ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

چگونه همسر انتخاب کنیم؟/1

فهرست مطالب

در اين نوشتار مختصر سعي شده، اصولي‌ترين معيارها و ملاك‌هاي انتخاب همسر شايسته، به جوانان عزيز معرفي شود تا به گونه اي همسر برگزينند كه با يكديگر همتا و متناسب باشند، و زندگي مشتركشان بهتر، سالم تر، پرجاذبه تر، شيرين تر و باصفاتر گردد.


يكي از مسائل بسيار مهم و اساسي قبل از ازدواج، در نظر گرفتن معيارهايي براي انتخاب همسر است. به جرأت مي توان گفت بيشترين مشكلاتي كه در زندگي مشترك به‌وجود مي آيد، ناشي از اين است كه زن و مرد، همسر مناسب خود را انتخاب نكرده اند و پس از چند سال زندگي متوجه مي شوند اين دو مناسب يكديگر نبوده اند.

تحقيقات نشان مي دهد عوامل اصلي طلاق عبارتند از: اعتياد، دخالت اطرافيان، ناسازگاري، مسائل مالي، فقر فرهنگي و شيوه هاي سنتي انتخاب همسر (كه بيشتر متكي بر شانس و تصادف است).

انتخاب همسر، سنگ زيربناي يك زندگي موفق است و اكثر شكست‌ها در زندگي مشترك، از بناگذاري نا
مناسب اين سنگ زيرين ناشي مي شود. اين كه يك زندگي شيرين پس از مدتي به تلخي و سردي مي گرايد، اين دريافت ويرانگر هر يك از زوجين را در متن خود دارد كه ما اصلاً براي هم مناسب نبوديم، يعني به اين نتيجه مي رسند كه در مرحله‌ي گزينش اشتباه كرده اند.

روانشناسان و متخصصان خانواده معتقدند كه هر اندازه زن و مرد قبل از ازدواج، اطلاعات صحيح تر و دقيق تري نسبت به يكديگر داشته باشند، بهتر مي توانند موفقيت و يا شكست زناشويي خود را پيش بيني نمايند. در اين راستا روانشناسان و متخصصان خانواده، – ناصحان خيرانديشي كه راهنمايي نسل جوان را وظيفه‌ي خود مي دانند و براي رهايي دختران و پسران جوان از يك زندگي سرد و بي روح و يا يك جدايي اجتناب ناپذير، دل مي سوزانند – آنان را به ريشه‌هاي مشكلات احتمالي توجه داده اند و از اين طريق سعي كرده اند كه اشتباهات را به حداقل ممكن كاهش دهند.

يكي از مهمترين اين موارد انتخاب مناسب همسر است. قبل از هر چيزي لازم است همسري را كه براي زندگي آينده انتخاب مي كنيم به خوبي بشناسيم. اگر اين انتخاب درست و هشيارانه صورت بگيرد، مشكلات بعدي كه خواه ناخواه در هر زندگي به وجود خواهد آمد، با درايت و گذشت برطرف مي شود؛ زيرا در صورت انتخاب صحيح، زندگي مشترك بر اين باور عميق تكيه خواهد داشت كه اصل تصميم در مورد شروع زندگي مشترك و انتخاب همسر، درست بوده است يعني پشتوانهي زندگي، يك تصميم درست و منطقي و يك انتخاب آگاهانه بوده است و ستون محكم اين زندگي هرگز فرو نخواهد ريخت.

به هر حال، بايد توجه داشت كه انتخاب همسر، غير از انتخاب لباس و يا گزينش نوكر و كلفت است. شخص با انتخاب همسر مي خواهد يك شريك در زندگي خانوادگي براي خود برگزيند؛ شريكي كه تا پايان عمر همراه و همراز او باشد و از مصاحبت با او لذت ببرد. مي خواهد او را شريك مال و زندگي خود و مهم تر از همه، محرم اسرار خويش نمايد. از اين رو، عقل سليم حكم مي كند كه انسان درباره
ي همسر آينده اش تحقيق كند و از هرگونه عجله كاري و اغماض در جوانب قضيه بپرهيزد. بايد ويژگي هاي اخلاقي و روحي همسر مورد انتخاب را بشناسد و بنگرد كه چه كسي را براي همسري برمي گزيند. ازاين رو، مرحله‌ي بررسي و شناخت جهت گزينش همسر، اهميت به سزايي در زندگي انسان دارد؛ زيرا تجربه نشان داده كه منشأ بيشتر اختلافات خانواده ها و طلاق‌ها، شتابزدگي در انتخاب همسر بوده است.

بنابراين، پيشوايان معصوم(ع) درباره‌ي اين امر خطير و سرنوشت ساز دستور داده اند كه هنگام انتخاب همسر، ابتدا وضو بگيريد و دو ركعت نماز به جاي آوريد و آن گاه از خداوند مهربان درخواست نماييد كه همسري شايسته كه از لحاظ اخلاق و پاكدامني و نگه داري مال و آبرو سرآمد است، نصيب شما گرداند و سپس به سراغ انتخاب همسر برويد. اين دستور معصوم(ع) بيانگر اين است كه فكر و انديشه
ي انسان بهتنهايي كافي نيست، بايد در اين امر مهم به حق تعالي پناه برد و از او استمداد نمود.

شريعت اسلام براي گزينش همسر معيارها و ضوابطي را معين كرده است. در اين نوشتار مختصر سعي شده، اصوليترين معيارها و ملاكهاي انتخاب همسر شايسته، به جوانان عزيز معرفي شود تا به گونه اي همسر برگزينند كه با يكديگر همتا و متناسب باشند، و زندگي مشتركشان بهتر، سالم تر، پرجاذبه تر، شيرين تر و باصفاتر گردد:

شرايط و ويژگي هاي فردي

اصالت و نجابت خانوادگي
</B& gt;خانه و خانواده، نخستين محيط اجتماعي است كه كودك را تحت سرپرستي و حضانت قرار مي دهد. از اين رو، بيش از ساير محيط‌هاي اجتماعي، در رشد و تكامل فرد تأثير دارد. كودك پيش از آن كه از اوضاع اجتماعي خارج متأثر گردد، تحت تأثير خانواده قرار مي گيرد.

آغاز بيشتر عادت‌ها، نظريات و عقايد فرد از خانه شروع مي شود كه اين موضوع اهميت تأثير خانواده را بسي روشن خواهد ساخت. عادت‌هايي از قبيل: طرز غذا خوردن، سخن گفتن، راه رفتن، رفتار با ديگران، هم‌چنين نظر فرد نسبت به حقوق ديگران و …، همه را شخص از محيط خانه و خانواده كسب مي كند.

اصالت و شرافت خانوادگي زن و مرد، يكي از اساسي‌ترين ملاك‌هاي ازدواج، به‌ويژه در جوامع اسلامي است. كلمه‌ي اصالت از اصل گرفته شده و اصل به معناي ريشه آمده است. يعني زن و مرد از خانواده‌هايي باشند كه داراي اصل و ريشه‌اند.

شناخت خصوصيات و وضعيت تربيتي و فرهنگي خانواده
ي همسر آينده، در ايجاد تفاهم بين زوجين در زندگي، نقش اساسي را ايفا مي كند و مي تواند ملاك قابل اعتمادي براي چگونگي تربيت فرزندان و ارتباطات متقابل در زندگي زناشويي تلقي شود.

توصيه‌هاي اسلام در اين باره آن است كه تا حد امكان، خانواده‌ي همسر، پاك و عفيف باشند؛ زيرا اخلاق و رفتار خانواده، جنبه‌هاي عقلي – از لحاظ قوت و ضعف هوش – و زمينه‌هاي اعتقادي آن، در زندگي نسل جديد اثر مي گذارد.

از ديدگاه قرآن، زنان فقط وسيله‌ي ارضاي غريزه جنسي نيستند، بلكه آفريدگار جهان آنان را به گونه اي آفريده كه وسيله اي براي بقاي نسل و حفظ حيات نوع بشر و مركز ثقل پرورش و تربيت فرزندان صالح و شايسته باشند:
نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ اَنّي شِئْتُمْ وَ قَدّموا لاَِنْفُسِكُمْ؛2 زنان شما، محل بذرافشاني شما هستند؛ پس هر زمان كه بخواهيد، مي توانيد نزد آنان برويد
و (سعي نماييد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نيكي براي خود، از پيش بفرستيد!

قرآن كريم در اين آيه‌ي شريفه، زنان را تشبيه به كشتزار نموده، مي فرمايد: نِسائُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ؛ زنان شما مانند كشتزاري براي شماها هستند. زيرا كشتزار است كه بذر را پرورش مي دهد و به ثمر مي رساند.

در اين جا ممكن است اين موضوع مطرح شود كه اسلام نسبت به زنان بي احترامي كرده و آنان را از مقام انساني، تنزّل داده است، غافل از اين كه با طرح اين مسئله معلوم مي شود قرآن بقاي نسل بشر را منوط به وجود زن مي داند و معتقد است اگر زن نبود، بذر مردان بزرگي كه تاريخ بشر و دنيا را عوض كرده اند، به ثمر نمي رسيد.

نطفه، (ماده‌ي اوليه‌ي تشكيل دهنده‌ي جنين) از جنبه ها و خصايص وراثتي والدين و حتي اجدادش متأثر است. اگر آنها ناسالم باشند، اميدي به اصلاح فرزند نيست؛ مگر در مواردي بسيار نادر.

اگر خانواده را به درختي تشبيه كنيم، فرزندان به منزله‌ي بار و بر آن هستند و اگر به يك زمين تشبيه نماييم، فرزندان به منزله‌ي گياهان آن هستند؛ و روشن است كه هر درختي ميوه‌ي سالم و شيرين نمي دهد و هر زميني لاله و سنبل برنمي آورد! برخي از درختان ميوه‌ي تلخ و ناسالم و بعضي از زمين ها خار و خس مي‌پرورانند.

قرآن كريم دراين باره مي فرمايد: والبلد الطيب يخروج نباته بأذن ربه و الذي خبثت لايخروج الا نكدا كذالك نصرف الآيات لقوم يتشكرون3؛ گياه سرزمين پاك به فرمان پروردگارش مي رويد، و در زمين هاي ناپاك (گياه آن) جز به سختي در نيايد، بدينسان آيه ها را براي گروهي كه سپاس مي دارند گوناگون مي كنيم.

و نيز در آيه اي ديگر مي فرمايد: مگر نديدي خدا چگونه مثلي زد، سخن نيك همانند نهال نيك است كه ريشه‌اش در زمين و شاخه‌اش در آسمان است، هميشه به اذن پروردگارش ميوه مي دهد. خداوند براي مردم اين گونه مثل مي زند تا شايد پند و اندرز گرفته، متذكر گردند.4
آري، زمين شوره، سنبل برنيارد!.

در خانواده‌هاي اصيل و شريف، كمتر اتفاق مي افتد كه فرزندان ناصالح و نانجيب پرورانده شوند و در خانواده‌هاي غيراصيل و ناصالح، كمتر اتفاق مي افتد كه فرزندان صالح و نجيب، پرورش يابند.

اصالت و شرافت خانوادگي از آن رو حائز اهميت است كه مي تواند
در رديف معيارها درآيد و در بسياري از موارد، به‌عنوان يك معيار اطمينان بخش مورد استفاده قرار گيرد.

اخلاق نيكو
هرچه علم و تكنولوژي رشد مي كند، نياز بشر به اخلاق افزايش مي يابد و لازم است به موازات آن، دستورات عالي اخلاقي پيامبران، كاملاً مورد عمل و نظر قرار گيرد. دنياي علم و صنعت، گرچه وسايل و ابزارهايي در اختيار بشر مي گذارد ولي درباره‌ي عدم سوء استفاده از آنها هيچگونه راه حلي ارائه نمي دهد.

سير صعودي آمار جرائم، جنايات، فساد، تبهكاري، قتل و خودكشي، متلاشي شدن خانواده‌ها و … بيانگر اين حقيقت است كه اخلاق، كه فلسفه‌ي بعثت انبياء است انما بعثت لأتمم مكارم الاخلاق بر جامعه حكم‌فرما نيست.
دانش و صنعت نمي تواند سعادت و آرامش بشر را تضمين و تأمين كند. استعمارگران، علم و صنعت را به نفع خويش استخدام نموده، ميليون‌ها نفر را بي خانمان مي كنند؛ چنان كه حقوق حقه ي ملتهاي ضعيف را چه آسان پايمال مي سازند و آنان را به خاك و خون مي كشند…

تنها عاملي كه مي تواند روح سركش انسان و غرايز طوفاني و عصيانگر وي را مهار كند و علم و صنعت را در راه آرامش عمومي و زندگي مسالمت آميز به كار اندازد، اخلاق واقعي است كه از ايمان حقيقي به خدا سرچشمه مي گيرد.
يكي از ويژگي هاي اساسي براي زندگي شاد، اخلاق نيك است. منظور از اخلاق نيك، تنها خنده رويي و خوش خلقي اصطلاحي نيست زيرا خنديدن و خنداندن و … در بعضي مواقع، نه تنها مطابق اخلاق نيست بلكه ضداخلاق است.

اخلاق هر انساني تأثير مستقيم در زندگي او دارد. اين تأثير در محيط خانواده محسوستر و نقش آفرين تر است؛ زيرا مسائل عاطفي در خانواده بر مسائل ديگر غلبه دارد و محيط خانواده بيشتر بر مبناي خصوصيات اخلاقي اعضاي آن شكل مي گيرد تا عوامل ديگر. ازاين جهت، اگر اعضاي خانواده از اخلاقي نيكو بهره مند باشند، محيط خانواده تبديل به بهشتي سرورانگيز مي شود و چنان چه به بداخلاقي خو گرفته باشند، همواره خود را در جهنّمي سوزان گرفتار خواهند ديد.

امام علي(ع ) مي فرمايد: بِحُسْنِ الاَْخْلاقِ يَطيبُ الْعَيْشُ6؛ با خوشاخلاقي ، زندگي نيكو و مطلوب مي گردد.
ملكات فاضله و اخلاق كريمه است كه باعث نشاط و شادابي در زندگي شده، دشواري‌ها را برطرف و اضطراب‌ها و نگراني‌ها
از بين مي برد. در مقابل، بداخلاقي جسم و روح انسان را فرسوده مي كند و عامل مهم پيري زودرس است. پيامبر گرامي اسلام(ص) پيوسته در دعا چنين مي فرمود: اَللّهُمَّ اِنّي اَعُوذُبِكَ… مِنْ زَوْجَةٍ تُشيبُني قَبْلَ اَوانِ مَشيبي7؛ خدايا! به تو پناه مي برم از همسري كه قبل از رسيدن پيري، پيرم كند.

زندگي مشترك زناشويي، داراي فراز و نشيبهايي است كه برخورد صحيح با آنها نياز به روحيه اي قوي و اخلاقي پسنديده دارد. زن و مرد اگر از اين مزيّت، بهره اي نداشته باشند، نميتوانند با تفاهم و همكاري متقابل بر مشكلات زندگي چيره شده، بار سنگين آن را به مقصد برسانند. چنان كه يكي از طرفين از اخلاقي نيكو و رفتاري شايسته برخوردار نباشد، طرف ديگر هر چند خوش اخلاق هم باشد، زندگي به كامش تلخ خواهد شد.

از آن جا كه اصلاح صفات ناپسند، در صورت ريشه دار بودن آنها، نياز به تلاش طاقت فرسا و زماني طولاني دارد، بايد از همان ابتدا به صفات اخلاقي همسر توجّه كرد تا در سايهي انتخاب همسري خوش اخلاق، زندگي سعادتمندانه اي پي ريزي شود.

به طور كلي منظور از اخلاق نيك، اين است كه انسان آراسته به صفات، عادات، خُلق و خوهاي پسنديده، فضائل، كمالات و اعمال و رفتار نيكو بوده، از صفات زشت، بيماريهاي اخلاقي و … دور باشد.

زندگي زن و مرد در محيط خانوادگي احتياج به اخلاق دارد زيرا تنها در پرتو قانون نمي توان زندگي كرد.
قرآن كريم از پيامبر گرامي اسلام(ص) به عنوان صاحب خُلق عظيم ياد نموده، مي فرمايد: انك لعلي خلق عظيم؛8 تو بر خلق و خوي بزرگي هستي. خداي سبحان هيچ كس را به اين عظمت نستوده است. در تبيين اين محور مهم از رسول اكرم(ص) چنين نقل شده است: معيار خُلق نيكو، خلق الله است9؛ يعني آن كسي خلق نيكو دارد كه متخلق به اخلاق الهي باشد. نيكوترين نامها و صفات، از خداست.10 چه رنگي نيكوتر از رنگ خدايي. نيكوترين جلوه اي كه انسان مي تواند به خود بگيرد، مظهر جلوه هاي الهي شدن است؛ اين كه انسان، خليفه و جانشين صفات خدايي شود زيرا جانشين بايد به نشانه هاي خداوندي متصف باشد. اگر خداي متعال عطوف، رؤف، رحيم، عليم، كريم، عزيز، حكيم و غفور است، جانشين او نيز بايد نشاني از اين صفات داشته باشد. اينها جلوه هاي صفات الهي است كه در بندهي مؤمن و خالص او تجلي نموده است. اين اصل، نه تنها عامل تحكيم خانو
اده و زندگي زناشويي است، بلكه يكي از مهم ترين عوامل براي تربيت نسل سالم، چه در دوران جنيني و شيرخوارگي و چه در دوران كودكي است.
ادامه دارد…


منبع : ماهنامه پيام زن – شماره 234


برداشت از: http://etghannews.org

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید