جوامع مختلف، تجربه تاریخی خود را با سنتهایی انباشته کرده اند که هریک در شکل و شمایلی از اجزای فرهنگ عمومی تصویر گرفته است.
میتوان با بررسی پوشاک، رویارویی سنت و تجدد را به آشکارترین صورت مشاهده کرد. در این مبحث جنبه انتقال سریع شئون و شخصیت، از طریق شکل لباس اهمیت دارد، یعنی هنگامی که شئون فرهنگ پذیری را مطالعه و تجزیه و تحلیل کنیم، اهمیت پوشش بسیار تعیین کننده است.
بنابراین پوشاک نیز همچون دیگر اجزای فرهنگ در سیر تحولات تاریخ، تهاجمات و روابط فرهنگی – سیاسی دستخوش تغییراتی شده است. چنانچه تلفیق پوشاک مسلمانان اسپانیا با شکل پوشاک مسیحیان در این کشور، از نمونههای قابل ذکر است.
از نظر تاریخی، شکل نوین پوشش تحت
عنوان بیحجابی از قرن نوزدهم آغاز شد. پس از رنسانس و انقلاب علمی صنعتی، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، به تدریج زمینه لازم در اروپا فراهم گردید و با وقوع نهضت به اصطلاح آزادی زنان(!) کنار گذاشتن حجاب مورد تشویق و تکریم قرار گرفت.
مهمترین موضوعی که ما را به نقش پوشش و حجاب در پیشرفت جوامع واقف میکند، تلاش بی وقفه استعمار برای نفی ارزشهای انسانی و خصوصا پوشش و حجاب است. چنانچه سیاست استعمار برای تجزیه الجزایر اولویت را به بی حجاب کردن زنان داد و تمامی تلاش خود را صرف این امر نمود.
حکومتهای استعماری تمدن بزرگ اندلس را که یکی از مراکز فرهنگ و تمدن اسلام بود و در اروپا همچون الماس میدرخشید، با حربه بی حجاب کردن زنان به سقوط کشاندند.
دامنه این اقدامات کمکم کشورهای اسلامی را نیز فرا گرفت. نخستین کشور اسلامی که به صورت رسمی به کشف حجاب بانوان روی آوردافغانستان بود. دومین کشور ترکیه بود که پس از سقوط دولت عثمانی، در سال 1313 منع حجاب در آن رسمیت یافت. در ایران نیز رضاخان، در هفدهم دی ماه 1314، به صورت رسمی کشف حجاب را به ترتیب زیر اجرا کرد:
با روی کار آمدن رضاشاه کسانی که ترک سنت و اخذ فرهنگ غربی را مهمترین عامل پیشرفت میدانستند در پستهای کلیدی کشور قرار گرفته و مسئولیتهای حساسی را برعهده گرفتند.
اولین نوع لباس اروپایی زنان، لباس یک تکه بلند(میدی) بدون برش در کمر میباشد. همراه این لباسها مصرف انواع کلاههای لبه دار کوچک و بزرگ عمومیت داشته و جزء قسمتی از پوشش جدا نشدنی خانمهای این دوره محسوب میشد.
در اولین مرحله سیاست نوسازی فرهنگی پوشاک مردان مورد توجه قرار گرفت و با وضع قانون 1307ش جز طبقه روحانیان، کلیه اتباع ذکور ایرانی موظف شدند به لباس متحدالشکل درآمده و کلاه خارجی با نام کلاه پهلوی بر سر بگذارند.
با اجرای این قانون به تدریج از تعداد افرادی که مجاز به استفاده از لباس روحانیون بودند کاسته شد. سفر رضاشاه به ترکیه در سال 1313ش اثر عمیقی بر نگرش او نسبت به میزان استفاده از پوشاک غربی و دیگر الگوهای غربی گذاشت. رضاشاه در فاصله سالهای 1313ش تا 1314ش به منظور آماده ساختن افکار عمومی جهت کشف حجاب اقدامات وسیع تبلیغاتی صورت داد و به مرور حجاب در مدارس و جشنهای فرهنگیان ممنوع گشت.
بالاخره در روز 17 دی ماه 1314ش در عمارت دانشسرای عالی تهران با حضور شاه و خانوادهاش جشنی برپا شد تا دیپلم فارغالتحصیلان به آنها اعطا شود. در این مراسم رؤسای مدارس و همسران صاحب منصبان عالی رتبه و همسر و دختران شاه بدون حجاب ظاهر شدند و عملا دستور رفع حجاب را صادر کردند و این روز به نام روز “آزادی زن و کشف حجاب ” نامگذاری شد. از سوی دیگر در یک اقدام خشن از سوی نیروی انتظامی در سراسر کشور حجاب زنان شامل چادر و چاقچور و روبنده از سر آنان به زور برداشتهشد.
پس از این تاریخ (مطابق با 1935. م) تبعیت از لباسهای مد روز پیگری میشد.
اولین نوع لباس اروپایی زنان، لباس یک تکه بلند(میدی) بدون برش در کمر میباشد. همراه این لباسها مصرف انواع کلاههای لبه دار کوچک و بزرگ عمومیت داشته و جزء قسمتی از پوشش جدا نشدنی خانمهای این دوره محسوب میشد.
در زمان سلطنت محمد رضا شاه از سال 1320 تا 1357 ه. ش، به دلیل نفوذ بیشتر استعمار، ارتباطات با کشورهای غربی و امریکایی سیر تحول لباس و همگون شدن آن با البسه خارجی، همراه با کوتاه تر شدن دامنها تا زیر زانو، بیشتر شد.
از سال 1326 ه. ش (1947. م) قد دامنها مجددا بلند شده و حالت میدی به خود میگیرد.
سال 1331 اوج لباسهای دکولته به شمار میآید، و پارچه ژرسه از این سال مد شده و قد آستینها 4،3 میشود و دامنهای راسته، تنگ، تازیر زانو با کتهای چسبان و بلند، یقه انگلیسی و آرشال رایج میشود.
در سالهای 1338 تا 1341، دامنهای فون یا چهار ترک با لباسهای یقه گرد ساده یا به صورت کشتی بسته و قد دامنها به روی زانو میرسد.
سال 1343، کت و شلوار با پاچههای گشاد، سال 1344، لباسهای بالاتنه کوتاه و قد 10 – 20 سانتی متری بالای زانو، پارچههای چارخانه، راه راه و نیز استفاده از پوست و به همین ترتیب طی سالهای آتی تا سال 57، انواع مدهای سیاه و سفید، شنل، شال گردن، مد جیپسی (با الهام از کولیها)، دامن ترک میدی و شیوع مجدد لباسها و دامنهای کوتاه و بالای زانو، شلوار کوتاه، لباس حاملگی برای غیر حاملهها، شلوار جین، انواع دامن شلواری، دامنهای تنگ با چکمههای کوتاه، یقههای عموما بسته بابرگردان لین، انواع تونیک و شلوار ادامه یافت.
پس از کشف حجاب تا انقلاب اسلامی
پس از شهریور 1320 که جریان نوین اسلامی عمدتاً با صبغه روشنفکری در ایران پدید آمد، حجاب اسلامی نیز در میان بانوان مسلمان امروزین و عمدتاً شهرنشین تهرانی، مطرح شد و به مثابه یک هویت و تشخص دینی و اجتماعی و حتی سیاسی در برابر دو جریان حاکم سنت گرا و غرب گرا، مطلوب شماری از زنان جوان و تحصیلکرده واقع گردید. در واقع این نوع حجاب، نوعی عکس العمل در برابر کشف حجاب عصر رضاشاه بود که میخواست در برابر الگوی زن مدرن آن روزگار مدل و الگوی مستقل و نو ارائه دهد.
در این دو
ره زنان علاوه بر چادر از پوششی استفاده کردند که اندام را با لباسهای مناسب و مطابق با سلایق افراد و موی سر نیز با روسری پوشیده میشد.
پس از شهریور 1320 که جریان نوین اسلامی عمدتاً با صبغه روشنفکری در ایران پدید آمد، حجاب اسلامی نیز در میان بانوان مسلمان امروزین و عمدتاً شهرنشین تهرانی، مطرح شد و به مثابه یک هویت و تشخص دینی و اجتماعی و حتی سیاسی در برابر دو جریان حاکم سنت گرا و غرب گرا، مطلوب شماری از زنان جوان و تحصیلکرده واقع گردید
در دهه چهل و پنجاه که فعالیتهای انقلابی و مبارزات چریکی مخفی پدید آمد، حجاب اسلامی به عنوان یک الگوی ایدئولوژیک و هویتی زن مسلمان انقلابی مورد توجه قرار گرفت. در سالهای پیش از انقلاب، همزمان با گسترش موج اسلام گرایی در دانشگاهها و در میان جوانان پوشش نوین (مانتو و روسری) نیز، به رغم خوا
ست رژیم پهلوی، رواج بیشتری یافت.
انقلاب اسلامی و پوشش زنان
دفاع از ارزشهای اسلامی در برابر انواع تهاجم و تسلط فرهنگی غرب و افکار روشنفکر مابانه ای که روز به روز بیشتر منجر به کمرنگ شدن روحیه تدین در جامعه میشد و با روحیه و تمدن کهن ایران زمین تناسب نداشت، با مبارزات وقفه ناپذیر و مستمر روحانیت عظیم الشان به رهبری حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی) که از همان ابتدا با هدایتها، روشنفکریها و رهبریهای خردمندانه خود، موجب حضور فعال و پرثمر زنان انقلابی ایران در تمامی صحنهها گردیدند، زنان را به هویت واقعی و رسالت عظیم الشان خویش آگاه ساختند و با سخنانی پرشور عنوان کردند که:
ما نمیتوانیم و اسلام نمیخواهد که زن به عنوان یک شیء و یک عروسک در دست باشد، زنان گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون بیاید، ما با ترقی زنان مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم، اسلام میخواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد، احترام و آزادی که اسلام به زن داده است، هیچ قانون مکتبی نداده است، زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند، زن مربی جامعه است.
در اوج انقلاب در سال 1357 _ 1356جاذبه خاص انقلاب و بعد برجسته مذهبی آن، شمار بیشتری از بانوان جوان را به رعایت پوشش اسلامی متمایل کرد و در نهایت پوشش کامل در ایران به عنوان شکل مناسب حضور در جامعه مقبول افتاده بود و نادیده گرفتن آن، نقض معیارهای دینی و اجتماعی تلقی میشد.
بخش تاریخ تبیان
منبع:مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری