از این طرف اومدی: 

دستخوش کینه

فهرست مطالب






























ای مصحف ورق ورق! ای روح پیکرم!


آیا تویی برادر من؟ نیست باورم


با آنکه در جوار تو یک عمر بوده ام


نشناسمت کنون که تو هستی برادرم


پامال جور و دست خوش کینه ام ببین


ای کشتی نجات، گذشت آب از سرم


عمر منی که از کف من رفته ای و من


بی تو، گمان بودن خود را نمی برم


ای خشک لب، کنار فرات از غمت ببین


دریاست در کنار من از دیده ترم


با کعب نی کنند جدا از توأم و لیک


از جان خویش بگذرم و از تو نگذرم


دیشب کنار پیکر پاکت چه ها گذشت


کاین خاک ها هنوز دهد بوی مادرم؟


دیدم که دست، ظلم تو را سنگ می زند


بگذاشتم دو دست خود آنگاه برسرم


بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


علی انسانی

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید