دکتر محسن بهشتی پور
در بین مردم بسیاری از افراد هستند که وقتی جلوی آینه قرار میگیرند و خود را در آن نگاه میکنند؛ اصلا از شکل و صورت و اندام خود راضی نیستند. به طور مثال وقتی مقابل آینه میایستند و یا یکی ازعکسهای خود را نگاه میکنند، نفسشان بند میآید و از دیدن خود متنفر میشوند. او در آینه شخصی را میبیند که با تصوراتش فرق دارد و کاملا برایش بیگانه است. بیشتر اوقات فکر میکند زیر چشمانش گود افتاده یا برعکس دو کیسه سیاه و کبود در زیر آن قرار گرفته است. از شکل بینی خود هم متنفر است، زیرا بسیار بزرگ و گوشتی است و بخش زیادی از صورتش را گرفته. متاسفانه نیمه راست صورتش هم تفاوت زیادی با نیمه سمت چپ آن دارد. به همین دلیل هنگامی که در کنار دوست خود راه میرود، سعی میکند مدام در طرفی قرارگیرد که آنها قسمت راست صورتش را ببینند.
ریچل بوگان دختری است ۲۷ ساله؛ از کشور انگلستان؛ او دریکی از مشاورهای خود با پزشک درمانگرش میگوید:
& #x0D;لبهای من هم بسیار باریکاند و هم نیمه بالایی آن تفاوت زیادی با نیمه پایینی دارد. گردن من بسیار بلند است و هر زمان به آینه نگاه میکنم، فکر میکنم در حال تماشای یک اردک هستم. از همه بدتر تمام صورت من را جوش پوشانده و لکههای زشت اطراف آن را فرا گرفته است. این تصورات از ۴ سالگی با من است و از همان دوران من از اینکه در بین مهمانان یا دوستانم قرار بگیرم اجتناب میکنم. ازهمان زمان دچار وسواس شدم؛ به طوری که هر روز ۳۰ بار صورت خود را میشستم و چند بار لباسهایم را عوض میکردم. با وجود آنکه چند کیلو کمبود وزن داشتم اما شروع به رژیم گرفتن کردم، زیرا تصور میکردم پاهایم بسیار چاقاند و شکم بزرگی دارم. برای چند سال سعی کردم تا حد ممکن در خانه بمانم و در مقابل چشم مردم قرار نگیرم.
آری خوب است بدانید این زن یکی از صدها هزار نفر در سراسر جهان است که از سندرم خودزشتپنداری یا
Body dysmorphic disorder رنج میبرد. آمارها نشان میدهد ۵۰ درصد از زنان از ظاهر خود راضی نیستند و بعضی از آنها عیبهای بسیار کوچک صورت و بدن خود را بسیار بزرگ میبینند. در بعضی از آنها این حالت به قدری شدید است که علائمی مشابه سندرم BDD پیدا میکند.
به یقین تا به حال در اطراف خودتان فرد یا افرادی را دیدهاید که چندین عمل زیبایی یا پوستی انجام دادهاند یا یک عمل را چندین بار تکرار کردهاند یا دائم درمورد اندامهای بدن خود نگران هستند و از شما سؤال میکنند! شاید شما با خودتان گفتهاید «ای بابا! این چه کاریه و گاهی حتی به روی این افراد هم آورده اید که راستی این قسمت صورتت اشکالی نداره ها؟ !» در واقع این افراد مبتلا به نوعی بیماری روحی روانی به نام سندرم «خود زشت پنداری» هستند و اگر بیماریشان درمان نشود دچار افسردگی میشوند و حتی ممکن است دست به خودکشی هم بزنند!
اگر شما هم هرروز چندین ساعت از وقت خود را صرف نگاه کردن به چهره و اندامتان میکنید و احساس میکنید هر آرایشی که میکنید و هر لباسی که میپوشید و هر جراحی زیبایی ای هم که انجام میدهید باز هم زیبا نمیشوید بهتر است به جای گرفتن وقت ویزیت از جراحان پلاستیک و آرایشگران مختلف هرچه زودتر از یک روانشناس وقت بگیرید چرا که این بیماری میتواند زندگیتان را به کلی مختل کند و برای اطرافیانتان هم آزاردهنده باشد.
سندروم خود زشت پنداری: بیماری روانی است که فرد مبتلا را به اشکالات جزئی چهره و اندامش حساس میکند. این بیماری در بسیاری از موارد ناشناخته باقی میماند و فقط در صورتی که شخص علائم بسیار شدیدی مانند افسردگی از خود نشان دهد میتوان به وجود آن پی برد. افراد مبتلا به این بیماری خود را زشت میبینند و در بسیاری موارد دست به انجام عملهای جراحی زیبایی و استفاده بیش از حد از لوازم آرایشی می کنند تا بتوانند ظاهر خود را بهبود ببخشند.
البته برای مبتلا بودن به این بیماری لازم نیست که حتما با این شدت علائم گفته شده را داشته باشید، زیرا این بیماری در افراد مختلف به شکلهای گوناگونی خود را نشان میدهد. سندرم خودزشتپنداری تا حدی مشابه بیاشتهایی عصبی است که فرد با تصور چاق بودن، از غذا خوردن اجتناب میکند؛ با این تفاوت که در بیاشتهایی عصبی، نگرانی فرد در مورد شکل ظاهری کل بدن است اما در سندرم خودزشتپنداری، بیمار روی یک یا چند نقطه خاص از صورت یا بدن خود تمرکز میکند. فرد مبتلا به این بیماری مرتب صورت خود را در آینه چک میکند یا برعکس از دیدن آینه فراری است. این بیماری هم در مردان و هم در زنان دیده میشود و معمولا از سنین نوجوانی علائم خود را نشان میدهد.
& lt;P style=”TEXT-ALIGN: justify; LINE-HEIGHT: 200%; MARGIN: 7.5pt 0in 0pt; unicode-bidi: embed; DIRECTION: rtl” dir=rtl class=MsoNormal align=justify>علائم بیماری چیست؟
معمولا شناسایی افرادی که به این بیماری دچار هستند آسان است. این افراد معمولا به طور افراطی از لوازم آرایشی استفاده میکنند، ساعتها در مورد شکل ظاهری خود فکر میکنند و از دوستان خود این سؤالات را میپرسند: آیا من زشتم؟ آیا بینی من بزرگ است؟ لکههای صورتم مشخص است؟
از دیگر علائم این بیماری میتوان به موارد زیر اشاره کرد: چک کردن مرتب صورت خود در آینه، شیشه و حتی عینک دیگران، پرسیدن از دیگران در مورد ظاهر خود، کندن جوشهای صورت، خیره شدن به دیگران که در بیشتر موارد این کار با هدف مقایسه با خود انجام میشود، مراجعه مرتب به مطبهای پو
ست، مو، زیبایی و علاقه شدید به انجام عملهای جراحی زیبایی.
چون این بیماری در اکثر موارد پنهان میماند، آمار دقیقی وجود ندارد. تخمین زده میشود بین ۱ تا ۵ درصد مردم علائم این بیماری را بروز میدهند. بسیاری از مبتلایان به این سندرم، اغلب به متخصصان پوست و جراحان زیبایی مراجعه میکنند و لوازم آرایش میخرند. در بعضی بیماران، بیماری به قدری حاد میشود که دست به خودکشی میزنند.
البته لازم به ذکر است که عوامل زیادی وجود دارد که احساس زشت بودن را در میان انسانها تقویت میکند. شاید دانستن این عوامل بتواند به فرد در ریشهیابی احساسات منفی کمک کند و زندگی شادتری را برای او به ارمغان بیاورد. شاید عجیب به نظر برسد، اما آمارها نشان میدهد از هر ۸ زن فقط یک نفر آنقدر اعتماد به نفس دارد که خود را زیبا بداند. متاسفانه داشتن ظاهری زیبا یکی از مهمترین فاکتورهای داشتن اعتماد به نفس به شمار میآید، به طوری که بیش از ۵۰ درصد از زنان عنوان کردهاند در صورتی که ظاهر بهتری داشتند، اعتماد به نفسشان هم بیشتر از حال میشد.
در فاصله
زمانی بین ۱۸ تا ۲۴ سال زنان کمترین اعتماد به نفس را از لحاظ داشتن چهره زیبا دارند. در فاصله بین ۲۵ تا ۲۹ سال علاقه زنان به ظاهرشان افزایش پیدا میکند و بعد از ۵۵ سال این علاقه به کمترین میزان خود میرسد. در مورد مردان این موضوع کاملا متفاوت است. تحقیقات نشان میدهد مردان دید مثبتتری به ظاهر و بدن خود نسبت به زنان دارند و حتی ممکن است در مورد زیبایی خود دچار توهم شوند و خود را بهتر از آن چیزی که هستند، بدانند.
تحقیقات نشان میدهد بسیاری از زنانی که تحت عملهای جراحی زیبایی قرار میگیرند دچار افسردگی میشوند و احتمال اقدام به خودکشی در آنها تا سه برابر نسبت به زنان دیگر افزایش پیدا میکند. از هر ۱۰ بیماری که این نوع عملها را انجام میدهند، ۸ نفر دچار استرس و نگرانیهای بعد از عمل میشوند و نا امیدی و افسردگی را تجربه میکنند. تقریبا یکسوم از افرادی که عمل جراحی زیبایی بینی انجام میدهند دچار سندرم خود زشتپنداری هستند، به طوری که نقصهای کوچک ظاهری، زندگی طبیعی آنها را دچار اختلال میکند.
تحقیقات نشان داده است حدود یک درصد از مردم و ۱۰تا ۱۴ درصد از مراجعه کنندگان به متخصصان پوست و زیبایی با این بیماری درگیر هستند و اغلب خود از آن بی خبرند. «نوعی اشتغال ذهنی به نقصی تخیلی در ظاهر یا چهره، طوری که زندگی فرد را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد» این تعریف روانپزشکان از اختلال روانی بدریخت انگاری یا خود زشت انگاری بدن است. به عبارتی این دسته از بیماران تصوری
اغراق آمیز نسبت به نوعی نقص در بدنشان دارند.
برای مثال احتمال دارد خیال کنند بینی خیلی بزرگی دارند یا گونهها و چشمهایشان خیلی کوچک یا بزرگ است و… در حالی که اغلب این عیبها فقط در خیال خودشان وجود دارد و بقیه متوجه آنها نمیشوند. سرانجام، این خیالات و تصورات آنقدر قوت میگیرند که همه دغدغه فرد در زندگی، تلاش برای تغییر نقص جسمیاش میشود و این دل مشغولی، کارکردهای شغلی و اجتماعی و زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد. البته ممکن است این بیماران واقعا نقصی هم در بدنشان داشته باشند با این حال تصور آنها نسبت به این نقص، بیش از آن چیزی است که واقعا وجود دارد و تکرار و بیان اغراق آمیز در کلامشان محسوس است. جالب اینجاست بسیاری از افرادی که این عمل را انجام میدهند، دارای بینیهایی هستند که در نظر دیگران کاملا طبیعی و با اندازه نرمال است. این موضوع نشان میدهد شدت بیماری BDD در این افراد بیشتر است و حتما باید زیر نظر یک پزشک متخصص تحت درمان قرار بگیرند.
پیرو تحق
یقات انجام شده این بیماری معمولا بین سنین ۱۵ تا ۳۵ سالگی رخ میدهد که بیشترین شیوع آن در ۳۳ سالگی بوده است. نسبت شیوع بین خانمها و آقایان تقریبا برابر گزارش شده است. این بیماری در آقایان بیشتر به ابراز نگرانی از نازک شدن موها و کم شدن موی سر، کم مویی یا پرمویی بدن، قد، فرم عضلات (آقایانی که دائم در حال تزریق هورمون و پروتئینهای بدنسازی هستند)، و اندام تناسلی دیده شده است. در بانوان هم بیشتر نگرانیها در رابطه با نواحی صورت، چهره و در مواردی شکل پاها و سایز سینهها بوده است.
این بیماری با افسردگی، اضطراب و وسواس (فکری- عملی) همبستگی بالایی دارد طوری که حدود ۸۰ درصد از بیماران مبتلا به خودزشت انگاری از افسردگی نیز رنج میبرند. همچنین در بسیاری از موارد احساس ناتوانی در درمان یا برطرف کردن مشکل، چاره ای جز خودکشی برای آنها نمیگذارد، طوری که ۷۴ درصد از این افراد حداقل یک بار به خودکشی فکر کردهاند. کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس از دیگر مسائلی است که این گروه با آن درگیر هستند که این موضوع تاثیر زیادی در روابط اجتماعی و زندگی فردیشان میگذارد.
از نشانههای شایع افراد مبتلا به اختلال خودزشت انگاری به موارد زیر میتوان اشاره کرد: این افرا
د باور غلط از چهره و اندام خود دارند، از آینه و سطوح شفاف اجتناب میکنند یا برعکس، بیش از حد در آینه مینگرند و برای پنهان کردن نقص فرضی به لوازم آرایش یا لباسهای رنگارنگ و متنوع روی میآورند و در عکسها چهره یا عضو مورد نظر را بیش از حد میپوشانند یا مدام از هورمونهای بدنسازی و… استفاده میکنند. این بیماری به جای اینکه بیمار را پیش روانشناس بفرستد، او را همنشین همیشگی مطب جراحان زیبایی و پوست میکند که البته این موضوع نه تنها گاهی به سود پزشکان و جراحان نیست بلکه به ضرر آنها هم تمام میشود زیرا این بیماران همیشه ناراضی هستند و در هر حرفه ای رضایت مراجعه کننده باعث جذب مراجعان دیگر میشود. گاهی حتی دیده میشود این بیماران اقدام به شکایتهای قانونی علیه پزشک مورد نظر میکنند.
یک آسیبشناس اجتماعی، اصلیترین دلیل گرایش افراد به جراحیهای زیبایی را توهم خود زشتپنداری دانست و گفت: این توهم باعث میشود ۹۰ درصد از خانمها و ۱۵ درصد از آقایان به غلط تصور کنند با جراحی پلاستیک از چهره خود برگشته و زیباتر خواهند شد. علت ۸۰ درصد از جراحیهای پلاستیک تلاش برای زیباتر شدن است و تنها ۲۰ درصد از این جراحیها جنبه درمانی و ضروری دارند و بسیاری از آنها غیر ضروری و تشریفاتی است. «خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)».
تحقیقات نشان میدهد زمانی که مردم احساس افسردگی دارند میزان نارضایتی از ظاهرشان به بیشترین حد میرسد. در این مواقع زنان اندام خود را بزرگتر از مواقع دیگر میبینند و حس می
کنند زشتتر شدهاند. زنانی که دچار BDD هستند حتی با خوردن ناهار هم ممکن است دچار افسردگی شوند و اندام خود را در آینه بزرگ و زشت ببینند. به همین دلیل درصد زیادی از افراد مبتلا به این بیماری دچار ناهنجاریهای تغذیهای میشوند و حتی بیاشتهایی عصبی پیدا میکنند.
حتی لاغرترین زنان هم ممکن است مقابل آینه خود را چاق ببینند که دلیل آن هم اشتباه مغز در تخمین اندازه بدن است. تحقیقات نشان میدهد مغز انسان میتواند اندازه بدن را تا دوسوم بزرگتر و پهنتر از اندازه واقعی و قد را تا یکسوم کوتاهتر از آنچه هست، ببیند، به همین دلیل است که بعضی از زنان با وجود داشتن اندام لاغر باز هم به فکر کاهش وزن هستند.
پیشگیری و درمان:
در طول ۱۰۰ سال گذشته معیارها برای داشتن اندام متناسب به شدت تغییر کرده است. در سال ۱۹۱۷ یک زن با داشتن ۱۶۳ سانتیمتر قد و ۶۳ کیلوگرم وزن کاملا دارای اندام ایدهآل بود اما وزن ایدهآل در ۲۵ سال پیش نزدیک به ۸ درصد کمتر و اکنون ۲۳ درصد کمتر از آن زمان محسوب میشود. به این ترتیب اکنون یک زن با قد ۱۶۳ سانتیمتر باید وزنی حدود ۴۷ تا ۵۰ کیلوگرم داشته باشد که فقط ۵ درصد از زنان جهان میتوانند دارای این اندام باشند. اگر فاکتورهای دیگر مانند شکل ظاهر، قد بلند و دیگر موارد را هم در نظر بگیریم، فقط یک درصد از زنان جهان دارای این ویژگیها هستند.
درمان این افراد از طریق عملهای جراحی تقریبا غیرممکن است موضعی که باید عمل جراحی شود طرز فکر و باور ذهنی آنهاست! این افراد بهتر است روی ترسهای خود کار کنند. یکی از رویکردهای درمانی که امروزه پاسخ دهی خوبی داشته رویکرد شناختی رفتاری است که ۸۲ درصد از این بیماران به وسیله آن بهبود یافتهاند. در ضمن درمان با این رویکرد میزان عزت نفس، افسردگی و اضطراب را هم کاهش میدهد. بیشتر اوقات میبینیم با اطمینان بخشیدن به بیمار یا تعریف و تمجید از او بیماریاش کمرنگ تر میشود که البته این تاثیرگذاری موقتی است.
تقویت اعتمادبه نفس: اعتماد به نفس ما از موفقیتهای کوچکی سرچشمه میگیرد که روزانه به دست میآوریم و پلی میشود برای اینکه دانش ما را به مرحله عمل برساند. شاید آنها هدف نهایی ما نباشند؛ اما هر یک در جای خود بسیار مهماند. حتی یک دلگرمی ساده از طرف همکارتان یا تعریف و تشکر از شما به خاطر کار مثبتی که انجام دادهاید، میتواند اعتماد به نفستان را بسیار افزایش دهد.
تقویت ایمان: افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، باور دارند که خالق این عالم برای زندگی هر یک از ما نقشه ای دارد. آنها معتقدند اگر این طرح الهی را در پیش گیرند، موفق خواهند شد. بی شک برای رسیدن به هر هدفی باید دستیابی به آن را باور داشت. در ابتدا به استعدادهای خود ایمانی راسخ داشته باشید. چنین باور سازنده ای شما را در تعیین و رسیدن به هدفتان یاری میکند. بی تردید هر یک از ما در زند
گی با موانع و دلسردیهایی روبرومی شویم. گاهی این ناامیدیها طبیعی است؛ اما اگر به آنها مانند وسیله ای برای یادگیری و رشد معنوی خود بنگریم، به خوبی در مییابیم که این ناکامیها و سرخوردگیها پایان راه نیست. اگر به تواناییهایتان ایمان بیاورید، قاطعانه تصمیم گیری میکنید. اگر در راه رسیدن به هدفتان ثابت قدم باشید و اراده ای قوی داشته باشید، میتوانید بر موانع غلبه کنید. اگر در دشواریهای این مسیر به جای رها کردن، همواره مصمم و هدفمند باشید، به خوبی میتوانید با چالشها روبرو شوید.
از تجربیات مشاوران و متخصصان بهره بگیرید: در زمینههایی که احساس میکنید به اعتماد به نفس بیشتری نیاز دارید، از افراد متخصص و باتجربه راهنمایی بخواهید. با یک روانپزشک خوب و مجرب مشورت کنید؛ تمام کتابها، مقالات و سمینارهای مرتبط با این موضوع نیز میتواند برایتان مفید باشد. یک مشاور توانا نیز به شما کمک میکند تا بر اهدافتان تمرکز کنید و همواره خود را در برابر آنها مسوول و پاسخگو بدانید. در ضمن به یاد بسپارید که خود اعتماد به نفس، اعتماد به نفس بیشتری میآورد.
کسانی که این بیماری را دارند بهتر است، بپذیرند که زیبایی یک امر نسبی است. شاید یک نفر بسیار زیبا و جذاب جلوه کند اما همه افراد او را
نمیپسندند؛ چرا که سلیقهها و نگرشها در مورد زیبایی و تناسب اندام متفاوت است و هر شخصی زیبایی خاص خود را دارد. بایست به بیمار تفهیم شود که از پیش داوری و ذهن خوانی پرهیز کند و نباید احساس کند همه در مورد او نظر میدهند. اگر هم کسی نگاهش کرد، معنیاش این نیست که قیافهاش زشت است. به عبارتی درمان این بیماران به تغییر نگاهشان به خود و محیط پیرامونشان وابسته است تا بتوانند از ظاهرشان لذت ببرند. این افراد باید از جراحیهای متعدد خودداری کنند و منطقی تر تصمیم بگیرند. البته گاهی اوقات احتیاج به مداخلات دارویی نیز پیش میآید.
پایان سخن اینکه: جراحیهای زیبایی به یک مد اجتماعی تبدیل شده که مواردی همچون گرایش اغلب جوانان و نوجوانان به آن و پایین آمدن سن این نوع جراحیها نیازمند آسیب شناسی است. در این میان، نقش خانوادهها، نهادهای مسئول و رسانههای جمعی افزایش پیدا میکند تا با فرهنگ سازی جلوی افزایش آن را گرفته و تا از این دیرتر نشده، ارزشهای شخصیتی افراد را جایگزین ارزشهای ظاهری نمایند. رسانهها با تبلیغات گسترده پیرامون جذابیتهای ظاهری زنان و مردان، روزبهروز افراد بیشتری را به این احساس دچار میکنند که غیرجذاب و بدقیافه هستند، در حالی که واقعیت اینطور نیست و این تنها توهم خود زشت پنداری است. کلام آخر این که جوانان در جامعه باید به حدی از بلوغ رفتاری برسند که زیبایی ظاهر را اولویت خود در زندگی قرار ندهند زیرا زیبایی ظاهر ماندگار نیست. بلکه آنان باید زیبایی را در رفتار و سیرت خود جستجو نمایند
http://motaharfamily.ir