حافظ: این حرف شما خیلی تعجب آور است؛ زیرا در کتاب های مهم شما اخباری یافت می شود که مخالف کتاب و سنت است و باعث لاابالی شدن شیعیان می شود.
آخوند ملا محمد باقر مجلسی در کتاب بحارالانوار از رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) نقل کرده است که: «دوستی علی بن ابیطالب (علیه السلام) حسنه ای است که هیچ گناهی به او ضرر نمی زند.» و نیز نقل می کند که: «اگر کسی بر حسین (علیه السلام) گریه کند، بهشت بر او واجب می شود». از این قبیل اخبار که باعث فساد و موجب جسارت شیعیان می شود، بسیار است. متأسفانه گروه شیعه با اتکای به این قبیل احادیث جعلی، هرکاری که دلشان می خواهد انجام می دهند؛ به این امید که محبت علی (علیه السلام) و گریه ی بر حسین (علیه السلام) تمام کارهایشان را درست می کند و بهشت را مختص آنان می نماید.
واعظ: فساد اخلاق و لاابالی گری برخی از عوام شیعه هیچ ربطی به این احادیث ندارد. غالب افرادی که مرتکب معاصی و فواحش می شوند، سرو کاری با حدیث و روایت و قرآن ندارند؛ مثل بسیاری از سنی ها که غرق در شهواتند و به این احادیث هم اعتقاد ندارند. آیا جز این است که در قهوه خانه های عمومی شما اقسام منکرات علنی؛ بسیار بیشتر از آن چیزی که در میان ما موجود است وجود دارد؟ اگر ما هم بخواهیم چنین بهانه هایی را ایراد کنیم، می توانیم بگوییم که علت شیوع منکرات در میان شما، فتاوای بیجای فقها و امامان شماست.
حافظ: کدامیک از فتاوای امامان ما باعث فساد است؟
واعظ: فتاوایی مثل حلیت لواط در بعضی حالات، حلال بودن گوشت سگ و بعضی از فتاوایی که خجالت می کشم آنها را مطرح کنم. زمخشری می گوید: «من شرم می کنم خود را از مذاهب اربعه معرفی کنم با توجه به فتاوای فاسدی که در این مذاهب موجود است».1 و اما در خصوص حدیثی که مورد اشکال شما واقع شد جالب است بدانید که این حدیث در منابع خودتان نیز موجود است. مناوی روایت کرده است که پیامبر اکرم فرمود: «دوستی علی حسنه ای است که هیچ سیئه ای به او ضرر نمی زند، و دشمنی علی گناهی است که با وجود آن هیچ عمل خیری نافع نیست». 2 همچنین از ابن عباس نقل شده است که رسول اکرم فرمود: «دوستی علی (علیه السلام) گناهان را می بلعد همچنان که آتش هیزم را می بلعد».3
نواب: لطفا معنای این حدیث را برای ما شرح دهید.
واعظ: معنای حدیث بسیار ساده است. بر طبق آیات قرآن، گناهان بر دو قسم کبیره و صغیره تقسیم می شود. در منابع دینی از گناه صغیره به عنوان سیئه تعبیر می شود. در آیه 31 سوره نساء می فرماید: « اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی شده اید،
دوری گزینید سیئات شما را می زدائیم و شما را در جایگاهی ارجمند در می آوریم». به حکم این آیه، اجتناب از کبائر باعث آمرزش سیئات می گردد. در این حدیث دوستی علی از بزرگترین حسنات معرفی شده است به گونه ای که هیچ گناه صغیره ای نمی تواند به او ضرر بزند.
حافظ: فکر نمی کنم تفاوتی بین گناه صغیره و کبیره باشد، زیرا اگر فرد گنهکار توبه کند، خدای متعال از تمامی گناهانش اعم از کبیره و صغیره می گذرد.
واعظ: بلی، اگر شخص گنهکار توبه کند، خداوند او را می آمرزد؛ اما اگر بنده ای که مرتکب گناهان صغیره شده است بدون توبه از دنیا برود؛ چنانچه محب امیرالمۆمنین علی(علیه السلام) باشد، وارد بهشت می گردد ولی اگر محبت علی در دلش نباشد جهنمی خواهد بود. این معنای حدیث است. پس نه تنها این احادیث باعث جری شدن افراد در ارتکاب گناه نمی شود؛ بلکه برای افرادی که فریب هوای نفس را خورده و مرتکب صغایر شده اند، موجبات امیدواری را فراهم می آورد. اگر کسی از رحمت خدا نا امید شود و با این بهانه که «آب که از سر گذشت چه یک نی چه صد نی» خود را در معاصی غرق کند، در این صورت به هلاکت ابدی دچار می شود.
و اما حدیثی که در مورد فضیلت گریه بر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) بیان فرمودید، صحیح است لیکن نه در مورد همه افراد؛ بلکه فقط در مورد کسانی که دارای اعتقادات صحیح بوده و عامل به دستورات الهی باشند.
حافظ: واضح است که اگر کسی دارای اعتقادات صحیح باشد و به دستورات الهی عمل کند اهل نجات است؛ پس دیگر چه نیازی است به گریه و به این مجالس پرهزینه؟!
واعظ: حرف شما کاملاً درست است؛ اما به این نکته عنایت داشته باشید که مسلمان ولو اینکه در اعمالش دقیق باشد؛ ولی چون معصوم نیست، مرتکب خطا می شود. خداوند متعا
ل اسباب و زمینه هایی را برای غفران فراهم نموده است تا انسان مۆمن با اتکای به این اسباب و وسایل خود را در معرض عفو خداوند قرار دهد. گریه بر مظلومیت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) از جمله ی این اسباب و وسایل است. شاید باور نکنید؛ اما من خود دیده ام که بسیاری از افراد لاابالی و گنهکار در پرتوی مجالس عزاداری سیدالشهدا پشیمان شده و موفق به توبه گردیده اند. از عایشه نقل شده است که رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: «هر که بر حسین (علیه السلام) گریه کند در حالی که عارف به حق آن بزرگوار بوده باشد، بهشت بر او واجب می گردد».
نواب: حضرت آقا! عده ای می گویند: حسین برای حب ریاست خروج کرد و جنگ او برای رسیدن به مطامع دنیوی بوده است.&l t;o:p>
واعظ: اولاً از بدیهیات در دین مبین اسلام این است که خروج و جنگی که به انگیزه ی ریاست و مقاصد دنیایی باشد، گناهی بس بزرگ است؛ در صورتی که از نظر ما و شما حضرت امام حسین (علیه السلام) از هر گناهی حتی گناه صغیره منزّه و مبراّ بوده است. ثانیاً اگر کسی به خاطر نیل به ریاست و قدرت قیام کند، زن و بچه ی خود را همراه خود نمی برد و تا حدی که برایش مقدور است خود را به اسباب و ادوات جنگی مجهز می کند. اگر کسی تاریخچه ی نبرد کربلا را مطالعه کند، با اندك دقت و تیزهوشی به هدف متعالی آن حضرت پی می برد. این حرف هایی که برخی معاندان بیان می کنند مبتنی بر دلیل و مدرك نیست و فقط از روی دشمنی با اهل بیت رسول خداست؛ چرا که حقانیت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) از آفتاب روشن تر است& lt;SPAN dir=ltr>.
نواب: واقعاً جا دارد که خودم را لعنت کنم که چرا کورکورانه و بدون دلیل و تحقیق، سخن هر کس و ناکسی را قبول می کنم. عده ای که مثلاً هدایتگر ما هستند، زیارت شیخ عبدالقادر و امام اعظم ابوحنیفه را جائز می دانند در حالی که هیچ حدیثی از رسول خدا درباره ی زیارت آنها نیامده است؛ اما زیارت ریحانه ی رسول خدا را با وجود این همه حدیث و روایت، بدعت می خوانند. الان تصمیم گرفتم که امسال به زیارت حسین (علیه السلام) بروم و از خدا طلب عفو و بخشش نمایم. امشب را با تأثر خاطر از خدمت تان مرخص می شویم و برای کسب فیض فردا شب مزاحمتان خواهیم شد.
ادامه این مناظره در سلسله مقالاتی، طی روزهای آینده به شما دوست عزیز تقدیم می شود. امیدواریم ای
ن همراهی زمینه شناخت مذهب حق و گروه رستگاران را فراهم کند .
پی نوشت ها:
1- تفسیر کشاف، زمخشری، ج 3، ص 301؛ این شعر در چاپ سال 1319 وجود دارد اما در چاپ های بعد حذف شده است.
2- کنوز الحقایق، مناوی 1/255 ح 3245 حرف الحاء
3- کنزالعمال، متقی هندی 11/621 ح 23021
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع: شهابی درشب، دکتر ضیاء توحیدی، ص 92 – 97