از این طرف اومدی: 
خصائص ‏الحجة يا ويژگيهاى ‏مهدى موعود عجل الله فرجه – 1

خصائص ‏الحجة يا ويژگيهاى ‏مهدى موعود عجل الله فرجه – 1

ويژگيهاى ‏مهدى

فهرست مطالب

آيت‏اللّه‏ على كريمى جهرمى

 

پيشگفتار: در كنار كتابهاى بيشمارى كه در سيره بزرگان و تاريخ و مغازى آنان نوشته شده كتابهايى نيز به نام «خصائص» تاليف و تصنيف گرديده واتفاقاً هم شيعه از اين نوع تاليف دارد و هم علما و دانشمندان اهل سنت.

 

خصائص نسائى (يا الخصائص‏العلوية) در فضايل اميرالمؤمنين از نسائى ـ متولد خراسان سال 215و متوفاى330 در مكه‏ـ گفته شده اكثر روايات آن از كتاب احمدبن حنبل است كه البته بر اثر تاليف اين كتاب خصائص، آنچنان در شام از ناحيه دشمنان اهل‏بيت عليهم‏السلام در مسجد اموى مورد ضرب شديد قرار گرفت كه بالاخره براثر آن در مكه وفات يافت.(1)

 

خصائص اميرالمؤمنين من‏القرآن‏المبين از حاكم حشكانى
(2)

 

خصائص الائمه از سيدرضى1 متوفاى سال 406

 

خصائص ‏الانبياء حموى متوفاى سال 697(3)

 

خصائص النبى و آل بيته از ابى جعفر قمى (4)

 

خصائص الحسين يا الخصائص ‏الحسينية از مرحوم شيخ جعفر شوشترى متوفاى 1303 ه ق

 

اينها نمونه‏ هايى از كتب خصائص بود.

 

چند ماه پيش نامه‏اى ارزشمند از ستاد محترم نيمه شعبان مسجد آية‏اللّه‏ انگجى تبريز واصل شد و طبق سنت حسنه ساليانى خواسته بودند كه نوشته‏اى راجع به حضرت ولى عصر امام‏زمان صلوات‏اللّه‏ عليه تقديم بنمايم. در آن شرايط مطالبى براى بررسى و تحقيق به ذهن مى‏آمد ولى بالاخره بدينجا رسيدم كه خصائص حضرت مهدى آل محمد را مطرح كنم و اينك نوشتار حاضر كه از نظر شما مى‏گذرد حاوى و متضمن متجاوز از پنجاه ويژگى از حضرت قائم آل محمد صلوات‏اللّه‏ و و على آبائه مى‏باشد. كه در پنج بخش صورت گرفته است واميد است مورد قبول حضرت بقية‏اللّه‏ و خدمتگزاران دلباخته آن حضرت در همه نقاط بويژه دلدادگان آن حضرت در مسجد آية‏اللّه‏ انگجى تبريز واقع شود. بمحمد و اله‏الطاهرين صلوات اللّه‏ عليهم‏اجمعين.

 

خصائص و ويژگيهاى حضرت بقية‏اللّه‏ فى‏الارضين ولى‏عصر و ناموس دهر مهدى موعود عجل‏اللّه‏ تعالى فرجه‏الشريف را مى‏توان در چند بخش خلاصه كرد:

 

1 – خصائص قبل از ولادت

 

2 – خصائص ولادت

 

3 – خصائص دوران غيبت

 

4 – خصائص زمان ظهور

 

5 – ساير خصائص آن حضرت

 

خصائص قبل از ولادت

 

مهمترين خصائص و امتيازات حضرت منتظر در زمان قبل از ولادت از اين قرار است:

 

1 – اخبار همه معصومين راجع به آن حضرت.

 

روايات راجع به حضرت ولى‏عصر ارواحنا فداه بسيار فراوان است و اين اخبار از يكى دو امام نيست بلكه مربوط مى‏شود به كل كسانى كه در خط مستقيم عصمت قرار دارند كه اولين شخصيت برجسته اين سلسله، جدّ امجد امام‏زمان حضرت محمد مصطفى صلّى‏اللّه‏ و آله و سلم است و بعد حضرت سيدة‏النساء فاطمه زهرا سلام‏اللّه‏عليها و نيز يازده نفر امامان معصوم و پاك عليهم‏السلام ، معصومى از اين بيت مكرم رسالت و امامت نيست كه راجع به حضرت بقية‏اللّه‏ سخنى نگفته باشد، همه آن انوار الهى در باره امام‏زمان سخن دارند و هيچ امام ديگرى نداريم كه در اين جهت با امام‏زمان مشاركت داشته باشد چنانكه هيچ پيامبرى از پيامبران پروردگار و حتى پيامبران اولوالعزم الهى چنين امتيازى نداشته‏اند و اين مطلب حاكى از شأن رفيع و جايگاه بس والا و آسمانى حضرت صاحب‏الامر عجّل‏اللّه‏ فرجه‏الشريف است. و ما قبلا مقاله‏اى را ارائه و تقديم كرديم كه حاوى سخنان هريك از معصومين پاك و امامان مطهر شيعه راجع به آن حضرت بود.

 

 

 

2 – خفاء حمل

 

روشن است كه هنگامى كه زنان باردار مى‏شوند آثار حمل آنها بعد از مدت كمى ظاهر مى‏شود و نه تنها خود آن زن باردار بلكه حتى نزديكان و بستگان او و كسانى كه او را مى‏بينند و با وى معاشرت و نشست و برخاست دارند به زودى متوجه اين جريان خواهند گرديد. ولى در مورد حضرت بقية‏اللّه‏ ارواحنا فداه و مادر بزرگوار وى مطلب، بر خلاف اين جريان بود و هيچ‏كس حتى نزديكترين نزديكان بانوى اسلام، مادر والامقام مهدى موعود، متوجه نشدند كه آن بانوى مكرمه داراى حمل است زيرا هيئت جسمانى او اندك تغييرى پيدا نكرده و هيچ علامت و نشانى از حمل نداشت. خفاء حمل در مورد حضرت نرجس و فرزند آسمانى او مهدى موعود تا بجايى بود كه حضرت حكيمه دختر امام جواد، خواهر امام هادى و عمه حضرت عسكرى عليهم‏السلام تا شب ولادت امام‏زمان از جريان حمل، بى‏اطلاع بود و اصلا احتمال اين موضوع را نمى‏داد آرى او خود مى‏گويد امام ابومحمد عسكرى عليه‏السلام فرمودند: اى عمه امشب كه شب نيمه‏شعبان است براى افطار، نزد ما باش چه آنكه خداوند، حجت خود را در اين شب ظاهر مى‏گرداند من گفتم مادر آن كودك كيست؟ فرمود: نرجس، عرض كردم : هيچگونه حملى در او نيست؟ فرمود: مطلب همان است كه گفتم.

 

اكنون بنگريد كه خانم محترمه بيت امامت ، حضرت حكيمه بكلى از اينكه حملى در كار است اطلاعى ندارد و چون حضرت عسكرى خبر مى‏دهند او مى‏پرسد حمل از كيست كه امشب متولد مى‏شود؟ و امام مى‏فرمايند از نرجس است و او با شگفتى مى‏گويد نرجس كه بكلى اثرى از حمل در او نيست! ولى چون امام عسكرى مى‏فرمايند باور كرده و مى‏پذيرد و بالاخره در آن شب حضرت ولى‏عصر ولادت يافتند.(5)

 

بنابراين خفاء حمل از اختصاصات و ويژگيهاى حضرت بقية‏اللّه‏ ارواحنا له‏الفداء مى‏باشد كه ديگرى در ميان ائمه عليهم‏السلام احدى با آن حضرت مشاركت ندارد.

 

 

 

3 – خفاء ولادت

از ويژگيهاى حضرت مهدى موعود عليه‏السلام موضوع ولادت آن حضرت در شرايط بسيار پنهانى است كه تقريبا هيچ‏كس جز پدرو مادر كودك و عمه پدرش از آن اطلاع نيافتند و اين مطلب در روايات متعدد ذكر شده چنانكه خارجيت قضيه نيز آنرا تاييد مى‏كند:

 

ابوبصير مى‏گويد كه امام صادق عليه‏السلام فرمود: «صاحب هذاالامر تخفى ولادته عن هذاالخلق …»(6)، (ولادت صاحب امر ولايت و زمامدار آن از اين خلق، مخفى و پوشيده خواهد بود)

 

حضرت عبدالعظيم حسنى ضمن حديث مفصلى از حضرت رضا عليه‏السلام نقل مى‏كند كه راجع به قائم اهل بيت فرمود: «هوالذى يخفى على الناس ولادته»(7)، (مهدى منتظر كسى است كه ولادت او بر مردم مخفى خواهد ماند)

 

