چه کنیم تا در نماز حواسمان پرت نشود
آیت الله وحید خراسانی
نماز، پرستش و اظهاربندگی به درگاه پروردگار یگانه است. اگر هنگام خواندن نماز، حضور قلب ندارید و یا حواستان متوجه جای دیگری می شود، پاسخ و توصیه آیت الله وحید خراسانی به
این سوال که چه کنیم تا در نماز حواسمان پرت نشده و توجّهمان به خدای تعالی باشد را بخوانید.
بعضی از اموری که برای حضور قلب در نماز سفارش شده است عبارتند از:
اول: وضو را با توجه و حضور قلب انجام دهد از امام رضا علیه السلام روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیهی دل است.[۱]
دوم: در عظمت نماز و در روایاتی که دربارهی نماز وارد شده تأمّل نماید.
سوم: مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع میکند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت.[۲]
چهارم: وقتی رو به قبله مینماید سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.
پنجم: نماز را با تأنّی و آرامش بخواند.
ششم: اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز میشود، تا آن لحظهای که از نماز خارج میشود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر مینماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و میگوید: ای
نمازگزار اگر میدانستی چه کسی به تو نظر مینماید و با چه کسی مناجات میکنی هرگز از او رو بر نمیگرداندی و ابداً از جای خود بر نمیخواستی.[۳]
هفتم: اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانهی آسمان، رحمت خدا بر او سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر گرفتهاند.[۴]
هشتم: آنچه در نماز مکروه است به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می افزاید اهتمام نمائید مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک زدن.
چرا نماز خواندن برایمان سنگین می شود؟
شما بهترین نامهها را بنویس با بهترین خط و پاکت و کاغذ، رویش هم یک چک صد هزار تومان بچسبان، مخابرات این نامه را به مقصد نمیرساند. ولی یک تمبر دو سه تومانی ممکن
است به مقصد برسد. گاهی یک تمبر پاکت را رد میکند. گاهی یک چک صد هزار تومانی پاکت را رد نمیکند.
اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمیشود. پوستش را هم بکاری سبز نمیشود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل
دل پاک، همراه عمل صالح
بابا دلت پاک باشد. دل پاک باشد ، کافی است! (تفکر پلورالیزمی)
نکته : آن کسی که تو را خلق کرده است، اگر فقط دل پاک کافی بود، فقط میگفت: «آمنوا» اینکه کنار «آمنوا» گفته: «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»، یعنی هم دلت پاک باشد، هم کارت درست باشد.
وضع من خرابتر از این حرفهاست که با نماز درست شود!
بعضی از جوانها بیان میکنند که وضع گناه و معنویت ما خیلی خراب است و اصلاً ما برای این معنویات لیاقت نداریم ، اما از این نکته غافل هستند که شیطان دنبال همین نقطه ضعف است.
اتفاقاً شیطان همین را میخواهد که با یک گناه بگوید: حالا که این کار را کردی، دیگر به درد نماز نمیخوری. قرآن یک آیه دارد، میفرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات» (هود/114) چون خراب کردی، حتماً مسجد برو. چون ما اهل گناه و لغز هستیم اتفاقاً بیشتر به سوی معنویت رفته و در آستان الهی را بکوبیم.
توجه به نعمتها، نه کمبودها
ما گاهی وقتها یک چیزی را که نداریم برجسته میکنیم و به داشتههایمان توجهی نداریم.
فردی میشناختم که چشم نداشت، دست و پا هم نداشت. مرتب میگفت: الحمدلله رب العالمین! الحمدلله! گفتند: آقا!تو چه داری که الحمدلله میگویی؟ نه چشم داری. نه دست
داری.
نه پا داری. یک تکه گوشت فلج، گفت: میدانی خدا من را چه کرده است؟ هرکس به من نگاه میکند میگوید: الحمدلله ربالعالمین! پس من وسیله شدم و رابطه شدم بین
مخلوق و خالق! مخلوقهای غافل، به من نگاه میکنند. از غفلت در میآیند و الحمدلله میگویند. پس من واسطهی فیض شدم.
ما هم یکی از نماز نخوان ها!
بعضیها میگویند که: خیلیها نماز نمیخوانند ما هم جزء آنها. آنقدر تارک الصلاة هست ما هم یکی!
این فکر غلط است. اگر یک کشتی صد نفره نقص فنی پیدا کرد و در دریا غرق شد نود و هشت نفر شنا بلد نبودند و غرق شدند، دو نفری که شنا بلدند بگویند: ببین! ما صد نفر سوار
کشتی بودیم.
نود و هشت نفر غرق شدند. بیا ما دو نفر هم غرق شویم! این چقدر حرف غلطی است. حالا که همه دروغ میگویند. بیا ما دو تا هم دروغ بگوییم. حالا که همه گواهینامه ندارند، سوار
ماشین شوند، بیا ما دو نفر هم بدون گواهینامه پشت فرمان بنشینیم. حرف غلط است.
فاصلهی بین کفر و ایمان چیست؟
فاصلهی بین کفر و ایمان نماز است. مثل اینکه اگر به توپ فوتبال یک سوزن بزنی، بگویی: حالا یک سوزن که صد تا سوزن نمیشود. بله یک سوزن صد
تا سوزن نمیشود. اما همین سوزن میدانی چه کرد؟ باد توپ را خالی میکند و همه چیز را خراب خواهد کرد.
مقاومت در برابر تحقیر و تمسخر دیگران
گاهی میگویند که: ما میرویم نماز بخوانیم، یا حجاب داشته باشیم، ما را مسخره میکنند. مسخره کنند، مگر ما مقوا هستیم که با حرف این و آن ، با دو قطره باران شل شویم! مقوا
با دو قطره باران شل میشود.
اعمال تو ، تو را به خدا برساند، مردم هرچه میخواهند بگویند، بگویند!
حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی میگویند: از کوه محکمتر است. چون بعضی کوهها ریزش دارد. مؤمن هیچوقت ریزش ندارد
در قاهره کسی، شتری اجاره کرد که او را به جاده عباسیه برساند.صاحب شتر پولی گرفت، مسافر را سوار کرد. داشت افسار را به سمت عباسیه میبرد. این صاحب شتر هی به این
مسافر متلک و فحش میگفت. این هم که سوار شتر بود، فحشها را میشنید، هیچ نمیگفت. یک نفر در راه صحنه را دید و گفت: آقا! میدانی این صاحب شتری که افسار را
میکشد به تو چه میگوید؟ سواره گفت: بله! مرا فحش میدهد. گفت: خوب فحشت میدهد، جوابش را بده ؛ مگر تو بوقی که عکسالعمل نشان نمیدهی؟!
سواره گفت: ببخشید جاده کجاست؟ گفت: جادهی عباسیه! گفت: اگر من را به عباسیه میرساند، بگذار هرچه میخواهد بگوید، بگوید. اگر نماز و حجاب و اعمال درست و صحیح و
خداپسندانه تو را به خدا میرساند، بگذار هرکس هرچه میخواهد بگوید، بگوید.
حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی میگویند: از کوه محکمتر است. چون بعضی کوهها ریزش دارد. مؤمن هیچوقت ریزش ندارد.
مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می كنند كه می فرمودند: «اگر كسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن كند.»
مطالب زیر گزیده ای از توصیه ها و وصایای آیت الله سید علی اقا قاضی طباطبایی(ره) است كه به شاگردان و اطرافیان خود فرموده اند و ما آن ها را به اختصار ذكر می نماییم. باشد كه
كلامش چون صاعقه ای بر قلبمان بدرخشد و راهنمایمان در تاریكی ها باشد.
شما را سفارش می كنم به اینكه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، 51 ركعت است؛ پس اگر نتوانستید، 44 ركعت بخوانید و اگر
مشغله های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را بخوانید [ نماز اهل انابه و توبه هشت ركعت هنگام زوال است ].
مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می كنند كه می فرمودند: «اگر كسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن كند.»
مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند: روزی یكی را به محضر آقای قاضی آوردند كه مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش كند. مرحوم آقای قاضی فرموده بودند: «به این
آقا بگویید كه نماز را در اول وقت بخواند.» بعد معلوم شد كه آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است.
اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می فرمودند نماز را بازاری نكنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ كردید همه چیزتان محفوظ میماند و تسبیح صدیقه
كبری سلام الله علیها كه از ذكر كبیر به شمار می آید و آیت الكرسی در تعقیب نماز ترك نشود.
دعاهاى روايت شده در پى نماز
1 ـ امام جواد عليه السّلام:
هرگاه پيامبر صلّى الله عليه و آله از نمازش فارغ مى شد مى گفت: خدايا، آنچه را كرده و مى كنم، نهان و آشكار كرده ام، اسراف بر خود را و آنچه را كه تو بهتر از من مى دانى، بر من
بيامرز. خدايا تو پيش از همه و پس از همه هستى، جز تو خدايى نيست.
به داناييت بر نهان و به تواناييت بر همه خلقت سوگند، تا آنگاه كه زندگى را برايم بهتر مى دانى، مرا زنده نگاه دار و آنگاه كه مرگ را برايم بهتر مى دانى، مرا بميران. خدايا، همانا من بيم
از تو را در نهان و آشكار، سخن حق را در خشم و خشنودى و ميانه روى را در تنگدستى و توانگرى، از تو مى خواهم.
نعمتى تمام ناشدنى و روشنى چشمى ناگسستنى را از تو مى خواهم. خشنودى به حكم تو، مرگى مبارك پس از زندگى و زندگانى آرام پس از مرگ، لذت نگاه به تو و شوق ديدارت و
ملاقات تو بى رنجى گزنده و فتنه اى گمراه كننده را، از تو مى خواهم. خدايا، ما را به زينت ايمان، مزيّن كن و راهنما و رهيافته قرار ده. خدايا، ما را در ميان آنان كه ره نمودى، ره بنما.
خدايا، همانا من اراده قوى بر يافتن راه راست و و پايدارى در كار و استوارى در راه حق را از تو مى خواهم. سپاسگزارى نعمتت را، سلامتى كامل و اداى حقت را مى خواهم. اى پروردگار
من، دلى پيراسته و زبانى راستگو از تو مى خواهم.
از آنچه كه مى دانى آمرزش مى طلبم و نيكوترين آنچه كه مى دانى از تو مى خواهم و از بدى آنچه مى دانى به تو پناه مى برم، كه تو مى دانى و ما نمى دانيم و تو به نهانها بسيار
دانايى[1].
2 ـ ابو ايّوب انصارى:
در پشت سر پيامبرتان صلّى الله عليه و آله نماز نگزاردم، جز اينكه هرگاه نمازش را به پايان مى برد، مى شنيدم كه مى گويد: خدايا همه خطاها و گناهانم را بيامرز، خدايا نعمتت را بر من
ارزانى دار، مرا زنده بدار و روزيم ده و به كارها و خويهاى شايسته رهنمونم كن كه جز تو به شايسته هاى آن دو (كارها و خويها) ره نمى نمايد و جز تو از زشتهاى آن دو، باز نمى دارد.
3 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ـ به علىّ عليه السّلام ـ:
هرگاه خواستى هر چه را مى شنوى و مى خوانى به ياد بسپارى، اين دعا را در پى هر نماز بخوان: پاك و منزّه است آن كه به مردمان مملكتش تجاوز نمى كند. پاك و منزه است آن كه
ساكنان زمين را كيفرهاى گونه گون نمى دهد، پاك و منزه است آن مهربان و بخششگر. خدايا، در دل من نور و بينش و فهم و دانايى قرار ده، كه تو بر هر كار توانايى.
4 ـ اصبغ از امام علىّ عليه السّلام:
هر كس دوست دارد از دنيا برود در حالى كه از گناهانش پاك شده آنگونه كه زر ناب از تيرگيها پاك مى گردد و هيچكس چيزى به ستم برده را از او مطالبه نكند، در پى هر يك از نمازهاى
پنجگانه، تبار نامه خداوند، قل هو الله احد، را دوازده مرتبه بخواند.
سپس دستانش را بگشايد و بگويد: خدايا به نام پنهان، پوشيده، پاك، پاكيزه و خجسته ات از تو مى خواهم. به نام بزرگ و چيرگى هميشگيت از تو مى خواهم. اى بخشنده عطاها، اى
آزاد كننده اسيران، اى رهايى دهنده مردم از آتش، بر محمّد و خاندان او درود فرست، از آتش رهاييم ده، آسوده از دنيا ببر و به سلامت وارد بهشت گردان.
آغاز دعايم را رستگارى، ميان آن راكاميابى و پايان آن را نيكويى قرار ده، كه تنها تو به نهانها بسيار دانايى. سپس فرمود: اين از امور نهانى است كه پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله به من
آموخت و فرمان داد آن را به حسن و حسين نيز بياموزم.
5 ـ امام صادق عليه السّلام:
پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله روزى به اصحابش فرمود: آيا اگر هر چه لباس وظرف داريد گردآوريد وروى هم بنهيد، فكر مى كنيد به آسمان برسد؟ گفتند: نه اى پيامبر خدا، فرمود: آيا
شما را به چيزى راهنمايى نكنم كه ريشه اش در زمين و شاخه اش در آسمان باشد؟ گفتند: چرا، اى پيامبر خدا. فرمود: هر يك از شما كه از نماز واجبش فارغ شد، سى بار بگويد: «و
خدا پاك و منزّه است، سپاس براى خداست و جز خداوند، هيچ خدايى نيست و خدا بزرگتر است».
همانا ريشه اين ها در زمين و شاخه آن ها در آسمان است. آن ها خرابى، آتش، غرق شدن، در چاه افتادن، خوراك درنده شدن، مرگ بد و بلاى آسمانى را كه در آن روز بر بنده فرود مى
آيد، دفع مى كنند و آن ها ماندگارند.
پینوشت:
[۱]. وسائل الشیعه، ۱/۳۶۷، ابواب وضو، باب۱، ح۹٫
[۲]. مجالس صدوق و ثواب الاعمال؛ قال ابوعبدالله الصادق: اذا صلّیت صلاة فریضة فصلّها لوقتها صلاة مودّع یخاف ان لا یعود الیها ابدا.
[۳]. وسائل الشیعه ابواب اعد
اد فرائض، باب ۸، حدیث ۵٫
[۴]. همان
منبع: www.shiasun.com