با عنایت حضرت علی(ع)، حافظ كلّ قرآن شدن& lt;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” dir=ltr lang=AR-SA>
حضرت علی،(ع)، روزی از محلّی عبور میكرد كه دید یك خیاط جوان در حین انجام كار مشغول آوازخوانی است. حضرت فرمود: ای جوان! اگر قرآن تلاوت كنی برای تو بهتر است. جوان عرض كرد: یا امیرالمؤمنین، همیشه مشتاق بودم كه قرآن یاد بگیرم، ولی متأسفانه نتوانستهام. حضرت علی كه اشتیاق این جوان را مشاهده كرد، فرمود: ای جوان، نزدیك بیا. جوان به سوی مولا شتافت. امام علی دهان مبارك را نزدیك گوش جوان برد و سخنی آهسته بر آن نواخت. جوان به طور معجزهآسا، در یك لحظه، حافظ كلّ قرآن شد![1]
دعا به اسم اعظم و حفظ كلّ قرآن
ابوعمره كه معروف به زاذان بوده عجمی و ایرانی بود. وی از یاران مخصوص امیرالمؤمنین علی،(ع) گردید. سعد خفاف میگوید: شنیدم زاذان با این كه عجمی است، با صدای بسیار خوب و غمگین قرآن میخواند، به او گفتم: تو آیات قرآن را خیلی خوب میخوانی، از چه كسی آموختهای؟
لبخندی زد و گفت: روزی امام علی،(ع) از كنار من عبور كرد، من شعر میخواندم و صوت عالی داشتم به گونهای كه آن حضرت از صدای من تعجب كرد و فرمود: ای زاذان چرا قرآن نمیخوانی؟ عرض كردم: قرائت قرآن را نمیدانم، جز آن مقداری كه در نماز، بر من واجب است. آن حضرت به من نزدیك شد، و در گوشم سخنی فرمود كه نفهمیدم چه بود، پس فرمود: دهانت را باز كن، دهانم را گشودم، آب دهانش را به دهانم مالید، سوگند به خدا، قدمی از حضورش برنداشتم كه در همان دم، دریافتم همه قرآن را به طور كامل حفظ هستم. پس از این جریان، به هیچ كس، نیازی در یادگرفتن قرآن، پیدا نكردم.
سعد میگوید: این قصه را برای امام باقر،(ع)، نقل كردم، فرمود: زاذان راست میگوید، چرا كه امیرالمؤمنین علی برای زاذان، به اسم اعظم خدا، دعا كرد، و چنین دعایی رد خور ندارد[2].
حل شبهه علوم قرآنی،از برکت عنایت امیرالمومنین(ع)
آیتالله محمد هادی معرفت نقل میگوید: زمانی در نجف اشرف مشغول نوشتن مباحث علوم قرآنی، پیرامون آیات متشابه قرآن كریم بودم بحث به این آیه رسید كه خداوند میفرماید:
…وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا…[3].
معمولاً ما این آیه را چنین معنا میكنیم:
تأویل آیات متشابه را جز خدا و كسانی كه ریشهدار و راسخ در علم هستند، نمیدانند، آنان كه میگویند ما بدانچه ایمان آوردیم، همه از جانب پروردگار است.
و آنگاه بر طبق روایات، اَلرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ را به معصومین، علیهم السلام، تفسیر میكنیم كه فقط ایشان و خداوند این علم را دارند.
در این صورت «واو» قبل از اَلرّاسِخُونَ، واو عاطفه میشود. فخر رازی چون این معنا را قبول ندارد، «
واو» را استیناف میگیرد یعنی جمله قبل را تمام و وَ الرّاسِخُون… را ابتدای جمله جدید میداند كه معنا این طور میشود:
تأویل آیات متشابه را جز خدا، هیچ كس نمیداند و كسانی كه راسخ در علم هستند میگویند… .
و چند اشكال ادبی كه یكی از آنها قوی است، بر قول اول، وارد میسازد.
هر چه فكر كردم نتوانستم جوابش را پیدا كنم.
تقریباً یك هفته در مجالس مختلف این اشكال را مطرح كردم، ولی حل نشد و نوشته، همان طور مانده بود. بعد از یك هفته به حرم حضرت امیرالمؤمنین(ع)، مشرف و به ایشان متوسل شدم
و عرض كردم: یا علی، اگر هیچ كس نداند، تو میدانی كه هدف من از نوشتن این كتاب، احیای حق توست،
چطور اجازه میدهید این طور متحیر بمانم. این را گفتم و به منزل مراجعت كردم. وقتی قلم به دست گرفتم كه بنویسم. دیدم شبهه به راحتی حل شد، همان چیزی كه یك هفته معطّل آن شده بودم. آری ما هرگاه در كارمان مشكلی پیش آید خدمت این عزیزان میرویم، حتی حضرت معصومه، (علیهاالسلام)، هیچ فرق نمیكند. و &l t;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA>مشكل حلّ میشود[4].
پی نوشت:
[1]. ر. ك: واعظ خیابانی در كتاب علمای معاصرین، ص 300، به نقل از جواهر البهیه. </SPAN& gt;
[2]. سفینهالبحار، ج 1، ص 547.
[3]. سوره آل عمران، آیه 7.
[4]. مجلّه بشارت، سال سوم، شماره سیزدهم، ص 37.
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه -آموزش مجازی قران ونهج البلاغه
http://howzeh-meybod.ir