زحمت مكش كه خاك كنی بر سر این چنین
با بازوی بریده مزن پرپر این چنین
با تیغ نه، تو را به امان نامه كشته اند
آری كه می بُرند به كاغذ سر این چنین
یك جفت چشم های تو یك جفت لشگرند
كس مثل من كجا بكِشد لشگر این چنین؟
نگذاشت تیرها كه تو پاشیده تر شوی
حتی به هم نریخت علی اكبر این چنین
بر نیزه نیز مثل فقیهان كنی مقام
عمامه ای نداشته پیغمبر این چنین
شاید به معجری سر نی بسته شد سرت
آید به كار روز جدل معجر این چنین
خواندی چه روضه ای كه ز اسب اوفتاده ای؟
پایین نیامده است كس از منبر این چنین
شاید رباب جان بدهد از خجالتش
حتی گمان نداشت علی اصغر این چنین
حلق علیّ اصغر و چشمت سه شعبه خورد
آری به شعله سوخته خشك و تر این چنین
معنی، به بال او اثر پنجه ی خداست
جعفر كجا به شانه ببیند پر این چنین؟ *
محمد سهرابی
* اشاره به داستان جعفر طیّار (جعفر ابن ابیطالب) كه در غزوه موته پرچمدار سپاه اسلام بود و با این كه دو دستش در آن جنگ بریده شد، سعی داشت تا پرچم سپاه اسلام به زمین نیفتد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد این كار وی فرمود: خداوند به جای آن دو دست به جعفر طیّار دو بال و پر عطا كرد که با آنها در بهشت پرواز کند تا به هر جای که خواست برود.
در علقمه قمر منیر بنی هاشم علیه السلام هم سعی داشتند كه مشك را با دندان به خیمه ها برسانند. ولی افسوس كوفیان با تیرهایشان به علمدار حرم بال و پر دادند. شیخ جعفر شوشتری می فرمایند: در كنار علقمه كمانداران كوفی كاری با قمر بنی هاشم علیه السلام كردند كه از دور به مانند خار پشت به نظر می آمد.
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
