معرفت امام و راههای رسیدن به آن:
هدف از آفرینش، بندگی خداوند، و اساس و پایه این بندگی نیز، شناخت خداوند است. عالیترین تبلور این شناخت، در شناخت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) و اوصیای آن
حضرت میباشد؛ زیرا آدمی از طریق پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) میتواند آموزههای دینی را فرا گیرد و از همین دانش و آگاهی به خدای متعال معرفت و شناخت پیدا کند.
امام باقر(علیه السلام) فرموده است: «همانا کسی خدا را بندگی میکند که به او شناخت داشته باشد … [مراد از شناخت خدا]، تصدیق خدا و رسولش و پیروی از علی(علیه السلام) و امام دانستن سایر امامان و برائت از دشمنان آنان است و خدا اینگونه شناخته میشود». (1)
بنابراین شناخت امام نه تنها از شناخت خدا جدا نیست؛ بلکه یکی از ابعاد آن نیز میباشد. این امر را میتوان از این فراز دعای معرفت دریافت؛ آنجا که میخوانیم:
«اللّهُمَّ عَرِّفنِی نَفسَکَ فَإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفنِی نَفسَکَ لَم أَعرِف نَبِیَکَ ، اللّهُمَّ عَرِّفنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفنِی رَسُولَکَ لَم أَعرِف حُجَّتَکَ ، اللَّهُمَّ عَرِّفنِی حَجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِن لَم تُعَرِّفنِی حُجَّتَکَ ضَلَلتُ عَن دِینِی؛
خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمیشناسم. خدایا! رسول خود را به من بشناسان، که اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجت تو را نمیشناسم. خدایا! حجتت را به من بشناسان که اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم ». (2)
بنابراین در دوران غیبت میبایست شناخت خدا و رسول و امام را از خدا خواست و نباید تنها به دانش و آگاهی خود در زمینه خداشناسی و پیامبرشناسی و امام شناسی اتکا کرد و خود را از عنایات خداوند بینیاز دانست؛ بلکه در هر حال باید به پروردگار توکل کرد و از خداوند درخواست شناخت نمود. چنانکه در این دعا
لازمه شناخت خدا، شناخت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و لازمه شناخت شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، شناخت امام و حجت خدا دانسته شده است. بنابراین اگر امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) شناخته نشود، پیامبر و خدا نیز به درستی شناخته نخواهند شد و انسان در گمراهی و ضلالت خواهد بود.
با توجه به نقشی که امام در حفظ نظام و کمال بشر و سیر او به سوی خدا و اجرای احکام خدا دارد و با توجه به اینکه اطاعت امر امام از نگاه شرع و عقل واجب است، در وجوب معرفت امام نیز بر حسب حکم عقل و شرع، جای هیچگونه تردید و شبههای نیست؛ زیرا هم مقدمه اطاعت است ـ که واجب است و بدون وجوب آن، اطاعت و نصب امام بیهوده خواهد شد ـ و هم بر حسب آنچه از روایات استفاده میشود، بالخصوص نیز واجب است.(3)
راههای رسیدن به معرفت امام
برای شناخت امام، راههایی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
1. تعیین و تصریح و اعلام پیامبر؛ که مفادش خبر دادن از نصب الهی یا جعل و نصب امام به امر الهی است که فرق آن با اول این است که در اول جعل و نصب بدون واسطه انجام شده و فعل الهی است بدون واسطه و نص پیامبر مثل خبر دادن از آن است. در دوم فعل الهی به واسطه پیامبر است که به امر پروردگار انجام میشود و استناد آن به خدا نیز مثل بسیاری از افعال ملائکه به خدا درست است؛ چون به امر خدا انجام میدهند و مترتب و متفرع بر آن مطلب است، نص هر امام بر امامت امام پس از خودش.
2. شناخت امام از راه کرامت؛ که ظهور آن، به دست کسی که مدعی امامت باشد، دلیل بر صدق ادعای اوست یا به بیان بعض بزرگان دلیل بر نص و نصب او از سوی خداست؛ زیرا در این مسئله دو نظر است؛ یکی اینکه کرامت به صورت مستقل دلیل بر امامت است و دیگری اینکه دلیل اصلی، نصب و نص پیامبر یا امام سابق است و کرامت دلیل بر نصب است که اگر نص مفقود باشد و کرامت باشد، دلالت دارد بر اینکه نص بر صاحب کرامت بوده و به دست ما نرسیده است.
3. شناخت از راههای عملی ایشان؛ اخلاق، کردار، روش، رفتار، وضع زندگی و صادرات علمی، یکی از راههای شناخت امام است برای آنان که اهلیت تشخیص را داشته باشند و بتوانند از اخلاق، اقبال، معاشر، سلوک، گفتار و سخنرانیها و برخوردهای گوناگون صاحب این مقام را بشناسند.(4)
اکنون با روایات بسیاری که در کتابهای بزرگان دین وجود دارد و از سه راه بالا حکایت دارد، میتوان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را شناخت. در حدیثی از امام رضا(علیه السلام) آمده است: «امام امانتدار الهی در میان خلقش و حجت او بر بندگانش، و خلیفه او در سرزمینهایش و دعوتکننده به سوی خدا و دفاعکننده از حقوق واجب او بر بندگان است.
امام پاکگردیده از گناه و برکنار گشته از عیبهاست که همه علم اختصاص به او دارد و به حلم شناخته میشود. امام نظمدهنده به دین و باعث سربلندی مسلمانان و خشم منافقان و از بین برنده کفار است.
امام یگانه روزگار خویش است. هیچکس در مقام منزلت به او نزدیک نمیشود و هیچ عالمی با او برابری نمیکند، و جایگزینی بر رای او پیدا نمیشود و شبیه و مانند ندارد. همه فضیلتها مخصوص اوست بدون آنکه آنها را طلب کرده باشد؛ بلکه این امتیازی است از طرف فضلکننده بسیار بخشنده برای امام».(5)
امام صادق(علیه السلام) نیز درباره کمترین درجه شناخت امام فرموده است: «کمترین مقدار شناخت امام این است که [بدانی] امام، همطراز پیامبر است ـ مگر در نبوت ـ و وارث او به شمار میآید و اینکه اطاعت از امام، اطاعت از خداوند و پیامبر خداست؛ باید در هر کاری تسلیم او باشیم و حکم کارها را از او بخواهیم و از فرمانش پیروی کنیم».(6)
پی نوشت:
1. کلینی، اصول کافی، ج1، ص 180.
2. همان، ج1،ص 342.
3. لطفالله صافی گلپایگانی، پیرامون معرفت امام، ص 69.
4. ر.ک: همان، ص 78 ـ 77.
5. اصول کافی، ج1، ص 201.
6. خزاز قمی، کفایةالاثر، ص 261.
بخش اعتقادات شیعه تبیان
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه