از این طرف اومدی: 

مصادیق مال حرام!

فهرست مطالب

هر چه آثار معنوى و مثبت و پرفایده در خوردن مال حلال است، ضدّش در مال حرام است. ترک نماز واجب، ترك نماز شب، قساوت قلب، بى‏میلى به
حقایق اصیل، تاریكى دل، سرسختى نشان دادن در مقابل حق، كسالت روح، ظلمت جان، سستى در دین، دست زدن به كارهاى زشت و ناشایست و بسیارى از امور شیطانى به طورى كه قرآن مجید و روایات مى‏گویند، از آثار شوم
حرام‏خوارى است.


حرام، یا ذات و عین آن حرام است، مانند سگ و خوک و خاک و غیر این‌ها، یا به سبب صفتی که در آن پد
ید آمده حرام شده است، مانند شراب به واسطه آنکه مست کننده است و غذای مسموم و زهر آلود، یا به علّت خللی که در اثبات مالکیّت و تصرف آن رخ نموده است که این قسم آخر خود دارای اقسام بسیار است که در کتب فقه مذکور است[1] و به طور کلی هر مالی که از یکی از راه‌های کسب حلال نباشد (
«حلالْ‌خواری»: «مصادیق حلالْ‌خواری»)، یا جامع آداب و شروط نباشد را شامل است.[2]


می‌توان مهم‌ترین حرام‌هایی است که از طریق کسب قابل تحصیل است را به این شرح ارائه نمود:


1<SPAN dir=rtl& gt;. تصرف نامشروع در مال خدا و پیامبر و ائمه علیهم السلام مانند خمس و صدقاتی است که به امر آن بزرگواران جمع می‌شود و زیر نظر آنان مصرف می‌شود است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: این کار سرنوشتی جز جهنم هنگام ملاقات الهی برای فرد در پی نخواهد داشت.[3]


2. تصرف نابه‌حق کارمندان حکومت در اموال دولت اسلامی؛ که مورد نهی پیامبر اکرم‌صلی الله علیه و آله است.[4]


3. خوردن مال یتیم؛ که یکی از هفت گناه بزرگ است.[5]


4. تصرف در مال دیگران با سوء استفاده از گریزگاه‌های قانونی و ظواهر حقوقی؛ که گرچه به ظاهر مالک آن مال است اما در واقع پارهای از آتش جهنم است و قضاوت حاکم اسلامی نیز مجوزی برای این جرم نیست[6]


5. غصب زمین و ملک دیگران به زور: که حرام است[7] و رسول اکرم فرمودند: هر کس یک وجب زمین ناحق غصب کند خداوند آن را تا هفت زمین در قیامت
بر گردنش می‌آویزد.[8]


6. رباخواری؛ که قرآن کریم ربا را در حکم جنگ با خداوند متعال انگاشته[9] و امام باقر علیه السلام آن را مصادیق مال حرام معرفی فرمودند.[10]


7. رشوه؛ [11] درآمد از راه رشوه؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: خدا لعنت کند هم رشوه دهنده و هم رشوه گیرنده.


در روایتی دیگر می فرمایند: شما را برحذر می دارم از رشوه دادن و رشوه گرفتن چرا که رشوه کفر محض است و اگر کسی این کار را انجام دهد به وی بهشت را نمی شنود.


ایشان فرمودند: هم رشوه دهنده و هم رشوه گیرنده در آتش هستند. پولی که رشوه دهنده می دهد حرام است و باعث تزلزل کانون گرم خانواده رشوه گیرنده می شود. برای رشوه دهنده هم چون به واسطه ی این کار ممکن است چیزی مانند پست و مقام و… عایدش شود این درآمد حرام است. گاهی شغلی که به رشوه دهنده رسیده حق او نبوده و حق دیگری را ضایع کرده است و همه درآمد او در تمام سال‌هایی که از این کار نصیب او شده حرام است و در زندگیش اثر سوء می گذارد.


8. قمار: که قرآن کریم آن ‌را پلید و از عمل شیطان و سبب دشمنی بین انسان‌ها دانسته[12] و امام صادق علیه السلام فرمودند خوردن مال قمار نوعی حرام خوردن است.[13].


9. اجرت نوشتن دعاها و تعویذات غیر توحیدی یا احیاناً مضر چون ایجاد تفرقه بین همسران و دعای محبت و… که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن‌ را حرام دانستند.[14]


10. حبس دستمزد کارگران و کارمندان: که خدای متعال فرموده است خود شخصاً در قیامت با چنین ظالمانی برخورد می‌فرماید.[15]


11. گدایی؛ که مجاز نیست مگر برای کسی که در اثر تنگی معاش یا بدهی سنگین واقعاً نیازمند باشد.[و توان کسب هم نداشته باشد][16]


12. دزدی که رسول اکرم او را لعنت فرموده[17] و فرمودند ایمان در حال دزدی از او سلب می‌شود.[18]


13. میراث‌خواری ناحق:‌ این معنی که ورثه برخی به سهم خود راضی نشده و سهم دیگران را هم می‌خواهند [به بهانه‌هایی که همواره هم وجود داشته است] تصاحب کنند.[19] [20]


14. گم شده: که تصرف در آن حلال نیست و باید [طبق ضوابط آن] اعلام شود و اگر صاحب آن پیدا نشد صدقه داده شود.[21]


15. هرگونه معامله از روی عدم رضایت؛ زیرا قرآن کریم فرمودند: مال مسلمان جز با رضایت او قابل تصرف نیست[22].


16. درآمد حاصل از هر معامله ی حرام؛ مانند فروش بت‌ها[23]، مهر زن نابکار[24] و فروش اشیای عین نجس مانند سگ و خوک و شراب و وسایلی که مخصوص گناه باشند مانند آلات خاص قمار و لهو و هر چیزی که بدانیم در راه حرام صرف می‌شود مانند انگوری که می‌دانیم صرف شراب خواهد شد و نیز فروش مجسمه و اجرت
گرفتن بر غنا و غش در معامله مانند مخلوط کردن آب و شیر.[25]


17. مبادله و معامله بر روی مالی که خریدار بداند دزدی و نامشروع است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: در این صورت این شخص هم که با مال خود آن مبادله را انجام می‌دهد حکم همان غاصب را خواهد داشت.[26]


18. درآمدهای حاصل از رفتارهای حرامی که معامله را حرام و باطل می‌کند مانند تناجش؛ به معنی قیمت‌گذاری روی کالای کسی بر اساس تبانی قبلی بدون قصد خرید آن تا قیمت کالا را بالا به برد و دیگران در آن قیمت گزاف رغبت کنند.[27]


غش و تلبیس در معامله [28] که فرد را از زمره ی مسلمانان بیرون می‌برد[29] و کم‌فروشی که کم‌فروشان مورد تهدید خدای متعال و در معرض عذاب الهی هستند[30]و گرانفروشی؛ زیرا هر کس در قیمت‌ها تصرفی کند که گرانی ایجاد کند، حق است بر خدا که او را در بدترین جای جهنم افکند.[31]


19. مشاغل و حرفه‌های حرام؛ یعنی تنجیم به معنی پیشگویی جزمی از حوادث جهان هستی مانند ارزانی و گرانی و کم حاصلی و پرحاصلی و زیادی باران و کمی آن، و غیر این‌ها و مجسمه‌سازی و هر نوع یاری ظالمان در کارهای ظالمانه‌شان [از جمله کارمندی در دستگاه حکومتی آنان] و خرید و فروش کتب ضلال که ضد عقاید مسلمانان است و سحر و شعبده و کهانت و اجرت گرفتن بر چیزی که واجب عینی یا کفایی است مانند غسل و کفن اموات و نیز بر تعلیم علومی که یاد گرفتن آنان بر هر مسلمان واجب
است[32]


به امید آنکه در کسب و کارهایمان بیش‌تر توجه کنیم تا خدایی نکرده مال حرامی را کسب نکنیم.


 پی نوشت ها:


[١]. نراقی، علم‌اخلاق‌اسلامی، پیشین، ج، 3، ص 225 و 226.


[٢]. نراقی ملا احمد؛ پیشین، ص 447.


[٣]. قضاعی، پیشین، ص 373
.


[٤]. ابو داوود سجستانی، سلیمان بن اشعث؛ سنن ابی داوود، بیروت، اول، 1421 ق، ج 3، ص 186.


[٥]. نساء/2


[٦]. بخاری، ابی عبدالله محمد بن اسماعیل؛ صحیح بخاری، دار الکتاب العربی، بیروت، 1431 ق، ص 539</SPAN&g t;.


[٧]. علم‌اخلاق‌اسلامی، پیشین، ج 3، ص 225 و 226.


[٨]. صدوق، محمّد بن علی بن بابویه؛ من لا یحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چ‌دوم، 1413 ق، ج 4، ص 12.


[٩]. بقره: 279


[١٠]. کلینی، پیشین، ج 5، ص 126.


[١١]. علامه حلّی، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی؛ تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، مۆسسه امام صادق (علیه السلام)، قم، اول، 1420 ق، ج2، ص 262.


[١٢]. مائده: 90 و 91


[١٣]. طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن؛ تهذیب الأحکام، دارالکتب الإسلامیة، تهران، ایران، چهارم، 1407 ق، ج 6، ص 370.


[١٤]. ابوداوود، پیشین، ج 4، ص 18.


[١٥]. بخاری، پیشین، ص 438.


[١٦]. مغربی نعمان بن محمد تمیمی؛ دعائم الإسلام، دارالمعارف مصر، 1385 ق، ج 2، ص 63.


[١٧]. بخاری، پیشین، ص 1371.


[١٨]. کلینی، پیشین، ج 2، ص 32.


[١٩]. فجر: 19


[٢٠]. طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی، قم، پنجم، 1417 ق، ج 20، ص 283.


& lt;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA>[٢١]. خمینی، سید روح اللّه موسوی؛ تحریر الوسیلة، مۆسسه مطبوعات دار العلم، قم، اول، بی‌تا، ج 2، ص 221 و 222.


[٢٢]. نساء /29


[٢٣]. مغربی، پیشین، ج 2، ص 18.


[٢٤]. صدوق، من‌لایحضره‌الفقیه، پیشین، ج 4، ص 363.


[٢٥]. خمینی، سید روح اللّه موسوی؛ تحریر الوسیلة، پیشین، ج1، ص 493 – 500.


[٢٦]. صدوق، من‌لایحضره‌الفقیه، پیشین، ج 4، ص 15.


[٢٧]. شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار، انتشارات حیدریة، نجف اشرف، چ اول، بی تا، ص 284.


[٢٨]. نراقی، علم‌اخلاق‌اسلامی، پیشین، ج 3 ص 225 – 226.


[٢٩]. طوسی، تهذیب‌الأحکام پیشین، ج 7، ص 12.


[٣٠]. مطففین:1 – 3


[٣١]. حاکم نیشابوری، حافظ ابی‌عبدالله محمد بن عبدالله؛ المستدرک علی‌الصححیین، دارالکتاب العربی، بیروت، 1429 ق، ج 2، ص 13.


[٣٢]. تحریر الوسیلة، پیشین، ج1، ص 493 – 500.


بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:


بیانات آیت الله مظاهری در خبرگزاری فارس


سایت اندیشه قم

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید