شخصیت عظیم پیامبراسلام
او هرگز در اين واژهها نمىگنجد و فراتر از آن است. انسانكاملى كه تمام افلاك و موجودات را خدا به خاطر او آفريد و اگر او نبود، هيچ چيز نبود. انسانی بود و به جايى رسيد كه جبرئيل آن ملك مقرب و واسطه وحى الهى به آنجا هرگز نرسد وبا صراحتبه او عرض كرد: اگر يك مو بالاتر روم به نور تجلىبسوزد پرم. ولى رسول الله رفت و به جايى رفت كه نه در خرد آيدو نه بر ورق نگاشته شود و نه حتى در وهم وخيال! اوست كسى كهخدايش دربارهاش فرمود: «و انك لعلى خلق عظيم» در قرآن مجيد، به نقش اخلاق پيامبر (ص) درپيشرفت اسلام و جذب دلها تصريح شده است، آن جا كه مىخوانيم: «فبما رحمة من اللهلنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهمو استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف و رحمتى كه از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربانگشتهاى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراكندهمىشدند، پس آنها را ببخش، و براى آنها طلب آمرزش كن، و دركارها با آنها مشورت فرما.»...
شخصیت آسمانی و سیمای ملكوتی پیامبر گرامی اسلام(ص) كه چهارده قرن قبل از جانب خداوند متعال، به رسالت و رهبری جهانیان معبوث گردید و كتاب آسمانی ق
رآن را كه مجموعه سخنان خدای یگانه و جامع كلیات تعالیم علمی و عملی و معجزه باقیه او است، برنامه زندگی صد ها میلیون پیروان خود را مورد توجه همگانی قرار داده، باید یكی از مهمترین عوامل تحول و تكامل در زندگی انسانها بشمار آورد.
1– آن قدر حضرت متواضع و فروتن بود كه متن روايت او را«خاضع الطرف» مىنامد يعنى به زمين نگاه مىكرد و سر را كمتربالا مىبرد، اين چنين با وقار و متين… با ادب و فروتن. چناندر برابر خالقش خاضع و خاشع بود كه بيشتر سرفرود مىآورد و كمترسر را بلند مىكرد چه پيوسته خدا را حاضر و ناظر مىديد و لحظهاىبلكه كمتر از لحظهاى هم از ياد و ذكر خدا غافل نبود.
2– يكى ديگر از نشانههاى بارز تواضع و خوى نيكويش اين بود كهبه هر كه مىرسيد، پيشقدم در سلام كردن بر او بود، سلام كه خودتحيت اسلامى است و پيامبر آن را به ما ياد داده، خود نيز بيش ازهمه و پيش از همه به آن عمل مىكرد و قبل از آنكه ديگرى بر اوسلام كند، او خود سلام مىكرد. هرگز پيامبر ملاحظه نمىكرد كه آنفرد بزرگ استيا كوچك، دانشمند استيا بىسوا
د، ثروتمند استيافقير. آرى حضرت آنقدر عظمت داشت كه بر همه افراد بدون ملاحظههاىايسمى، شغلى، خطى، مسئوليتى، مالى و… سلام مىكرد و او بااينكه بزرگترين از هر نظر بود بر كوچكترين انسانها از هرنظر سلام مىكرد و بيشتربراى اينكه ما را به اين سنتحسنهتشويق كند مىفرمود: سلام را نود و نه حسنه است و جوابش يك حسنه.
3– پيامبر هرگز بدون جهتسخن نمىگفت، و اگر سخنى مىگفتبيشترجنبه موعظه و پند داشت، يا مطلبى را مىآموخت و يا به معروف وخيرى امر مىكرد و يا از شر و منكرى مردم را باز مىداشت، تمامسخنانش سودمند و يك كلمه، نه بلكه يك حرف، پوچ و بىارزش نبود، زيرا خوب مىدانست كه: «و ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد»وانگهى پيامبر اسوه است و الگو و اوست انسان كامل. پيامبر كسىاست كه نخستين آفريده پروردگار، نور مباركش است: «اول ما خلقالله نورى» پس، از اين نور كامل چيزى تراوش نمىكند جز نور، و هرچه مىگويد گفته خدا است «و ما ينطق عن الهوى ان هو الا وحىيوحى» .
4- و پيامبر هرگز از ذكر خدا غافل نمىشد. در روايت است: «ولايجلس و لايقوم الا على ذكر» او نمىنشست و برنمىخاست جز با ذكرو ياد خدا. پيامبر در هر آن قرين و همنشين ذكر خدا بود چه برزبان آورد و چه در دل گويد. او خود ذكر خدا را كفاره مجلسمىدانست و اعلام مىداشت كه اگر در مجلسى ياد خدا نباشد يا ذكرىاز اهل بيت كه آن نيز ياد خدا است، پس آن مجلس بر اهلش وزر ووبال است و نحس است و شوم. و اگر حضرت مىخنديد از تبسم تجاوزنمىكرد «جل ضحكه التبسم» زيرا قهقهه و خنده با صدا با شئونانسان مودب منافات دارد چه رسد به انسان كامل و چه رسد به اشرفمخلوقات.
5- يكى ديگر از موارد تواضع و فروتنى حضرت اين بود كه هر وقتوارد مجلس مىشد، هر جا كه جاى خالى بود مىنشست، مانند ماخودخواهان يا نادانان نبود كه دنبال صدر مجلس هستيم، و خيال مىكنيم كه بايد بالا و بالاتر نشست. اصلا آن جا كه انسان والامىنشيند والا است نه آنكه انسان والا بايد در جاى والا نشيند.
عزيزانم! قطعا اين از تواضع است كه انسان در جايى كه خالىاستبنشيند و هرگز منتظر نباشد كه ديگران در برابرش قد علمكنند و برخيزند تا آن جناب را در صدر مجلس بنشانند. اين حالتب
دون ترديد برخاسته از هواى نفس است و تكبر كه بايد زدوده شودو گاهى بلكه بيشتر به خاطر عقدههاى درونى و محروميتهاى ديرينهاست كه شخص مىخواهد از اين راه خودى را نشان دهد!!
6- پيامبر آرام و آهسته سخن مىگفت و هيچ گاه فرياد نمىزد وصدا را بلند نمىكرد. و مجلس آن حضرت نيز از چنان آرامشىبرخوردار بود كه عين ادب و تواضع است و كسى در مجلس پيامبربلند سخن نمىگفت «و اغضض من صوتك» و دستور هم همين بود كهكسى صدايش را بالاتر از صداى رسول الله نكند «لاترفعوا اصواتكمفوق صوت النبى» و چون خود حضرت آهسته و آرام سخن مىگفت لذامجلسش بسيار آرام و باوقار بود كه حتى صداى به هم زدن بالپرنده به گوش مىرسيد.
7- «لايقطع على احد كلامه» هرگز سخن كسى را قطع نمىكرد و تاشخصى مشغول سخن گفتن بود، به او خوب گوش مىداد و پس از تمامشدن سخنش آرام پاسخش را مىگفت. و چنان اصحابش را تربيت كردهبود كه هرگاه لب مباركش به سخن وا مىشد، تمام حاضران ساكتمىشده و سراپا گوش مىشدند «كان على رووسهم الطير» و هرگاهسخن حضرت تمام مىشد بدون آنكه سخنانشان با هم تزاحم كند، با هريك به نوبتحرف مىزد.
8- نكته ديگرى كه بسيار جالب و ارزنده است و بايد مدنظر قرارگيرد اين است كه حضرت در هنگام سخن گفتن، به افراد يكسان نگاه مىكرد «و كان يساوى فى النظر والاستماع للناس» و بايدسخنگويان محترم اين مطلب را دقت كنند كه يكسان و مساوى درحال حرف زدن به اين طرف و آن طرف نگاه كنند زيرا اين نكتهظريف اخلاقى است كه در نگريستن به افراد(هنگام صحبت كردن)انسانفرق بين اين و آن نگذارد و همه را به يك ديد بنگرد كه اميدواريم در موارد ديگر نيز اين تساوى و يكساننگرى حفظ شود.راستى چه زيبا است تربيت رسول الله! بنابراين، هر كهبخواهد بيشتر به پيامبر نزديك گردد، بايد رفتار و اخلاقش را باآن حضرت نزديكتر كند.
9- «و كان يجالس الفقراء و يواكل المساكين» او نه تنها بامالداران و دارايان مجالست مىكرد بلكه با فقرا و مستمندان نيزهمنشين بود. بلكه قطعا حضرت از نشستن با فقرا بيشتر لذت مىبردو اگر با ثروتمندان مىنشستبه خاطر هدايت كردن آنان بود نه چيزديگر.
10– هرگاه پيامبر مىخواستبه مجلس وارد شود و با مردمبرخورد كند، خود را طبق موازين اسلامى آرايش مىداد يعنى درآينه مىنگريست و موهاى خود را شانه مىزد و چنين در روايت آمدهاست «و كان ينظر فى المرآه و يتمشط» و نه تنها حضرت لباستميز و مرتب مىپوشيد و محاسن مبارك را شانه مىزد بلكه پيوسته بوى خوش عطر از حضرت از مسافتى دور استشمام مىشد. بگذريم كه خود حضرت خوشبو بود و بوى خوشش دوست و دشمن را جذب مىكرد،كه همواره از عطر نيز استفاده مىنمود. راوى مىگويد: قبل ازآنكه حضرت به مسجد وارد شود، ما خبردار مىشديم زيرا بوى عطرش از مسافتى به مشاممان مىخورد و متوجه ورود حضرت مىشديم. خودحضرت نيز مىفرمايد: «ان الله يحب من عبده اذا خرج الى اخوانهان يتهيا لهم و يتجمل» خداوند دوست دارد كه بندهاش هرگاه مىخواهد با برادرانش ملاقات كند، خود را آماده كند و براى آنها آرايش نمايد.
اسلام دستور آراستن داده است نه مانند برخى ساده لوحان كه باموهاى ژوليده و لباس نامرتب مىآيند و خيال مىكنند اين از زهداست. نه! اين از زهد اسلامى كاملا به دور است. زهد اين است كه بهدنيا و ملذاتش دل نبنديم نه اينكه صوفى منشانه زندگى كنيم وژوليده سيما در ميان مردم حاضر شويم!
11- پيامبر اگر سواره بود هرگز نمىپذيرفت كه شخصى همراه وهمگام او پياده راه رود. از او مىخواست كه بر مركبش در كنارشسوار شود و اگر قبول نمىكرد يا امكان نداشت، به او می فرمود:
از من جلوتر برو تا من در پس تو آيم و به تو برسم. اين چه عظمتو بزرگوارى است انسانها را سرگردان مىكندو به حيرت وامىدارد.
12- اگر سه روز مىگذشت و دوستش يا برادر دينىاش را نمىديد از او سؤال مىكرد، پس اگر به مسافرت رفته بود برايش دعا مىكرد و اگر در شهر بود حتما از احوالش تفقد مىنمود و به زيارتش مىرفت و اگر بيمار بود به عيادتش مىشتافت.
13– پيامبر آنق
در مهمان نواز بود و مهمانش را احترام و تقديرمىكرد كه هرگاه كسى بر او وارد مىشد، حضرت متكا و مسند خود رابه او مىداد و اگر نمىپذيرفت آنقدر اصرار مىكرد تا قبول كند.
14- حضرت ضمن اينكه بسيار هيبت داشت، براى اينكه حاضرين از ديدارش هراس نكنند و ديدارش آنان را نرنجاند، گاهى شوخى مىكرد و لطيفهاى در حد ميزان شرعى مىگفت كه هيبتش حاضران را بهوحشت نياندازد و جرات سخن گفتن را از آنان سلب نكند. بويژه اگر مىيافت كه يكى از يارانش ناراحت و غمگين است با او شوخىمىكرد تا غمش را بزدايد. و اصلا پيامبر آن گونه با افراد سخنمىگفت كه مناسب با وضعيت علمى و حالت روانى آنان بود. در روايت آمده است: «و كان يخاطب جلساءه بما يناسب» و به اندازه عقل ودركشان با آنان سخن مىگفت و مىفرمود: «ما پيامبران ماموريتداريم كه با مردم به اندازه عقولشان سخن بگوئيم».
15- مىفرمود: «اكرم اخلاق النبيين و الصديقين البشاشه اذاتراووا و المصافحه اذا تلاقوا» برترين اخلاق پيامبران ورادمردان خوشروئى است هنگامى كه به هم مىرسند و مصافحه و دستدادن به يكديگر است هنگامى كه با هم ملاقات مىكنند و لذا هر وقتپيامبر مسلمانى را مىديد فورا با او مصافحه مىكرد وبه او دستمىداد و بر اين امر بسيار تاكيد مىنمود. در روايت است كههرگاه دو مؤمن به هم مىرسند و مصافحه كنند
گناهانشان مىريزدمانند برگ درختان(در فصل خزان).
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor