از این طرف اومدی: 

ماه ابرو شکسته

فهرست مطالب



باز امشب منادی کوفه


از امامی غریب می خواند


گوشه خانه دختری تنها


دارد اَمن یجیب می خواند


**


مثل اینکه دوباره مثل قدیم


چشم اَز خون دل تری دارد


این پرستار نازنین گویا


باز بیمار بستری دارد


**


چادر پُر غبار مادر را


سرسجاده برسرش کرده


بین سر درد امشب بابا


<P style="TEXT-ALIGN: center; LINE-HEIGHT: 200%; MARGIN: 0cm 0cm 10pt; unicode-bidi: embed; DIRECTION: rtl; mso-margin-top-alt: auto; mso-margin-bottom-alt: auto" dir=rtl class=MsoNormal align=justify& gt;یاد سر درد مادرش کرده


**


آه در آه چشمه در چشمه


متعجب زبان گرفته! پدر


خار درچشم اُستخوان به گلو!


درگلوم اُستخوان گرفته پدر


**


آه بابا به چهره ات اصلاً


زخم ودرد و وَرم نمی آید


چه کنم من شکاف زخم سرت


هرچه کردم به هم نمی آید


**


باز سر درد داری و حالا


علت درد پیکرم شده ای


ماه «اَبرو شکسته» باباجان


چه قَدَر شکل مادرم شده ای


**


سرخ شد باز اَز سر این زخم


جامه تازه تنت بابا


مو به مو هم به مادرم رفته


نحوه راه رفتنت بابا


**


پاشو اَز جا کرامت کوفه


آنکه خرما به دوش می بردی


زود در شهر کوفه می پیچد


که ش
ما بازهم زمین خوردی


**


دیشب اَز داغ تا سحر بابا


خواب دیدم وَ گریه ها کردم


اَز همان بُغچه ای که مادر داد


کَفنی باز دست و پا کردم


**


کودکانی که نانشان دادی


روزگاری بزرگ می گردند


می نویسند نامه اَمّا بعد


بی وفا مثل گرگ می گردند


**


یا زمین دار گشته و آن روز


همه افراد خیزران کارند


یا که اهنگری شده آن جا


تیرهای سه شعبه می ارند


**


وای اَز مردمان بی احساس


دردهای بدون اندازه


وای اَز آن سوارکارانُ


نعل اسبی که می شود تازه


**


وای اَز دست های نامَحرم


آتش ودود وچادر ودامان


وای اَز کوچه یهودی ها


سنگ باران قاری قرآن<SPAN dir=ltr& gt;..


 


علی زمانیان


بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید