اجر فراوان حافظ قرآن
در نظر گرفتن پاداش فراوان براي به ياد سپاري آيات قرآن تأييدي ديگر بر اهميت حفظ قرآن است. امام صادقعليهالسلام محشور شدن با ابرار را نتيجه تلاش فرد براي حفظ و عمل به كتاب الاهي ميداند. «الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الكرام البررة».
«حافظ قرآن كه به آن عمل كند، با فرستادگان بزرگوار الاهي و نيكان خواهد بود». حتي در بيان معصومانعليهمالسلام حفظ هر سوره، پاداش مخصوص به خود را دارد و فراموشي هر سوره نيز مايه سلب درجهاي به شمار آمده است.
ابيبصير از امام صادقعليهالسلام نقل ميكند كه فرمود: «كسي كه سورهاي از قرآن را فراموش كند، آن سوره (در قيامت) براي او به شكلي زيبا و درجهاي رفيع ظاهر ميشود؛ آنگاه كه آن را ميبيند ميگويد: تو كيستي؟ چه زيبا هستي! اي كاش براي من بودي! پاسخ ميدهد: مرا نميشناسي؟ من آن سوره هستم (كه فراموشم كردي). اگر فراموشم نميكردي، تو را به اين مكان رفعت ميبخشيدم».
خداوند بزرگ، تفاوتهاي فردي و نقاط ضعف افراد را در حفظ قرآن از نظر دور نميدارد و براي كساني كه با زحمت به حفظ قرآن همت ميگمارند، پاداشي دو چندان در نظر گرفته است:
«عن الفضيل قال سمعت اباعبداللّهعليه
السلام يقول ان الذي يعالج القرآن ليحفظه بمشقه منه و قلّه حفظ له اجران؛ كسي كه با قرآن ممارست داشته باشد تا آن را حفظ كند و دشواري حافظه اندك را تحمل كند، از دو پاداش بهرهمند ميشود».
بر اين اساس، فردي كه عزم حفظ قرآن كرده، از اين حقيقت آگاه است كه گام در مسير رسول خدا و اولياي الاهي نهاده و در مسير نيل به پاداش بيكران خداوند حركت ميكند. اين توجه عزم او را براي پيمودن راه تا آخر مصمّمتر خواهد ساخت.
2. احساس كاميابي
مشوّقها و تقويتكنندهها به دو دسته كلي بيروني و دروني تقسيم ميشوند. تقويتكنندههاي بيروني كه مبناي انگيزش بيروني را تشكيل ميدهند، به انواعپديدهها، اشيا و رويدادهايي كه خارج از فرد قرار دارند، مانند غذا، نمره، جايزه، پول، و… گفته ميشود. در مقابل، تقويتكنندههاي دروني كه اساس انگيزش دروني بهشمار ميآيند عواملي هستند كه كنترل آنها در دست خود فرد است و از احساس رضاي حاصل از كسب توفيق در رسيدن به هدف ناشي ميشوند؛ بهطور نمونه، وقتي كه يادگيرنده احساس ميكند در موضوعي كه براي يادگيري آن بسيار كوشيده، پيشرفت داشته است احساس غرور، اعتماد به نفس، و شايستگي ميكند كه اين احساس، پيامدهاي انگيزشي دارد و براي او در يادگيري بيشتر نقش مشوّق را ايفا ميكند. اينگونه انگيزش به هيچ نوع منبع تقويت از بيرون فرد نياز ندارد و خود يادگيرنده سرچشمه آن به شمار ميآيد؛ از اين رو، در حفظ قرآن نيز بايد مشوقها جنبه دروني يابد و فرد با احساس رضا از توفيق، انگيزه لازم را براي ادامه كار به دست آورد. به اين منظور لازم است گامهاي آغازين در حفظ قرآن به گونهاي برداشته شود كه از همان آغاز، كاميابي در آن احساس شود؛ پس بايد در آغاز نكات ذيل را مورد توجه قرار داد:
تنظيم برنامه حفظ از ساده به دشوار
آغاز حفظ قرآن از مطالب ساده به دشوار باعث ميشود كه فرد ابتدا در حفظ مطالب ساده به اندازه كافي توفيق به دست آورد. اين كسب توفيق اوليه انگيزش يادگيرنده را براي يادگيريهاي بيشتر افزايش ميدهد و بر آمادگي او ميافزايد؛ بنابراين، بهتر است در ابتدا از آيات و سورههايي با سطح دشواري پايينتر آغاز كنيد.
آغاز از زمانهاي كوتاه
حفظ قرآن را از زمانهاي كوتاه آغاز كرده، به تدريج بر زمان آن بيفزاييد تا دچار خستگي و دلزدگي نشويد.
آغاز از سورههاي كوچك
در حفظ قرآن بايد از كم و سورههاي كوچك آغاز كرد؛ چون سورهاي مانند بقره به سبب طولاني بودنش ممكن است براي خيليها خستگي و ملامت آورد و خداي ناكرده ايشان را از ادامه راه منصرف كند؛ بنابراين، بايد از جزء سيام كه سورههاي كوچك دارد و به خاطر سپردنشان آسان است، آغاز كنيم كه البته خود تمريني براي روي آوردن به سورههاي بزرگ و بزرگتر است.
آغاز از داستانهاي قرآن
آيات قصص همواره موضوع معيّن و در عين حال مطبوع و شيريني را دنبال ميكند و سرانجام به نتيجه و سرانجام داستان منتهي ميشود؛ بدين جهت، حافظ ترغيب ميشود حفظ آيات را دنبال كند تا داستان به اتمام برسد و اين پيگيري خود عامل مهمي در حفظ قرآن است؛ بنابراين، اگر ابتدا تعدادي از داستانهاي قرآن براي حفظ برگزيده شود، افزون بر اينكه حافظ تا حدودي به روشهاي اجمالي حفظ آشنا ميشود، باعث تشويق، ترغيب و دلگرمي او در جهت تحفيظ بقيه آيات نيز خواهد شد؛ البته بايد توجه داشت كه پراكنده حفظ كردن اصولاً مطلوب نيست؛ بلكه اين فقط مقدمهاي براي حفظ منظم و حسابشده از اول قرآن است؛ زيرا هنگامي ميتوان برنامه منظمي براي حفظ قرآن در نظر گرفت كه از اول قرآن آغاز شود و به آخر آن پايان پذيرد.
نكته ديگري كه لازم است براي احساس كاميابي مورد توجه قرار گيرد، آن است كه اصلاً به حجم كار توجه نكنيد و انتظار نداشته باشيد كار حفظ قرآن را يكشبه يا چندشبه به اتمام برسانيد. بسياري از حفاظ قرآن در ابتداي فعاليتشان شايد مطمئن نبودند روزي موفق به حفظ تمام قرآن كريم خواهند شد (اگرچه قصد اين كار بزرگ را داشتند) ولي آنها به جاي در نظر گرفتن وسعت زياد كار و در نتيجه، مأيوس شدن، با اميدواري و علاقه بسيار و با توكل بر خداوند متعالي، آيات تعيين شده براي هر روز را اگرچه زياد هم نبوده باشد، حفظ كرده، مشتاقانه در انتظار فرارسيدن روزي ديگر براي حفظ كردن آيات جديد بودند و با همت و پشتكار و مداومت بر اين حال، سرانجام كار را با كاميابي به پايان رساندند.
تسهيل اجتماعي
انجام عمل در حضور ديگران و به همراه آنان بهطور معمول باعث برانگيختگي و درنتيجه افزايش عملكرد افراد ميشود. در مطالعه آلپورت (1920)، هنگام انجام وظيفه آزمودنيها در حضور ديگران، نهتنها مباحث بيشتري به ذهنشان خطور ميكرد، بلكه كيفيت اين مباحث نيز عميقتر بود. بر اين اساس، مناسب است فرد به فعاليت حفظ قرآن خود جنبه اجتماعي نيز بخشيده، به اين ترتيب، عملكرد خود را تقويت كند. راههاي ذيل ميتواند به بهبود عملكرد از طريق برانگيختگي اجتماعي بينجامد:
مباحثه
در صورتي كه بتوانيد چند نفر دوست براي بازگويي و مرور آيات حفظ شده داشته باشيد و در ساعتي معين مباحثه كنيد، برانگيختگي شما براي حفظ قرآن بيشتر خواهد شد. با انجام دادن اين كار، هر صفحه از قرآن تكرار و بازگويي ميشود و در تصحيح آيات حفظ شده و ثبات و نگهداري آنها در ذهن و حافظه شما تأثير مثبت ميگذارد.
روش ديگر اين است كه اگر مثلاً صفحهاي از قرآن داراي 6 آيه است، آيه اول را نفر اول، و آيه دوم را نفر دوم، و آيه سوم را نفر سوم، و دوباره آيه چهارم را نفر اول و آيه پنجم را نفر دوم و آيه ششم را نفر سوم از حفظ بخواند يا دو آيه اول و دوم را نفر اول و دو آيه سوم و چهارم را نفر دوم و دو آيه پنجم و ششم را نفر سوم از حفظ بخواند؛ البته نبايد از قبل مشخص كنيد كه چه كسي كدام آيه را بايد از حفظ بخواند. اين بدان جهت است كه هر سه نفر مقيد شوند تمام صفحه را به طور كامل و از قبل حفظ كنند.
بازگويي براي ديگران
در صورتي كه نتوانيد براي بازگويي و مرور آيات حفظ شده و تصحيح اشتباهات آن، هممباحثي بيابيد، بكوشيد محفوظات قرآني خود را نزد شخص ديگري مانند پدر، مادر، برادر، خواهر، معلم يا دوستتان كه با روخواني قرآن آشنا باشد، از حفظ بخوانيد و بازگوييد. اين امر نيز زمينه تهييج و توجه و آمادگي بيشتر شما را فراهم ميسازد.
حضور در جلسات قرآني
مناسب است به طور مداوم در جلسات قرآني حضور يابيد ـ گرچه يك بار در هفته باشد ـ و بكوشيد با حضور در برابر مردم و خواندن قرآن، كمكم روح
يه خجالت و كمجرأتي را در خود نابود كنيد؛ البته توجه به اين نكته لازم است كه شركت در اينگونه جلسات و قرائت قرآن در آن، در صورتي عملكرد را تسهيل ميكند كه فرد در انجام تكليف مورد نظر، مهارت لازم را داشته باشد. در غير اين صورت، حضور در چنين جلساتي نتيجه عكس داده، به عملكرد آسيب ميرساند.
بر اساس نظريه كشاننده در تسهيل اجتماعي حضور ديگران در موقعيتهايي كه افراد در انجام تكليف مورد نظر، داراي مهارت فراواني باشند، عملكرد را تسهيل ميكند؛ زيرا در اين وضعيت، پاسخهاي غالب فرد درست است. در مقابل، در موقعيتهايي كه افراد در انجام تكليف مورد نظر مهارت ندارند، حضور ديگران به عملكرد آسيب ميرساند و در اين حالت بيشتر پاسخهاي فرد احتمالاً نادرست خواهد بود.
3. اِسناد
بنابر نظريه اِسناد يا نظريه نسبت دادن، چگونگي تفكر (ادراك و تفسير) افراد دربارهعلتهاي پيروزي و شكستشان تعيين كنندههاي اصلي انگيزش پيشرفت آنان به شمار ميآيد، نه تجارب تغييرناپذير دوران نخستين زندگي بهطور معمول، فردي كه حفظ قرآن را آغاز ميكند، همواره طعم پيروزي را نميچشد؛ بلكه گاه نميتواند به گونهاي مطلوب آيات قرآن را حفظ يا بازيابي كند. چنين فردي ممكن است در امتحان حفظ قرآن يا مسابقات حفظ قرآن امتياز لازم را كسب نكند يا در جمع، توفيق تلاوت صحيح آيات را نيابد. افرادي كه بين كاميابيها و اعمال خود رابطه نزديكي نميبينند، شكست خود را به فقدان توانايي نسبت ميدهند. اين اعتقاد كه نتايج اعمال آنها مستقل از اعمال آنها است، به درماندگي آموخته شده ميانجامد.درماندگي آموخته شده به حالت يادگيرندگاني اشاره ميكند كه كوشش را با پيشرفت مرتبط نميدانند. آنها يادگيرندگاني هستند كه گمان ميكنند هر كاري بكنند، توفيق به دست نميآورند. اين نوع اسنادها ناسازگارند و بايد آنها را تغيير داد؛ بنابراين، روند ذيل بايد تغيير كند:
شكست Å فقدان توانايي Å احساس عدم شايستگي Å كاهش عملكرد
و به روند زير تبديل شود:
شكست Å فقدان كوشش Å احساس گناه يا شرمساري Å افزايش عملكرد
البته گاه ممكن است فرد به رغم كوشش بسيار شكست بخورد. در چنين مواردي مقتضاي ديدگاه صحيح آن است كه فرد به دنبال شناخت عامل عدم كاميابي خويش برآمده و با برطرف كردن آن، راه را براي كاميابيهاي بعدي هموار سازد. او بايد بداند كه هيچ دري نيست كه با تلاش انسان گشوده نشود؛ چنانكه اميرمؤمنانعليهالسلام ميفرمايد:
«متي تكثر قرع الباب يفتح لك؛ هرگاه بر كوبيدن دري اصرار ورزي، سرانجام به رويت باز خواهد شد».
و همچنان كه مولانا سروده است:
گفت پيغمبر كه چون كوبي دري
عاقبت زان در برون آيد سري
بررسي موقعيت افراد بزرگي كه حافظه و استعداد لازم را براي يادگيري نداشتند، ولي با تلاش بسيار بر مشكلات فايق آمده، شكست را به پيروزي بدل كردند، برانگيختگي ما را در راه حفظ قرآن بيشتر خواهد كرد.
ج. اراده
تاكنون به نقش دانش و انگيزش در حفظ قرآن اشاره كردهايم؛ اما براي پيمودن اين مسير دشوار، دانش و انگيزش به تنهايي كافي نيست. افزون بر اين دو عامل، اراده يا خويشتنداري نيز براي كاميابي لازم است. انگيزه، دلالت بر تعهد و التزام، و اراده، دلالت بر عبور از موانع و تداوم كار تا آخر دارد؛ بهطور مثال، فرد بااراده ميداند كهچگونه خود را از حواسپرتي باز دارد و آنگاه كه احساس اضطراب، خوابآلودگي يا سستي ميكند، چگونه از عهده كار خويش برآيد. او ميداند كه هنگام وسوسه شدن براي متوقف ساختن كار و پرداختن به استراحت چه بايد بكند.
با توجه به طولاني بودن كار حفظ قرآن، در طول زمان، موانع متعددي بر سر راه حافظ قرآن قرار ميگيرد. عبور از اين موانع و به پايان رساندن كار مستلزم عزمي راسخ است و بدون آن، توفيق نهايي حاصل نخواهد شد؛ بنابراين، لازم است خصوصيات فرد بااراده را مورد توجه قرار داده، آن را با فعاليت حفظ قرآن تطبيق دهيم.
در ره منزل ليلي كه خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي
منبع : اسلام و پژوهشهاي تربيتي شماره3-بهار و تابستان 1389
www.iyqa.ir


