جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
از این طرف اومدی: 
آشنایی با دستگاه های بدن2/ گوش ها، ستون فقرات، دستگاه ادراری

آشنایی با دستگاه های بدن2/ گوش ها، ستون فقرات، دستگاه ادراری

فهرست مطالب

گوش­ها، شنوایی و تعادل


گوشهای ما مسئول دو حس حیاتی اما کاملا متفاوت هستند: شنوایی و تعادل. صداهای تشخیص داده شده از طریق گوشها، اطلاعات اساسی را درباره محیط خارجی به ما می دهند و به ما اجازه می دهند با روشهای پیچیده ای چون گفتار و موسیقی ارتباط برقرار کنیم. علاوه بر این گوشها در حس تعادل ما نیز سهم دارند. درک ناخود آگاه وضعیت بدن در فضا به ما اجازه می دهد تا بایستیم و حرکت کنیم بدون آنکه زمین بخوریم.
گوش دارای اندام های مجزای شنوایی و تعادل است که صداهای دنیای اطرافمان و اطلاعات درونی درباره وضعیت و حرکتمان را تشخیص می دهد. ساختمان های حسی داخل گوش، اشکال متفاوت اطلاعات را بصورت ایمپالسهای عصبی برگردانده تا از طریق اعصاب به قسمتهای مختلف مغز، جایی که اطلاعات تجزیه و تحلیل می شوند، فرستاده شوند. توانایی ما در تفسیر اصوات و استفاده از اطلاعات، درباره تعادل در زمان نوزادی و کودکی شکل می گیرد.

کیفیت صوت
درواقع صوت ارتعاش مولکولها در هوای اطراف ماست. درجه بلندی (
Pitch) یک صدا (میزان بم یا زیر بودن) ویژگی ای از امواج صوت می باشد که فرکانس (تواتر) نامیده میشود. فرکانس تعداد ارتعاش در هر ثانیه است و در واحدهایی بنام ((HZ)Hertz) سنجیده می شود. هر چقدر فرکانس بالاتر باشد صدا زیرتر است.
شدت و قدرت یک صدا به نیروی امواج صوتی بستگی دارد که در واحد هایی بنام دسی بل ((
db) Decibel) اندازه گیری می شود. با هر ١٠ دسی بل افزایش در قدرت, صدایی به بلندی دو برابر شنیده می شود، بنابراین صدایی با ٩٠ دسی بل دو برابر قویتر از صدایی با ٨٠ دسی بل است. مکالمه بطور معمول در حدود ۶٠ دسی بل است صدایی تقریبی ترافیک معمولا در حدود ٨٠ دسی بل می باشد. قرار گرفتن در معرض صدای بالاتر از ١٢٠ دسی بل حتی برای مدتی کوتاه می تواند به شنوایی ما آسیب برساند.
میزان توانایی ما در تجزیه صداهای مرکب مثل موسیقی و اینکه یک صدا چقدر بلند باشد تا قادر به شندین آن باشیم با یکدیگر متفاوت است. گوش انسان بطور معمول قادر است صداهایی با فرکانس های بین ٢٠٠٠٠-٣٠ هرتز را تشخیص دهد، اما توانایی شنیدن صداهای فرکانس بالا با افزایش سن، کاهش می یابد. حیواناتی مثل خفاش

bat)) و سگ می توانند صداهایی با فرکانس های بالاتر از حد طبیعی شنوایی انسان را بشنوند.

مکانیسم شنوایی


توانایی شنوایی به یک سری وقایع پیچیده در گوش بستگی دارد. امواج صوتی در هوا از طریق ساختمانهایی به گیرنده شنوایی منتقل می شوند. این گیرنده اندام کرتی نام داشته و در گوش داخلی قرار گرفته است. داخل اندام کرتی، ارتعاشات فیزیکی بوسیله سلولهای مویی (hair cells) حسی تشخیص داده می شود و این سلولها با تولید سیگنالهای الکتریکی پاسخ می دهند. اعصاب این سیگنالها را به مغز منتقل می کنند و در آنجا این سیگنالها تفسیر می شوند. فرکانس های مختلف صوتی سلولهای مویی را در قسمتهای مختلف اندام کرتی تحریک کرده و باعث درک اصواتی مثل موسیقی و مکالمه می شوند.


مغز در حین شنوایی


صدا در نواحی شنوایی دوطرفه مغز پردازش می شود. اما صحبت بیشتر در طرف چپ مغز تفسیر می شود. این اسکن pet در حال شنیدن آواز گرفته شده و هر دو طرف مغز فعالیت تحریک داشته است.

حس تعادل


توانایی ایستادن صاف و راه رفتن بدون آنکه بیفتیم به حس تعادل ما بستگی دارد. ساختمانهایی در گوش داخلی مثل دستگاه وسیتبولار(دهلیزی) شناخته شده اند که با تعیین وضعیت و حرکت سر در ایجاد تعادل نقش دارند. دستگاه وستیبولار از سه مجرای نیم دایره و دو دهلیز ساخته شده است.

نقش سلولهای مویی

&# x0D;

حرکت سر بوسیله سلولهای مویی در ساختمانهایی در مجاری نیمدایره که کریستا cristae نامیده می شوند و دو ساختمان در دهلیز که ماکولا (maculae) نامیده می شوند تشخیص داده می شود.

حرکت خطی و وضعیت ایستا(ساکن
static) دو ماکولای درون و ستیبول در گوش داخلی حرکت خطی راحس می کنند. بعنوان مثال هنگام مسافرت با ماشین یا استفاده از آسانسور موقعیت سر به نیروی جاذبه بستگی دارد. تشخیص موقعیت سر در ارتباط با جاذبه به ما کمک می کند. بعنوان مثال، هنگامیکه درون آب عمیق شیرجه می زنیم به ما می فهماند از چه جهتی به سط
ح آب بیاییم.


حرکت چرخشی


حرکات چرخشی سر بوسیله کریستا که در مجاری نیم دایره قرار دارند تشخیص داده می شوند. بنابراین حرکت سر در هر جهتی بوسیله حداقل یک مجرا تشخیص داده می شود. این اطلاعات باعث حفظ تعادل و ثبات بینایی هنگام حرکت سر می شود.

راههای ارتباطی


اگر چه گوشها به ظاهر ساختمانهای مجزایی دارند، آنها مستقیما با بینی و حلق (Throat (pharynx)) ارتباط دارند. قسمت قابل رویت گوش، لاله
گوش (
pinna) با مجرای گوش مرتبط است که در انتهای آن پرده گوش (eardrum) قرار دارد. پشت این پرده، گوش میانی است که یک فضای پر از هواست که از طریق مجرایی بنام شیپور استاش (Eustachian tube) با حفره پر پشت بینی و حلق مرتبط می باشد. این مجرا مسوول ایجاد فشار مشابه در هر دو طرف پرده است. ساختمان گوش داخلی در عمق جمجمه قرار گرفته و حاوی اندامهای حسی برای صدا و تعادل می باشد.


تعادل و حرکت


در تعادل و حرکت گوشها دارای این عملکرد هستند: آگاهی از موقعیت سر و تشخیص چرخش و حرکت سردر تمامی جهات. مغز اطلاعات گوشها را با اطلاعات حاصل از گیرنده های موقعیت در عضلات، تاندونها ومفاصل و اطلاعات بینایی بدست آمده از چشمها ترکیب می کند. ترکیب این اطلاعات با هم ما را قادر می سازد تا بدون از دست دادن تعادل در جهات مختلف حرکت کنیم.گوش از سه قسمت خارجی، میانی و داخلی ساخته شده است. گوش خارجی دارای لاله گوش و مجرا می باشد. این لوله پر از هوا به پرده گوش منتهی می شود که در پاسخ به صدا مرتعش می شود. پشت پرده گوش، گوش میانی قرار دارد که از هوا پر شده و دارای سه استخوان ظریف می باشد که استخوانهای شنوایی نامیده می شوند. چکش(malleus)، سندانی (incus)، رکابی (stapes) این استخوانها ارتعاش پرده را به غشا دریچه بیضی که جدا کننده گوش میانی از گوش داخلی است، منتقل می کنند. در گوش داخلی که پر از مایع می باشد حلزون قرار دارد که دارای گیرنده حسی برای شنوایی و ساختمانهای دیگری برای حرکت و تعادل است.


ستون فقرات


مقدمه

نقش ستون فقرات، حمایت از کل بدن، توانایی در خم شدن و چرخیدن در تمام مسیرها، ونیز حمایت از ساختمانهای حیاتی بدن مثل اعصاب و نخاع می باشد که در داخل آن قرار دارند. هیچ ساختمان مهندسی ای وجود ندارد که ویژگیها و ریزه کاریهایی که در ستون فقرات موجود است را داشته باشد.


ستون فقرات&l t;o:p>


ستون فقرات انسان از مهره هایی استخوانی که بر روی هم قرار گرفته اند تشکیل شده است. ستون فقرات شامل هفت مهره گردنی در گردن، دوازده مهره سینه ای یا پشتی در قسمت بالا و پشت و پنج مهره کمری در قسمت کمر می باشد. مهره پنجم کمری که به L5 معروف می باشد بر روی استخوان خاجی (ساکوم) قرار دارد که آن هم به استخوان دنبالچه چسبیده است. استخوان خاجی از چند مهره که به یکدیگر جوش خورده اند تشکیل شده است. استخوان خاجی از قسمت لبه هایش به استخوان لگن متصل است.دیسکهای بین مهره ای به علت اینکه بین مهره ها یک بالشتک قابل ارتجاع یا همان دیسک قرار دارد، ستون فقرات توانایی خم شدن و چرخیدن را دارا می باشد. هر دیسک دارای ساختمان پهن و صافی می باشد که در وسط آن ماده ژله مانند به نام نوکلئوس وجود دارد که در اطراف آن نیز ماده سفت و سختی به نام آنولوس قرار دارد.سطوح مفصلی مهره ها مهره ها توسط مفصلهای کوچکی به یکدیگر متصل می شوند. این مفصلها بر اثر فشار یا ساییدگی آسیب می بینند و ممکن است بر روی آن قسمتهای صدمه دیده استخوان مهره دچار تورم شده و باعث شود که بر روی اعصاب اطرافش فشار وارد آید.


شبکه اعصاب


سیستم عصبی را می توان به نحوی به شبکه تلفن ها تشبیه نمود زیرا از طریق آنها، پیغام عصبی از مغز به سراسر بدن متصل شده و از همین طریق نیز به مغز بر می گردد. پیغامهایی که از مغز به سمت پایین می آیند باعث می شوند که عضلات منقبض شده و در نتیجه بر روی حرکاتی از بدن همچون راه رفتن، کنترل صورت گیرد. پیغامهایی که از پایین به بالا و به سمت مغز می روند حامل حس هایی مانند لمس و درد می باشند.


 نخاع

یک دسته از بافت عصبی که اصطلاحا به آن طناب نخاعی گفته می شود، از طریق مجرا یا کانالی که در داخل مهره ها وجود دارد، از مغز به سمت پایین می آید. ریشه های عصبی از طناب نخاعی خارج شده و مسافتی کوتاه در کانال را طی می کنند، سپس از هر سمت مهره (چپ و راست) یک عصب خارج می شود تا قسمت مربوط به خودش (تنه، دستها و یا پاها) را عصب رسانی کند.
آسیب های پشتاین حقیقت که طناب نخاعی حامل پیغامهایی است که به سمت بقیه بدن رفته و از آنجا هم برمی گردد، بدین معنی است که در صو.رت آسیب رسیدن به آن، این ارتباط ممکن است صدمه دیده و می تواند منجر به از دست دادن یا تغییر حس، ایجاد درد و ضعف حرکتی شود. این همان اتفاقی است که بدنبا
ل یک تصادف شدید بروز کرده و منجر به فلج شدن افراد می گردد. تعداد دستها یا پاهایی که در این موارد فلج می شوند بستگی به محل آسیب طناب نخاعی دارد. اگر صدمه به طناب نخاعی در ناحیه گردن رخ دهد، فلج و از دست دادن حس میتواند هم در دستها و هم در پاها ایجاد شود. با اینحال اگر آسیب در طناب نخاعی در قسمتهای پایین تر سینه ای یا کمری رخ دهد (در زیر سطح بازوها)، فقط عضلات پاها دچار مشکل خواهند شد. در اکثر مشکلات پشت بدن، اعصابی که از طناب نخاعی خارج می شوند آسیب می بینند اما خود طناب نخاعی معمولا کمتر آسیب می بینند.
در اثر صدمات مستقیم به لیگمانها، تاندونها، مفصلها و سایر ساختمانهایی که در مهره یا اطراف آن قرار دارد، درد می تواند فقط در همان قسمت پشت ایجاد گردد، اما به علت اینکه همان اعصابی که این بافتها را عصب رسانی می کنند همچنین پا ها را نیز از نظر عصبی تغذیه می نمایند، بیماران ممکن است در پاهایشان هم درد ایجاد شود و آنها اینطور فکر کنند که مشکل اصلی درپاها است، در حالیکه علت اصلی را باید در مهره های کمری جستجو نمود.
بعلاوه، ممکن است فشار وارد آمده بر روی اعصاب، همچنین تولید درد، تغییر در حس و ضعف عضلات پاها نماید.
واضح است که پشت انسان دارای ساختمان پیچیده ای است. وقتی صدمه ای وارد می شود، به دلایل مختلفی پشت درد میتواند رخ دهد. برای اینکه در هر فردی ببینیم که علت این دردها چه چیزی می باشند، بررسی ها و آزمایشهای دقیقی لازم است انجام شود. خوشبختانه اکثر حملات پشت درد یا کمر درد، بدون اینکه نیازی به بررسی های بیشتری باشد، بهبود می یابند. بنابراین بطور کلی برای پیدا کردن علت واقعی بروز درد، نیازی به انجام آزمایشها و بررسی های پیچیده وجود ندارد. با اینحال وقتی علایم خیلی شدید بوده و به مدت زیادی طول بکشند، پیدا کردن علت بروز آنها اهمیت ویژه ای دارد. در این موارد باید آزمایشات و معاینات دقیقی بعمل آید.


دستگاه ادراری


دستگاه ادراری، مواد دفعی را از خون پاک کرده، آنها را به همراه آب اضافی با ادرار دفع می کند. همچنین غلظت مایعات بدن را تنظیم و تعادل اسید ـ باز بدن را برقرار می کند. این دستگاه از یک جفت کلیه، مثانه، حالب که کلیه را به مثانه وصل می کند(و پیشابراه)لوله ای که از طریق آن ادرار بدن خارج می شود تشکیل می شود. کلیه ها اعضایی لوبیایی شکل و به رنگ قرمز مایل به قهوه ای هستند که در پشت شکم و در دو طرف ستون فقرات قرار دارند. آنها حاوی واحدهایی به نام نفرون هستند که خونی را که از کلیه ها می گذرد، تصفیه و ادرار تولید می کنند. سپس ادرار از حالب ها به سمت مثانه پایین می رود. مثانه به وسیله یک حلقه عضلانی (اسفنکتر) که دور خروجی پایینی آن قرار دارد، بسته می ماند. این عضله می تواند به طور ارادی شل شود و اجازه خروج ادرار از پیشابراه را بدهد. پیشابراه مرد، بزرگتر از پیشابراه زن بوده، به عنوان محل خروج مایع منی(مایعی که حاوی اسپرم است و در حین فعالت جنسی خارج می شود) عمل می کند. از آنجا که پیشابراه زن کوتاهتر است و نزدیک به مهبل و مقعد باز می شود، زنان بیش از مردان، مستعد عفونت های ادراری هستند.


ساختار کلیه


کلیه شامل۳ ‌ناحیه است: قشر (لایه خارجی)، مدولا(لایه میانی) و لگنچه کلیوی (ناحیه داخلی). قشر حاوی واحدهای کارکردی به نام نفرون است. هر نفرون شامل یک گلومرول (مجموعه ای از مویرگ های تخصص یافته که خون در آنها تصفیه می شود و یک لوله کلیوی که از آن مایعات دفعی حاصله عبور کرده، به ادرار تبدیل می شوند) است. مدولا شامل گروهی از مجاری جمع کننده ادرار اسـت. ادرار از این مجـاری وارد کالیس های کوچک و سپس کالیس های بـزرگ مـی شود که به لگنچه کلیوی باز می شوند. از اینجا ادرار وارد حالب می شود.


ادرار چگونه ساخته می شود؟


ادرار از موادی تشکیل می شود که در نفرون ها بر اثر تصفیه خون ایجاد شده اند. هر کلیه حدود یک میلیون نفرون دارد. هر نفرون از مجموعه ای از مویرگ های باریک به نام گلومرول و لوله ای به نام لوله کلیوی تشکیل می شود. این لوله ۳ قسمت دارد: لوله پیچیده نزدیک، قوس هنله و لوله پیچیده دور. خون ابتدا از گلومرول عبور می کند. دیواره های مویرگ ها، منافذی دارند که اجازه عبور آب و ذرات کوچک (مثل نمک ها) را می دهند، ولی ذرات بزرگتر مثل پروتئین ها و گلبول های قرمز از آنها عبور نمی کنند. مایعی که از خون گرفته شده است و ماده تصفیه شده نام دارد، وارد لوله کلیوی می شود و در آنجا آب و سایر مواد مفید آن مثل گوکز و نمک ها در صورت لوزم به داخل جریان خون بر می گرداند.


ادامه دارد…


http://zistbovjary.blogfa.com

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید