اشاره
سابقه روانشناسی زن در غرب به حدود نیم قرن میرسد؛ در حالی که با مرور سخنان ائمه معصومین((ع)) در مییابیم که زوایای روحی و روانی زن از چهارده قرن پیش مورد توجه پیشوایان دینی بوده است. با اندک مطالعه و مقایسه سخنان آن بزرگواران با روانشناسی جدید متوجه میشویم که عمدتاً سخنان برگرفته از وحی و بر اساس فطرت و طبیعت بشری که قرنها پیش از طریق پیشوایان دینی و دینباوران بیان شده است، امروزه با نظرهای روانشناسان بزرگ مطابقت دارد و حتی نسبت به آموزههای صدر اسلام حرفی است از هزاران.
از آنجا که امام علی و اهل بیت((ع))، سخنگویان کلام وحی و سیره آنان برگرفته از منبع بیکران الهی است، در این نوشتار برای پرداختن به موضوع زن در نهج البلاغه، ابتدا ـ در شماره گذشته ـ آیاتی در زمینه برابری زن و مرد، تسویه و تعدیل در خلقت، برابری زن و مرد در برخورداری از حیات طیبه و کمالیابی و بالندگی را مورد بررسی قرار دادیم.
نقش زنان در آسیبزایی دینی از نگاه امام علی(ع)
نهجالبلاغه به عنوان یک کتاب تفسیر قرآن، در جوّی آکنده از فتنههای زنانه و دسیسههای سیاسی لب به سخن گشوده و به ناچار به بیان نارساییها و کمبودهای زنان پرداخته است. از اینرو در نهجالبلاغه سخن از شخصیت زن در میان نیست؛ بلکه آنچه هست، بیان نارساییها و کمبودها میباشد و به همین جهت نظریهپردازان دینباور، تأکید کردهاند همانطور که برای فهم بهتر قرآن باید به شأن نزول آن توجه نمود، برای فهم بهتر نهجالبلاغه نیز باید شأن صدور کلام حضرت را مورد توجه قرار داد.
بنابراین اگر چه خطاباتی که در نهجالبلاغه درباره زن آمده است، عام میباشد، ولی ناظر به زنان موجود در جامعه حضرت علی(ع) است، نه به جنس زن در تمام دورانها؛ پس باید مناسبت تاریخی را که موجب ایراد خطبه و یا تقریر نامه از حضرت شده است، مورد توجه قرار داد.برای مثال خطبه 80 نهج البلاغه که حاوی سخنان بسیاری درباره زنان است، بخشی از یک نامه طولانی است که امام(ع) در زمان اشغال مصر به وسیله عمروبن عاص و پس از شهادت محمدبن ابیبکر آن را نوشت و به مصر فرستاد.
امام(ع) در این نامه طولانی کلیه حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) را که جامعه اسلامی به خود دیده است، تشریح کرده و در حقیقت اجمالی از تاریخ سیاسی اسلام پس از رحلت پیامبر(ص) را بیان نموده است تا به جریان جمل رسیده و این جنگ را انگیزه به وجود آورنده این فتنه و فاجعه دانسته است. آنگاه از زمینههایی که باید در جامعه از بین برود تا این فتنه به وجود نیاید، سخن به میان آورده است و در این رابطه زن را موجودی دانسته که در برپایی این فاجعه و فتنه، نقش عظیمی داشته است؛ یعنی امام(ع) از نقطهضعفهایی صحبت به میان آورده است که هرگاه در جامعه موجود باشد، هر فتنهگر و توطئهگری میتواند از آن استفاده کند.
اگر چه امام در خطبه 80 با توجه به جریان خاص جمل سخن گفته است، اما حضرت با طرح این مسئله خاص، در حقیفت به تمامی انسانها در زمانها و مکانهای مختلف، درباره آسیبهای جدی که منجر به متلاشی شدن پیکره دین و ارزشها در جامعه میشوند، هشدار داده و عواملی را که موجب بهرهبرداری و سوء استفاده دشمنان دین میشود، به صورت ملموس جلوه داده است تا توجه همگان را به این نقطه ضعفها در طول تاریخ جلب نماید.
اگر چه غائله جنگ جمل مربوط به زمان وقوع آن بود و خاتمه پیدا کرد، اما اثرات چنین فاجعهای که به رهبری دو تن از اصحاب رسول خدا(ص) و همسر ایشان روی داد، مبدأ بسیاری از فجایع تاریخی و فرقهگراییهای اسلامی گردید و اثرات نامطلوب آن در طول تاریخ، جامعه اسلامی را متأثر گرداند.باید توجه داشت که توطئهگران همیشه در پی ایجاد غائلههای دیگری برای از بین بردن آیین حیاتبخش اسلام هستند؛ از اینرو باید تمامی انسانها از آموزههای درسآموز امام علیبن ابیطالب(ع) استفاده نمایند تا جامعه دستخوش حوادث ناگوار نشود.
به عبارت دیگر نگهبانی از دین، یکی از هدفهای عمده امامت ائمه اطهار((ع)) میباشد. بنابراین یکی از آن اصولی که باید برای فهم بهتر کلام امام و سیره قولی حضرت در رابطه با زنان به آن توجه نمود، مصادر کلام حضرت، توجه به رسالت آسیبشناسی دینی از سوی امام و جلب نمودن توجه مردم در طول تاریخ به آنهاست تا پیکره اسلام از هرگونه خطر جدی مصون بماند.
نکته مهم و قابل توجه این است که «سیره» و «سخن» معصوم(ع) در مقایسه با یکدیگر بررسی میشود. در سیره و روش علمی و عملی حضرت امیر(ع) هرگز هرج و مرج وجود نداشته و از نظر رفتاری نیز منش آن حضرت کاملاً قانونمند و اصولی است. برخورد امام که برگرفته از نگرش علمی و فلسفی حضرت به مسائل گوناگون میباشد، نمایانگر این است که زنان در تفکر و اندیشه حضرت جایگاه والایی دارند. رفتار حضرت علی(ع) با همسر بزرگوارشان و سخنانی که در مورد مادر خویش، میگوید و عبارت «المرأه ریحانه» روشنگر این حقیقت است که زنانِ رشد یافته در مهد شریعت و آنان که عقلشان امیر است و هوی و هوسهایشان اسیر، مورد احترام حضرت امیر(ع) بوده و هستند.
چگونگی برخورد حضرت در ارتباط با خانواده خود
یکی دیگر از اصولی که برای درک بهتر شخصیت زن از منظر امام علی(ع) باید به آن توجه نمود، مسئله سیره عملی حضرت در ارتباطات خانوادگی و شخصی با همسران و دختران خود میباشد؛ زیرا شأن امام و معصوم این است که عملکردش برخوردار از معیار و اصول صحیح و به دور از هرگونه هرج و مرج و بیقاعدگی باشد.
اگر اصول حاکم بر تفکر امام نسبت به شخصیت زن، از نقصان و شر بودن حکایت داشته باشد، پس بر سیره عملی حضرت نیز باید حاکم باشد و امام با توجه به این اصول فکری، با خانواده خود و یا زنان دیگر جامعه برخورد کند، در حالی که آنچه از چگونگی برخورد حضرت، به خصوص در برخورد با خانواده در تاریخ نقل شده است، بیانگر این است که شخصیت زن در منظر امام(ع) از جایگاه بالای انسانی و تمامی کمالات برخوردار است و در واقع اصول حاکم بر رفتار امام(ع) با زنان، همان اصول برگرفته از قرآن و رفتاری بسیار پسندیده و قابل تحسین است که به برخی از این رفتارها به صورت گذرا اشاره میشود:
1. استناد امام علی(ع) به سخنان حضرت فاطمه زهرا(س)
امام علی(ع) با وجود برخوردار بودن از مقام عصمت، داشتن عظمت علمی و معنوی و انسان کامل بودن، گاهی در خلال صحبتهای خود به سخنان حضرت زهرا(س) استناد میکردند. به عنوان مثال حضرت در سفارشی به مردم چنین فرمودند:«فإن فاطمه بنت محمد(ص) لما قُبِضَ ابوها ساعدتها جمیع بنات بنی هاشم فقالت: دعوا التعداد و علیکم بالدعا(؛ … حضرت زهرا(س) بعد از ارتحال رسول اکرم(ص) به زنان بنیهاشم که او را در ماتم یاری میکردند و زینتها را رها کرده و لباس سوگ در بر نمودهاند، فرمود: این حالت را رها کنید و بر شماست که دعا و نیایش کنید».
اگر چه امام علی(ع) معصوم و سخنانش حجت است، اما برای تثبیت مطلب به سخن همسرش فاطمه زهرا(س) تمسک میکند؛ یعنی حضرت همانگونه که سخن خود را حجت میداند، رفتار و گفتار و نوشتار حضرت زهرا(س) را نیز حجت خدا میداند و از این نظر هیچگونه تمایزی میان زن و مرد قایل نیست.
2. زهرا(س) مایه فخر حضرت علی(ع)
از دیگر جلوههای عملی و قولی برخورد حضرت علی(ع) با حضرت زهرا(س) این است که امام در مجموع افتخاراتی که برای خود قائل است و به آن فخر میفروشد، به وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا(س) مباهات میکند و میفرماید: «منا خیر نساء العالمین». مباهات به حضرت زهرا(س) توسط امام(ع)، یکی دیگر از مسائلی است که از جایگاه والای زن در منظر امام حکایت دارد.
3. ابراز همدلی و دلسوزی نسبت به حضرت زهرا(س)
روایات بیانگر آن است که وقتی امام علی(ع) میدید که انجام امور منزل برای همسرش سخت است و او را آزرده خاطر میکند، ضمن احساس دلسوزی و نگرانی میکوشید در انجام امور منزل مشارکت داشته باشد و با حضرت زهرا(س) همدلی نماید؛ از همینرو در انجام امور خانه با حضرت زهرا(س) سهیم میشد؛ همچنان که در روایتی آمده است: «عن ابیعبدالله(ع) قال: کان أمیرُالمؤمنین(ع) یَحْتَطِبُ و یَسْتَقِی وَیکنُسُ و کانت فاطمه تطحَنُ و تَعْجِنُ و تَخْبِزُ؛ امیرمؤمنان(ع) هیزم تهیه میکرد، آب میآورد و جارو میکرد و فاطمه(س) گندم آرد میکرد، آرد را خمیر میکرد و نان میپخت».
حضرت به دیگران نیز سفارش میکرد: «ولا تحملوا النساءَ اثقالکم…؛ ( بارهای سنگین خود را به دوش زنانتان مگذارید». این عدم تحمیل بارهای سنگین و امور مشکل بر زنان زمینه آرامش روانی را برای آنان فراهم میسازد؛ زیرا طبق نظام هماهنگ آفرینش، وظیفه اصلی آنان تربیت نسلها در محیط آرام خانواده و جامعه است.آن حضرت در وصیت به فرزندانشان و همه انسانها در طول تاریخ، در مورد زنان سفارش کرد و فرمود: «الله الله فی النساء… فإن آخر ما تکلم به نبییکم: ان قال اوصیکم بالنساء…».
در روایات آمده است که امام(ع)، حضرت زهرا(س) را با لفظ سیدتی (صاحب اختیار من) صدا میکردند.آیا عواملی چون احترام گذاشتن، افتخار کردن، درک کردن، همدلی و هم احساسی، همکاری، عدم تحمیل بار زندگی، ابراز عشق و محبت و… نشانه ارزش و جایگاه والای یک زن در منظر یک مرد نمیباشد؟!
مریم معینالاسلام
منبع: ماهنامه نامه جامعه شماره 92
: farsnews