آيت الله بهجت(ره) ميفرمودند: شيطان هيچ وقت نميآيد انسان را با بدي به سمت خود جذب کند؛ يعني هيچ وقت به يک مؤمن نميگويد بيا مثلاً شراب بخور؛ بلکه در روايات داريم ممکن است به يک فرد اهل عبادت اين طور تلقين کند که بيشتر عبادت کن يا وقتي تصميم به استمرار در انجام عملي صحيح را داشته باشيد، شيطان يک عمل بزرگتر و بهتر را پيش روي شما قرار ميدهد تا از اين عمل کوچک و دائمي دست برداريد، چون ميداند اين عمل کوچک دوامش توانش است و يک عمل کوچک ملکه شده خيلي براي شيطان سنگين است.& lt;o:p>
اشاره
بازار داغ مدّعيان اين روزها بسياري را اسير خويش ساخته  است. برخي مجذوب قدرتهاي فوق العادة اينان شدهاند و برخي سفرة معارف آنان را قبلة خود قرار دادهاند. با توجّه به ظرافت و حساسيت موضوع سراغ حجّتالاسلام و المسلمين محمّدرضا عابديني، از استادان اخلاق حوزة علميّة قم رفتيم و از منظري متفاوت به آن پرداختهايم. اميد که مقبول طبع شريف مولايمان قرار گيرد و در دوران فتنههاي آخرالزّماني براي خوانندگان راهگشا باشد.
- 
 با تشکّر از بذل محبّت شما که قبول زحمت کرديد لطفاً براي آغاز گفتوگو، مختصري دربارة حقيقت جنّ براي ما بفرماييد.
بحث جنّ به عنوان يکي از مخلوقات خداوند از بحثهاي متشابهي است که هرچند در آيات و روايات بيان شده و حتّي نام يکي از سورههاي قرآن را به خود اختصاص داده؛ ولي معرفت نسبت به آنها در مقام اجمال باقي مانده، به رغم آنکه بسياري از انبيا و معصومان(ع) دربارة آنان سؤالاتي شده و موضوع مورد غفلتي نبوده؛ با اين حال به شکلي مرموز و مبهم باقي مانده است. در قرآن تصريح شده که سليمان نبي(ع) جنّ و شياطين را تسخير کرده بود و آنها براي او کارگري و ساخت محراب و تمثال ميکردند.1 آنها احساس ميکردند در اين دوره تحقير شدهاند و جالب اينجاست که تا حدود يک سال پس از مرگ ايشان، متوجّه آن نشده بودند و همچنان به بنّايي خود ادامه ميدادند.2
در قرآن آمده که شيطان هم از جنّ بو
د.3 اين هم مطلب خيلي مهمّي است که شيطاني که اين همه با انسان کار دارد، از گروه اجنّه ميباشد. جنّيان از آتش هستند و شيطان هم با استدلال به خلقت خود از آتش، خود را بالاتر از آدم ميداند.4
آيات قرآن، روايات و همچنين شهود عارفان ما را از اين موضوع مطّلع ميکند که جنّيان دو دستهاند: مؤمن و کافر؛ پس هم مکلّفند و هم اختيار دارند که در روايات نيز به اين مطلب تصريح شده است.
از
حيث کمال، جنّيان نسبت به انسانها ضعيفترند، بنابراين نبي و هدايتي که براي انسانها ميآيد براي آنان هم خواهد بود. حضرت آيت الله حسنزاده ميفرمودند: همچنان که برخي از انسانها جنّ زده ميشوند، برخي جنّيان نيز انسان زده ميشوند؛ و انسان غير مؤمني او را مسّ6 ميكند.
حضرت آيت الله بهجت(ره) که الي ماشاءالله اخبار دربارة ارتباط آنها با علما و شهودات خودشان و ديگران داشتند.
مطلب ديگر اين است که جنّيان با توجّه به بساطت و لطافت وجود مادّياي که دارند، توانايي رفت و برگشت سريعتري نسبت به انسانها دارند و اين دليل کمال آنها نيست. همان طور که ما نميتوانيم از ديوار رد شويم؛ ولي حرارت ميتواند و آنها هم که از جنس آتش هستند چنين قابليّتي دارند؛ زيرا حجابهاي کمتري براي آنها وجود دارد و از در و ديوار به راحتي عبور ميکنند. ابن عربي در «فتوحات» بحثهاي مفصّلي دربارة حقيقت، حيات، نکاح و… جنّيان آورده که بخشي از آنها در آيات و روايات است و بخشي از شهودات عارفان است و بايد در جاي خود دربارة آنها بحث شود. با اين حال شايد ابهام و اجمال در بيان علما دربارة جنّيان هم تبعيّت از آيات و روايات باشد؛ هرچند که وقايع و حوادث بسياري به دست جنّيان اتّفاق افتاده است.
خلاصه:
جنّ يکي از مخلوقات خداست؛
از انسان ضعيفتر ميباشد؛
با عالم انسانها در ارتباط است براي هدايت و ضلالت؛
آنها از يكديگر تأثير ميپذيرند: در هدايت، جنّ از انسان و در ضلالت، هردو برهم اثر گذارند.
- 
 آيا ممكن است ميان انسانها و جنّيان رابطه برقرار شود؟
دربارة بحث ارتباط جنّ و انس لازم است ياد آور شوم كه همة موجودات در انسان به نحو اندماج، انفکاک7 و خلاصه وجود دارند و انسان خلاصة عالم است و به همين علّت وجود سنخيّت در انسان ميتواند با همة موجودات مجرّد تام و ناقص و مادّه از ملک تا فلک و شجر، جنّ و حيوان و نباتات رابطه برقرار کند.  
در شعر منسوب به حضرت علي(ع) نيز آمده که اتزعم انک جرم صغير و فيک انطوي عالم اکبر و بر همين مبناست که عرفا به انسان، عالم صغير و به عالم انسان، کبير ميگويند.</P>  ;
بنابر روايات فراوان، جنّيان چون نميتوانستهاند بدون رسول باشند، همواره در ارتباط با همة انبيا بودهاند و آنها براي طرح سؤالات، رفع شکايات و اختلافات و ديگر کارها مرتّب به سراغ ايشان ميآمدهاند. البتّه جنّيان به سبب بساطتي که دارند، عمرشان به طور طبيعي از انسانها خيلي طولانيتر است. آيتالله بهجت(ره) ميفرمودند: در عالم جنّ اهل تسنّن وجود ندارد؛ چون تعدادي از جنّياني که روز غدير حضور داشتهاند، هنوز زندهاند و جزئياتي را از آن روز به ياد دارند و نقل ميکنند که انسانها نقل نکردهاند و در کتب نيامده است.
- 
 اين رابطه از کدام طرف برقرار ميشود؟
دربارة تأثيرگذاري اشاره کردم که علاوه بر امکان برقراري رابطة صحيح و غلط، جنّ و انس ميتوانند بر هم اثرگذار باشند؛ امّا دربارة انسان کامل و انسانهاي قوي، مطلب به اين شکل نيست و فقط اين انسانها  هستند كه اثرگذارند. تأثيرگذاري اشياء بر جسم انسان کامل تنها به اذن و اختيار او ممکن ميشود. اين مطلب بحثهاي جنبي ديگري دارد که در جاي خود طرح ميشود.
جنّ به علّت بساطت، رابطة قويتري ميتواند برقرار کند؛ ولي در حالت اوّليه، خداوند اين قدرت را در او قرار نداده که بتواند در انسان تصرّف کند و خداوند اين راه تصرّف را باز نگذاشته است؛ جز اينکه به واسطة انسسان ديگري محقّق شود. جنّيان ضعيفتر از آن هستند که بتوانند در ضعيفترين انسانها اثر گذار شوند. جنّيان داراي کمال و اقوياي آنها که اصلاً دنبال چنين تأثيرگذاريهايي نيستند و بيشتر براي تعلّم سراغ انسانها ميآيند. آنهايي هم که براي شقاوت و ضلالت سراغ انسانها ميآيند باز قدرت تصرّف را ندارند. شياطين رانده شده ميتوانند به طور مستقيم با انسانها ارتباط برقرار کنند و حساب آنها از جنّيان جداست. جنّيان مَرَده(رانده شده) از طريق ديگر انسانها ميتوانند با بقيّه رابطه برقرار کنند. 
- 
 اين رابطه چگونه آغاز ميشود؟
چون جنّيان امکان رفت و آمد راحتتري دارند، ميتوانند از برخي اخبار به ظاهر غيبي که از طريق عادي زمان ميطلبد تا به شما برسد، مطّلع شوند. علاوه بر آن در ماجراي تخت بلقيس آمده که يکي از بزرگان و سرکردگان (عفاريت) جنّ در محضر سليمان(ع) گفت: قبل از اينکه از جايت بلند شوي آن را برايت ميآورم. زماني كه سليمان(ع) بر تخت مينشست تا به امور مردم رسيدگي كند از صبح تا ظهر طول ميکشيد. در مقابل او آصف که بخشي از علم الکتاب را داشت و يکي از تابعان سليمان(ع) بود، ميگويد: به قدر چشم بر  هم زدني آن را بر
ايت خواهم آورد.8 آصف از خود سليمان(ع) پايينتر بود و چنين قدرتي داشت و امثال او در دربار سليمان(ع) فراوان بودهاند. تعبير مرحوم علّامه اين است که نگاه يعني، فوق سرعت نور و تبديل به انرژي که در اين حالت شيء در مبدأ معدوم شده و با علم به علل وجودي آن دوباره در مقصد به وجود ميآيد. سليمان(ع) هم تا نگاه کرد آن را ديد. برخلاف ما، قرآن بلافاصله در مسائل نظري گريزي به وادي عمل، عبرت و دنبالة کار ميزند. سليمان(ع) پس از اين ماجرا بيدرنگ ميگويد: خدا اين صحنه را به من نشان داد تا مرا بيازمايد که اهل شکرم يا ناسپاسي؟9
در روايات آمده است كه، خداوند رحمت کند برادر ما آصف را که با دانستن تنها يک حرف از علم اعظم، عرش عظيم بلقيس را به قدر نگاه کردني جابهجا کرد. در اينجا قرآن يکي از سرکردگان و قدرتمندان جنّ را با يکي از انسانها که بهرهاي از علم الکتاب داشته، مقايسه کرده؛ يعني يک سرکرده را با انساني که عاليترين نبوده، قياس کرده است.
در برقراري رابطه هم لازم است ميان دو طرف سنخيّت به وجود آيد. برخي اذکار، اوراد و ادعيه، انخلاع10 و ضعيف کردن توجّه به بدن، ميان فرد و جنّيان مؤمن سنخيّت ايجاد ميکند و او که به دنبال اين سنخيّت و به تصرّف درآوردن آنان نبوده، ميتواند از همراهي و ياري آنان که براي رهزني نيامدهاند، بهرهمند شود. اگر کسي دنبال اين تصرّفات باشد، دچار ابتلا خواهد شد. يک انسان ميتواند تا جايي پيش برود که از ياري ملأئك بالاتر و از آنها نيز بهره مند شود. براي نمونه مرحوم علّامه ماجرايي را
 نقل ميکنند که در طول اشتغال به فلان ذکر و برنامه به هيچ رؤيت و مطلب حاشيهاي دقّت و به آنها که به تو وارد ميشوند، اعتنا نکن. در طول اشتغال ايشان به اذكاري، ظاهراً حوريّهاي سراغ ايشان ميآيد و هرچه جلوهگري ميکند، مرحوم علّامه اعتنا نميکنند و او با رنجش ميرود و علّامه اين صحنة رنجيدن را تا مدّتها در خاطر داشتند. 
جنّ در عالم مثال نازل با انسانها رابطه برقرار ميکند. در ملکوت اسفل اين رابطه خيلي به چشم ميآيد؛ ولي در ملکوت اعلي به همان اندازه رابطه با جنّ عادي است که الآن انسانها با هم رابطه دارند. اين مطلب بحث مفصّلي است که مجال مفصّلي ميطلبد. 
در مؤمنان اين رابطه خيلي مهم نيست؛ ولي وقتي جنّي با يک غيرمؤمن رابطه برقرار ميکند و خبرهايي به او ميدهد، براي اوخيلي شادي آفرين ميشود.
- 
 چرا جنّيان غير مؤمن به دنبال برقراري رابطه با انسانها هستند؟
آنها به دنبال رهزني و گمراه کردن انسانها و تابع خود ساختن افراد هستند. چون خدا اين راه را ساده قرار نداده، بايد اعمال و برنامههاي پليدي را انجام بدهند تا بتوانند با انسانهاي ضعيف، سنخيّت پيدا کرده و رابطه برقرار کنند. به هر حال همان طور که ما انسانها برقراري رابطه با جنّ را براي خود يک کمال ميدانيم، جنّيان هم برقراري رابطه با انسانها و به تسخير درآوردن افراد را براي خود کمال ميدانند.
يک نکته را هم در اينجا ياد آور شوم که در دوران کودکي براي بسياري از انسانها امکان برقراري رابطه به وجود ميآيد و بعضي آن را چشيده، دنبال ميکنند؛ ولي اکثراًٌ آن را فراموش ميکنند. البتّه برخي هم با آموزش، اين مطالب را ميآموزند و ادامه ميدهند و دنبال بعد از آن ميافتند؛ چون خبرهاي غيبي و مطالبي که از ديد بقيه پنهان است و تأثير گذاشتن در زندگي بقيه براي بروز و ظهور دشمنيها، براي آنها خيلي جاذبه دارد و ميخواهند خودشان را اشباع کنند.
ادامه دارد…
www.apocalypse.blogfa.com


