منوی اصلی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

پاسخ ‌هاى سیزده گانه امام هادى

پاسخ ‌هاى سیزده گانه امام هادى

فهرست مطالب

پاسخ ‌هاى سیزده گانه امام هادى

 

موسى مبرقع نزد برادرش امام هادى (علیه السلام) آمد و ماجرا را گفت امام هادى (علیه السلام) لبخندى زد و به موسى فرمود: آیا پاسخش را دادى او عرض کرد من پاسخ آن سئوال ها را نمى دانم امام (علیه السلام) فرمود: آن سئوال ها چیست ؟
موسى سیزده سئوال یحیى بن اکثم را به ترتیب شمرد:

 

سئوال اول : مطابق آیه ۳۹ سوره نمل :قال الذى عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد طرفک فلما رآه مستقرا عنده .

 

آن کسى که علمى از کتاب داشت (یعنى وزیر سلیمان به نام آصف) به سلمان گفت من تخت بلقیس را پیش از آن که چشم بر هم نهى نزد تو حاضر مى کنم .
یحیى سئوال من این است مگر حضرت سلیمان (علیه السلام) به علم آصف محتاج بود؟
سئوال دوم : خداوند در قرآن مى فرماید: یوسف آیه ۱۰۰:
ورفع ابویه على العرش وخزواله سجدا یوسف پدر و مادرش را بر فراز تخت برد و آن ها
و فرزندانش در برابرش به سجده افتادند سئوال من این است که چگونه حضرت یعقوب پیغمبر (علیه السلام) و فرزندانش براى یوسف سجده کردند؟
سئوال سوم یحى بن اکثم :
طبق آیه شریفه در سوره یونس آیه ۹۳ یا ۹۴
فان کنت فى شک مما انزلنا الیک فسئل الذین یقرؤ ن الکتاب من قبلک اگر از آن چه که بر تو نازل کردیم در شک هستى از آن ها که قبل از تو مى خوانند بپرس ؟
سئوال من این است این آیه خطاب به کیست ؟ اگر خطاب به پیغمبر است چگونه او شک دارد و اگر خطاب دیگرى است قرآن بر چه کسى جز پیامبر نازل شده است ؟
سئوال چهارم یحیى بن اکثم :
در قرآن کریم خداوند مى فرماید:
ولو ما فى الارض من شجره اقلام و البحر یمده من بعده سبعه ابحر ما نفدت کلما الله ان الله عزیز حکیم ((لقمان ۳۶)).
منتظر از این کلمه (ابحر) یعنى دریاها مراد چیست و در کجا قرار دارد؟
ترجمه و اگر همه درختان روى زمین قلم شود و دریا براى آن مرکب گردد و هفت دریا به آن افزوده شود این ها همه تمام مى شود ولى کلمات خدا پایان نمى گیرد مرا از ابحر چه چیز است ؟
سئوال پنجم یحیى بن اکثم :
خداوند در سوره زخرف در وصف بهشت مى فرماید:
وفیها ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین و انتم فیها خالدون ((زخرف آیه ۷۰)).
خداوند مى فرماید: هر چه دل بخواهد و چشم از آن لذت برد در بهشت موجود است پس چرا خداوند آدم را که تنها گندم خورد عذاب و کیفر نمود.
سئوال ششم یحیى ابن اکثم :
خداوند در سوره شورى مى خوانیم :
اویزوجهم ذکرانا و اناثا ویجعل من یشاء عقیما انه علیم قدیر ((شورى آیه ۴۹ یا ۵۰)).
خداوند اگر بخواهد پسر و دختر را براى آنان جمع مى کند جایى که خداوند مطابق این آیه پسران را به بندگانش تزویج کندچگونه قومى را به خاطر این عمل (لواط) کیفر داده است ؟

 

پاسخ ها
امام هادى (علیه السلام) به موسى مبرقع فرمود: بنویس او عرض کرد چه بنویسم فرمود (در جوابش) بنویس :
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا تو را به راه راست هدایت کند نامه ات رسید خواسته اى ما را با این خرده گیرى ها امتحان کنى تا شاید نقطه ضعفى از ما بیابى و عیب جوئى کنى خدا تو را به خاطر سوء نیت جزا دهد همه سئوال هایت را پاسخ مى گوییم خوب گوش فرا ده و آماده فهم آن باش حواس خود را جمع کن که حجت بر تو تمام شده است .
جواب امام در مورد سئوال اول :
آن کسى که علمى از کتب داشت آصف بن برخیا بود و حضرت سلیمان (علیه السلام) از شناختن آن چه را که آصف مى شناخت عاجز نبود بلکه مى خواست به امت خود از جن انس بفهماند که حجت بعد از من آصف است و آن علم را سلیمان (علیه السلام) به امر خداوند به آصف سپرده و آموخته بود تا مردم در مورد امامت و راهنمایى هاى آصف اختلافى ننمایند چنان چه در زمان حضرت داود (علیه السلام) نیز مسائلى به حضرت سلیمان (علیه السلام) تعلیم داده شده بود تا پیامبرى و پیشواى سلیمان بعد از پدر آشکار گردد و حجت بر مردم تمام شود.
پاسخ سئوال دوم :
در مورد سئوال دوم سجده یعقوب و فرزندانش در برابر یوسف (علیه السلام) براى اطاعت از خدا و اظهار محبت به یوسف چنان چه سجده فرشتگان بر آدم (علیه السلام) براى آدم (علیه السلام) نبود بلکه اطاعت از خدا و اظهار علاقه به آدم (علیه السلام) بود سجده یعقوب و فرزندانش در برابر یوسف سجده شکر ب
ود.
به شکرانه این که خداوند آن ها را در کنار هم جمع نموده است آیا نمى بینى که یوسف (علیه السلام) در سوره یوسف آیه ۱۰۰ پروردگارا بخشى (عظیم) از حکومت به من بخشیدى و مرا از علم و تعبیر خواب ها آگاه ساختى .
پاسخ سئوال سوم :
در مورد سئوال سوم مورد خطاب در آیه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) است و او در آن چه خداوند به او نازل کرده شک نداشت .
ولى جاهلان گفتند چرا خداوند پیامبرى از فرشتگان را نفرستاده است و پیغمبرش را با ما فرقى نگذاشته چرا که او هم مثل ما مى خورد و مى نوشد و در بازار راه مى رود خداوند وحى کرد که در حضور این جاهلان از آن ها که پیش از تو به کتاب هاى آسمانى آشنا بوده اند
بپرس آیا خداوند تاکنون پیغمبرى براى بشر فرستاده که نخورد نیاشامد و در بازارها حرکت نکند تو هم مثل آن ها و این تعبیر که اگر شک دارى با این که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) شک نداشت از نظر مماشات و همراهى با طرف است
چنان چه خداوند در آیه مباهله دستور مى دهد بیایید تا فرزندان ما و فرزندان شما زنان ما و زنان شما خود ما و خود شما را دعوت کنیم سپس نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم (البته دروغ گویان مسیحیان بودند و در این امر شکى نبود ولى)
اگر مى گفت لعنت خدا بر شما قرار دهیم مسیحیان براى مباهله حاضر نمى شدند و خداوند مى دانست که پیامبرش ‍ رسالت هاى او را ابلاغ مى کند و دروغ گو نیست در این جا نیز پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) به راست گویى خود یقین داشت ولى مى خواست با مدعى به عنوان بى طرف گفت و گو کند.
پاسخ سئوال چهارم یحیى بن کثم :
اگر درخت هاى دنیا قلم شود و دریا را هفت دریا مدد کند و چشمه از زمین بجوشد آب ها تمام شود آن ها پیش از آن که کلمات خدا پایان پذیرند تمام مى شوند. و هفت دریا عبارت است :
اول چشمه کبریت دوم چشمه یمن سوم چشمه برهوت چهارم چشمه طبریه پنجم آب گرم ماسبدان (محلى در خوزستان) ششم آب گرم ا فریقیه معروف به لینان هفتم چشمه بحرون و کلما پایان ناپذیر خداما هستیم که فضائل ما بیرون از مرز درک بشر است .


پاسخ سئوال پنجم یحیى بن کثم :
مورد سئوال پنجم البته هرچه از خوراکى و پوشیدنى و سرگرمى که دل بخواهد و لذت بخش باشد در بهشت وجود دارد و همه را خداوند براى آدم (علیه السلام) حلال کرده بد اما آن درختى که خداوند آدم و همسرش را از آن نهى کرده بود درخت حسد بود (که به عنوان استعاره بر آن نامه درخت نامیده شده است)
خداوند به آن ها سفارش کرده بود که به چشم حسد بر کسانى که خدا بر مخلوقات دیگر فضیلتشان داده ننگرند آدم فراموش کرد و بر آن ها حسد برد و عزم و تصمیمى نداشت
پاسخ سئوال ششم :
در مورد سئوال ششم : منظور از جمع بین پسران و دختران این است که خداوند گاهى دو نوزاد (دو قلو) پسر و دختر عطا مى کند و دو عددى که با هم قرین باشند به آن جفت گفته مى شود هر یکى جعفت دیگرى است نه آن که منظور ازدواج باشد پناه بر خدا که مرادش نیز نگهاى (از لواط) باشد که تو ساخته اى که مجوز زشت کارى تو باشد.
سئوال هفتم یحیى بن اکثم :
چگونه در بعضى از دعواها گواهى یک زن کافى است ؟ با این که خداوند در مورد مردان مى فرماید:
واشهدوا ذوى عدل منکم و دومردان عادل از خودتان را گواه بگیرید.
((طلاق آیه ۲)).
سئوال هشتم یحیى بن اکثم :
درباره خنثى حضرت (علیه السلام) (براى تشخیص زن یا مرد بودن و وتعیین ارث) دستور داد ببیند او در کدام مجرا ادرار مى کند.
سئوالم این است که چه کسى باید این تحقیق را انجام دهد زن یا مرد اگر زن نگاه کند شاید او مرد باشد و اگر مرد انجام دهد شاید او زن باشد و این هر دو صورت جایز نیست .
سئوال نهم یحیى بن اکثم :
مردى دید که چوپانى با گوسفنده آمیزش مى کند چون نگه به صاحب گله افتاد کنار رفت و آن گوسفند در میان گوسفندان دیگر گم شد این گوسفندها را چگونه سر ببرند آیا گوشت آن ها حلال است یا حرام ؟
سئوال دهم یحیى بن اکثم :
نماز صبح چرا بلند خوانده مى شود با این که از نمازهاى روزانه است و بلند خواند به نمازهاى شب مربوط است ؟
سئوال یازدهم یحیى بن اکثم :
على (علیه السلام) به ابن رموز (قاتل زبیر) آن گاه که زبیر دست از
جنگ جمل کشید و ابن جرموز او را در نماز غافل گیر کرد و کشف فرمود ابن صفیه (زبیر) را به آتش بشارت ده و با این عبارت فهماند که ابن جرموز اهل دوزخ است چرا على (علیه السلام) که امام بود این قاتل را نکشت .
سئوال دوازدهم یحیى بن اکثم :
چرا على (علیه السلام) در جنگ صفین (جنگ با معاویه) همه افراد سپاه معاویه را مى کشت چه مهاجر و چه فرارى و چه زخمى ولى در جنگ جمل جنگ با سپاه طلحه و زبیر به فرارى و مجروح کارى نداشت و اعلان کرد که هر کس به خانه ام آیا ایمن است و هر کس اسلحه اش را بیفکند ایمن اس این اختلاف روش براى چه بود اگر شیوه اول درست بوده ناجار شیوه دوم نادرس خواهد بود.
سئوال سیزدهم یحیى بن اکثم
هرگاه مردى اقرار کند که لواط کرده آیا باید حد بخورد یا نه ؟
پاسخ سئوال هفتم :
در مورد سئوال هفتم پذیرش گواهى یک زن تنها در مورد قابله (در موضوع زنده بودن یا مرده بودند نوزاد هنگام ولادت) است که اگر آن قابله مورد اطمینان باشد گواهى او در این مورد پذیرفته است و گرنه کم تر از دو زن کافى نیست.
و به حکم ضرورت به جاى دو مرد به حساب مى آید چرا که در این جا مرد نمى تواند کار زن را بر عهده گیرد و اگر تنها یک زن وجود داشت گواهى او با سوگند پذیرفته خواهد شد.
پاسخ سئوال نهم یحیى بن کثم :
در مورد گوسفند و چوپان اگر گوسفند معلوم بود باید آن را سر ببرند و بسوزانند و گرنه با قرعه تعیین مى کنند به ترتیب که گله را دو نصف مى کنند و قرعه مى کشند به نام هر یک در آمد نصف دیگر آزاد است ،
باز همین نصف را دو نیمه مى کنند و قرعه مى کشند و این کار را هم چنان ادامه مى دهند تا دو تا بیش تر نماند آن گاه بین آن دو قرعه مى زنند قرعه به نام هر کدام افتاد آنرا سر مى برند و مى سوزانند و بقیه آزاد مى شوند.
پاسخ به سئوال دهم یحیى بن اکثم :
(راجع به نماز است) اما بلند خواند نماز صبح براى آن است که پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) وقتى آن را مى
خواند که هوا تاریک بود از این جهت بود که در حکم قرائت هاى شبانه است .
پاسخ به سئوال یازدهم :
در مورد این که على (علیه السلام) فرمود قاتل زبیر را به دوزخ بشارت بده این مژده اى بود که قبلا پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) داده بود و قاتل از خوارج بود که در جنگ نهروان شرکت کرد و على (علیه السلام) از این جهت او را نکشت که مى دانست او در جنگ نهروان کشته خواهد شد.
پاسخ به سئوال دوازدهم یحیى بن اکثم :
جواب از سئوال دوازدهم این که على (علیه السلام) در جنگ صفین مهاجم و فرارى را مى کشت ولى در جنگ جمل فرارى و زخمى را نمى کشت و تعقیب نمى کرد و همچنین در جنگ جمل آن ها را که اسلحه خود را مى افکندند یا به خانه ها پناه مى بردند امان مى داد
از این رو بود که فرمانده سپاه دشمن در جنگ جمل (طلحه و زبیر) کشته شده بود دیگر پایگاه و جمعیتى نداشتند که به آن باز گردند (فتنه را از سر گیرند) همه به خانه هاى خود برگشتند دیگر جنگ واو معارض نبود آن ها راضى بودند که کسى به آن ها کارى نداشته باشد
در این صورت ناگزیر وظیفه در برابر آن ها که در فکر جمع آورى لشگر و از سر گرفتن جنگ نبودند خوددارى از جنگ و آزار رسانى است ولى در جنگ صفین سپاه دشمن به پایگاه خود بازمیگشت داراى فرمانده و تجهیزات بود و در فکر تجدید قوا و از سرگرفتن جنگ نبودند خوددارى از جنگ و آزار رسانى است
ولى در جنگ صفین سپاه دشمن به پایگاه خود باز مى گشت داراى فرمانده و تجهیزات بود و در فکر تجدید قوا و از سرگرفتن جنگ به سر مى برد.
سران دشمن شمشیر در بین آن ها پخش مى کردند و جایزه به آن ها مى دادند و تجهیزات جنگ را فراهم مى ساختند بیماران را عبادت و دست و پاشکسته شدگان را مداوا مى نمودند به پیاده ها مرکب و به برهنگان لباس ‍ مى دادند و باز دوباره همه را به میدان مى فرستاد
از این رو على (علیه السلام) این دو گروه را یکسان ندیده وظیفه جنگ با گویندگان لااله الا الله را خوب مى دانست حق را براى آن ها شرح مى داد هر کس حق را نمى پذیرفت شمشیر بر رویش مى کشید جز این که توبه کند.
پاسخ به سئوال سیزدهم یحیى بن اکثم :
در پاسخ سیزدهم در مورد مردى که به لواط اقرار کرده اگر دو شاهد شهادت نداده و او به دلخواه خود اقرار نموده است در این صورت حاکم شرع مى تواند به او منت نهاده و او را معاف دارد یا کیفر کند آیا سخن را نشنیده اى که به حضرت سلیمان مى فرماید هذا عطاؤ نا فامنن او امسیک بغیر حساب این نعمت سلطنت و قدرت اعطاى ما است اینک بى حساب به هر که خواهى ببخش و از هر کس مى خواهى امساک کن . ((سوره ص آیه ۳۸)).
امام هادى (علیه السلام) در پایان فرمود: به همه سئوال هاى تو (یحیى بن اکثم) پاسخ دادیم آن را فراگیر و بدان .
((تحف العقول ، ص ۵۶۳)).

 

مسلمان شدن قیصر روم از پاسخ امام هادى (علیه السلام)
قیصر روم براى یک از خلفاى بنى عباس در ضمن نامه اى نوشت ما در کتاب انجیل دیده ایم که هر کس از روى حقیقت سوره اى بخواند که خالى از هفت حرف باشد خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام مى کند و آن هفت حرف عبارت است از :
(ث) (ج) (خ) (ز) (ش) (ظ) (ف) ما هر چه بررسى کردیم چنین سوره اى را در کتاب هاى تورات و زبور و انجیل نیافتیم آیا شما در کتاب آسمانى خود چنین سوره اى دیده اید؟
خلیفه عباسى دانشمندان را جمع کرد و این مسئله را با آن ها در میان گذاشت آن ها از جواب آن درماندند سرانجام این سئوال را از امام هادى (علیه السلام) پرسیدند
آن حضرت در پاسخ فرمود:
آن سوره سوره حمد است که این حروف هفت گانه در
آن نیست
پرسیدند فلسفه نبودند این هفت حرف در این سوره چیست فرمود:
(ث) به ثبور (هلاکت)
حرف (ج) اشاره جحیم نام یکى از درکات دوزخ
و حرف (خ) اشاره به خبیث ناپاک
و حرف (ز) اشاره به زقموم اغذاى بسیار تلخ دوزخ
و حرف (ش) اشاره به شقاوت بدبختى
و حرف (ظ) اشاره به ظلمت تاریکى
و حرف (ف) اشاره به افت است .
خلیفه این پاسخ را براى قیصر روم نوشت پس از دریافت نامه بسیار خوشحال شد و به اسلام گروید و در حالى که مسلمان بود از دنیا رفت .
((سیره چهارده معصوم ، ص ۸۸۸)).

زهرا منعمی زاده

 

http://www.sibtayn.com

صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor

 

 

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید