود ندارد و اين، چيزي است كه پست مدرنيستها بر آن تأكيد ميورزند.[25]
مادر، بايد فرصت طلايي شكل گيري شخصيت فرزند را غنيمت شمرده و</SPAN&g t; پايهها و بنيانهاي اعتقادي فرزندش را با ارائه رفتارهاي برگرفته از مباني ديني و اخلاقي، تقويت نمايد. او، اگر بنا دارد فرزندي مهدي باور تربيت كند، بايد بداند هر چه محبت و دلباختگي و ارتباط قلبي خود او با آن حضرت بيشتر باشد و اين علقه، در رفتار وي كه فرزند، شاهد آن است، نمود عيني داشته باشد، به همان ميزان ميتواند اين محبت را بدون آموزش رسمي به فرزند خود انتقال دهد. وقتي فرزند، عشق سرشار مادر به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را مشاهده ميكند وقتي مادر، فضاي خانه را به ياد و ذكر حضرت عطرآگين ميكند، اين فضاي آكنده از عشق و محبت، در ساختن شخصيتي محب و عاشق امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف مؤثر خواهد بود.مادر ميتواند با رفتار سرشار از عشق و محبت به امام زمان، ايجاد اين محبت را از مراحل بسيط و عاطفي در كودك خود شروع كند و زمينه روحي و آمادگي قلبي ارتباط با امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را در دوره كودكي براي فرزند خود فراهم نمايد.
والدين بايد براي موفقيت در امر تربيت ولايي ب
ه اين مهم توجه داشته باشند كه خود آنان، در جايگاه اولين مربي بايد، واجد صفات و ويژگيهاي فكري و رفتاري مشخص باشند؛ چرا كه بخش عظيمي از تربيت ولايي به حوزههاي رفتاري عيني و عمل مربوط ميشود. بايد برنامه تربيتي مادر، متوجه ويژگيها و رفتارهاي عيني و عملي مشخص، مفروض و پذيرفته شده عام باشد، تا بتواند زمينههاي لازم را در فرزندان خود براي پذيرش و قبول آن صفات و& lt;/SPAN> ويژگيها فراهم كند.[26]
به بيان ديگر، مادر بايد خود به اصول و مباني تعليم و تربيت و تربيت يك نسل ولايي، علاوه بر شناخت، التزام داشته باشد.[27]
در حقيقت، فرد به اعتقادات خود، ايمان بياورد؛ زيرا ايمان، تلفيقي از اعتقاد قلبي و التزام عملي است؛ چرا كه دين، مجموعهاي از گزارههاي توصيفي و تجويزي است و گزارههاي تجويزي، همان التزام عملي است. در مجموع، مادر بايد هم به مباني و اصول تربيت نسل ولايي معتقد باشد و هم به آنچه معتقد است، التزام عملي داشته باشد. بايد توجه داشت كه جنبه التزام عملي در دوران كودكي، بيش از جنبههاي ديگر، تأثير تربيتي دارد.مادر، در جايگاه مدير داخلي خانواده، ميتواند فضاي داخلي خانه را به گونهاي مديريت كند، كه اين فضا، از طريق ارائه برنامههاي عيني و عملي، سرشار از ياد و عشق امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد.
گام هفتم: تعميق محبت به ولي خدا در دوران نوجواني
در نظام تربيتي اسلام، دوران نوجواني، دوران اطاعت است. در اين دوره، بايد آموزههاي ديني، به صورت آميزهاي از احساس و عقل به فرزندان ارائه شود؛ زيرا در اين دوره، فرزندان، نه احساس و عواطف محض هستند و نه برخوردار از قدرت عقلاني كامل؛ از اين رو متوليان تربيت بايد هنرمندانه با آميختن عقل و احساس و گره زدن انديشه و عاطفه و محبت، در پي تعميق محبت نوجوانان به امام زمانشان باشند.
اگر پدران و مادران توفيق يابند كه در اين دوره، عشق همراه با معرفت را در فرزندان خود ايجاد كنند، تا حدود زيادي توانسته اند به رسالت خود در تربيت نسل ولايي عمل نمايند.
يكي از راهكارهاي مؤثر براي ايجاد عشق و محبت به ولي خدا در نوجوانان، استفاده از صناعات ادبي، مانند مجاز، تشبيه و استعاره و آرايههاي ادبي است؛ چرا كه تأثير كلام ادبي، موزون و فصيح در نوجوان، بسيار زياد است. نوجوان در اين دوره، به كلام بليغ و آراسته به زيورهاي ادبي، بسيار علاقه مند است.
به ويژه تأثير عنصر خيال انگيزي ادبي در نوجوان، تأثير بسيار شگفت و مرموزي دارد. خيال انگيزي، سبب تحريك عاطفه و احساس نوجوان است و موجب افزايش درجه
اثرپذيري در او ميشود. پاسكال ميگويد: «اعتقاد اكثر مردم، تحت تأثير عاطفه است، نه دليل و برهان»[28]. ميتوان اين نكته را به سخن پاسكال افزود كه حتي عقايدي كه انسان براساس دليل و برهان ميپذيرد، در صورتي از نفوذ و ثبات در روحيهاش برخوردار خواهد شد كه با عاطفه و احساس او آميخته شود. علامه مظفر تصريح ميكند: «تخيل، از مهمترين عوامل مؤثر بر نفوس است»[29].
طبق نامة31 نهج البلاغه كه منشور تربيتي دين است، آن گاه كه مولاي متقيان قصد دارد فرزند خود، امام حسن مجتبي عليه السلام را ـ كه در سنين نوجواني بود[30] مورد خطاب قرار داده و سفارشات خويش را به فرزندش برساند، به زيبايي از صناعات ادبي اعم از مجاز، تشبيه، استعاره و كنايه استفاده ميكند، تا با بهرهگيري از فصاحت و بلاغت، حكمتهاي ژرف و معارف ناب را در قالبهاي بياني خيال انگيز، به فرزندش القاء نمايد.
به هر حال، از بهترين وسيلهها براي بيدارسازي عواطف نوجوان و تحريك عشق و علاقه او به ولي خدا و امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف استفاده از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبي است؛ ادبياتي كه در اين دوره بسيار مورد توجه نوجوان است و ضمير و باطن او را تحت تأثير قرار ميدهد گفتارهاي تربيتي آراسته به آرايههاي ادبي و زيور فصاحت و بلاغت، غوغايي در
درون نوجوان برپا ميكند كه هيچ ابزاري به اين اندازه، براي بيدارسازي فطرت پاك نوجوان مؤثر نميباشد.
در آموزههاي ديني، ضمن اين كه محبت اهل بيت عليهم السلام را اساس دين دانستهاند، به محبان آن خاندان نويدهاي بسياري دادهاند؛ نويدهايي چون:
هركس با محبت آل محمد بميرد، شهيد مرده است؛[31] آمرزيده ميميرد؛[32] با ايمان كامل ميميرد؛[33] فرشته مرگ او را به بهشت مژده ميدهد؛[34] در قبرش دو در به روي بهشت گشوده ميشود[35] و قبر او زيارتگاه فرشتگان رحمت الهي ميشود.[36]
همچنين آثار ديگري در روايات مطرح شده است؛ از جمله:
ـ كمال دين است؛[37]
ـ نور در قيامت است؛[38]
ـ ايمني در قيامت است؛[39]
ـ موجب ثبات در صراط است؛[40]
ـ انسان را بهشتي ميسازد؛[41]
ـ موجب محشور شدن با اهل بيت عليه السلام است؛[42]
ـ و در نهايت، سبب
خير دنيا و آخرت و نجات از عذاب قبر است.[43]
بيان اين آثار و بركات، با بهره گيري از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبي براي تقويت گرايش به ولي زمان در نوجوانان بسيار تأثير گذار است. نكته آخر اين كه حب اهل بيت عليه السلام زماني عمق مييابد كه همراه معرفت باشد. امام صادق عليه السلام فرمود:«محبت، فرع معرفت است».[44]
گام هشتم: ترويج محبت به ولي خدا در دوران جواني
دوره جواني در نظام تربيتي اسلام، دوره وزارت و همراهي است. اگر پدر و مادر و متوليان تربيتي توفيق يافته باشند تمام گامهاي مذكور را با موفقيت طي كنند، جوان آنان، در اين دوره به بالاترين مرحله تكامل اخلاقي ميرسد كه مرحله اخلاق مستقل و خود پيرو ميباشد. در اين مرحلة تكامل، قوانين حاكم بر رفتار اخلاقي از درون فرد سرچشمه ميگيرد؛ در حالي كه در مراحل كودكي و نوجواني، جامعه بيروني غالب است و متربي، بيشتر، از بيرون دستور ميگيرد. در مرحله اخلاق مستقل و خودپيرو، جهت دهنده، وجدان و درون فرد است.[45]
جواني كه تحت تربيت اصول صحيح قرار گرفته است، به مرحلهاي ميرسد كه به صورت خودجوش و با الهام دروني، به دنبال ولي خدا حركت ميكند؛ زيرا وجود صفات پسنديده، مانند مهرباني با ضعيفان و همچنين دانش در دين و اصالت شخصيت و قدرت معنوي… جاذبه و كششي دروني به سوي انسان كامل در او ايجاد ميكند.[46] عقربه وجود او به سمت انسان كامل به صورت دروني حركت ميكند و نه تنها خود جذب وجود امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ميگردد و تمام وجود او سرشار از عشق و محبت، همراه با معرفت به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف خود ميباشد، ميتواند ترويج دهنده فرهنگ مهدويت بين هم سالان خود باشد و خود، به سربازي فداكار و پياده نظامي آماده براي دفاع از ارزشهاي مهدوي تبديل شود.
امام صادق عليه السلام فرمود: «جوانان را دريابيد كه آنان، به سوي هر خيري شتابانترند.»[47]
هيچ چيزي به اندازه وجود مبارك امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و برپايي حكومت جهاني آن حضرت براي جوان پاك طينت جاذبه ندارد؛ زيرا تحقق تمام آرمانها و آرزوهاي بلند خود را در پناه برپايي حكومت جهاني حضرت ميبيند؛ از اين رو اگر صحيح تربيت شده باشد، به يك جريان قدرتمند براي زمينه سازي حكومت حضرت تبديل ميشود. زيرا جوان از سرمايه و امكانا
تي برخوردار است؛مانند:
ـ قدرت بدن و رشد آن، عضلات مناسب و نيرومند و اعصاب پولادين كه به آنها امكان هر گونه كار و تلاش بدني را ميدهد.
ـ درجه بالاي هوش.
ـ بيداري وجدان و بيداري احساس مذهبي.
ـ استعداد فراوان و ابتكار فوق العاده.
ـ ميل و رغبت به تزكيه نفس و احياي شخصيت معنوي<SPAN dir=ltr> ; خود.[48]
ـ و بالأخره نيروي ايمان و آزادي خواهي و ظلم ستيزي.
اينها از سرمايههاي مادي و معنوي فراواني است كه در اين دوره در اختيار جوان قرار دارد. با بهره گيري از اين سرمايهها و جهت دهي مناسب آن، در راستاي حكومت جهاني حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ميتوان در اشاعة اين فرهنگ، به خوبي كوشيد.
لازم به ذكر است جهت دهي اين سرمايهها و استفاده از اين نيروي شگفت، كاري بسيار حساس و مشكل است. مربي بايد با شناخت و ايمان و با همفكري و همگامي با جوانان و با ادبياتي جوان پسند و صبر بسيار… و نيز با حفظ جنبه الگويي خود، به رسالت خطير خود عمل كند. او بايد به دستورهاي رسول خدا صل الله عليه و آله و سلم دربارة جوانان توجه داشته باشد؛ آن جا كه فرمود: «به همه شما توصيه ميكنم با جوانان، با نيكي و نيكوكاري رفتار كنيد، شخصيت آنان را محترم بداريد.»[49]
آن حضرت، در جاي ديگر فرمود: «آنان را چون وزير و مشاوري براي خود برگزينيد و در امور و حوادث، آنها را همراه خويش قرار دهيد.»[50]
ضمناً متوليان تربيتي جوانان، بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه كوچكترين اشتباه و بيتوجهي آنها ميتواند سبب خارج كردن آنها از مسير امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف شود؛ به ويژه در دنياي امروز كه دشمن در كمين آنان است. وقتي جواني به 21 سالگي ميرسد و براساس آموزههاي ديني تربيت شده است، بنابر مضامين روايي، خداوند تبارك و تعالي فرشتگان را مأمور ميكند به مادر او خسته نباشيد بگويند و به پاس اين تلاش، براي تربيت آگاهانه به او نويد آغاز زندگي نو و آمرزش همه گناهان ميدهند.
در اين صورت است كه مادر منتظر ميتواند سربلند و با افتخار ادعا كند توفيق يافته است نسل منتظر تربيت كرده و به رسالت خود كه توسط پيامبر اكرم صل الله عليه و آله و سلم به دوش وا
لدين گذاشته شده است عمل نمايد.
اميد است خداوند همه ما را در تربيت نسل ولايي كه مهمترين رسالت ما در عصر حاضر، است ياري كند و به زنان چنان بصيرت و آگاهي عنايت كند كه پرداختن به هيچ امري را به اندازه تربيت نسل صالح و شايسته و مطيع ولي خدا اصيل و اساسي نداند و با مددخواهي از ذات الهي و با تأسي به امام سجاد< ;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; COLOR: black; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” dir=ltr lang=AR-SA> عليه السلام كه فرمود:
اللهم اعني علي تربية اولادي…؛[51]
خدايا! مرا در پرورش فرزندانم ياري كن.
به تربيت نيروي انساني جامعه مهدوي اقدام كند.
نتيجهگيري
در مجموع با توجه به مباحث مطرح شده ميتوان نتيجه گرفت پيچيدگي تربيت در عصر حاضر و همچنين تلاش بيوقفه مهاجمان فرهنگي براي تخريب فرهنگ مهدوي و جلوگيري از اشاعه اين فرهنگ، بيش از گذشته اهتمام جدي مادران و آشنايي با ساز و كار مهدوي را ميطلبد. بدون بهرهگيري از آداب و دستورات دين نميتوان در تربيت نسل ولايي كه يكي از بهترين رسالتهاي يك مادر منتظر است، موفق بود.
[21]. «ما اظن احداً يحنك بماء الفرات الا احبنا اهل البيت» (تهذيب الاحكام، ج
6، ص39).
[22]. ريحانه بهشتي، ص177.
[23]. همان.
[24]. محمد رضا شرفي، مراحل رشد و تحول انسان، سوم، ص205.
[25]. تربيت اخلاقي از منظر پست مدرن و اسلام، ص89.
[26]. تاجيك (1378)، فرامدرنيسم و تحليل گفتمان، مؤسسه توسعه دانش.
[27]. كتاب دوم تربيت اسلامي، متن سخنراني دكتر خسرو باقري، ص223.
[28]. غلامحسين رضانژاد، اصول علم بلاغت، ص12
8.
[29]. المنطق، ص406، به نقل از مقاله نقش و تأثير فصاحت و بلاغت، حميد حسن زاده، كتاب چهارم تربيت اسلامي، مركز مطالعات تربيت اسلامي.
[30]. حضرت در همين نامه مي فرمايند: «پيش از آنكه دگرگونيهاي دنيا به تو هجوم آورند و پذيرش و اطاعت مشكل شود، (در دوره نوجواني براي تو اين نامه را نوشتم)، زيرا قلب نوجوان چونان زمين كاشته نشده، آماده پذيرش هر بذري است كه در آن پاشيده شود».
[31]. «الا و من مات علي حب آل محمد مات شهيداً…» العمدة ابن بطريق، ص54.
[32]. همان، «الا و من مات علي حب آل محمد مات مغفوراً له…».
[33]. الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف، ص159 «الا و من مات علي حب آل محمد مات مؤمنا مستكمل الايمان…».
[34]. همان، «الا و من مات علي حب آل محمد مات بشره ملك الموت بالجنه…».
[35]. الاربعين، ص468 «الا و من مات علي حب آل محمد مات فتح له بابان الي الجنة…»
[36]. همان، «الا و من مات علي حب آل محمد مات جعل الله في قبره مزار ملائكة الرحمة…».
[37]. شرح احقاق الحق، ج24، ص560.
[38
]. امالي صدوق، ص161.
[39]. شواهد التنزيل، ج2، ص311.
[40]. فضائل الشيعة، ص48، ح3.
[41]. عيون اخبارالرضا، ج2، ص58< ;SPAN dir=ltr>.
[42]. همان.
[43]. همان.
[44]. مصباح الشريعة، ص119، مؤسسه علوي، بيروت، اول، 1400ق: «الحب فرع المعرفة».
[45]. ر.ك: پرورش اخلاقي (Moral Education) تأليف ترمن.ج.بال (Norman J.Bull).
[46]. محمد سعيد مبيض، اخلاق المسلم و كيف تربي ابناءنا عليها، سوريه، مكتبة الغزالي، 1991م.
[47]. «عليكم بالاحداث فأنّهم اسرع الي كل خير» كافي، ج8، ص93.
[48]. علي قائمي، شناخت،
هدايت، تربيت نوجوانان و جوانان، اميري، بهار1378.
[49]. محمد محمدي ريشهري، حكمت نامه جوان، ص52، دارالحديث، 1384ش.
[50]. همان.
[51]. صحيفه سجاديه، دعاي 25.
نويسنده: مريم معين الاسلام
http://asreshia.com