قابل توجه است كه رمز خف
اء حمل و خفاء ولادت حضرت مهدى موعود عجّل‏اللّه‏ تعالى فرجه‏الشريف اين است كه بنى‏عباس به مقتضاى اخبار عديده‏اى كه از خاندان پيامبر (ص) به آنها رسيده‏بود، به اين نقطه رسيده بودند كه دوازدهمين امام از امامان معصوم شيعه، جهان را خواهد گرفت و عدل و داد را در سراسر جهان، حاكم خواهد گردانيد و جباران و ستمكاران را نابود خواهد ساخت و بالاخره هراسناك از زوال ملك خويشتن بودند و از اينرو مصمم شده بودند كه نگذارند نور خدا جلوه‏گر شود و دنبال فراموش كردن آن بودند و بر اين اساس ، جاسوسها و قابله‏ها را معين كرده و ماموريت داده بودند كه خانه امام عسكرى عليه‏السلام را تفتيش كنند نكند كه آن كودك متولد گردد و حتى راجع به معتمد عباسى نقل شده كه او قابله‏ها را مامور ساخت كه بدون اذن و اجازه وارد خانه بنى‏هاشم گرديده و هر وقت خواستند در خانه آنان خصوصا خانه امام عسكرى عليه‏السلام وارد شوند تا جريان حمل يا ولادت حضرت مهدى را به طور شفاف به دست بياورند ولى بالاخره خداوند در تحت همين شرايط سخت، نور خود را كامل كرد و مادر امام‏زمان به او حمل برداشت و بعد هم آن بزرگوار مخفيانه تولد يافت و آنان ندانستند و جريان حضرت موسى و ولادت او در تحت مراقبت شديد قواى فرعونى كه همه زنان باردار را تحت نظر داشتند، مواليد را مى‏گرفتند اگر پسر بود او را مى‏كشتند و اگر دختر بود رها مى‏كردند، تكرار شد. آرى آنان در طلب موسى عليه‏السلام صدها كودك نوزاد را كشتند و حتى طبق روايت حضرت حكيمه از امام عسكرى ، فرعون شكم زنان باردار را هم پاره مى‏كرد تا موسى را بيابد. ولى خداى متعال اراده خود را عملى ساخت و مادر موسى به موسى حمل برداشت و بعد كودك متولد شد و مهمتر آنكه خداوند، در طى جريانى موسى را از رهگذر رود نيل به خانه فرعون فرستاد و آنان او را گرفتند تا كودك زيباى ماهرو، مايه دلخوشى و نشاط آنان باشد و درست در خانه فرعون نشو و نما يافت و نيرو گرفت و بالاخره به امر الهى در برابر فرعون قيام كرد و تخت و تاج و ملك و سلطنت بى‏رقيب او را به دست زوال و فنا سپرد.

 

 

 

4 – تكلم آن حضرت در شكم مادر

 

حضرت حكيمه دختر امام جواد عليه‏السلام مى‏گويند: من آن شب، نزديك نرجس خوابيدم و مواظب حال او بودم و او آرام خوابيده بود اواخر شب فرا رسيد و نزديك بود كه صبح طلوع كند در اين هنگام اضطرابى در نرجس مشاهده كردم او را در برگرفتم حضرت عسكرى صدا زدند كه سوره «انا انزلناه فى ليلة‏القدر» را بر او بخوان و چون شروع به خواندن سوره «انا انزلنا» كردم شنيدم كه آن طفل در شكم مادر، با من در خواندن سوره قدر همراهى كرده و تلاوت مى‏نمود و نيز بر من سلام كرد. من ترسيدم ، حضرت عسكرى صدا زدند از قدرت خداوند تعحب مكن كه طفلان ما را به حكمت گويا مى‏گرداند و ما را در بزرگى حجت خود در زمين ساخته است(8)

 

سابقه ندارد و تاريخ و كتب سيره كسى را نشان نمى‏دهد و نام نمى‏برد كه كسى در كنار بانويى باردار، قرائت قرآن كند و جنين آن زن از شكم مادر با او همراهى كند و هماهنگ شود و همان آيات و سوره مخصوص را تلاوت نمايد و علاوه بر او سلام كند. اين از ويژگ
يهاى افتخارآميز مولى‏الزمان حضرت حجة‏بن الحسن المهدى عجّل‏اللّه‏ تعالى فرجه‏الشريف و از خصائص و متفردات آن بزرگوار مى‏باشد.

 

 

 

خصايص ايام ولادت

 

5 – سجده در نخستين لحظه ولادت

 

از ويژگيهاى آن حجت بالغه الهى اين است كه در اولين لحظات ولادت و همان آنى كه چشم بدنيا گشوده‏بود، سجده كرد و براى حضرت رب‏العالمين به خاك افتاد و از بعضى از عبارات مربوط به حال ولادت استفاده مى‏شود كه به صورت خاصى بدنيا آمد كه جدا شدن او از مادر مرئى نگرديد و اولين مرتبه كه جمال زيبايش ملاحظه شد لحظه‏اى بود كه براى خداى بزرگ به سجده افتاده بود.

 

عبارت حضرت حكيمه شاهد و ناظر جريان بنابه نقل شيخ صدوق اين است : به هنگام ولادت، يك حالت سستى بر من دست داد و نيز همين حالت بر حضرت نرجس عارض شد ناگهان حس كردم كه آقايم (مهدى عليه‏السلام) بدنياآمده جامه را از او كنار زدم«فاذاً اَنَا به عليه‏السلام ساجداً يتلقىّ‏الارض بمساجده»، (در اين هنگام او را ديدم كه در حالت سجده است و مواضع سجده‏اش را بر زمين نهاده …)(9) و در نقل قطب‏الدين راوندى از حضرت حكيمه چنين آمده:«واشرق نور فى البيت فنظرتُ فاذاً الخَلَف تحتها ساجد الى‏القبله …»(10)، (نورى در اتاق تابيد كه يك سره آن را روشن ساخت ناگهان ديدم نوزاد امام عسكرى رو به قبله براى خدا به سجده افتاده‏است)

 

آرى اين موضوع افتخارآميز هم از ويژگيهاى مهدى صاحب‏الزمان است كه احدى با او در اين جهت مشاركت ندارد و هم اينكه از مفاخر بزرگ آن پيشواى جهانى و نيز شيعيان و پيروان آن حضرت است كه چنين امام همام و رهبر آسمانى و الهى دارند. و از طرفى توجه دادن امت به هدف اعلاى حيات يعنى كرنش و بندگى در برابر ذات لايزال الهى است.

 

 

6 – تلاوت قرآن پس از ولادت

 

     در نقل راوندى مطلب اينچنين ادامه مى‏يابد كه من كودك را در آن حال ديدم و گرفتم كه ناگهان حضرت ابو محمد (عسكرى) عليه‏السلام صدا زدند كه اى عمه فرزند مرا به نزد من بياور من كودك را به حضور آن بزرگوار بردم حضرت عسكرى فرمود: اى فرزند عزيز با اذن خدا سخن بگو، كودك گفت : «اعوذباللّه‏السميع‏العليم من‏الشيطان‏الرجيم بسم‏اللّه‏الرحمن‏الرحيم و نريد ان نمنّ على الذين استضعفوا فى الارض نجعلهم‏الائمه و نجعلهم‏الوارثين و نمّكن لهم فى الارض و نرى فرعون و هامان و جنودهما منهم ما كانوا يحذرون»(11)، (اين آيه كريمه طبق احاديث معتبره در شأن آن حضرت و آباء گرامى وى نازل شده است و ترجمه آن اين است: (مى‏خواهيم بر جماعتى كه ستمكاران ، آنان را در زمين، ضعيف گردانيدند، منت گذاريم و آنها را پيشوايان در دين گردانيده و وارثان زمين قرار دهيم و به ايشان در زمين تمكن و استيلا بخشيم و به فرعون و هامان (وزير او) و سپاهيان آنها از آن امامان، آنچه را كه از آن بيم داشتند نشان دهيم) آنگاه بر محمد مصطفى و على مرتضى و فاطمه زهرا و حسن و حسين و على بن‏الحسين و محمد بن على و جعفربن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و حسن‏بن على ، پدر بزرگوار خودش درود و صلوات فرستاد.(12)

 

آرى تلاوت آيات قرآن بويژه آياتى كه مربوط به شخص خود آن حضرت و آباء والامقامش مى‏باشد، و بعد در ادامه، تقديم درود و صلوات بر روان پاك حضرت خاتم‏الانبياء و حضرت زهرا و امامان پاك يكى پس از ديگرى تا به پدر بزرگوار خودش، از ويژگيهاى حضرت صاحب‏الامر است كه ديگرى با آن حضرت شركت ندارد. و البته با خواندن آن آيات كريمه از نخستين آن، نور اميد را در دل و جان امتها و توده‏ها به تابش در آورد چنانكه رهبران آسمانى مردم را در آن لحظات اعجازآميز و جلب كننده قلوب، به وضوح اسم برد و صلوات و درود خود را به روح پاك آنان تقديم نمود و از اين رهگذر دلها را به سوى آن عزيزان الهى سوق داد.قابل ذكر و شايان توجه است كه شيخ صدوق رضوان‏اللّه‏ عليه از غياث بن سعيد نقل كرده كه گفته :من در حضور محمد بن عثمان عمرى قدس‏اللّه‏ روحه ـ يكى از نواب اربعه ـ بودم و او فرمود: چون حضرت مهدى عليه‏السلام ولادت يافت نورى از بالاى سر او ظاهر شد كه تا آسمانها امتداد داشت آنگاه براى پروردگارخود به سجده افتاد سپس سر را بلند كرده و گفتند: «شهداللّه‏ انه لا اله‏الا هو والملائكه و اولواالعلم قائماً بالقسط لا اله الاهو العزيز الحكيم ان الدين عنداللّه‏ الاسلام…»(13)

 

 

 

7 – نقش آيه قرآن بر بازوى وى

 

بانوى معظمه راوى خبر و شاهد و ناظر جريان مى‏گويد: چون آن حضرت تولد يافت نظيف و پاك و پاكيزه بود و بر ذراع راست او اين آيه كريمه مكتوب بود:« جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا»(14) يعنى حق آمد و باطل رفت تحقيقا باطل، ناپايدار است و از بين خواهد رفت.

 

 

 

8 – او همنام و هم‏ كنيه پيامبر است

 

از خصايص و ويژگيهاى مولى‏الزمان مهدى موعود عجل‏اللّه‏ تعالى فرجه اين است كه نام شريف و كنيه مبارك او همان نام شريف پيامبر و كنيه مبارك اوست و نام پيامبر محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و كنيه آن حضرت ابوالقاسم است . و اين مطلب (كه امام عصر همنام و هم كنيه پيامبر است) در روايات عديده وارد شده است
: شيخ صدوق از جابربن عبداللّه‏ انصارى نقل كرده كه رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «المهدى من ولدى ، اسمه اسمى و كنيته كنيتى …»(15) مهدى از فرزندان من است اسم او اسم من و كنيه او كنيه من است.

 

ودر روايت ابوبصير از امام صادق عليه‏السلام از رسول‏خدا عين عبارت ياد شده را ذكر كرده‏اند(16) ابن ابى جمهور احسائى نقل مى‏كند كه پيامبر فرمود : اگر از عمر دنيا جز يك روز باقى نمانده باشد، خداوند آن روز را آنچنان طولانى مى‏كند كه خارج گردد و ظهور كند مردى از ذريه من ، اسم او همانند اسم من و كنيه او بسان كنيه من است. (17)

 

 

 

9 – شبيه‏ترين افراد به رسول‏ خدا

 

 

 

 

10 – لقب اختصاصى صاحب‏ الزمان

 

از خصايص و مختصات حضرت ولى‏عصر عليه‏السلام لقب مبارك (صاحب‏الزمان) است ( يعنى صاحب اختيار و مدبر اين زمان) كه همواره بدين لقب خوانده مى‏شوند بلكه مساجدى در نقاط مختلف ايران اسلامى و چه بسا در جاهاى ديگر به همين عنوان نامگذارى شده‏است.

 

و از بعضى از روايات استفاده مى‏شود كه آن حضرت از بدو امر و آغاز زندگى بدين لقب خوانده مى‏شدند چنانكه از كتاب غيبت شيخ طوسى قدس‏سره نقل شده از ابوالفضل حسين بن حسن علوى كه مى‏گويد : دخلتُ على ابى محمد عليه‏السلام بسر من رأى فهنّيته بسيّدنا صاحب‏الزمان عليه‏السلام لما ولد(20) در سامرا وارد بر حضرت عسكرى عليه‏السلام شدم و او را در ولادت آقايمان صاحب‏الزمان تهنيت و شادباش گفتم. و در روايت اسماعيل نوبختى آمده كه حضرت عسكرى عليه‏السلام خطاب به فرزند خود كرده و فرمودند: بشارت باد تو را كه تو صاحب‏الزمانى، و ما مشروح روايت را در بحث بعد مى‏آوريم.

 

و در خبر ابوالوفاء شيرازى آمده كه رسول‏خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در عالم خواب به او فرمود: … و اما حجت،پس هنگامى كه شمشير به اينجاى تو (اشاره به
گلو كردند) رسيد پس به او استغاثه كن كه او به فريادت مى‏رسد و او فريادرس و پناهگاه كسى است كه يارى بجويد پس بگو : «يا مولاى يا صاحب‏الزمان اَنَا مستغيث بك». (اى مولاى من يا صاحب‏الزمان، من از تو فريادرسى مى‏جويم). و در لفظ ديگرى چنين است : و اما صاحب‏الزمان، پس هنگامى كه شمشير به گلوى تو برسد از او استعانت بجو كه او تو را همراهى خواهد فرمود.(21) و مقصود از اينكه (چون شمشير به گلوى تو برسد) اين است كه هرگاه در اوج اضطرار و نهايت گرفتارى قرار گرفتى . و غرض آن است كه در سخت‏ترين و دشوارترين شرايط بايد به حضرت صاحب‏الزمان توسل پيدا كرد كه او به فرياد انسان مى‏رسد.

 

 

 

11 – خاتم‏الاوصياء

 

از خصايص حضرت مهدى موعود ، لقب زيبا و پرافتخار خاتم‏الاوصياء است كه او خاتم همه اوصياء الهى است زيرا اوآخرين امام پيشواى بعد از پيامبر اكرم مى‏باشد و به تعبيرى آخرين وصى از اوصياى همه پيامبران الهى است.

 

و اين لقب مبارك به لسان پدر بزرگوارش جارى شده و او را بدين لقب خوانده‏اند چنانكه در روايت اسماعيل نوبختى آمده كه مى‏گويد: وارد بر ابومحمدحسن‏بن على (حضرت عسكرى ) عليه‏السلام شدم در همان كسالت و ناراحتى كه از دنيا رفتند … پس فرزند حضرت، او را وضو داد حضرت عسكرى به او فرمود : «ابشر يا بنىّ فانت صاحب‏الزمان و انت‏المهدى و انت حجة‏اللّه‏ فى ارضه و انت ولدى و وصيى … و انت خاتم‏ الاوصياء الائمه ‏الطاهرين…»(22)، (بشارت باد تو را اى فرزند عزيزم زيرا تو صاحب‏الزمانى و تويى مهدى و تويى حجت خدا در زمين و تويى فرزند و وصى من، و توئى خاتم اوصياء يعنى ائمه طاهرين…)

 

 

 

12 – كثرت اسامى و القاب آن حضرت

 

از ويژگيهاى حضرت بقية‏اللّه‏ ارواح ‏العالمين له‏ الفداء كثرت اسامى و القاب آن حضرت است كه مى‏توان گفت هيچ پيغمبر و امامى داراى اينهمه اسم و لقب نميباشد به طورى كه محدث جليل‏القدر مرحوم ميرزا حسين نورى رضوان‏اللّه‏ عليه صد و هشتاد و دو اسم براى وى ذكر كرده‏است. اكنون در اينجا دو نكته شايان توجه است:

 

1 – معروف است كه «كثرة‏الاسماء تدل على كثرة‏المعانى» اسامى فراوان، دلالت بر كثرت معانى دارد و صاحب آن اسمها از ابعاد مختلف و گوناگونى برخوردار است و هريك از آن اسماء، حاكى از يكى از آن ابعاد متعدد است.

 

2 – ظاهر اين است كه اين اسامى ، مربوط به عالم بالاست و از سوى خداوند بزرگ و حداقل اينكه بخش عمده‏اى از آنها از عالم بالا و به امر و الهام الهى . بالاخره مستند به خدا و يا انبياء و اوصياى آنهاست و نامگزارى‏اى كه از ناحيه خداوند متعال و خلفاى الهى باشد مبتنى بر بيان حقايق و مظهريت صاحب آن اسامى نسبت به معانى آنها مى‏باشد و خلاصه با ملاحظه تحقيق آن صفات و مزايا در وجود شخص او بدين نامها مى‏نامند. بنابراين كثرت اسامى و القاب حضرت حجت در اين سطح بالا كاشف از كثرت صفات و مكرمتها و مقامات عاليه آن بزرگوار است و هر يك از آنها دال بر خلق و خوهاى عالى و صفات و مزاياى متعالى و فضايل و مقامات والاى وى مى‏باشد و در نتيجه به اين حقيقت مى‏رسيم كه فضايل، مكرمتها و مناقب آن بزرگوار در حد احصا و شمارش نيست.&lt ;/o:p>

 

 

 

13 – تحريم تصريح به اسم اصلى آن حضرت

 

و از جمله خصوصيات حضرت حجة‏بن الحسن آن است كه با آنكه نام اصلى وى همان نام مقدس پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و سلم است و حتى خداوند تعالى (در حديث لوح كه خود روايتى مستفيض بلكه متواتر معنوى است) آن حضرت را با همين نام معرفى كرده و ياد فرموده است با اين حال تصريح به اين اسم به مقتضاى روايات عديده و معتبره حرام است و در مجالس و محافل در زمان غيبت بايد از ذكر اين اسم خوددارى كرد و حضرت را با القاب و اسامى ديگر ياد نمود و اين حكم در نزد قدماى اماميه از فقها و متكلمين و محدثين، مسلم بوده بلكه از عبارت شيخ اقدم حسن بن موسى نوبختى كه از علماى عصر غيبت صغرى بوده استفاده مى‏شود كه اين حكم از خصايص مذهب اماميه است و عبارت مزبور را مرحوم حاجى نورى رضوان‏اللّه‏ عليه از كتاب فِرَق و مقالات نوبختى نقل كرده طالبين به كتاب نجم‏ثاقب مراجعه كنند.

 

بالاخره اين حكم مورد اتفاق قدما بوده و مخالفتى در آن نشده تا زمان خواجه‏نصيرالدين رحمة‏اللّه‏ عليه كه او قايل به جواز شده است ولى مرحوم محدث نورى اينرا تضعيف مى‏كند زيرا معتقد است كه خواجه وقت كافى براى مراجعه به كتب نقليه نداشته و از اينرو گاهى فتواهاى نادر بلكه منحصر به خود مى‏داده است. و ديگر نقل خلافى نشده جز از على‏بن‏عيسى اربلى كه محدث نورى رد و قبول ايشان را هم در امثال اين مقام، مورد اعتنا قرار نمى‏دهند. و لابد نظر محدث نورى اين است كه اين جهت فن مرحوم اربلى و رشته تخصصى او نبوده و در اين موارد بايد به فقها مراجعه كرد.

 

بارى اين هم گذشت تا در عصر شيخ بهائى و مرحوم سيد ميرداماد اين مبحث، دامنه پيدا كرد كه يكى قايل به حليت و ديگرى قايل به حرمت بودند و سيد مصرانه حكم به حرمت كرده و كتابى مخصوص در اين باب تاليف كرده به نام شرعة‏التسمية حول حرمة‏التسمية.

 

بعضى خواسته‏اند اين اخبار را حمل بر تقيّه كنند و اينكه ذكر نام آن حضرت موجب حساسيت خلفا و ستمگران مى‏شود و براى نابودى آن حضرت نقشه مى‏كشند. ولى اين حرف تمام نيست چون ذكر آن حضرت به عنوان مهدى و ساير عناوين نيز همين مشكل را دارد علاوه كه در دوران غيبت خطر از بين بردن آن بزرگوار منتفى است. بنابراين ، اين مطلب، از امور تعبد
ى است كه رمز و فلسفه آن بر عقول ما پنهان است و بالاخره نمى‏توان دست از اين اخبار معتبره متضافره كه دال بر حرمتند برداشت خصوصا كه قدماء اصحاب، همه آن را پذيرفته و فتوا به عدم جواز داده‏اند. و چه جالب فرموده سيد محقق مدقق ميرداماد قدس‏سره ، و اين عين عبارت اوست: و على ذلك اطباق اصحابنا السالفين و اشياحتا السابقين الذين سبقونا بضبط مآثرالشرع و حفظ شعائرالدين رضوان‏اللّه‏ تعالى عليهم اجمعين والروايات‏الناصة متظافرة بذلك عن ائمتناالمعصومين صلوات‏اللّه‏ و تسليماته على ارواحهم و اجسادهم و ليس يستنكره الا ضعفاءالتبصر بالاحكام والاخبار و اطفاء الاطلاع على الدقايق والاسرار(23)

 

 

 

14 – لقب اختصاصى «قائم»

 

از القاب مبارك و پر شهرت حضرت صاحب‏الزمان عليه‏السلام لقب پرآوازه قائم است كه خود حامل معانى و رموزى است و اشاره به نهضت جهانى و حركت فراگير و انقلاب تكان دهنده او دارد و از اينرو رعبى در دلهاى مخالفان و دشمنان مى‏افكند. و روايات متعددى راجع با اين لقب وارد شده از جمله: حضرت صادق عليه‏السلام فرموده‏اند : «اذا توالت ثلاثة اسماء: محمد و على و الحسن فالرابع‏ القائم»(24)، (هنگامى كه سه اسم : محمد و على و حسن دنبال سرهم آمدند پس چهارمين آنها قائم است)

 

و در روايت حضرت عبدالعظيم، و عرض دين بر امام جواد عليه‏السلام آمده كه فرمود: «ان‏القائم منا هو المهدى الذى يجب ان ينتظر فى غيبة و يطاع فى ظهوره»(25)، (راستى كه قائم از ما، او مهدى است كه واجب است در ايام غيبت انتظار او و در دوران ظهور، اطاعت او) و از بعضى از اخبار برمى‏آيد كه هرچند ممكن است اطلاق قائم بر امامان ديگر شود و ليكن اطلاق آن بر امام‏زمان براى جهت مخصوص به خود آن حضرت است. چنانكه در روايت ديگرى از حضرت عبدالعظيم از امام جواد نقل شده كه : «ما منا الا و هو قائم بامر اللّه‏ عز و جل و هاد الى دين‏اللّه‏ و لكن‏القائم‏الذى يطهراللّه‏ به‏الارض من اهل‏الكفر والجحود و يملاها عدلاً و قسطاً هوالذى تخفى على‏الناس ولادته…»(26)، (هيچ‏كس از خاندان ما نيست جز اينكه او قيام به امر خدا كرده و به سوى دين الهى هدايت مى‏نمايد ولى آن قائمى كه خداوند، زمين را به وسيله او از اهل كفر و انكار پاك و مطهر مى‏گرداند و آن را پر از عدل و قسط مى‏كند آن كسى است كه ولادتش مخفى بوده و…)

 

 

 

15 – برخاستن در هنگام ذكر آن حضرت بويژه با لقب مخصوص

 

يكى از خصايص آن حضرت برنامه شكوهمند و افتخارآفرين برخاستن و تعظيم‏كردن براى اسم مبارك آن ولىّ دوران است مخصوصاً به هنگامى كه وى را با لقب مخصوص «قائم» ياد مى‏كنند چنانكه در شبهاى ماه مبارك رمضان هنگامى كه در دعاى افتتاح جمله «اللهم و صل على ولىّ‏امرك القائم‏المؤمّل …» قرائت مى‏شود، قارى و شنوندگان همگى بلند مى‏شوند و اداء احترام مى‏كنند.

 

 محدث بزرگوار مرحوم نورى رحمة‏اللّه‏ عليه راجع به برخاستن به هنگام ذكر اسم آن حضرت مى‏گويند سيره تمام اصناف اماميه كثّرهم‏اللّه‏ تعالى در جميع بلاد از عرب و عجم و ترك و هند و ديلم بر آن مستقر شده و اين خود كاشف از وجود مأخذ و اصلى براى اين عمل مى‏باشد اگر چه تاكنون به نظر نرسيده و لكن از چند نفر از علما و اهل اطلاع مسموع شد كه ايشان خبرى را در اين باب ديده‏اند و بعضى از علما نقل كرده كه اين مطلب را از عالم متبحرِ جليل سيد عبداللّه‏ سبط محدث جزايرى سئوال كردند و آن مرحوم در بعضى از مصنفات خود جواب دادند كه خبرى را ديده‏اند بدين مضمون : روزى در مجلس حضرت صادق عليه‏السلام اسم مبارك آن جناب برده شد پس حضرت براى تعظيم و احترام آن برخاست …(27) شاگرد والامقامِ مرحوم نورى، مرحوم آقاى حاج شيخ عباس قمى رضوان‏اللّه‏ عليه اين مطالب را از كتاب استاد خود نقل كرده و بعد خود اضافه فرموده است : عالم متبح
رِ نبيل سيدناالاجلّ آقا سيد حسن موسوى كاظمى ادام‏اللّه‏بقاه در تكمله اَمَل‏الآمِل مطلبى را فرموده كه حاصلش اين است : يكى از علماى اماميه عبدالرضا ابن محمد كه از اولاد متوكل است كتابى دروفات حضرت امام رضا عليه‏السلام نوشته موسوم به «تأجيج نيران الاحزان فى وفات سلطان خراسان» و از متفردات آن كتاب اين است كه فرموده : روايت شده كه دعبل خزاعى وقتى قصيده تائيه خود را براى امام رضا عليه‏السلام خواند چون به اين شعر رسيد :

 

خروج امام لامحالة خارج        يقوم على اسم‏اللّه‏ بالبركات

 

حضرت برخاست و بر روى پاى مبارك ايستاد و سر نازنين را به سوى زمين خم كرد پس از آنكه كف دست راست خود را بر سر گذاشته بود و گفت : «اَللهمّ عجّل فرجه و مخرجه و انصرنا به نصراً عزيزاً»(28)

 

 

 

16 – بركت مخصوص شب ولادت آن حضرت

 

شب نيمه شعبان كه شب ولادت پرافتخار حضرت بقيه‏اللّه‏ فى‏الارضين است، از مباركترين شبهاى سال به شمار مى‏رود از جمله بركات آن شب مبارك كه اختصاصى است اين است كه از حضرت صادق عليه‏السلام روايت‏شده كه فرمود: در شب ولادت حضرت قائم عليه‏السلام مولودى ولادت نمى‏يابد مگر اينكه مؤمن خواهدبود و اگر در ارض كفر متولد شود خداوند، به بركت امام عليه‏السلام او را به سوى ايمان سوق داد. و اين روايت به خط مرحوم شهيد اول رضوان‏اللّه‏ عليه به دست آمده است.(29)

 

 

 

17 – بيت ‏الحمد

 

     از مختصات حضرت ولى عصر عجل ‏اللّه‏ تعالى فرجه اين است كه خانه ‏اى به نام بيت ‏الحمد از براى او بنا شده و در آن چراغى است كه از شب ولادت آن حضرت همواره نورافشانى مى‏كند. از حضرت امام محمد باقر عليه‏السلام روايت شده كه فرمود : «لصاحب هذاالامر بيت يقال بيت‏الحمد فيه سراج يزهرمنذ يوم ولد الى ان يقوم بالسيف»(30) براى صاحب اين امر، خانه‏اى است كه آن را «بيت‏الحمد» گويند و در آن، چراغى روشن است كه از روز ولادت آن بزرگوار تا روزى كه با شمشير ، خروج كند همچنان روشن است و خاموش نمى‏شود.

 

 

 

 

پى‏نوشتها:

 

1 – الذريعه، ج7، ص163

 

2 – همان،ص166

 

3 – كشف‏الظنون، ج3، ص430

 

4 – همان

 

5 – كمال‏الدين صدوق، ص424

 

 6 – منتخب‏الاثر، ص 355

 

7 – كمال‏الدين ، ص378

 

8 – كمال‏الدين، ص 427و428

 

9 – كمال‏الدين، ص425

 

10 – الخرائج والجرائح، ص 455

 

11 – سوره قصص ، آيه 5و6

 

12 – الخرائج والجرائح، ج1 ،ص 456

 

13 – كمال‏الدين، ص433، و آيه 18و19 سوره بقره، ضمنا تذكر مى‏دهيم كه اين روايات قابل جمعند زيرا ممكن است همه اين آيات را خوانده باشند و در هر نقلى بخشى از آن نقل شده باشد.

 

14 – سوره اسراء، آيه 81

 

15 – كمال الدين، ص 286

 

16 – همان، ص 287

 

17 – اثبات‏الهداة، ج3 ، ص 577

 

18 – كمال‏الدين، ص 257

 

19 – منتخب‏الاثر ، ص 237

 

20 – اثبات‏الهداة، ج3، ص 506

 

21 – محوات قطب ‏الدين راوندى ، ص 191و جنة ‏الماوى محدث نورى مطبوع با بحار، ج53، ص 324

 

22 – اثبات‏ الهداة، ج 3، ص509، نقل از غيبت شيخ طوسى

 

23 – شرعة ‏التسمية، ص 24

 

24 – كمال‏ الدين ،ص 333و 334

 

25 –  همان ، ص 377

 

26 – همان ، ص 378

 

27 – نجم‏ثاقب، ص 444

 

28 – منتهى الآمال، ج 2، ص 332

 

29 – اثبات ‏الهداة، ج3، ص 581

 

منبع: شمس ولايت

صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه

کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor

 

ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى. ويژگيهاى ‏مهدى.
به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید