مسابقه کتابخوانی ولادت پیامبر (صلی الله علیه و آله)
موسسه قرآن و نهج البلاغه در راستای آشنایی بیشتر آحاد مردم با معارف اهل بیت و زندگانی چهارده معصوم (علیهم السلام) سلسله مسابقات کتابخوانی را از طریق سایت و کانال های زیر مجموعه ی
موسسه قرآن و نهج البلاغه برگزار میکند. در این مرحله به مناسبت هفته وحدت و زاد روز ولادت پیامبر رحمت حضرت محمد بن عبدالله صلوات الله و سلامه علیه و امام صادق علیه السلام، از آثار مرجع عالیقدر
حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی متن کوتاهی را انتخاب و در معرض مسابقه می گیرد.
روز ولادت پيامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) مبدأ جديد تاريخ بشريت است
ولادت پیامبر، حضرت ختمى مرتبت رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه و آله) مطابق روايت معروف، در روز هفدهم ربيع الأول و طبق روايت غيرمعروف، در دوازدهم آن واقع شده وماه شادى و جشن و سرور است.[1]
لذا تكريم، تعظيم و بزرگداشت اين روز (ولادت پیامبر و امام صادق علیهم السلام) بسيار بجاست، به نحوی که در تكريم و تعظيم روز ولادت پیامبر به خاطر ولادت شخص اوّل عالم امكان و سرور همه ممكنات
حضرت نبىّ اكرم(صلى الله عليه و آله) سفارش بسيار شده است.[2]
از این رو سزاوار است مسلمين با تشكيل جلسات در روز ولادت پیامبر، هرچه بيشتر با شخصيّت نبىّ مكرّم اسلام(صلى الله عليه و آله)، سيره و تاريخ زندگى او آشنا شوند.[3]
ولادت پیامبر اسلام در یک نگاه
حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)، از پدرى به نام «عبدالله بن عبدالمطلب» و مادرى به نام «آمنه بنت وهب» در مکه دیده به جهان گشود.
زمان ولادت پبامبر هنگام طلوع فجر، روز جمعه،سنه عام الفيل بوده است.[4]
نامگذاری پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم)
در تاريخ زندگى مادر گرامى پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله) آمنه عليها السلام چنين آمده است كه در آن هنگام كه پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) را در رحم داشت فرشته اى به او گفت:
و تو آقاى اين امت را در رحم دارى، هنگامى كه متولد شد بگو: من او را به خداوند يگانه از شر هر حسودى پناه مى دهم، سپس نام او را «محمد» بگذار، اين بانو در هنگام حمل مشاهده كرد
نورى از او خارج شد و به وسيله آن نور قصرهاى «بصرى» را در سرزمين شام مشاهده كرد![5]
حوادث شب ولادت پيامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم)
در شب ولادت پبامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)،[6] معجزات مختلفى روى داد:[7]
مطابق نقل تواريخ، همزمان با تولّد آن حضرت بتها در خانه كعبه فرو ريختند،آتشكده فارس خاموش شد، درياچه ساوه كه مورد پرستش گروهى بود خشكيد و قسمتى از قصر شاهان جبّار
در هم شكست و فرو ريخت.[8]
ولادت پیامبر اسلام، آغازی بر پایان بت پرستی
در برهه اى از زمان، بت پرستان براى پرستش، بت هايى از موجودات بى جان و بى شعور عالم طبيعت، انتخاب مى كردند. به همين جهت، عده اى خورشيد پرست شدند، و برخى به عبادت ستاره ها پرداختند،
و گروهى ديگر ماه را عبادت نمودند[9] و حتى برخى، بعضى از رودخانه ها و درياچه هاى مهم مانند رودخانه نيل و درياچه ساوه را مى پرستيدند و شايد خشك شدن درياچه ساوه و خاموش گشتن
آتشكده فارس در هنگام ولادت پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) ، از اين جهت بوده است كه اين دو، مورد پرستش انسان ها قرار داشتند.[10]
لذا بركاتى كه هنگام ولادت پیامبر براى جهانيان فراهم گشت، همه و همه، بيانگر آغاز عصر جديدى در مسير توحيد و مبارزه با شرك و بت پرستی بود.[11]
رابطه ولادت پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و هلاکت لشکر ابرهه
مقارن ولادت پيامبر(صلی الله علیه و آله) داستان اصحاب الفيل رخ داد.[12] «اصحاب فیل»كسانى بودند كه از سرزمين يمن برخواسته، و بنا به دلايلى به قصد ويران كردن كعبه به سمت مكه لشكركشى كرده،
و به فرمان خداوند همه آنها نابود شدند.[13] خلاصه داستان اصحاب الفيل به شرح زير است:[14]
مسيحيّت در سرزمين يمن در جنوب عربستان در حال گسترش بود. فرمانده اى از طرف مسيحيان آن سوى دنيا در آنجا حكومت مى كرد، كه نام وى ابرهة بن الصباح الاشرم جدّ نجاشى
معاصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بود. او كليساى بى نظيرى در يمن ساخت كه شايد مانند آن در دنياى آن روز وجود نداشت. ابرهه كه به اين كليسا دلبستگى شديدى داشت ناگهان متوجّه شد
كه عدّه اى شبانه آن را آتش زده و خاكستر كردند.[15]
وى از اين حادثه بسيار ناراحت و پريشان، ومشغول تحقيق از عوامل آن شد. به اين نتيجه رسيد كه شايد مشركان عرب مكّه دست به اين كار زده باشند. لذا لشكر بزرگى فراهم و به سمت مكّه حركت كرد.
تا با تخريب خانه كعبه از مشركان مكّه انتقام گيرد.
هنگامى كه لشكر ابرهه به نزديك مكّه رسيد، و مردم مكّه آن لشكر بزرگ را ديدند، سخت وحشت كردند.
زيرا اوّلًا: سپاه فيل سوار نديده بودند، و ثانياً: تا آن زمان شاهد سپاهى به آن عظمت و بزرگى نبودند.
ابرهه نزديك يكى كوه هاى مكّه توقّف كرد، و مأمورى فرستاد تا بزرگ و رئيس مكّه را نزد وى آورند. عبدالمطلب جدّ بزرگوار پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)، كه در آن زمان بزرگ مكّه بود، نزد ابرهه آمد.
عظمت و ابهّت عبدالمطلب سبب شد كه ابرهه از تخت پايين آمده، و دست عبدالمطلب را گرفته، و كنار وى روى زمين بنشيند. سپس هدفش را از لشكركشى به مكّه به وى اعلان كرد و گفت:
از من چه تقاضايى دارى؟ عبدالمطلب گفت: من دويست شتر داشتم كه مأموران تو آن ها را مصادره كرده اند، دستور بده آن ها را آزاد كنند! ابرهه كه انتظار داشت عبدالمطلب در مورد حمله به كعبه
با وى گفتگو كند از اين تقاضا متعجّب شد، و گفت: شما فقط در مورد شترانت سخن مى گويى؟
عبدالمطلب گفت: «اَنَا رَبُّ الاْبِلِ، وَ اِنَّ لِلْبَیْتِ رَبّاً سَیَمْنَعُهُ: من صاحب شترانم، و این خانه صاحبی (خدائی) دارد که از آن دفاع می کند».[16]
عبدالمطلب به شهر بازگشت، و به مردم دستور داد كه در كوه هاى اطراف مكّه متفرق شده، و پناه گيرند. سپاه ابرهه به سمت خانه خدا و به قصد تخريب آن حركت كرد.
فيل سواران ناگهان ابرى را مشاهده كردند كه از سمت درياى احمر به سوى آنها حركت مى كرد. وقتى كه نزديك تر شد شاهد پرندگان كوچكى بودند كه هر يك سه عدد سنگ كوچك به اندازه نخود
يكى در منقار و دوتاى ديگر را در ميان پاهايشان گرفته بودند. خداوند در مقابل سپاه عظيم فيل سواران، سپاه عظيم ترى تهيّه نكرد. بلكه با اين پرندگان كوچك به مبارزه و مقابله با پيل سواران آمد.
هر پرنده اى مأمور كشتن سه نفر از سپاهيان ابرهه بود. پرندگان كوچك مأموريّت خود را به طور كامل انجام داده، و تمام سپاهيان ابرهه را به قتل رساندند. تنها يك نفر از آنان جان سالم به در برد،
تا خبر شكست مفتضحانه پيل سواران را به يمن ببرد.[17]
جمعى معتقدند كه ميان ولادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و هلاکت لشکر ابرهه رابطه اى وجود داشته،[18] گويا خداوند مى خواهد هشدار دهد كه در آينده نزديك شخصى از سرزمين مكّه
ظهور خواهد كرد و اين خانه مقدّس را احيا نموده، و جهان را مملوّ از ايمان و محبّت و دوستى مى كند.[19]به هر حال اهميت اين حادثه بزرگ بقدرى بود كه آن سال را «عام الفيل » (سال فيل) ناميدند
و مبدأ تاريخ عرب واقع شد.
در حقیقت، اين ماجرا كه مقارن ولادت پیامبر اكرم ص واقع شد زمينه ساز آن ظهور بزرگ بود، و پيام آور عظمت اين قيام، و اين همان چيزى است كه مفسران از آن تعبير به «اِرهاص» كرده اند.[20]
به معجزاتی که قبل و هنگام تولد هر پیغمبری اتفاق میافتد «اِرهاص» میگویند.
توضیح بیشتر اینکه «ارهاص» در لغت به معنای آماده ساختن و محکم کردن است، و در اصطلاح، وقوع کارهای خارقالعادهای است که قبل از تولد، هنگام تولد و پیش از ادعای نبوت از سوی پیامبر، انجام میگیرد.
چون پیامبر گرامی اسلام (ص) بزرگترین پیامبر خداوند است که بر بشریت نازل شده و شریعت آن حضرت، کاملترین شریعت الهی است، و از طرفی دیگر این شریعت کامل خداوندی تا قیامت زنده و پویا خواهد
ماند و آخرین و کاملترین عقاید، اخلاق و احکام را به همراه دارد لذا معجزات و ارهاصات زمان تولد پیامبر اکرم (ص) بیشتر و عجیبتر از ارهاصات دیگر انبیا بوده تا اینکه مردم را با این معجزات و امور خارق العاده آماده
پذیرش امانت مهم الهی کنند.
هدف مهم «اِرهاص» آماده کردن مردم برای پذیرش نبوت پیامبری است که قرار است متولد شود.به معجزاتی که قبل و هنگام تولد هر پیغمبری اتفاق میافتد «اِرهاص» میگویند.
خلاصه حوادث مقارن ولادت پیامبر را میتوان در چند بند زیر نام برد:
۱. بتها، همگی بهرو درافتادند.
۲. ایوان کسری در مدائن، لرزید و ۱۳ یا ۱۴ کنگره آن فرو ریخت.
۳. آتشکده فارس، پس از هزار سال، خاموش شد.
۴. دریاچه ساوه خشک گردید.
۵. نوری درخشش پیدا کرد که فضای مکه را روشن نمود.
۶. راندهشدن شیاطین و جنّیان از آسمانها و منع آنان از شنیدن اخبار آسمانها و وحی.
۷. سحر تمام ساحران در آن موقع باطل گردید و علم کهانت از کاهنان گرفته شد.
با توجه به اين كه پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) مسلماً از دودمان اسماعيل است و در بشارت فوق آمده كه او را امت عظيمى خواهد بود، و دوازده سرور و امام به وجود خواهد آورد، روشن مى شود
كه مصداقى جز شخص پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) ندارد، و اگر واژه ماد ماد نيز به آن ضميمه شود كه در متن عبرى آمده هر چند در ترجمه عربى به فارسى، آن را نياورده اند مسأله بسيار روشن تر
خواهد بود.[30]
البته بشارات متعدد ديگرى نيز از كتب عهدين ذكر كرده اند كه شرح تمام آنها به طول مى انجامد.[31]
بشارت بزرگمهر حکیم به آمدن پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم)
بوزرجمهر(بزرگمهر) حكيم وزير انوشيروان از دين پدران خود كه گبرى مسلك و زردشتى بودند، به دين عيسى (عليه السلام) روى آورد، و افراد را نصيحت كرد و گفت شنيده ام كه:
در آخر الزمان پيامبرى به نام محمد مصطفى (صلى الله عليه وآله) خواهد آمد، اگر روزگار او را درك كنم نخستين ايمان آورنده به او هستم، و اگر نيابم اميد حشر با امت او را دارم.[32]
خبر به انوشيروان رسيد و حكم دستگيرى او را صادر كرد، و به او گفت: تو با اين كار قصد شورانيدن مردم را بر ضد من داشتى، و يا توبه مى كنى يا تو را مى كشم، گفت مردم مرا حكيم و خردمند مى انگارند،
و فرد حكيم و فرزانه چون از تاريكى به روشنائى آمد، ديگر به تاريكى نرود، وگرنه بى خرد باشد، انوشيروان حكم به زندانى كردن او داد، و در نهایت دستور داد او را كشته و مثله كردند.[33]
سخن آخر: (روز ولادت پيامبر اكرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) مبدأ جديد تاريخ بشريت است)
شکی نیست که روز هفدهم ربیع الاول (روز ولادت پیامبر) از اعیاد بزرگ اسلامی و از روزهای بسیار مهم و تاریخی است، همانطور که ارباب تواریخ نوشته اند، حوادث مقارن ولات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)،
نشان داد برگ تازه ای در تاریخ بشریت زده شده است.
در واقع این تغییرات تکوینی، مقدمه ای بود برای تحولی که پیامبر اکرم(ص) در جهان ایجاد کرده است، و واقعاً تاریخ قیام آن حضرت، تاریخ بسیار زرینی است که فصل جدیدی را در زندگی انسان ها رقم زده است.[34]
حضرت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، مشهور به محمد امین، آخرین پیامبر الهی و از نسل حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) که در ۴۰ سالگی به پیامبری مبعوث شده و بعد از ۲۳ سال رسالت و نبوت در
۶۳ سالگی وفات نمود.
مرقد پیامبر اسلام درباره زمان و مکان دقیق ولادت آن حضرت بین مورخان اختلاف وجود دارد ولی بنابر قول مشهور، در فجر روز جمعه ۱۷ ربیع الاول سال عامالفیل برابر با سال ۵۷۰ میلادی در شهر مکه به دنیا آمد .
به شهادت تاریخ، پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در یکی از تاریکترین اعصار بشریت، عصری که آدمیان جز شرک و بتپرستی، ستم به زیردستان و بردگان نمیشناختند و مورخین نام آنرا «عصر جاهلی»
گذاردهاند، به دنیا آمدند.
امام علی (علیهالسّلام) درباره اوضاع اعراب در عصر جاهلیت (قبل از ولادت پیامبر)چنین میفرماید: خداوند پيغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به رسالت مبعوث ساخت، كه جهانيان را بيم دهد،
و امين آيات وى باشد، در حالى كه شما ملّت عرب بدترين دین و آیین را داشتيد، و در بدترين سرزمينها زندگى مىنموديد، در ميان سنگهاى خشن و مارهايى كه فاقد شنوايى بودند
(و به همين جهت از هيچ چيز نمىترسيدند!) آبهاى آلوده را مىنوشيديد، و غذاهاى ناگوار را مىخورديد، خون يكديگر را مىريختيد، و پيوند خويشاوندى را قطع مىنموديد، بتها در ميان شما برپا بود
(و پرستش بت شيوه و آيين شما) و گناهان سراسر وجود شما را فرا گرفته بود.[۱]
آن حضرت در روز جمعه ۱۷ ربیع الاول «عام الفیل» یعنی سالی که قوم فیل برای تخریب خانه کعبه و اشغال مکه به حجاز آمدند، در شهر مکه بعد از طلوع فجر، در میان چنین قومی به دنیا آمدند و
حامل رسالتی گردیدند که عصاره تمام ادیان الهی قبل از خود و خاتم تمامی انبیا و رسولان الهی گردیدند.
نسب پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
از جانب پدر بدین قرار است:
عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مره بن کعب بـن لوئی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرکه بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان و
مادر ایشان «آمنه» دختر «وهب بـن عبدمناف بن زهره بن کلاب» بود که پس از واقعه حفر زمزم، و پس از آنکه «عبدالمطلب» برای رهایی عبدالله از کشتهشدن صد شتر فدیه داد به عقد عبدالله درآمد.
نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از نسل حضرت ابراهیم و آدم ابوالبشر (علیهماالسّلام) است. ابنبابویه به سند معتبر از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که
حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: من شبیهترین مردم به حضرت آدم (علیهالسّلام) و حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) شبیهترین مردم بود به من در خلقت و خلق.[۲][۳][۴]
اجداد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تا ابراهیم (علیهالسّلام) حدود ۳۰ نفر و تا حضرت نوح (علیهالسّلام) قریب ۴۰ نفر و تا حضرت آدم ابوالبشر (علیهالسّلام) ۴۹ نفر میباشند؛
نسب آن حضرت را تا به وی اینگونه ذکر کردهاند: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
لینک شرکت در مسابقه کتابخوانی ولادت پیامبر
منابع:
1. پیام قرآن
2. داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)
[1] كليات مفاتيح نوين، ص614.
[2] اقبال، ص 603؛ (كليات مفاتيح نوين، ص616).
[3] كليات مفاتيح نوين، ص616.
[4] مصباح المتهجد، ص 791 و اقبال، ص 603؛ (عام الفيل سالى است كه ابرهه با لشكرش كه بر فيل سوار بودند به قصد تخريب كعبه آمد، ولى همگى نابود شدند)؛ (كليات مفاتيح نوين، ص614).
[5] سيره ابن هشام، ج 1، ص 166؛ (پيام قرآن، ج 1، ص262).
[6] مصباح المتهجد، ص 791 و اقبال، ص 603؛ (كليات مفاتيح نوين، ص614).
[7] برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: منتهى الآمال، ج اوّل، ص 44.
[8] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 1، ص229.
[9]در آيات 76 تا 78 سوره انعام اشاره اى به پرستش خورشيد و ماه و ستارگان شده است.
[10] مثال هاى زيباى قرآن، ج 1، ص271.
[11] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 1، ص229.
[12] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص124.
[13] همان،ص113.
[14] همان، ص124.
[15] سوگند هاى پر بار قرآن، ص524.
[16] التفسير المنير، ج 30، ص 404؛ (داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص126).
[17] سوگندهاى پر بار قرآن، ص525.
[18] تفسير نمونه، ج 27، ص 335.
[19] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص124.
[20] (ارهاص) به معنى معجزاتى است كه قبل از قيام پيامبر واقع مى شود، و زمينه ساز دعوت او است اين واژه در اصل به معنى «پايه گذارى» و اولين رديف سنگ و آجرى است كه در زير ديوار مى نهند، و به معنى آماده شدن «ايستادن» نيز آمده است؛ (لغات در تفسير نمونه، ص37).
[21] «سيره ابن هشام»، ج 1، ص 38 تا 62 و«بلوغ الارب»، ج 1، ص 250 تا 263 و« بحار الانوار»، ج 15، ص 130 به بعد و«مجمع البيان»، ج 10، ص 542؛ (تفسير نمونه، ج 27، ص 335).
[22] پيام قرآن، ج 8، ص420.
[23] انجيل يوحنا، باب 14، جمله 16؛ (پيام قرآن، ج 8 ، ص420).
[24]همان ، باب 15، جمله 26؛ (پيام قرآن، ج 8 ، ص420).
[25] همان مدرك، باب 16، جمله 7؛ (پيام قرآن، ج 8 ، ص421).
[26] پيام قرآن، ج 8 ، ص421.
[27] همان، ص430.
[28] همان.
[29] انيس الاعلام، ج 5، ص 69؛ (پيام قرآن، ج 8 ، ص430).
[30] پيام قرآن، ج 8 ، ص430.
[31] برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: انيس الاعلام و بشارات عهديه و الْبِشاراتُ وَالْمُقارِناتُ؛ (پيام قرآن، ج 8، ص432).
[32] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 1، ص371.
یک پاسخ
سلام همه هفته مسابقه این برنامتون خیلی عالیه حتما ادامه بدین