کمینگاه های شیطان/بخش دوم
خاطرات شيطانى
قرآن براى تهذيب جان آدمى خاطرات روح را تحليل و راه افول و غروب، صدق و كذب و سود و زيان آنها را بازگو و نيز راه درمان آنها را ارائه داده كسانى را كه درمان شدهاند و كسانى را كه بر بيمارى خود افزوده و علاج نشدهاند معرفى مىكند تا انسانها راه تهذيب روح را بشناسند و آن را بپيمايند.
يكى از خاطراتى كه انسانها با آن روبرو هستند «وعده» و «وعيد» است. انسان به بعضى وعدهها دل مىبندد و از برخى وعيدها هراسناك و نگران مىشود. مرعوب بودن انسان از چيزى كه هراس و رعب آور است و اميدوار بودن او به چيزى كه زمينه رفاه را فراهم مىكند، در هر كسى هست ولى همين اميد و ترس يا وعده و وعيد، به دو قسم تقسيم مىشود: وعدهها و وعيدهاى دروغ، وعدهها و وعيدهاى راست. اولى، سراب گونه انسان را به سوى خود فرا مىخواند و دومى، مانند چشمهاى زلال، انسان را به سمت خود دعوت مىكند.
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
در قرآن كريم از هر دو قسم سخن به ميان آمده است. شيطان از بيرون و نفس اماره كه ابزار دست شيطان است از درون، انسان را به امورى سراب گونه وعده مىدهند و از امورى كه واقعيت ندارد مىترسانند؛ اما ذات اقدس خداوند از راه وحى، رسالت انبيا، فرشتهها و نيز از راه عقل، وعدهها وعيدهاى درست را فراسوى انسان سالك نصب مىكند.
قرآن كريم درباره وعيد دروغين شيطان، مىفرمايد:
«الشيطان يعدكم الفقر و يأمركم بالفحشاء» (27)
شيطان شما را از تنگدستى مىترساند و تهديد مىكند كه اگر در راه خدا
انفاق كنيد خود نيازمند خواهيد شد. از سوى ديگر، ذات اقدس اله وعده مىدهد كه:
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
«يمحق الله الربا و يربى الصدقات» (28)
خداوند ربا را در محاق قرار داده و آن را محو مىكند و صدقه را مىپروراند يا مىفرمايد:
«و ما اتيتم من زكوة تريدون وجه الله فأولئك هم المضعفون» (29)
به صدقات، خيرات و نفقاتى كه منظورتان از آن، تقرب به خداست دو چندان پاداش داده مىشود.
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
بنابراين، در باره انفاق، تعاون، انجام كار خير و ارائه خدمات به امت اسلامى، دو پيام در گوش انسان، طنين انداز است: پيام دروغين شيطان كه مىگويد: اگر انفاق كنيد، خود، فقير مىشويد و پيام راستين احسان از ذات اقدس خداوند كه مىفرمايد: اگر با انفاق مشكل ديگران را بگشاييد خود، دوچندان استفاده مىكنيد. قرآن كريم درباره وعدههاى دروغين شيطان، از زبانوى مىگويد:
«و لاضلنهم و لامنينهم» (30)
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
من آنها را از راه تمنى و آرزو فريبمىدهم. بنابراين، آنچه را كه شيطان به عنوان وعده، به انسان ارائه مىكند نيرنگى بيش نيست و آنچه را كه ذات اقدس اله وعده مىدهد واقعيتى مصون از هرگونه دروغ است. چون:
«و من أصدق من الله قيلا» (31):
چه كسى از خدا راستگوتر است؟
در قيامت، كه ظرف ظهور همه حقايق است، شيطان مىگويد:
«إن الله وعدكم وعد الحق و وعدتكم فأخلفتكم» (32)
خدا به شما وعده داد و خلف وعده نكرد، ولى من به شما وعده دادم و خلف وعده كردم. بنابراين، اگر كسى خواست از امر هراسناكى بترسد بايد ببيند آيا عقل و وحى آن را به عنوان منشأ مرعوب شدن مىپذيرند يا نه؟
قرآن كريم و روايات اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام) به ما مىگويند: از گناهتان بترسيد، و عقل مىگويد: نافرمانى در برابر حق، قهرا كيفرى دارد؛ زيرا محكمه و حسابرسى خدا حق است و از اين حسابرسى بايد هراسناك بود؛ ولى مىبينيم انسان تبهكار، گناهش را فراموش مىكند و ترسى از آن ندارد؛ اما نسبت به وعيدهاى دروغين شيطان در هراس است.
اميرالمؤمنين ( عليه السلام) مىفرمايد:
«رحم الله امرء راقب ربه و خاف ذنبه» (33)
رحمت الهى و حيات طيب بهره انسانى است كه مراقب پروردگار خود باشد و از گناه خود بترسد.
زندگى دروغين
ما از گناهى كه كرديم ترسى نداريم، ولى از تهديدهاى دروغين شيطان مىترسيم؛ از اين جا معلوم مىشود حيات ما، حياتى كاذب است؛ چون حيات هر كسى را انديشههايش تأمين مىكند و انديشه هاى او با وعده و وعيدهاى مؤثر در او بسته مىشود. اگر وعده و وعيد سراب گونه و دروغ باشد، پس انديشهها ناصواب است و اگر انديشهها ناصواب باشد، حركتها ناصواب خواهد بود؛ چون كارهاى تحريكى ما را مجارى ادراكى بر عهده دارد و اگر مجارى ادراكى با وعده و وعيد دروغين تنظيم شود، مجارى تحريكى هم با وعده و وعيد دروغين رهبرى مىشود. بنابراين، ما با حركت و انديشه دروغ زندگى مىكنيم.
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
همان گونه كه در مراحل علمى، عقل و عاقل و معقول، و درمراحل عملى صحيح، عمل و عامل و معمول با هم متحد است، در مسايل دروغين نيز چنين است. آنگاه خود انسان، مجموعهاى از سراب مىشود و روز قيامت، در مرحله توزين بسيار سبك و تهى است.
قرآن كريم در باره عدهاى مىفرمايد:
«و أفئدتهم هواء» (34)
اينها تهى دلند. از اين دقيقتر آيهاى است كه مىفرمايد:
«فلا نقيم لهم يوم القيامة وزنا» (35)
ما براى كافران، در قيامت وزن و ترازويى اقامه نمىكنيم؛
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
زيرا ترازو براى سنجش عمل است و كسانى را مىسنجند كه كار بد و خوب كردهاند، ولى كسانى كه جز بدى و تباهى، چيزى ديگر ندارند خودشان سراب شدهاند وسراب را نمىسنجند! پس آنچه در قرآن كريم آمده كه: اگر عمل به اندازه ذرهاى باشد ما حساب مىكنيم:
«و إن كان مثقال حبة من خردل أتينا بها و كفى بنا حاسبين» (36).
مربوط به كسى است كه كارهاى خير هم داشته باشد؛ اما اگر حركات و انديشههاى كسى سراب محض شد، توزين او محال است؛ زيرا «لاشىء» است.
از سوى ديگر، آنان بار سنگينى بر دوش دارند؛ زيرا همه وعدهها و وعيدهاى دروغ، افكار و انديشههاى باطل و حركتهاى ناصواب، «اوزار» و بارهاى سنگين و توانفرسا بر دوش آنان مىشود:
«إن تدع مثقلة إلى حملها لا يحمل منه شىء و لو كان ذا قربى» (37)
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
اگر كسى را دعوت كنند تا مقدارى از اين بار را ببرد اگر چه از بستگان آنان باشد هرگز قبول نمىكند. در قيامت هيچ كسى بار ديگرى را نمىبرد:
«كلا لا وزر» (38)
و هيچ باربرى هم نيست؛ بدان گرفتار بار سنگين خود هستند و خوبان منزهند از اين كه بار بد بدان را بكشند. بنابراين، براى شخص در قيامت از آن جهت كه اصلا فضيلتى ندارد، ترازوى توزين نصب نمىشود و از آن جهت كه دركات فراوانى دامنگير او شده وزنهاى فراوانى خواهد داشت.
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
حيات طيبه از آن كسى است كه مراقب پروردگار خود باشد و از گناه خود بترسد. هيچ كس از افراد عادى توان ادعاى عصمت را ندارد. پس يقينا بر اساس احتمال رعبآور، گناهى دارد و براى هر گناه هم كيفرى هست. از اين امور يقينى بايد هراسناك بود؛ اما آن وعيدهاى شيطان، چون دروغ است، در حقيقت ترس آور نيست.
روح وعيد و تهديد الهى
ترس از غير خدا عذاب و ترس از خدا رحمت است. اميرالمؤمنين (عليه افضل صلوات المصلين) مىفرمايد:
«إذا خفت الخالق، فررت اليه» ، «إذا خفت المخلوق، فررت منه» (39)
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
فرق ترس از خدا با ترس از غير خدا اين است كه اگر از غير خدا ترسيديد، از آن فرار مىكنيد؛ مثلا انسان از مار و عقرب مىترسد و از آنها فرار مىكند يا از افراد شرور مىهراسد و از آنها فاصله مىگيرد، ولى وقتى از خدا بترسد، فاصله خود با خدا را كم مىكند و به او نزديك مىشود تا مشكلش را حل كند و اين ترس، رحمت است.
با اين بيان، روشن مىشود كه درون تهديد و وعيد الهى وعده است؛ چون اگر انسان بر اثر وعيد الهى هراسناك شود، به خدا نزديك مىشود. درون هر قهرى، مهرى تنيده شده، مانند اين كه، كودك وقتى از پدر يا مادر تهديدى مىشنود خود را به آنان نزديك مىكند تا از گزند آن تهديد، مصون باشد پس درون تهديد پدر و مادر، وعده و
جاذبه نهفته است. در درون دافعههاى الهى نيز، جاذبه، تزريق شده و فقط روكشى از دافعه و تهديد دارد و گرنه گوهر فرمان خدا وعده و جاذبه است نه وعيد و دافعه. از اين جهت، گفته شده است:
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
«يا من سبقت رحمته غضبه» (40)
اى كسى كه لطف و رحمتش بر غضبش سبقت گرفته است. طبيب كه داروى تلخ مىدهد، در درون داروى تلخ، شفاى شيرين هست، براى آن كه طبيب، كارى جز درمان و شفا بخشيدن ندارد. بنابراين، در درون قهر طبيب مهربان، مهر تنيده شده. پس وعدهها و جاذبههاى الهى اصل، و وعيدها و دافعهها فرع است.
شاگرد و استاد شيطان
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
ممكن است شاگردى در اوايل امر، نزد استادى درس فرا گيرد، ولى سرانجام از استاد خود ماهرتر گردد. انسان در دو حوزه خير و شر و در دو قوس صعود و نزول، از معلمان خود برتر مىشود.
بيان مطلب اين است كه غير انسان يا اصلا حركتى ندارند يا سقف حركتش محدود است. مرحله تجرد فرشتگان كه معلم علوم و اعمال خير انسانى هستند و از راه الهام و امداد غيبى به او كمك مىكنند، ثابت است:
«و ما منا إلا له مقام معلوم» (41)
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
ولى انسانى كه خليفة الله است، در ابتداى امر از معلمان فرشته خوى خود، مدد مىگيرد تا از ملك پران شود؛ زيرا ملك مقامى دارد و انسان مقامى برتر و مىتواند از قلمرو فرشتهها بگذرد؛ يعنى نسبت به او در پيشگاه خداوند مقربتر گردد. شيطان نيز چون جن است، مكر و حيلهاش در محدوده خيال و وهم است نه در محدوده عقل، ولى انسان مىتواند از نظر عقل نظرى خردمند و فرزانه، ولى از نظر عقل عملى منحرف باشد چنين انسانى معلم شيطان خواهد بود.
بنابراين، انسان از يك سو به جايى مىرسد كه فرشتگان از او علم مىآموزند و خدمتگذار اويند:
«و إن الملائكة لخدامنا و خدام محبينا» (42)
و از سوى ديگر به جايى مىرسد كه شيطان مقلد او مىشود و از او مكر مىآموزد. برتر شدن انسان از فرشته كه «غنيمت گيرى» است، مكرر در نظم و نثر فارسى و عربى آمده، اما سقوط انسان كه «غرامتدهى» است، كمتر مطرح شده است؛ كه گاهى انسان در قوس نزول، چنان تنزل مىكند كه از ابليس بدتر مىشود.
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
انسان از آن جهت كه داراى گوهر روح متحرك است، اگر عقل و هوش فراهم كند ولى عقل نظرى وى با عقل عملى، هماهنگ نباشد بدين معنا كه دانشهاى گوناگونى فراهم كند و علوم بسيارى بيندوزد، ولى فضيلتى نيندوزد، اين علوم بى شمار در اختيار وهم، شهوت و غضب او قرار مىگيرد و روح او را به طرف نزول و دركات مىكشاند. در اوايل امر، شيطنت او در حد «حال» است و سپس در حد «ملكه» و او جزو
«شياطين الإنس و الجن» (43)
مىشود و آنگاه كارى مىكند كه شيطان نكرده است و نمىكند.
شيطان يا همان ابليس معروف، به خدا معتقد بود. او گرچه
ديگران را به بتپرستى فرا مىخواند ولى خود، بت پرست نبود. از اين رو به خدا عرض كرد:
«فبعزتك لاغوينهم أجمعين» (44)
به عزت تو سوگند، من فرزندان آدم را فريب مىدهم (45) ؛
کمینگاه های شیطان/بخش دوم
از اينكه شيطان به عزت حق، سوگند ياد كرد معلوم مىشود به خدا و عزت او معتقد است؛ ولى كسانى كه شاگردى شيطان را به عهده گرفتهاند، چون داراى روح قوى و قابليتى بيش از قابليت شيطانند، در تنزل و سقوط از شيطان هم پايينتر مىروند. از اين رو به جايى مىرسند كه ملحد خواهند شد و اصلا خدا را قبول نخواهند داشت تا به او سوگند ياد كنند. پس از نظر غرامت، انسان به جايى مىرسد كه از شيطان پايينتر مىرود و سقوط مىكند.
به همين جهت اختلاف مراتبى كه در بين انسانها راه دارد در انواع ديگر وجود ندارد؛ مثلا، بين سيبهاى خوب و بد فاصله محدودى وجود دارد و به طور كلى در گياهان، جمادات و حيوانات، تفاوت ميان دو طرف خوب و بد، محدود و كم است؛ اما فاصله ميان دو نبش انسانيت از بىكران تا بىكران است و چون موجودى ابدى است، اگر فاتح شود غنيمت ابدى و اگر ببازد غرامت ابد
ى در انتظار اوست.
پی نوشتها:
.27 سوره بقره، آيه.268
.28 سوره بقره، آيه.276
.29 سوره روم، آيه.39
.30 سوره نساء، آيه.119
.31 سوره نساء، آيه.122
.32 سوره ابراهيم، آيه.22
.33 نهجالبلاغه، خطبه.76
.34 سوره ابراهيم، آيه.43
.35 سوره كهف، آيه.105
.36 سوره انبياء، آيه.47
.37 سوره فاطر، آيه.18
.38
سوره قيامت، آيه.11
.39 شرح غررالحكم، ج 3، ص.127
.40 مفاتيحالجنان، دعاى جوشن كبير، بند.19
.41 سوره صافات، آيه.164
.42 نورالثقلين، ج 4، ص.511
.43 سوره انعام، آيه 112
.44 سوره ص، آيه.82
.45 اصطلاح «دشمن قسمخورده» از همين جا نشئت گرفته است. او نسبت به آدمو حوا (عليهماالسلام) سوگند ياد كرد كه جزو نصيحتكنندگان باشد:
«و قاسمهما إنى لكما لمن الناصحين» (سوره اعراف، آيه 21)
با اين وجود، با آنان كارى كرد كه معروف است؛ در اين صورت با ما كه سوگند ياد كرد تا فريبمان دهد، چه خواهد كرد؟!
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه