ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟

فهرست مطالب

آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است


از دوری تو پاره گریبان شدن بس است


کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست


یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است


یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟


یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است


گریه … فراق … گریه … فراق … این چه رسمی است؟!


دیگر بس است این همه گریان شدن بس است


 


موی سپید و بخت سیاه مرا ببین


دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است


تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟!


تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است

خسته شدم از این همه بازی روزگار


مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است


سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن


بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است


 


یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت


گفتی برو که دست به دامان شدن بس است


باشد قبول می روم امّا دعای تو


در حقّ من برای مسلمان شدن بس است


دست مرا بگیر که عبدی فراری ام


دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است


اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا


دل مردگی و این همه ویران شدن بس است


آقا بیا به حقّ شکاف سر علی


از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است


منبع: سایت امام هشتم (علیه السلام) شاعر: محمدفردوسی


بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید