حضرت امیرالمومنین(ع) معجزهای است که از ناحیهی حضرت پروردگار به رسول گرامی و پرافتخارش حضرت محمد مصطفی(ص) اعطا گردیده است
همانگونه که در احادیث شریفه بیان شده، حضرت امیرالمومنین(ع) معجزهای است که از ناحیهی حضرت پروردگار به رسول گرامی و پرافتخارش حضرت محمد مصطفی(ص) اعطا گردیده است. معجزهای که از همهی معجزات انبیای گذشته، بزرگتر، شگفتانگیزتر و بُهتآورتر است.
چهارده قرن است که دوست و دشمن در مدح و منقبت این ابرمرد تاریخ گفته و نوشتهاند.
حتی در بازهای از زمان همان دوستان و دشمنان دست به دست هم داده تا فضایل بیشمار، عالی و حیرتانگیز حضرتش را کتمان ساخته و مخفی نمایند، با اینهمه اما صفحات پربرگ تاریخ اسلام گواهی میدهد که نقشههای پوچ و ناجوانمردانهی آنها نقش بر آب شد
و کوششهای مستمر و شبانهروزیشان نتیجهای معکوس داد
تا آن جا که به قول ابنابیالحدید معتزلی در شرح نهجالبلاغهاش، ج ۱۳، ص ۲۲۱ از قول عامر نوهی عبدا… بن زبیر دشمن خاندان علوی به فرزند خود چنین آمده:
که از بدگویی دربارهی علی(ع) دست بردارد، زیرا بنیامیه او را شصت سال در بالای منابر سبّ کردند، ولی نتیجهای جز بالا رفتن مقام و موقعیت علی(ع) و جذب دلهای بیدار به سوی وی نگرفتند.
بعد از حضرت رسول اکرم(ص) هیچ مقامی در جهان اسلام به عظمت و معنویت حضرت امیرالمومنین(ع) نمیرسد.
مادر وی، فاطمه دختر اسد فرزند هاشم است، وی از نخستین زنانی است که به پیامبر اکرم(ص) ایمان آورد و پیش از بعثت از آیین حضرت ابراهیم خلیل الرحمن(ع) پیروی می کرد.
این زن پاکدامن همان شخصیت ارزشمند و فرزانهای است که به هنگام طواف درد زایمان گرفت
و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و از خدای متعال برای آسان نمودن زایمان خود، درخواست کمک کرد.
لحظهای نگذشت که به صورت اعجازآمیزی دیوار کعبه شکافته و او وارد خانهی خدا شد و پس از سه روز در آن جا وضع حمل نموده و دومین شخصیت بزرگ جهان اسلام را تقدیم بشریت نمود.
آری علی(ع) در خانهی کعبه قدم به هستی نهاد، امتیازی که هیچ کس از زمان حضرت آدم(ع) تا روز ولادت امیرالمومنین(ع) و از آن روز تا به حال نداشته و از این به بعد هم نخواهد داشت.
مرحوم علامهی امینی (ره) در کتاب گرانسنگ «الغدیر»، این قضیه را از پنجاه کتاب از شیعه و شانزده کتاب از اهل سنت نقل کرده است.
آلوسی که یکی از دانشمندان بسیار متعصب اهل سنت است در این باره میگوید: «تعجب نکنید که علی(ع) در کعبه به دنیا آمد، چه قدر سزاوار است که امام امامان در جایی که قبلهی مومنین است به دنیا بیاید. پاک است آن خدایی که هر چیزی را در جای خودش قرار میدهد.»
حضرت آیتا… مظاهری در کتاب «مظهر حق»، ص ۱۸ ـ ۱۷ مینویسد: خداوند با حضرت فاطمهی بنت اسد صحبت کرد و فرمود:
«ای فاطمه، او را (فرزند تازه زاده شده) را علی نامگذاری کن که من علی اعلایم و او را از قدرت خود و از بزرگی و جلال خود و از میزان عدل خود خلق نمودم و نامش را از نام خود گرفتم
و او را به ادب خود تادیب نمودم و امر خود را بر او واگذاشتم و او را بر پیچیدگیهای علمم واقف ساختم و در خانهی من متولد شد و او اولین کسی است که بر بالای خانهی من اذان میگوید
و بتها را میشکند و بر زمین میاندازد و مرا بزرگ میدارد و تمجید و تهلیل میگوید و او بعد از حبیب و پیامبر برگزیدهی خلق من و رسول من، محمد(ص)، امام است و وصی اوست.
پس خوشا به حال دوستداران و یاران او و وای بر آنان که او را نافرمانی کرده و تنها گذاشتند و حقش را منکر شدند.»
تاریخ مینویسد که پس از سه روز حضرت امیرالمومنین علی(ع) همراه
با مادرش از کعبه بیرون آمدند، ابتدا با پدر بزرگوارش حضرت ابوطالب(ع) روبرو شده، ایشان سلام کردند.
سپس به پیامبر اکرم(ص) با جملهی «السلام علیک یا رسولا… و رحمها… و برکاته» سلام و به اذن خدا شروع به قرائت آیات ابتدایی سورهی «مومنون» کردند. بعد از آن رسول خدا(ص) نوزاد را تحویل گرفته و زبان مبارک خود را در دهان او قرار داده و سیرابش فرمودند.
در واقع باید گفت از این تاریخ به بعد، حضرت رسول اکرم اعظم(ص) مربی بلاواسطهی حضرت امیرالمومنین (ع) شدند
و به فرمودهی علمای بزرگوار ما، این یکی از بالاترین افتخارات ایشان بود که از همان ابتدا تحت سرپرستی و تربیت پیامبر گرامی اسلام(ص) قرار گرفتند.
در حدیث آمده است: روزی که امیرمومنان(ع) ولادت یافت رسول خدا(ص) سی ساله بود. علی(ع) را بسیار دوست میداشت
و به مادرش فرمود گهوارهی او را نزدیک بستر من بگذار. پیامبر(ص) بیشترین سهم تربیت او را بر عهده داشت و او را به هنگام شستشو پاکیزه میساخت و شیر در دهانش میریخت
و گهوارهاش را هنگام خواب تکان میداد و در بیداریش با او به زبان کودکی سخن میگفت و او را روی سینهی خود مینشاند و میفرمود: این است برادر و دوست و یاور و برگزیده و جانشین و پناه من و داماد و وصی من، و این است همسر دخترم و کسی که امین وصیت من است.
پیامبر(ص) همواره علی(ع) را روی دوش خود سوار میکرد و او را در کوهها و درهها و دشتهای مکه به گردش میبرد.
و امیرالمومنین(ع) هم فرموده: هر چه از رسول خدا(ص) میشنیدم آن را به خاطر سپردم و هرگز آن را از یاد نبردم.
اصبغ بن نباته میگوید: از امیرمومنان(ع) شنیدم که میفرمود: رسول خدا(ص) هزار باب از حلال و حرام دربارهی آنچه واقع شده و تا روز قیامت واقع خواهد شد به من آموخت، که از هر بابی هزار باب گشوده میشود. بنابراین علم من هزار هزار باب دارد. من زمان مرگ آدمیان را میدانم و از همهی بلاها خبر دارم و از داوری میان مردم آگاهم.
عمر بن خطاب (خلیفهی دوم) میگو
ید: شهادت میدهم که از پیامبر خدا(ص) شنیدم که فرمودند: «اگر تمام آسمانها و زمین را در یک کفهی ترازو قرار دهند و ایمان علی(ع) را در کفهی دیگر، ایمان علی(ع) سنگینتر است.»
آری به قول استاد تاریخ دانشگاه لنینگراد جناب ایلیا پاولیچ پطروشکفسی: علی(ع) پروردهی محمد(ص) و عمیقا به وی و امر اسلام وفادار بود… بیشک هم مردی سلحشور و هم شاعر و تمام صفات لازمهی اولیاءا… در وجودش جمع بود. (اسلام در ایران، ص ۴۹ و ۵۰ ـ ترجمهی کریم کشاورز).
و به قول شارح مشهور نهج البلاغه جناب ابن ابی الحدید معتزلی مسلک که گفت:
«من چه گویم درباره ی مردی که همه ی فضیلت ها به او منتهی میشود و هر مکتب و هر گروهی خود را به او منسوب می سازند. آری، اوست رئیس همه ی فضیلت ها و… حتی فلاسفه ای که از ملت اسلامی نیستند، او را تعظیم مینمایند.»
پس از اینکه رسول خدا(ص) به رسالت مبعوث شدند، امیرالمومنین(ع) اولین کسی بود که شهادتین را ادا نمود و بعد حضرت خدیجه(س) و…
در عظمت حضرت امیرالمومنین(ع) این مطلب و نکتهی کافی است که به تعبیر قرآن مجید در آیهی ۶۱ سورهی آل عمران که به آیهی مباهله معروف است و شیعیان همیشه به آن افتخار کرده و تا روز قیامت افتخار خواهند کرد، این است که آن حضرت در این آیه، نفس پیامبر اکرم(ص) قلمداد شدهاند. همانگونه که سرودهام:
شیر خدا، حیدر و صفدر علی است
بتشکن و هالک خیبر عل
ی است
نـیــک نـگر رتـبـهی ایـمـان او
نـفس نـبی، جانِ پیمبر علی است
یعنی چه که امیرالمومنین(ع) نفس و جان پیمبر(ص) است؟ یعنی هر فضیلتی که حضرت رسولا…(ص) دارند حضرت علی(ع) هم دارند و برعکس. تنها تفاوتی که این دو وجود مقدس، مطهر و نورانی دارند (طبق احادیث شریف نبوی (ص)) همانا مقام نبوت است.
در روایتی که ابن حجر در الصواعق المحرقه ذیل همین آیهی مذکور از دارقطنی نقل میکند: «علی(ع) در روز شورا با این آیه با اهل شورا احتجاج نموده و فرمود: شما را به خدا سوگند، آیا کسی غیر از من هست که پیامبر(ص) او را نفس خود شمارد و فرزندانش را فرزندان خویش بداند و زنانش را زنان خود ذکر کند؟ مردم پاسخ دادند: به خدا سوگند خیر.»
اخبار و روایات فراوانی به نقل از شیعه و سُنّی در این باره وارد شده است از جمله اینکه پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: «از خدا هیچ چیز را نخواستم مگر این که مانند آن را برای تو نیز خواستم و هیچ چیز نیست که از خدا خواسته باشم اما به من نداده باشد، به استثنای مسالهی نبوت که به من گفته شد پس از تو پیامبری نیست.»
ابن عمر میگوید: از رسول خدا(ص) دربارهی علیبنابیطالب(ع) سوال کردیم، پیامبر(ص) خشمگین شد و فرمود: چه شده است که گروهی همواره دربارهی کسی سوال میکنند که در همهی اوصاف، جز نبوت، مقام و منزلتش نزد خدا همچون مقام و منزلت من است؟ (بحار ۲۷/۱۱۴)… و یا اینکه در حدیث شریف و
مشهور منزلت که متواتر میان شیعه و سنی است حضرت رسولا…(ص) خطاب به امیرالمومنین(ع) فرمودند: «تو برای من به منزلهی هارون هستی برای موسی، جز اینکه پیامبری پس از من نیست.» جا دارد که داستان این روایت تاریخی و عجیب را به نقل از کتب شیعه و سنی با هم به خواندن بنشینیم:
«داستان از این قرار است که رسول خدا(ص) خبردار شدند که روم که یکی از دو ابرقدرت آن زمان بود، آمادهی جنگ با مسلمانان است.
از طرف دیگر از طریق وحی خبردار شدند که منافقین قصد دارند در غیاب آن حضرت، در مدینه علیه حکومت اسلامی دست به کودتا بزنند؛ لذا برای مقابله با این توطئهی منافقین، امیرالمومنین(ع) را که در تمامی جنگها حضور فعال داشت و از فرماندهان سپاه اسلام بود،
به جای خود در مدینه گذاشتند. منافقین هم که میدانستند با حضور امیرالمومنین(ع) در مدینه به مقصود خود نمیرسند، شروع به شایعهپراکنی کردند.
میگفتند: حتما کدورتی میان پیامبر(ص) و علی(ع) هست که او را در این جنگ همراه خود نمیبرد. پیامبر(ص) وقتی از این شایعه خبردار شدند، خیال همه را با این سخن راحت کردند.
البته این را در موقع دیگر هم فرموده بودند. خطاب به امیرالمومنین(ع) فرمودند: تو برای من به منزلهی… » بالاخره احادیث در شان و منزلت حضرت امیرالمومنین(ع) فراوان است
و ثواب نقل و نشر این احادیث را فقط خدا میداند که چه میزان و مرتبهای است و لذا صلاح دیدم که در این ایام نورانی و پر خیر و برکت از زبان کسی که علی(ع) را با تمام وجودش پرورانیده و او را به امر الهی داماد و وصی و جانشین و همه کارهی خود قرار داده، یعنی از زبان خواجهی رُسُل و عقل کل حضرت محمد مصطفی(ص) برای حُسن ختام این نوشتار احادیثی چند بهعنوان تبرّک و تیمّن تقدیم به خوانندگان ولایتمدار بنمایم باشد که انشاءا… ذخیرهای باشد برای شب اول قبر و روز حشر که همه محتاج و نیازمند ولایت این بزرگواران هستیم:
ناگفته نماند که احادیث شریف ذیل را به تمامی از کتاب شریف «هزار حدیث در فضایل امام علی (ع)» نقل مینمایم. این کتاب تالیف جناب علیرضا صابرییزدی بوده و جناب آقا محمدرضا انصاری محلاتی زحمت ترجمهی آن را کشیدهاند:
مجالس خود را با یاد علیبنابیطالب(ع) زینت بخشید.
ـ خصلتهایی در علی(ع) وجود دارد که اگر یکی از آنها در همهی مردم بود به آن بسنده میکردند.
ـ ای علی! اگر تو نبودی، مؤمنان پس از من شناخته نمیشدند.
ـ هنگامی که در برابر پروردگارم قرار گرفتم، خدا با من تکلّم کرد و به راز سخن می گفت، و من از هر چه آگاه شدم آن را به علی(ع) آموختم؛ از این رو او درِ علم من است.
ـ ای علی! من شهر علمم و تو دروازهی آن هستی؛ دروغ میگوید کسی که میپندارد از غیر دروازه به شهر میتوان رسید.
ـ پس از من علیبنابیطالب(ع) از همهی افراد امتم به سُنّت و داوری داناتر است…
ـ علی(ع) نزد خداوند، بلند مرتبهترین مردم است.
ـ ای علی! به تو سه ویژگی داده شده که به من و هیچکس دیگر داده نشده است: تو پدرِ همسری مانند من داری که من مانند آن را ندارم، و تو همسری همچون صدیقه ـ س ـ دختر من داری که من مانند آن را ندارم، و تو از صُلب خود حسن و حسین ـ (ع)ـ را داری که من از صلب خود مانند آن دو را ندارم، ولی همهی شما از منید و من از شما هستم.
ـ هرکه میخواهد به دانش آدم(ع) و پرهیزگاری نوح(ع) و بردباری ابراهیم(ع) و عظمت موسی(ع) و عبادت عیسی(ع) نظر کند، به علیبنابیطالب(ع) بنگرد.
ـ خداوند بر ساکنان هفت آسمانش به تو افتخار میکند.
ـ ای علی(ع)! فرشتگان به محبّت و ولایت تو به خدا تقرّب میجویند. به خدا سوگند، دوستداران تو در آسمان بیشتر از دوستداران تو در زمیناند…
ـ مَثَل علی(ع) در میان امت مثل «قل هو ا… احد» در قرآن است.
ـ علی(ع) آن خبر بزرگ (نبأعظیم) است.
ـ ای علی(ع)! مَثَل تو میان امتم همچون مثل کشتی نوح است.
هر که بر آن سوار گردید نجات یافت و هرکه از آن تخلف ورزید غرق شد.
ـ دروغ میگوید کسی که میپندارد مرا دوست میدارد در حالی که دشمن توست.
تو از منی و من از تو هستم. گوشت تو از گوشت من، خون تو از خون من، و روح تو از روح من، و ظاهر و باطن تو از ظاهر و باطن من است.
تو پیشوای امت منی و پس از من جانشینم بر آنان خواهی بود. هرکس از تو اطاعت کند نیکبخت و هرکس تو را نافرمانی کند تیره بخت است. آن کس که مهر تو را داشته باشد سود می برد. و آن کس که با تو دشمن باشد زیان میبیند. همراهانِ تو کامیاب و جداشدگانِ از تو نابودند و…
ـ علیبنابیطالب(ع) خلیفهی خدا و خلیفهی من، و حجّت خدا و حجّت من، و باب خدا و باب من، و برگزیدهی خدا و برگزیدهی من، و حبیب خدا و حبیب من، و خلیل خدا و خلیل من، و شمشیر خدا و شمشیر من است.
او برادر و همراه و وزیر و وصیّ من است. دوستدار او دوستدار من و دشمن او دشمن من است. موافق او موافق من و مخالف او مخالف من است. جنگ با او جنگ با من و سازگاری با او سازگاری با من است. سخنِ او سخن من، و فرمانِ او فرمان من است. همسرش دختر من است و فرزندانش فرزندان منند. او سرور اوصیا و بهترین فرد از امّت من است.
ـ پس از من فتنهای تاریک روی خواهد داد. تنها کسی از آن رهایی مییابد که به آن استوارترین دستگیره چنگ زند. گفتند: ای رسول خدا! آن استوارترین دستگیره چیست؟ فرمود: علیبنابیطالب(ع) است.
در پایان این نوشتار ضمن عرض تبریک خجسته ایام ولادت با سعادت حضرتش عرض مینمایم:
عارف و عرفان و طریقت علی است
رهـرو احـکام شـریـعت علی است
ای که بدنبال صراط حقی
راه حق و حقّ و حقیقت علی است
سیدمصطفی علوی
www.ido.ir
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه