آيت الله علي كريمي جهرمي
خصايص مربوط به ايام غيبت
پارهاى از خصايص آن بزرگوار مربوط به ايام غيبت آن حضرت است، بدين ترتيب :
18 – طول ايام غيبت
يعنى علاوه بر آنكه از ديدگان مردم غائب است غيبتى بس طولانى و دور و دراز دارد. و در اين باره روايات متعددى از اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام وارد شدهاست.
حضرت صادق عليهالسلام مىفرمودهاند : «انّ لصاحب هذاالامر غيبةً فليتّقاللّه عبد و ليتمسك بدينه»(31)، (تحقيقاً براى صاحب اين امر غيبتى (عجيب و طولانى ) است پس بايد بنده خدا تقواى الهى را پيشه سازد و دين خود را محكم به چنگ بگيرد)
و در روايتى از حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام رسيده «للقائم منّا غيبةٌ امدها طويل»، (براى قائم ما غيبتى است كه دوران آن بسيار طولانى است) و آنگاه اضافه مىكنند، (كه گويا مىبينم شيعه را كه همچون گلهاى مىشود كه به هر سو در طلب چراگاه مىرود و آن را نمىيابد آگاه باشيد كسيكه از شيعيان ما بر دين ثابت بماند و قلبش براى طول ايام غيبت امامش سخت نگردد، او در روز قيامت با من و در درجه من است…)(32)
19 – مىبيند ولى ديده نمىشود
از خصايص حضرت حجةبن الحسن عليهالسلام اين است كه بر حسب مصالح كليهالهيه، مردم را مشاهده مىكند ولى آنان جمال زيبا و طلعت دلآراى او را زيارت نمىكنند، ممكن است در مجالس آنان شركت كند و ليكن آنان ندانند و نفهمند و توجه نكنند و بالاخره او را نبينند و يا ببينند و نشناسند. عبيدبن زرارة مىگويد : شنيدم امام صادق عليهالسلام مىفرمود : «يفقدالناس امامهم يشهدالموسم فيراهم و لايرونه»(33)، (مردم امامزمان خود را نمىيابند او در موسم حج و منى و عرفات شركت مىكند و آنان رامىبيند ولى آنان او را نمىبينند)
20 – همنشين مخصوص
از خصايص حضرت صاحب الزمان اين است كه از معاشرت با كفار و فاسقان در امان، و در مصاحبت حضرت خضر بسر مىبرد. مرحوم محدث نورى رضواناللّه عليه گويد : همه حجتهاى خداوندى پيش از بعثت و بعد از آن (طبق مصالح خاصه) معاشرت و مصاحبت با كفار و منافقين و فاسقين داشتند اما خداى تعالى اين حجت عزيز را از همه آنها نگاهداشت و از روز ولادت تاكنون ( و بعد) با كافر و منافقى مصاحبت ننموده و همدم و انيسش چون خضر و موالى مىباشند.(34)
21 – كثرت وكلا
از مزاياى حضرت حجةبن الحسن و از خصايص آن حضرت اين است كه هيچ شخصيت الهى و معنوى به پايه آن بزرگوار در كثرت وكلا نمىرسد زيرا از اول غيبت آن حضرت تا روز ظهور وى همه فقها و مجتهدا
ن عادل و با تقوا جنبه نمايندگى از آن بزرگوار دارند و آنان حجت از طرف امامزمان بر بندگان مىباشند اكنون اگر طول دوران غيبت را محاسبه كنيم و اينكه در هر عصر و زمانى چقدر از علماى بزرگوار و فقهاء عادل و نامدار آمده و رفتهاند و يا خواهند آمد، جداً انسان در شمارش نمايندگان آن بزرگوار متحير و مبهوت مىماند.
22 – آه و ناله سوزان شائقان
از خصايص و مزاياى حضرت ولىعصر عجلاللّه تعالى فرجهالشريف جريان فوقالعاده آه و نالههاى سوزان و اشكهاى پياپى در شوق لقا و ديدار طلعت دلآراى آن حضرت است و حقا كه اين مطلب ، اعجابانگيز و حيرتآور است و بكلى سابقه ندارد كه هنگامى كه عزيزى از خاندانى يا مردمى غائب است و راهى براى ديدار و ملاقات با او نيست اينهمه مردمان دلداده از نوجوان و جوان و ميانسال و سالخورده ، زنان و مردان، بدينگونه اشك بريزند و آه بكشند و سوز دل اظهار كنند و با تمام وجود در فراق او بسوزند آرى همه اينها و بالاتر از اينها در دورى از امامزمان مشاهده مىشود. اين دعاى شريف ندبه صحنهاى از حال دردمندانِ
دردِ فراق است كه اينچنين ندبه مىكنند و زارى مىنمايند و ابتهال به دربار خدا و حضرت مهدى آل محمد (ص) مىبرند و از غصه و درد فراق به خود آن حضرت و به خداى او شكايت مىكنند. اين مطلبى است كه هيچ ولى و وصيى و يا پيامبر اولوالعزمى بدان دست نيافته و مخصوص حضرت بقيةاللّه فىالارضين است كه سوختگان، در فراق آن حضرت سيلاب اشك شوق برگونههايشان جارى است و آنگونه با سوز و گداز و آه، درد درون خود را ابراز مىدارند.
23 – پيش آمدن سخت ترين شرايط
از خصايص دوران غيبت حضرت ولىاللّهالاعظم آن است كه چون وجود مقدس حجةاللّه از ديدگان مردم غائب است و دسترسى آن بزرگوار جز براى اَوحدىّ از مردم نيست، بديها و ناهنجاريهاى فردى و اجتماعى پيوسته رو به فزونى مىرود جوانان متمايل به فساد بل كه غوطهور در شرارت و ناپاكى مىشوند و ظلم و ستم و قتل و مثله و انتحار و فحشاء و منكرات، شايع و رايج و امورى عادى خواهد گرديد ظلم و فساد در همه جا راه پيدا مىكند و هيچگونه ابا و دريغى از آن ندارند و بر اثر پيدايش اين بديهاى بيحساب، كار
بر اهل دين بسيار مشكل و پيچيده خواهد شد چنانكه حضرت صادق عليهالسلام فرمود : «انّ لصاحب هذاالامر غيبة التمسك فيها بدينه كالخارط للقتاد»(35)، (براى صاحب اين امر ، غيبتى است كه كسيكه بخواهند دين خود را نگهدارى كند درست مانند كسى است كه درخت خاردارى را گرفته و از بالا به پايين دست بكشد و خارهاى آن را بكند و بريزد)
خصايص دوران ظهور و مقدمات آن
24 – نداى منادى در ماه مبارك رمضان
از خصايص آن سيد ابرار اين است كه در ماه مبارك رمضان آن حضرت را با اسم «مهدى» يا اسم «قائم» ندا مىكنند چنانكه روايات، به هر دو خصوصيت آمده و ميان اين
روايات، تنافى نيست بلكه قابل جمعند زيرا ممكن است مكرر ندا بيايد و در هر مرتبه به يكى از اين دو نام خوانده شود.
در روايت ابوبصير كه در غيبت نعمانى نقل شده از حضرت امام محمد باقر عليهالسلام نقل شده كه اين صيحه در ماه رمضان كه «شهر اللّه» است، خواهد بود و آن فرياد جبرئيل به اين خلق است، منادى از آسمان به اسم «قائم» ندا مىكند پس هر كس در مشرق و در مغرب است آن را مىشنود، به خواب رفتهاى نمىماند جز اينكه بيدار مىشود و نه ايستادهاى مگر آنكه مىنشيند و نه نشستهاى مگر آنكه از فزع و هراس آن صوت بپا مىخيزد پس رحمت خداى بر كسيكه از اين صوت، پند گيرد و اجابت كند ، زيرا صوت، صوت جبرئيلِ روحالامين است. و نيز فرمود اين صوت در ماه رمضان در شب جمعه، شب بيست و سوم از آن ماه است(36) و از روايتى كه مرحوم صدوق نقل كرده استفاده مىشود كه امام عليهالسلام روى تذكر اين مطلب ، عنايت داشتهاند و مىنگريد كه ايشان از امام صادق عليهالسلام نقل كرده كه فرمود: صيحهاى كه در ماه رمضان بلند مىشود در شب جمعه است آنگاه كه بيست و سه شب از ماه رمضان گذشته باشد.(37)
25 – باز شدن پرچم و نطق آن
از خصايص مولاى ما مهدى موعود اين است كه هنگام فرا رسيدن وقت ظهور، وى را آگاهى مىدهند و به دنبال رمز و علامت دادن غيبى، وجود مقدسش ظهور خواهد كرد چنانكه در روايت ابّىبنكعب وارد شده كه چون رسولخدا صلىاللهعليهوآله از ظهور حضرت مهدى و امكانات آن سخن مىگفتند ابّى گفت: يا رسولاللّه دلايل و علامت آن چيست؟ حضرت فرمود : «له عَلَم اذا حان وقت خروجه انتشروا ذلكالعَلَم من نفسه و انطقهاللّه تبارك و تعالى فناداهالعَلَم اُخرج يا ولىاللّه فاقتل اعداءاللّه…»(38)، (براى آن حضرت، عَلَم و پرچمىاست و چون هنگام خروج وى شود آن عَلَم خود بخود باز شود و به اذن خداوند، به سخن آمده و مىگويد : اى ولىّ خدا خروج كن و دشمنان خدا را بكش و نابود ساز)
چنانكه ملاحظه مىفرماييد در اين قضيه، دو آيت الهى نمودار مىشود يكى باز شدن پرچم و خطاب به حضرت ولىعصر كه اى ولىّ خدا خروجكن و اعداء خدا را بكش.
چون ملاحظه مىفرماييد در اين قضيّه، دو آيت الهى نمودار مىشود يكى باز شدن پرچم ب
دون آنكه اراده و دست كسى در كار باشد بلكه صرفاً به امر خداوند. و ديگر به زبان آمدن پرچم و خطاب به حضرت وليعصر كه اى ولىّ خدا! خروج كن و اعداء خدا را بكش.
26 – بيرون آمدن شمشير از غلاف و سخن گفتن با امام زمان
و از خصايص حضرت صاحبالامر آن است كه به هنگام فرا رسيدن وقت ظهور، شمشير غلاف شده از غلاف بيرون مىآيدو نيز به زبان آمده و امام عصر عليهالسلام را مورد خطاب قرار داده و او را بر حركت و قيام عليه اعداء دين دعوت مىكند چنانكه در دنباله همان روايت ابىبنكعب دارد كه رسولخدا صلىاللهعليهوآله و سلم فرمود : براى او شمشيرى است كه در غلاف مىباشد ولى وقت خروج وى كه فرا برسد، ناگهان از ميان غلاف يبرون مىآيد و خداوند عز و جل آن را به نطق مىآورد، حضرت را صدا مىزند : «اُخرج يا ولىاللّه فلايحلّ لك ان تقعد عن اعداءاللّه»(39)، (اى ولى خدا خروج كن كه براى تو روا نيست كه اعداء خدا را بيش از اين واگذارى)، و اينجاست كه آن حضرت قيام مىكند و دشمنان خدا را به هلاكت مىرساند.</SPAN& gt;
27 – قيام در روز عاشورا
از خصايص و ويژگيهاى حضرت حجت عليهالسلام اين است كه قيام و ظهور آن حضرت مصادف با روز عاشورا است چنانكه ابوبصير مىگويد : امام صادق عليهالسلام فرمودند : «ينادى باسمالقائم ليلة ثلاث و عشرين و يقوم فى يوم عاشورا و هواليومالذى قتل فيه حسين بن على عليهماالسلام »(40)، (تحقيقاً كه قائم در شب بيستوسوم(رمضان) به بنام شريفش ندا مىشود و در روز عاشورا روزى كه حسينبنعلى عليهالسلام بشهادت رسيد قيام خواهد فرمود)
و اين نكته از عجائب صنع اللّه است كه روز قيام مهدى موعود را روز عاشورا قرار دهد روزى كه جدّ او امام حسين شربت شهادت نوشيد حال يا با رمز اينك
ه اين قيام هم امتداد آن قيام است و هر دو از يكجا الهام مىگيرند يا بخاطر اينكه ولىّ دم و منتقم خون مظلوم، درست در همان روز كه به مظلوم ستم رفته و به شهادت رسيدهاست قيام مىكند تا يادآور ظلم ظالمان آن روز و مظلوميتهاى امام حسين و عزيزان او بوده باشد.
28 – امام در قيافه جوانان
روشن است كه سن زياد و عمر طولانى اقتضا مىكند كه قيافه انسان نيز شكسته شود و چين و چروك پيرى چهره او را فرا گيرد و قامت كشيده آدمى به حالت انحناء در آيد و مىدانيم كه حضرت بقيةاللّه فىالارضين عمرى طولانى و سنى ممتد و بالا دارند و در روز ظهور در سن سالخوردگانند و روى قاعده نخستين مىبايد داراى قيافهاى شكسته و صورتى چين برداشته و موهايى سفيد باشند ولى باذناللّه آن حجت بالغه الهى در سنين جوانى و در قيافه جوانان شجاع و نيرومند و با طراوت ظاهر خواهند گرديد و اين مطلب از خصايص و ويژگيهاى آن وجود مقدس است و گرنه همه انبيا و اولياء و ائمه طاهرين با گذراندن ساليانى از عمر، نشاط و نيروى جوانى را از دست داده آثار پيرى و كهولت، وجود
آنان را فرا مىگرفت و اكنون بعضى از رواياتى كه صريحا اين حقيقت را در باره امامزمان عليهالسلام بيان مىكنند: ابوالصلت هروى مىگويد : به حضرت رضا عليهالسلام عرض كردم : علامات قائم شما به هنگامى كه خروج كند چيست؟ فرمود : علامت او اين است : در سنين پيران و به منظر جوانان است به طورى كه بيننده گمان مىبرد كه چهل ساله يا كمتر است و از نشانههاى اوست كه با مرور روزها و شبها به پيرى نمىگرايد، تا وقتى كه اجلش فرا رسد.(41)
قندوزى مصرى نقل مىكند از محمدبن يوسف گنجى شافعى از امام مجتبى عليهالسلام كه فرمود : «لو قام المهدى لَاَنكَرهالناس لانّه يرجع اليهم شابّا و هم يحسبونه شيخاً»(42)، (اگر مهدى عليهالسلام قيام كند مردم او را انكار كرده و نمىپذيرند زيرا او به حال جوانى به سوى آنان مىآيد حال آنكه آنان او را پيرمردى كهنسال براى خود تصوير مىكردند) واز كتاب غيبت مرحوم شيخ طوسى نقل شده كه: «فى خبر انّ فى صاحبالزمان شَبَهاً من يونس: رجوعه من غيبته بشرخالشباب»(43) در روايتى آمده كه در صاحبالزمان شباهتى از يونس است و آن بازگشت او از غيبتش با نشاط جوانى و آغاز آن است.
29 – قرائت آيه كريمه قرآن به هنگام قيام
و از خصايص و ويژگيهاى آن بزرگوار قرائت آيه مخصوص از قرآن در هنگام قيام است. امام باقر عليهالسلام مىفرمايد: «اذا قامالقائم قال : ففررت منكم لما حقتكم فوهب لى ربى حكماً و جعلنى منالمرسلين»(44)، (زمانى كه قائم قيام كند مىگويد: پس از شما فرار كردم هنگامى كه از شما ترسيدم و پروردگارم به من حكمت و دانش بخشيد و مرا از پيامبران قرار داد)
آرى حضرت مهدى موعود با خواندن اين آيه كه راجع به پيامبرى حضرت موسى و آمدن به سوى مردم براى هدايت است آنان را يادآورى كرد كه غيبت، مولود كار شماست و اينك من با مقامات عاليهاى كه خدا داده است آمدهام.
30- كيفيت اطلاع اوليه مردم از ظهور
چگونگى اطلاع و آگاهى مردم از ظهور مسعود حضرت صاحبالامر نيز از خصايص آن حضرت است چنانكه عبداللّهبنعجلان مىگويد: در نزد حضرت صادق عليهالسلام از خروج «قائم» عليهالسلام سخن گفتيم من عرض كردم : ما چگونه متوجه شويم و بفهميم كه آن حضرت خروج و ظهور كردهاند؟ فرمود : «يصبح احدكم و تحت رأسه صحيفة عليها مكتوب : طاعة معروفة»(45)، (هركس از شما صبح مىكند زير سر او صحيفهاى يافت مىشود كه بر آن نوشته «طاعة معروفة» شما طاعت خالصانه نشان دهيد يا اينكه اين اطاعت شايسته است). وشايد سرّ انتخاب آيه مزبور اين باشد كه بهترين معرفها و عاليترين عمل خير، رسيدگى به وضع اجتماعى و پيروى حضرت بقيةاللّه و هماهنگشدن با آن سيد ابرار است كه مولد هزاران خير و بركت مستمر براى همه انسانها است.
31 – رايت ويژه مهدى عليه السلام
از مختصات آن حضرت اين است كه : روايت شده كه در رايت و پرچم مهدى عليهالسلام ثبت است :«البيعة للّه عز و جل»(46)، اين بيعت، بيعت با امامزمان، ولى در حقيقت بيعت با خداى عزيز و جليل است.
32 – نداى منادى آسمانى و فراخوانى عمومى
از ويژگيهاى امامزمان عليهالسلام اين است كه به هنگام ظهور، منادى آسمانى اعلان ظهور كرده و همه مردم را به پيوستن به وجود مبارك و مسعود آن حضرت فرا مىخواند چنانكه در ضمن حديثى طولانى از حضرت امام رضا غليهالسلام چنين آمده است: او (مهدى ) آن كسى است نداكننده آسمانى با چنان صدايى كه تمامى اهل زمين بشنوند، مردم را به سوى او فرا خوانده مىگويد : «اَلا ان حجةاللّه
قد ظهر عند بيتاللّه فاتبعوه فانالحق معه و فيه و هو قولاللّه عز و جل : ان نَشَأ تنزل عليهم منالسماء آيةً فظلّت اعناقهم لها خاضعين»(47)
(گاه با شيد تحقيقاً حجت خدا در نزد خانه خدا ظهور كرده پس، از او پيروى كنيد كه حق با او و در اوست و اين همان فرموده خداوند عزيز و جليل است كه فرموده اگر ما اراده كنيم، از آسمان بر آنان آيهاى نازل مىكنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد)
33 – بازگشت اموات به زندگى
از ويژگيهاى وجود مبارك مهدى موعود عجلاللّه تعالى فرجه اين است كه مردمان پاكدلى كه عمرى را در انتظار ظهور آن حضرت گريبان آنان را
گرفت و به آرزوى خود نرسيدند در روز ظهور، مورد تفقد ، قرار مىگيرند و ظهور حضرت ولىعصر به آنان اعلام مىشود و حتى مخير مىشوند كه به دنيا برگردند و در ركاب امامزمان انجام وظيفه كنند يا اينكه كماكان به حال خود باقى باشند تا قيامت فرا رسد.
مفضلبن عمر مىگويد ما در باره قائم عليهالسلام و كسانى كه در انتظار آن حضرت از دنيا رفتند، گفتگو مىكرديم پس حضرت صادق عليهالسلام به ما فرمود : «اذا قام اتىالمؤمن فى قبره فيقال له: يا هذا انه قد ظهر صاحبك فان تَشَا اَن تَلحق به فالحق و ان تشا ان تقيم فى كرامةِ ربّك فَاَقِم»(48)، (زمانى كه او قيام كند، مأمور الهى به قبر مىرود و به او مىگويد: اى فلان! آقاى تو ظهور كرده اكنون اگر مىخواهى به او ملحق شوى ملحق شو و اگر مىخواهى كه همچنان در همان گراميداشت پروردگارت بمانى، بمان)
34 – زنده شدن اصحاب كهف براى امامزمان
محدث جبل عاملى اعلىاللّه مقامه مىگويد: مولاى ما احمد اردبيلى از علماى شيعه در كتاب حديقةالشيعه از تفسير ثعلبى حديث سوار شدن امام اميرالمؤمنين عليهالسلام بر بساط و سلام كردن بر اهل كهف و سخن گفتن آنان با آن حضرت را نقل كرده و آن حديثى طولانى است و درآخر آن آمده كه اصحاب كهف باز به خواب خود بازگشتند و اين خواب همچنان ادامه دارد تا آخرالزمان و هنگام خروج مهدى عليهالسلام كه آن حضرت نيز بر آنان سلام مىكند و خداوند آنان را براى وى زنده مىسازد، آنگاه به خوابگاه خود برمىگردند و از آن پس ديگر برنمىخيزند تا روز قيامت فرا برسد.(49)
آرى اصحاب كهف اگر براى اميرالمؤمنين عليهالسلام زنده شدند ليكن براى هيچ امام ديگرى چنين نشد و علاوه بعد از ظهور امامزمان هم كه براى آن بزرگوار زنده مىشوند ديگر براى احدى تا روز قيامت تكرار نخواهد شد و بنابراين، اينهم از ويژگيهاى امام عصر ارواحنا فداه مىباشد.
35 – بيعت ميان ركن و مقام
از خصايص حضرت بقيةاللّه اين است كه وقت ظهور، گروههاى مختلف و چشمگيرى از اطراف و جوانب ، در مكه معظمه، جمع مىشوند و خانه خدا مركز تجمع خواهد بود ولى محل بيعت كردن با آن سيد ابرار مابين ركن و مقام است چنانكه از حضرت امام باقر عليهالسلام روايت شده: «كانى بالقائم عليهالسلام يوم عاشوراء يومالسبت قائم بينالركن و المقام و جبرئيل ينادى : البيعة للّه …»(50)، (گويا مىنگرم قائم عليهالسلام را در روز عاشورا روز شنبه كه ميان ركن و مقام ايستاده و جبرئيل فرياد مىزند : بياييد به سوى بيعت با خداوند)
36 – نصرت با رعب
يكى از لشكريان خداوند در جبهه هاى جنگ حق و باطل لشكر رعب و ترس است كه خدا آن را در دلهاى سپاه باطل و ضد حق مىافكند و آنان بر اثر هراسزدگى و خود باختگى ، عقبنشينى كرده و يا بكلى از حركت و تلاش باز مىمانند و در نتيجه لشكر حق پيروز خواهد گرديد. آرى يكى از عوامل پيروزى پيامبر اكرم صلىاللّه عليه و ياران ، در جنگهاى سخت با كفار همين رعبى بود كه خداوند در دلهاى كافران ايجاد مىفرمود.
اكنون از ويژگيهاى حضرت صاحبالزمان اين است كه در وقت ظهور و آن شرايط خاص، خداوند رعب و هراس را در دلهاى مخالفان افكند و در نتيجه آن حضرت پيروز خواهد گرديد. و اين مطلب در رواياتى ذكر شدهاست از جمله در روايت جابربن عبداللّه انصارى آمده كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله در ضمن مطالبى كه راجع به امامزمان ذكر مىكنند، مىفرمايند: «و ينصره بالرعب فيملاءالارض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً»(51)، (خداوند، او را با رعبى كه در دلهاى مخالفان مىافكند، پيروز خواهد گردانيد)
37- نصرت با فرشتگان
از مزايا و ويژگيهاى حضرت صاحبالزمان اين است كه علاوه بر عنايات و تاييدات مستقيم الهى، ملائكه آسمان و فرشتگان دربار خداوند نيز به اذناللّه به يارى او مىآيند و اين چيزى است كه براى پيامبر واقع شده ولى براى امامان معصوم و ديگران صورت نگرفته و تحقق نيافته است.
پيامبر بزرگوار راجع به مهدى موعود مىفرمايد : «يظهر ديناللّه و يؤيَّد بنصراللّه و يُنصَرُ بملائكةاللّه…»(52)، (او دين خدا در جهان آشكار مىكند و بانصر و يارى الهى تاييد مىشود و با فرشتگان پروردگار، نصرت خواهد گرديد)
و حضرت باقر عليهالسلام مىفرمايد: «لو قد قام قائم آل محمد عليهالسلام لنصرهاللّه بالملائكة»(53)، (اگر قائم آل محمد عليهالسلام قيام كند خداوند، او را با فرشتگان يارى خواهد فرمود.
قابل ذكر است كه با صرفنظر از بعضى از جنگهاى پيامبر بزرگوار اسلام ديگر سابقه ندارد كه «ملائكة اللّه» به يارى و نصرت كسى، وصيى و يا امامى به صورت رسمى حضور يافته باشند پس اينهم از خصايص مولىالزمان حضرت صاحبالامر عليهالسلام است.
38 – نزول عيسى و اقتداء او به امام زمان در نماز
از جمله خصايص بسيار افتخارآميز حضرت مهدىِ منتظر اين است كه به هنگام ظهور وى پيامبر اولوالعزم الهى حضرت عيسى بن مريم عليهالسلام نيز نازل گرديده و ظاهر مىشود و در كنار حضرت ولى عصر خواهد بود و حتى در نماز جزء مأمومين آن حضرت بوده و به وى اقتدا خواهد كرد و اين مطلب در روايات عديده و فراوان از طريق شيعه و اهل سنت
وارد شده است.
مرحوم شيخ طوسى قدسسره نقل فرموده كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله و سلم به فاطمه فرمود : دخترم هفت چيز به ما اهل بيت عطا شد كه به احدى پيش از ما عطا نشده، پيامبر ما بهترين پيامبران است و او پدر توست، وصىّ ما بهترين اوصياست و او شوهرتوست، شهيد ما بهترين شهيدان است و او حمزه عموى پدر توست. و از ماست كسى كه با دو بال خضاب شده و رنگين در بهشت پرواز مىكند و او عموزاده تو جعفر است و از مايند دو سبط اين امت و آنان فرزندان تو حسن و حسين مىباشند، سوگند به خدايى كه پروردگارى جز او نيست، مهدى اين امت آنكه عيسى بن مريم پشت سر او نماز مىخواند، از ماست و آنگاه دست به منكب حسين عليهالسلام زد و سه بار فرمود از اين است(54)(يعنى از نسل اوست)
شخصى به نام شهربنحوشب مى گويد : حجّاج به من گفت يك آيه، در قرآن است كه مرا عاجز و ناتوان ساخته (معنا و مراد آن را نمىفهمم) گفتم اى امير! آن آيه كدام است؟ گفت : گفتار خداوند : «و ان من اهلالكتاب الا ليؤمنن به قبل موته»(55) يعنى هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر اينكه پيش از مرگ به او (حضرت مسيح) ايمان مىآورد. به خدا سوگند من دستور مىدهم يهودى و نصرانى را بكشند پس گردن آنها را مىزنند و بعد نگاه مىكنم و نمىبينم كه بكلى لبهايشان بجنبد و حركت كند تا اينكه خاموش مىشوند و مىميرند. گفتم معناى آيه آنچنان كه تصور كردهاى نيست. گفت پس چيست؟ گفتم : عيسى پيش از روز قيامت به دنيا فرود مىآيد پس باقى نمىماند اهل ملتى از يهودى و يا نصرانى مگر اينكه پيش از مرگش
به او ايمان مىآورد و پشت سر مهدى نماز مىخواند، حجّاج گفت : واى بر تو اينرا از كجا به دست آوردى؟ گفتم اين را محمدبن على بنالحسينبنعلىبن ابى طالب عليهالسلام ( امام باقر) به من فرمود، حجّاج گفت: به خدا سوگند كه اين مطلب را از چشمهسارى صاف و زلال آوردهاى.(56)
شيخ صدوق از امام صادق عليهالسلام نقل كرده كه پيامبر ضمن حديثى فرمود : «و من ذريّتىالمهدى اذا خرج نزل عيسى بن مريم لنصرته فقدمه و صلى خلفه»(57)، (واز ذريّه من مهدى است كه چون خروج كند، عيسى بن مريم براى يارى او فرود آيد و او را جلو انداخته و پشت سر او نماز بخواند)
39 – ظهور گنجهاى زمين
از ويژگيهاى مهدى موعود سلاماللّه عليه و على آبائه اين است كه زمين گنجهاى فراوان و بسيارى را كه در دل خود دارد براى امامزمان ظاهر كرده و بيرون مىريزد چنانكه اين معنى در روايات متعددى آمده است از جمله : مرحوم شيخ حرّ قدسسره روايتى را از جابربن عبداللّه انصارى از رسول خدا صلىاللهعليهوآله نقل كرده و آن روايت حاوى فقرات متعدد و فرازهاى فراوانى راجع به امامزمان است كه به تصريح خود جابر او همه آن جملات را از حضرت شنيده و از جمله آنها اين است : «و يظهراللّه له كنوزالارض و معادنها…»(58)، (خداوند گنجهاى زمين و معادن آن را از براى مصلح آخرالزمان ظاهر و آشكار خواهد فرمود). بنابراين انقلاب حضرت مهدى عليهالسلام از پشتوانه مالى و اقتصادى بسيار مهم برخوردار است و هرگز مواجه با بنبست اقتصادى نخواهد شد.
40 – مالك مشرق و مغرب زمين
از ويژگيهاى مولاى زمان حضرت مهدى عليهالسلام آن است كه شرق و غرب جهان مسخّر او خواهد گرديد و همه يكجا در تحت فرمان او در مىآيد و رقيب و منازعى از براى او نخواهد بود و ا
ين مطلب مفاد روايات عديده است از جمله: در باب معجزات حضرت هادى عليهالسلام رسيده كه چون كنيز سعادتمندى را كه به امر حضرت هادى از بغداد خريدارى كردم و او را به سرّمنراى بردم وارد برامام هادى عليهالسلام شديم، حضرت به او فرمودند : … من دوست دارم كه تو را اكرام كنم اكنون آيا دوست دارى دههزار درهم به تو بدهم يا بشارتى به تو بدهم كه شرف ابد در آن باشد؟ او عرض كرد : من همان شرف جاويدان را مىخواهم. امام فرمود : «فابشرى بولد يملكالدنيا شرقاً و غرباً و يملاءالارض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً»(59)، (پس بشارت باد تو را به فرزندى كه مالك شرق و غرب جهان مىشود و زمين را پر از عدل و داد مىنمايد آنچنان كه پر از ظلم و جور شده باشد)
و در روايت ابىالجارود از حضرت ابى جعفر عليهالسلام آمده كه راجع به آيه كريمه «الذين ان مكنّاهم فىالارض اقامواالصلاة و آتواالزكاة…»، سوره حج، آيه 41، فرمودند : «هذه لآل محمد: المهدى و اصحابه يملكهماللّه مشارقالارض و مغاربها…»(60) يعنى اين آيه و خصوصيات از براى آل محمد(ص)، مهدى و ياران او است كه خداوند، آنان را مالك مشارق و مغارب زمين خواهد فرمود.
حضرت صادق عليهالسلام مىفرمايد: «و يبلغ سلطانه المشرق و المغرب»، (حكمرانى او به مشرق و مغرب جهان خواهد رسيد).(61)
41 – قتل دجال
از جمله خصايص وجود مقدس امامزمان عليهالسلام اين است كه دجال آن موجود پليد گمراهكننده و آدمكش به دست مبارك آن حضرت نابود خواهد شد.
اصبغ بن نباته به هنگامى كه حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام مشغول ايراد خطابهاى بودند برمىخيزد و مىپرسد : يا اميرالمؤمنين دجّال كيست؟ حضرت در پاسخ او مطالبى را ذكر فرمودند از جمله اينكه او از روستايى كه مربوط به يهوديهاست خروج مىكند چشم راست او مسطح و ممسوح است و چشم ديگر او در جبهه اوست و كاملا مىبيند و گويا اين چشم، كاسه خون مىباشد او با بلندترين صداى خود كه جن و انس و شياطين مىشنوند مىگويد : اى پيروان و دلدادگان من به سوى من بشتابيد «اَنَاالذى خلق فسوّى و قدّر فهدى اَنَا ربّكم الاعلى» منم آنكه آفريده و استوار كرد و تقدير و هدايت كرد منم پروردگار اعلاى شما و اكثر پيروان او اولاد زناي
ند خداوند، او را در شام عقبه رفيق سه ساعت گذشته از روز جمعه بهدست سيكه غيسى بن مريم با او نماز مىخواند(مهدى موعود عليهالسلام ) خواهد كشت…(62)
42 – تكميل عقول با دست ولى عصر عليه السلام
از خصايص مهدى موعود عجّلاللّه تعالى فرجه اين است كه عقول مردم به بركت آن حجت بالغه الهى كمال مىيابد و رشد فوقالعاده پيدا مىكند بدين ترتيب آن بزرگوار كه مظهر لطف به بندگان خوب خداست دست خود را بر سر آنان مىگذارد و در نتيجه، عقل و خرد آنان به حد كمال مىرسد.
شيخ كلينى و شيخ صدوق نقل كردهاند كه امام باقر عليهالسلام فرمودهاند: «اذا قام قائمنا عليهالسل
ام وضع يده على رؤوسالعباد فجمع بها عقولهم و كملت بها احلامهم»(63)، (زمانيكه قائم ما عليهالسلام قيام كند دست خود را بر سر بندگان خدا خواهد گذاشت پس به بركت آن دست مبارك عقلهاى آنان متمركز و جمعگرديده و خرد، افكار و انديشههاى آنان كامل خواهدشد)
اين روايت را هر دو متخصص فن حديث نقل كردهاند با اين تفاوت كه در نقل كلينى آمده: «وضعاللّه يده…» و در نسخه شيخ صدوق كلمه «اللّه» ندارد اكنون با نقل صدوق كه مطلب صريح است و اما در نقل كلينى كه معناى عبارت ممكن است اين باشد كه خداوند دست قائم را بر سر مردم مىگذارد، باز با ضبط عبارت در كلام صدوق تفاوت نمىكند و اگر عبارت اينگونه معنى شود كه خداوند، دست خود را بر سر بندگان مىگذارد …، باز هم مقصود همان است كه گذشت زيرا همه مىدانيم خدا جسم نيست تا دست داشتهباشد و بالاخره دست خدا همان دست تواناى حضرت ولىعصر امامزمان است كه چون از سر نوازش بر سر بندگان گذاشته شود، خداوند مغز آنان را رشد مىدهد و زياد مىكند و شعور، درك، فكر و انديشه آنان با قدرت الهى به حد كمال مىرسد.
43 – پر شدن زمين از عدل وداد
از خصائص مولاناالمنتظر اين است كه عالم را كه پر از ظلم و فسادشده چنان متحول مىسازد كه پر از عدل و داد مىكند و به آنهمه ظلم و جنايت و بيدادگرى و قتل نفوس محترمه و غارت اموال و ارعاب مستضعفان و استثمار وبهرهكشى از آنان خاتمه خواهدداد.
اين مطلب در توان هيچ مصلحى نبوده و هيچ گروهى نتوانستند مردم را به اين نقطه شفاف زندگى برسانند و هيچ حكومتى حتى حكومت انبيا و اولياء و ائمه طاهرين و پيروان آنها اينچنين موفقيت درخشانى را به دست نياورند تنها مهدى موعود آخرالزمان است كه زمين را سرشار از عدل و داد مىكند.
قابل ذكر است كه اين خصوصيت و ويژگى امامزمان چنانست كه گويا از تمام خصايص و مزاياى آن حضرت پراشتهارتر است و به مجرد ذكر جمله «يملاءاللّهالارض قسطاً و عدلاً…» آناً براى شنوندگان، امامزمان تداعى مىشود و شايد رمز آن كثرت تكرار اين مطلب و اين واژه در اخبار فريقين از شيعه و سنى است به طورى كه علامه بزرگ صاحب منتخبالاثر اداماللّه بقاه فرمودهاند صد و چهل و هشت حديث متضمن اين نكته مىباشد
(64)
ابن صباغ مكى مالكى كه خود از اكابر علماى اهل سنت و از فقها و محدثين جماعت است نقل كرده كه رسول خدا فرمود : «لم تنقضالايام والليالى حتى يبعث اللّه رجلاً من اهل بيتى يواطى اسمه اسمى يملاالارض عدلاً و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً»(65)، (روزگار به پايان نمىرسد تا اينكه خداوند مردى را از خاندان من كه همنام من است برانگيزد كه زمين را پر از عدل و داد كند چنانكه پر از ظلم و جور شدهباشد. و در بعضى از مباحث گذشته نيز رواياتى كه متضمن اين جمله مباركه و نويد روحبخش بود از نظر خوانندگان گذشت)
نكته بسيار قابل توجه در اين فصل اين است كه اين عدل فراگير و جهانى مقتضاى آن ظلمهاى جهانگير و عمومى است كه همه جا را فراگرفته و كام همه را تلخ مىسازد اگر روزگارى بر بشر مىگذرد كه ظلم، اجحاف، تعدى و تجاوز به حقوق هم و ناپاكى و نادرستى همه را به ستوه آورده است و همگان در آه و ناله از دست يكديگرند، چنين وضع آشفته و رنجبارى، خود بخود روزگارى را مىطلبد و درخواست مىكند كه عدل و پاكى و تقوا بر سر آن جامعه پرتو بيندازد و حلاوت عدل و عدالت كام همه را شيرين بسازد.
44 – داورى با علم و حكم بنحو حكم داود و سليمان
اساس داورى ميان مردم و رفع دعاوى عبارت از بيّنه و سوگند است يعنى با اقامه شاهد از ناحيه مدعى، قاضى حكم مىكند و در مواقعى با سوگند منكر ، نزاع را پايان مىدهد. از خصايص حضرت بقيةاللّه ارواحنا فداه اين است كه آن بزرگوار منتظر شاهد و سوگند نمىماند بلكه با علم خداداد خود حكم مىكند، او كه به وقايع و حوادث بطور دقيق و بدون احتمال خطا و اشتباه،آگاهى دارد طبق آگاهى خود حكم نموده و داورى مىفرمايد، همانگونه كه دو پيامبر بزرگوار سلف حضرت داود و حضرت سليمان نيز چنين مىكردند كه طبق آگاهى خويش و واقع قضايا ميان متنازعين فصل خصومت مىكردند.
حضرت صادق عليهالسلام ضمن حديثى راجع به ظهور حضرت مهدى مىفرمايد: «فيبعثاللّه تبارك و تعالى ريحاً فتنادى بكل واد : هذاالمهدى يقضى بقضاء داود و سليمان عليهماالسلام لايريد عليه بينة»(66)، (آنگاه خداوند تبارك و تعالى بادى را مىفرستد پس در هر وادىاى ندا مىكند : اينست مهدى كه داورى مىكند به داورى داود و سليمان
عليهمالسلام، در حكم خود دنبال بينه نيست)
شايان توجه است كه اينگونه داورى در ميان مردم دو اثر بارز و جالب دارد :
الفـ آنكه زمان داورى به طول نمىانجامد و متنازعين مدتها حيران و سرگردان نمىمانند كه شاهدى پيدا بشود يا نه و آيا شهادت شهود، پذيرفته مىشود يا نه بلكه حجت خدا با استماع دعوى و سخن مدعى و منكر به علم موهبتىِ خود روى آورده و بر اساس آن حكم مىكند و فصل دعوى و خصومت مىنمايد.
بـ آنكه كاملا دعاوى، بسيار كم خواهد شد و نزاع و جدال و مشاجرات بلكه حتى منشا آنها رو به تقليل مىگذارد زيرا مىدانند كه امام عليهالسلام با قضا و حكم خود پرده از روى خيانت، ظلم و دروغگويى فرد متخلف بر مىدارد از اينرو كسى به دنبال نزاع و خصومت نخواهد رفت.
45 – سلام مخصوص به حضرت قائم
از خصايص حضرت حجةبنالحسن عليهالسلام اين است كه كيفيت سلام كردن به آن بزرگوار مثل سلامهاى متداول نيست بلكه با لفظ خاص و اداء احترام مخصوص به آن حضرت سلام داده مىشود چنانكه شيخ صدوق اعلىاللّه مقامه مىفرمايد : روايت شده كه نحوه سلام كردن بر قائم عليهالسلام اين است كه به او گفته مىشود : «السلام عليك يا بقيةاللّه فى ارضه»(67)، (سلام بر تو اى كه باقى مانده خدا در زمينى) و اين لقب مبارك برگرفته از قرآن كريم است. كه خداوند مىفرمايد : «بقيةاللّه خير لكم ان كنتم مؤمنين»(68) و اتفاقا بنابه فرمايش امام صادق عليهالسلام اين آيه كريمه را حضرت قائم حين خروج قبل از هر چيز تلاوت مىكنند وسپس مىفرمايند : منم بقيةاللّه و حجتالهى و جانشين او بر شما، پس هيچ سلام كنندهاى بر آن حضرت نيست مگر اينكه مىگويد : «السلام عليك يا بقيةاللّه فى ارضه».(69)
& lt;/SPAN>
46 – اصحاب مهدى همگى جوانند
از اين پيش خوانديم كه حضرت مهدى منتظر، در صورت جوان مىباشند و آثار پيرى در قيافه زيباى وى پديدار نيست هماكنون اضافه مىكنيم كه اصحاب و ياران مهدى عليهالسلام نيز جوانند و البته تشابه ظاهرى در كنار تشابه معنوى هم همين را ايجاب مىكند و اينك بدين روايت مىنگريم : امام اميرالمؤمنين عليهالسلام مىفرمايد: «اصحاب المهدى شباب لا كهول فيهم، الا كمثل الكحل فىالعين و الملح فىالزادو اقلّالزادالملح».(70) يعنى اصحاب و ياران مهدى جوانند . پير در ميان آنان نيست جز به مانند سرمه در چشمان، و يا نمك در زاد و توشه انسان، و كمترين چيز در طعام آدمى ، نمك است.
بنابراين آن حضرت با يك گروه توانمند و نيروهاى با نشاط، خروج خواهد فرمود. و اين از خصايص حضرت صاحبالامر عليهالسلام است.
47 – گنج هاى گرانبها
از ياران و پيروان پيامبران و خصوصا امامان معصوم شيعه سلاماللّه عليهم اجمعين تعابير بلند و افتخارآميزى شده است از جمله آن تعابير، «حواريّون» است كه هم نسبت به پيروان حضرت عيسى عليهالسلام بكار رفته و هم در مورد ياران صميمى و دلدادگان ائمه طاهرين عليهمالسلام . ولى تعبير به گنج از آنها نشده تنها در باره انصارالمهدى و ياران امامزمان ارواحنا فداه اين تعبير بكار رفته آنهم در لسان معصوم عليهالسلام و اين هم از خصائص مهدى موعود است.
از امام اميرالمؤمنين عليهالسلام روايت شده كه فرمودند: «ويحاً لطالقان فانّللّه عز و جلّ بها كنوزاً ليست من ذهب ولافضه و لكن بها رجال مؤمنين عرفوااللّه حق معرفته و هم ايضا انصارالمهدى فى آخرالزمان»(71)، (رحمت براى طالقان باد زيرا در آن گنجهايى است كه از طلا و نقره نيست بلكه در آن رجالى با ايمانند كه خداى را آنچنان كه شايسته شناخت است شناخت
هاند و آنان انصارالمهدى در آخرالزمان مىباشند)
48 – سراسر جهان در اطاعت اصحاب مهدى
از خصايص ولىاللّهالاعظم امامزمان اين است كه موجودات نه تنها در برابر وجود مقدس خود او بلكه در مقابل اصحاب و ياران او متواضع و سر به زيرند و كائنات از آنها فرمانبردارى مىكنند و بدان فخر و مباهات مىنمايند.
جابربن يزيد جعفى نقل مىكند كه حضرت محمد باقر عليهالسلام فرمود : «كانى باصحاب القائم عليهالسلام و قد احاطوا بما بينالخافقين فليس من شى الا و هو مطيع لهم حتى سباعالارض و سباعالطير، يطلب رضاهم كل شى حتى تفخرالارض علىالارض و تقول : مربىاليوم رجل من اصح
ابالقائم»(72)، (گويا مىنگرم اصحاب قائم را كه مابين مشرق و مغرب را احاطه كردهاند و همه چيز حتى درندگان زمين يا از پرندگان مطيع آنان است هر چيزى رضاى آنان را مىجويد تا بجايى كه قطعهاى از زمين بر قطعه ديگر فخر مىكند و مىگويد : امروز مردى از اصحاب قائم عليهالسلام بر من عبور كرد و گذشت)
49 – تنها راه فرج و رهايى امتّ است
آنچه كه از اخبار اهلبيت عليهمالسلام استفاده مىشود و تجربه هم آن را ثابت كرده، اين است كه مشكلات و مسائل نگران كننده فراوان دامنگير انسان است و تحت هيچ يك از شرايط، انسان از گيرودار شدايد، سختيها، ناراحتيها و رنجها آزاد نمىشود هر چند ممكن است در شرايط خاصى حجم مشكلات فردى و اجتماعى كمتر باشد ولى اميد رفع آنها بكلى نخواهدبود. تنها چيزى كه تمام اميدها به اوست و مسائل وخيم اجتماعى و فردى به بركت آن حل مىشود ظهور حضرت صاحبالامر است و تنها كسيكه اين گرههاى كور و باز نشدنى را باز مىكند وجود مقدس امامزمان مىباشد و بالاخره اينهم از خصايص مهدى آل محمد است.& lt;/SPAN>
از امام صادق عليهالسلام روايت شدهكه فرمود : «لمّا قتلالحسين عليهالسلام سمع اهلنا قائلاً بالمدينة يقول : اليوم نزلالبلاء على هذهالامّة فلايرون فرجاً حتى يقوم قائمكم فيشفى صدوركم و يقتل عدوّكم و ينال بالوتر او تاراً»(73)، (چون امام حسين عليهالسلام كشته شد بستگان نزديك ما در مدينه شنيدند كه يك منادى مىگفت: امروز بلا بر اين امت فرود آمد و ديگر فرج و گشايشى نمىبينم تا آنگاه كه «قائم» شما به پا خيزد و سينههاى شما را شفا دهد و دشمنان را به قتل برساند و شديداً انتقام بگيرد، جنايتى را كه انجام شده است جبران و تلافى نمايد)
50 – تنعم بى نظير و بى سابقه
از خصايص حضرت
ولىعصر عجّلاللّه تعالى فرجهالشريف اين است كه نعمتها و مظاهر رفاه و راحتى در دوران ظهور آن حضرت از هر سو بر مردم ريزش مىكند طبيعت، ودايع خداداد خود را از مردم دريغ نداشته بلكه بىدغدغه و اضطراب تحت اختيار آنان قرار مىدهد. چنانكه ابوسعيد خدرى نقل مىكند كه پيامبر صلىاللّه و آله و سلم فرمود : «تتنعم امتى فى زمنالمهدى نعمة لم يتنعموا مثلها قطّ يرسلاللّه السماء عليهم مدراراً و لاتدعالارض شيئاً من نباتها الا اخرجته»(74)، (امت من در زمان مهدى به طورى بهرهمند و برخوردار از نعمتها شوند كه هرگز بدان گونه متنعم نشدهباشند، آسمان پياپى بر آنان ريزش كرده و باران رحمت بر آنان فرو مىفرستد و زمين، هر چه را كه روييدنى است از دل خود خارج كرده و تحت اختيار مردم قرار خواهد داد)
51 – سلامت و سعادت شيعه
از خصايص حضرت ولىعصر ارواحنا فداه اين است كه با قيام و ظهور آن بزرگوار آفتها از بين خواهد رفت سلامت و نيرومندى ، جايگزين آنها خواهدشد و شيعه از سلامتى و قدرت و شوكت برخوردار خواهد گرديد و اين مطلب در باره پ
يروان هيچ يك از پيامبران و امامان ديگر نقل نشده و سابقه ندارد.
امام علىبنالحسين عليهالسلام مىفرمايد : «اذا قام قائمناً اذهباللّه عن شيعتناالعاهة و جعل قلوبهم كزبرالحديد و جعل قوةالرجل منهم قوة اربعين رجلاً و يكونون حكامالارض و سنامها».(75)
(زمانى كه قائم ما قيام كند، خداوند، آفت را از شيعيان و پيروان ما خواهد برد و قلبهاى آنان را مانند قطعات آهن قرار داده و توان و قدرت هر فردى از آنان را قدرت چهل مرد مىگرداند و آنان حاكمان زمين و نقطه بلند و شاخص جامعه خواهند بود.
بنگريد كه هر چه بدى و نقطه ضعف و جهت منفى است، خداوند، به بركت امامزمان عليهالسلام از شيعيان مرتفع خواهد ساخت و هرچه نقاط قوت و جهات مثبت و ارزشمند است در ظلّ آن حضرت به آنان خواهدداد قلبهاى آنان مانند قطعه آهن، محكم مىشود نيروى چهل مرد پيدا مىكنند حاكمان زمين و نقطه شاخص جامعه خواهند گرديد)
ساير خصايص آن حضرت
52 – عمر طولانى آن حضرت
از ويژگيهاى وجود مبارك امام عصر ارواحنافداه عمر بس طولانى آن حضرت است كه در اين امت، يگانه و بىنظير است و از امم سابقه عددى انگشتشمار عمرى اينچنين يا احياناً زيادتر از آن دارند چنانكه در اخبار اهلبيت عليهمالسلام آن بزرگوار را به نمادهاى طول عمر مانند خضر تشبيه كردهاند.
احمدبن اسحاق به حضور امام عسكرى عليهالسلام مشرف مىشود تا از امام بعد از آن حضرت از وى بپرسد حضرت تا او را مىبينند پيش از آنكه پرسشى كند آغاز به سخن كرده و مىفرمايند : مَثَل او مَثَل خضر است مَثَل او مَثَل ذىالقرنين است آنگاه اضافه مىكنند : «انّالخضر شرب من ماؤالحياة فهو حىّ لايموت حتى ينفخ فىالصور…»(76)، (محققاً چنين است كه خضر از آب حيات نوشيد پس او زنده است و نمىميرد تا روزى كه در صور دميده شود( و همه هلاك شوند و بميرند…)
53 – حفاظت مستمر
و از خصايص مهدى موعود آن است كه وجود مقدسش در همه ادوار و حالات در تحت مراقبت مستمر و حفاظت همه جانبه پروردگار بزرگ قرار داشته و دارد از قبل از حمل و بعد از حمل و هنگام وضع حمل و پا نهادن به دنيا و ايام صباوت و دوران غيبت صغرى و ايام غيبت كبرى و نيز بعد از ظهور، دائماً در حف
اظت ذات اقدس الهى بوده و خواهد بود و رسالت عظيم و آسمانى و جهانى او همين را ايجاب مىكند وجود مبارك او در همه اين ادوار از انواع و اقسام آفات و عاهات و ضربهها و خدشهها و نقشهكشيهاى دشمنان دين، مصون و محفوظ و در امان و كنف لطف الهى محفوظ بوده و خواهند بود و هيچ پيامبر و يا امامى با آن بزرگوار در اين خصوصيت شريك نيست.
54 – بى سابقه ترين كلام على بن عيسى اربلى رضوان اللّه عليه
نقل مىكند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود : «لا خير فى عيش الحياة بعدالمهدى »(77)، (خير و خوشى و لذتى در زندگى پس از مهدى نيست) حقاً كه كلامى تكاندهنده است و پيامبر آن را در باره احدى بكار نبردهاند. و اين كلام از مكانت بسيار بالا و موقعيت رفيع و شخصيت بلندپايه حضرت حجةبنالحسن عليهالسلام حكايت مىكند و اينكه با وجود امام زندگى اين جهان توجيه د
ارد ولى با نبود آن حضرت نشاط و رونقى در زندگى نيست و زندگى، لفظى بلامفهوم است.
55 – زيباترين موجود بهشت
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله فرمود : «المهدى طاوس اهلالجنة»(78)، (مهدى طاوس اهل بهشت است) اين تعبير جالب در باره هيچ پيغمبر و يا امامى وارد نشده و اختصاص به حضرت ولىعصر دارد و آن رمز نهايت زيبايى و جمال آسمانى و فوقالعاده آن امام عزيز و معصوم است به طورى كه در ميان بهشتيان ممتاز و شاخص است و خلاصه زيباترين موجود بهشتى و ديدنىترين تمام اهل بهشت مىباشد.
«اللهم صل على و ليّك و حجتك على خلقكالامام المظفر والولىّالمشتهر والوصىالثانى عش
ر الحجةبنالحسنالمهدى اللهم اجعلنا من انصاره و اشياعه و مقوية سلطانه و الفائزين بالشهادة فى سبيله و بين يديه بحقه و بحق اجدادهالطاهرين صلواتك عليهم اجمعين»
علي كريمي جهرمي – 29/ربيع2 /1424 – 9/4/1382
پی نوشت:
31 – كمال الدين ، ص 343
32 – همان ، ص 330
33 – كمالالدين ، ص 351 – منتخب الاثر، ص319
34 – نجم ثاقب، ص 74
35 – كمالالدين، ص 346
36 – منتخبالاثر، ص 556
37 – كمالالدين ، ص 650 ، ح 6 و عين همين روايت با سلسله سند آن در ص 652، ح شماره 16 نيز ذكر فرموده و لابد اشتباهى تكرار شده است.
38 – كمالالدين، ص 268
39 – همان
40 – الارشاد فى معرفة حججاللّه علىالعباد، طبع اخير، ص 379
41 – كمالالدين، ج 2، ص 652، ح 12
42 – منتخبالاثر، ص 352
43 – اثبات الهداة، ج3،ص 512، از غيبت شيخ طوسى
44 – كمالالدين، ص 328 و آيه كريمه سوره شعراء، آيه 21
45 – كمالالدين، ج2،ص 654 و سوره نور، آيه 53
46 – همان
47 – كمالالدين صدوق، ص 372 و آيه كريمه سوره شعراء/ 4
49 – اثباتالهداة، ج 3 ص 612
50 – اثباتالهداة، ج3 ، ص 514، از غيبت شيخ طوسى
51 – اثباتالهداة، ج3، ص 480، از كمالالدين صدوق
52 – اربعين خاتون آبادى ، ص 87
53 – اثبات
الهداة ، ج 3،ص 540
54 – اثباتالهداة، ج 3 ،ص 505و506 از غيبت طوسى
55 – سوره نساء، آيه 159
56 – تفسير قمى ،ج 1،ص 158 و نيز تفسير صافى ذيل آيه كريمه
57 – اثباتالهدة، ج3، ص 495،از صدوق
58 – اثباتالهداة، ج 3، ص
480
59 – اثباتالهداة، ج3، ص 365
60 – منتخبالاثر، طبع جديد، ج3، ص 133و134
61 – اربعين خاتون آبادى ، ص 164
62 – كمالالدين، ص 526و527
63 – كافى ،ج1، ص 25 و كمالالدين، ص675
64 – منتخبالاثر طبع جديد، ج 2، ص 222
65 – الفصولالمهمة، ص 309
66 – بحارالانوار، ج2، ص 286
67 – كمالالدين ، ص 653
68 – سوره هود، آيه 86
69 – تفسير صافى ذيل آيه
70 – اثباتالهداة، ج4، ص 517 از غيبت شيخ طوسى
71 – كشفالغمة ، ج2 ، ص478 ازكتابالفتوح ابن اعثم كوفى
72 – اثباتالهداة، ج 3 ، ص 494
73 – اثلاتالهداة، ج3، ص 531
74 – كشفالغمة، ج2 ، ص 473
75 – اثباتالهداة، ج3 ، ص 496 ازخصال صدوق
76 – منتخبالاثر، طبع جديد، ج2،ص 283
77 – كشفالغمة، ج2، ص 474
78 – كشفالغمة، ج2 ، ص 481
منبع: شمس ولايت
www.shamsevelayat.com
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor