بسم الله الرحمن الرحیم
وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً (۲-۲۶۲)
وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ(۳۱-۱۲)
فلسفه را از کجا باید آغاز کرد؟
حقیقت فلسفه با تفکر و تعقل در هستی آغاز میشود و غایت آن اینست که انسان هستی را آن
گونه که هست بشناسد، موضوع فلسفه خود هستی است و مسائل فلسفه اموری هستند که بدون واسطه بر هستی حمل میشوند. به طور مثال میگوییم هر موجودی یا واجب به ذاته است یا ممکن به ذاته، هر موجودی یا علت است یا معلول , …
اما برای تحصیل این مقصود اول باید روش فهم فلسفه را بدانیم و آن اینست که روش فکر کردن را بدانیم، چون در آغاز گفتیم فلسفه با تفکر در عالم هستی آغاز میشود و روش صحیح فکر کردن در منطق آموزش داده میشود پس باید :
۱٫ فهم منطق: اول باید منطق را فهمید و فهم منطق دو مرحله ای است. یک مرحله آموزش از کتاب و استاد و مرحله دوم کاربردی کردن آن است در زندگی روزانه و تطبیق جملات کتابهای عقلی با استدلال های منطقی.
۲٫ فهم ضرورت فلسفه: تا انسان نسبت به چیزی احساس نیاز پیدا نکند در پی تحصیل آن نمیرود؛ پس باید فهمید که فلسفه کدام دسته از نیازهای بشر را براورده میکند؟ برای پاسخ به این سو
ال یا باید با تفکر شخصی بدان دست یافت یا به آثار فیلسوفان مراجعه کرد.
۳٫ فهم مبادی فلسفه: مانند روش فلسفه، موضوع فلسفه، غایت فلسفه بزرگان و عالمان این فن، ثمرهی تفکر فلسفی، مسائل فلسفه و … که البته فهم ضرورت فلسفه و حتی فهم منطق هم از مبادی فلسفه میباشد.
۴٫ یافتن آثار معتبر فلسفی، در این راه باید از استادان این فن پرسید، اعتبار نوشته های فلسفی به استدلالی بودن و خردپسند بودن آن است. به طور مثال آثار بزرگانی مانند فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، میرداماد، ملاصدرا، ملاعلی نوری، ملاعبدالله زنوزی، ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی و استاد شهید مرتضی مطهری از آثار معتبر این فن هستندو البته محدود به این بزرگان نمیشود لکن ورود به این راه خود مقدمه پیدا کردن راه است. پس کتابشناسی در پیمودن راه فلسفی امر مهمی است و کسی که میخواهد این راه را طی کند ؛
اولا؛ باید با استاد این راه را طی کند. <o:p&g t;
دوم اینکه؛ باید پرسشگر باشد و هر مساله ای را نفهمید با فکر کردن و بعد سوال کردن؛ مسائل طرح شده توسط استاد را درک کند.
سوم؛ روی مطالبی که میآموزد تفکر کند و از روی تقلید نپذیرد. اعتماد به راستی و درستی استاد برای فهم مطالب کفایت نمیکند چون فلسفه را نمیتوان به شیوه خطابه و موعظه بیان کرد و از این راه دریافت نمود.
چهارم؛ در مطالعه فلسفه باید از ساده به مشکل پیش رفت. در آغاز آشنایی با علوم اسلامی شهید مطهری خوب است، در مرتبه بعد شرح هایی که بر منظومه سبزواری و بدایة الحکمة علامه طباطبایی نوشته شد، بعد شرح مبسوط منظومه، بعد باید خود بدایة الحکمة و نهایة الحکمة را فهمید و بعد از فهم این کتابها آثار فارابی تا ملاصدرا را به ترتیب از ساده به مشکل یا هر یک را به صورت موضوعی مطالعه کرد.
پنجم؛ در نهایت آنچه مایه نجات است؛ تفکر و تعقل است.
علی الهبداشتی، مدیر گروه فلسفه دانشگاه قم، گفتگو با نشریه دانشگاه قم
http://alibedashti.ir