ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

همگرایی و فروپاشی نهاد خانواده در قرآن/2

فهرست مطالب

سید ابراهیم سجادی


قرآن و سلامت خانواده


اسلام هم زمان، هم به سلامت خانواده گسترده می اندیشد وهم به استواری خانواده هسته ای. پرداخت دیه قتل غیرعمد، انفاق بر پدربزرگ ها و فرزندان فرزند، طبقات سه گانه در باب ارث، صله ارحام و تشكیل هیئت داوری از جمع خویشاوندان جهت حل اختلافات زناشویی كه به طورعمده ریشه قرآنی و ماهیت حقوقی دارند، راهكارهایی هستند برای حراست از خانواده گسترده و تحكیم روابط اعضای فامیل. ولی نگاه قرآن به سلامت خانواده هسته ای نگاه متمركز، موضوعی و همه جانبه است، شاید بدین دلیل كه هر خانواده هسته ای امروز، كانون خانواده گسترده فرداست، پس تأمین سلامت او بی تردید سلامت خانواده گسترده ای را در پی دارد، همان گونه كه خانواده گسترده هنجارها و ارزش ها را به خانواده هسته ای منتقل می كند.54 به عبارتی شیفتگی متقابل و محدودیت اعضای خانواده هسته ای و استعداد و آمادگی آن برای تبدیل شدن به خانواده گسترده كه ارزش ها را به خانواده نوبنیاد هسته ای اهدا می كند، اولویت دهی به سالم سازی خانواده هسته ای را منطقی می نمایاند. به همین دلیل ثبات بخشیدن به خانواده كوچك نگاه ویژه قرآن را به خود اختصاص داده است.
نگاه قرآن به زن و مرد نگاه تفاوت باورانه است.
اشاره قرآن به اینكه زن در میان زر و زیور به رشد و بالندگی م
ی رسد و طبعی لطیف و حساس دارد و در موقع تخاصم و عصبانیت آشفته سخن می گوید: «أو من ینشّأ فی الحلیة و هو فی الخصام غیرمبین»(زخرف/18)، كه بنابر یك احتمال در مراد آیه، به معنای بازگویی احساساتی بودن اوست.
در جایی قرآن از ضعف و سستی متراكم زمان بارداری مادر و دو سال زحمت شیرخوارگی كودك به عنوان فلسفه سپاس والدین یاد می كند:
«و وصّینا الإنسان بوالدیه حملته أمّه وهناً علی وهن و فصاله فی عامین أن اشكر لی و لوالدیك إلی المصیر» لقمان/14
ما به انسان در حق پدر و مادرش سفارش كردیم؛ مادر كه به فرزندش باردار می شود و تا دو سال كه طفل را از شیر می گیرد هر روز بر رنج و ناتوانی اش افزوده می گردد ـ كه در مقابل من و پدر و مادرت سپاسگزار باش كه بازگشت به سوی من خواهد بود.
آیه یادشده در حقیقت از عشق و فداكاری مادر به فرزند و از نیاز او به حمایت، موقع بارداری و شیردهی سخن می گوید.
قرآن در وصف شرم و حیای دختر شعیب كه می گوید: «فجائته إحداهما تمشی علی استحیاء» ارزشمندی تمایل طبیعی زن را به عفت و حریم داشتن در برابر مرد گوشزد می كند، چنان كه در روایتی او ورا چون گل، دارای طبعی لطیف دانسته است.55
ویژگی های یادشده، هر كدام نقطه مخالف خود را در مرد می رساند، گویی آیات مزبور مرد را منطقی تر، دارای شانس سلامت جسمی و روحی بیشتر و در مقابل غریزه جنسی، خود باخته تر می شناسد. علاوه بر این بیان ضمنی قرآن به صورت صریح و بی پرده نیز درباره شدّت جوشش غریزه جنسی در مردان سخن گفته است:
«یا أیها النّبی قل لأزواجك و بناتك و نساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ ذلك أدنی أن یعرفن فلایؤذین» احزاب/59
پیامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه بالاپوش های خویش را پیش تر گیرند تا عفیف شناخته شده از خطر آزار مردان در امان باشند.
قرآن در كنار نیاز جنسی، از نیاز روحی خاصی نام می برد كه مرد را ناگزیر می سازد تا خواستگار و خدمت گزار زن باشد و آن عبارت است از بازیافت آرامش روحی موقع بازگشتن به خانه و قرارگرفتن در كنار همسر قانونی خود.
«و خلق منها زوجها لیسكن إلیها» اعراف/189 و روم/21
از جنس خود او همسرش را آفرید تا در كنارش به آرامش و راحتی برسد.
در این خصوص جان گری می گوید:
«مسرّت و خوشحالی زن چونان دوش آبی است كه استرس تمام م
دت روز شوهرش را می شوید و از بین می برد».56
بدین ترتیب زن با توقع حمایت و خدمت به مرد نگاه می كند و مرد را نیاز جنسی و انگیزه هایی از خستگی ها به سوی زن گسیل می دارد. این دو نوع چشم داشت برخاسته از كشش ها و نیازهای ناهمگون، زیربنای نظام حقوقی خانواده را در قرآن تشكیل می دهد كه با رعایت دقیق آن دوستی و مهرورزی دوسویه مورد نظر آیه «و جعل بینكم مودّة و رحمة»(روم/21) به وجود می آید و خلافكاری های جنسی و شهوانی در زندگی زن و مرد رو به كاهش می نهد:57
«هنّ لباس لكم و أنتم لباس لهنّ» بقره/187
چنین خانواده ای می تواند آرزوی داشتن فرزند شایسته را در سر بپروراند و به خوبی از عهده پرورش او برآید:
«فلمّا أثقلت دعوا الله ربّهما لئن آتیتنا صالحاً لنكوننّ من الشاكرین» اعراف/189
وقتی احساس سنگینی كرد هر دو [زن و شوهر] پروردگار خود را خواندند كه اگر به ما فرزند شایسته ای ارزانی داری جزء سپاسگزاران تو می شویم.
تربیت یافتگان كانون خانوادگی آكنده از محبت و دلسوزی و پیراسته از گناه و آلودگی همیشه به یاد مهرورزی های پدر و مادر بوده به خود اجازه نمی دهند كه در برابر آنها حتی كلمه «افّ» را بر زبان جاری كنند.(اسراء/22) و همواره دعای خیر و رحمت برای آنان بر زبان دارند:
«و قل ربّ ارحمهما كما ربّیانی صغیراً» اسراء/24
و بگو پروردگارم؛ چنان كه پدر و مادرم در كودكی با مهربانی به تربیتم پرداختند تو نیز در حق آنها مهربانی فرما.
این است تصویر خانواده سالم در قرآن كه مؤثرترین راهكار برای جامعه پذیری هم زیستی و هم گرایی نیز به حساب می آید.
خانواده سالم كانون محبت و مهرورزی است و كلید آن در اختیار مرد قرار داده شده است، علاقه و محبت اصیل و پایدار زن، همان است كه به صورت واكنش علاقه و احترام یك مرد، به وجود می آید،58 مرد هر اندازه موجبات آرامش و آسودگی خاطر همسر خود را فراهم كند، غیرمستقیم به همان میزان به سعادت خود خدمت كرده است و كانون خانواده خود را رونق بخشیده است.59 زمانی كه زن احساس كند مورد توجه و احترام است، ارضا شده همچنان به ایثار خود ادامه می دهد،60 شهید مطهری در تعبیری تمثیلی نقش مرد را در گسترش محبت در فضای خانواده چنین ترسیم می كند:
«مرد مانند كوهساران است و زن به منزله چشم، و فرزندان به منزله گل ها، چشمه باید باران كوهساران
را دریافت و جذب كند تا بتواند آن را به صورت آب صاف زلال بیرون دهد و گل ها و گیاهان و سبزه ها را شاداب و خرم كند».61
با توجه به چنین نقشی، قرآن در هنگام یادآوری خطر فروپاشی خانواده مرد را مخاطب اصلی خود می شناسد و با چندین عبارت، ولی دارای یك پیام، مسئولیت مرد را خطر نشان می كند، جملات «و لاتضارّوهنّ»(طلاق/6) «عاشروهنّ بالمعروف»(نساء/19) و «فإمساك بمعروف أو تسریح بإحسان»(بقره/229) برخورد بایسته مرد را با زن یادآوری می كند كه عبارت است از ادای حقوق، تأمین نیاز مادی، رعایت عدالت، گفتار نیك و رفتار نیك.62 مجموع این بایدها در قوامیت مرد نهفته است كه قرآن درباره آن می گوید:
«الرجال قوّامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما أنفقوا من أموالهم فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله» نساء/3
مردان قوامیت دارند بر زنان؛ به دلیل آن كه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و نیز به دلیل آن كه از اموال شان خرج می كنند. پس زنان صالح فرمان بردارند و به پاس آنچه خدا[برای آنان] حفظ كرده، اسرار [شوهران خود] را حفظ می كنند.
اگر حرف «فا» در جمله «فالصالحات قانتات…» برای بیان نتیجه قوامیت باشد و سببیت را برساند (چونان كه در بیشتر موارد، فاء عاطفه سببیت را می رساند) شاید بتوان نقش مرد را در واداشتن زن به اطاعت به صورت روشن تر از آیه استفاد كرد.
روایاتی كه ناظر به قوامیت مرد یا در صدد بیان حقوق زن است نیز به اصالت نقش مرد در استواری و سلامت خانواده اشاره دارد.
پیامبر(ص) در پاسخ پرسش دربارهٌ حقوق زن فرمود:
«فإنّ لهنّ علیكم حقّاً واجباً لما استحللتم من أجسامهنّ، و بما واصلتم من أبدانهنّ، و یحملن أولادكم فی أحشائهنّ، حتّی أخذهنّ الطلق، فأشفقوا علیهنّ، و طیبوا قلوبهنّ، حتی یقفن معكم، و لاتكرهوا النساء و لاتسخطوا بهنّ، و لاتأخذوا ممّا آتیتموهنّ إلاّ برضاهنّ و إذنهنّ».63
زنان بر عهده شما حقوق واجبی دارند؛ به جهت آنكه تنشان را بر خود روا می دارید و با اندام آنها تماس دارید، و به دلیل آنكه فرزندان شما را در درون خود حمل می كنند تا موقع زایمان، پس نسبت به آنها مهربان باشید و دل آنها را شاد نگه دارید؛ تا با شما بمانند، بر خلاف میل شان آنها را به كاری وادار نكنید و خشم آنها را برمینگیزید و بدون رضایت و اجازه از مهریه شان چیزی نستانید.


فروپاشی خانواده


فروپاشی خانواده به عنوان آسیب اجتماعی به صورت فزاینده، نابهنگام و برخلاف انتظار، در اثر ناكامی برخی از عناصر تشكیل دهنده خانواده در ایفای نقش بایسته اجتماعی خود اتفاق می افتد، به همین جهت انحلال طبیعی كه به سبب مرگ طبیعی پدر یا مادر صورت می گیرد با نگاه آسیب شناختی به مطالعه گرفته نمی شود.
در تعریف فروپاشی خانواده آمده است:
«فروپاشی خانواده عبارت است از شكستن واحد خانوادگی و یا تجزیه تركیبی از نقش های اجتماعی، به علت آنكه یكی یا چند تن ازعهده انجام تكالیف ناشی از نقش خود، آن طور كه باید و شاید، برنیامده است».64
از هم گسیختگی نقش ها در خانواده، گونه های مختلفی دارد كه از عوامل چند گانه ای65 ـ چون جنگ مهاجرت، شهرنشینی… ـ منشأ می گیرد، از میان آنها ناسازگاری و طلاق، كانون مركزی توجه جامعه شناسان، روان شناسان و حقوق دانان به حساب می آید و از این دو بیشترین عنایت را طلاق به خود اختصاص داده است كه آمار و ارقام از رشد نگران كننده آن در عصر حاضر خبر می دهد، به عنوان نمونه:
میزان فروپاشی خانواده در امریكا از شش درصد در سال 1890 به چهل درصد در سال 1948رسیده و هم اكنون به 60٪ رسیده است.66
در سوئد67٪ از موارد پیوند زناشویی به جدایی می انجامد،67 در اسپانیا از دو ازدواج یكی منجر به طلاق می شود،68 به گزارش یونسكو
در كشورهای صنعتی جهان از هر چهار مورد ازدواج سه مورد به طلاق می انجامد.69
طبق گزارش های آماری، طلاق در كشورهای اسلامی نیز سیر صعودی نگران كننده ای دارد؛ از باب نمونه:
در ایران از سال 1358 تا 1360 در برابر هر هزار ازدواج 75 فقره طلاق، از سال 1361 تا 1365 از هر هزار مورد ازدواج 92 فقره طلاق به ثبت رسیده است،و از 9/7 درصد در سال 1377 به 3/10٪ رسیده است. در عربستان سعودی 24٪ ازدواج ها به طلاق می انجامد، در كویت به ازای هر چهار ازدواج، یك مورد به طلاق می انجامد، و تهران سال 1380 شاهد یك مورد طلاق در برابر پنج ازدواج بوده است.70
با توجه به سنت پرهیز از طلاق و استبداد مردان در كشورهای اسلامی، آمار یادشده به هیچ وجه نمی تواند گویای واقعیت فروپاشی روابط زناشویی باشد، بی تردید واقعیت در این كشورها تلخ تر از گزارش های رسمی می باشد. البته در جهان غرب نیز آمارها، واقعیت ها را به طور كامل بازنمی تاباند. ویل دورانت در رابطه با وضعیت روابط زناشویی و ناسازگاری های خاموش در خانواده های غربی [كه در جهان اسلام نیز زمینه تطبیق دارد] می گوید:
«سال به سال ازدواج ها دیرتر و جدایی ها زودتر فرا می رسد و كم كسی پیدا می شود كه اخلاص و وفاداری را بستاید، به زودی زمانی خواهد رسید كه هیچ مردی نخواهد خواست با زنی كه با هم از تپه زندگی بالا رفته بودند پایین برود و ازدواج بی طلاق چنان نادر خواهد شد كه باكره در شب زفاف. تازه طلاق گیرندگان فقط بخشی از ازدواج های نافرجام هستند… چقدر زن و مرد می خواهند ازهم جدا شوند، ولی جرئت اظهار ندارند، یاچقدر اشخاص خواستار جدایی شده اند، ولی دادگاه ها موافقت نكرده اند. از درد دل دیگران مپرس، آنها چیزی كه تو می خواهی نخواهند گفت. آنجا به جای جدایی، ترس از نام و ننگ است، و به جای عشق، بی علاقگی است، و به جای اخلاص و وفا، حیله و فریب است. شاید بهتر باشد كه این دسته نیز از هم جدا شوند و از هم پاشیدن زناشویی امر مسلّم و محقق گردد؛ تا كسانی را كه به فكر نسل انسان هستند و عشّاقی را كه ستاینده عشقند، وادار به چاره جویی كند تا نگذارند عشق به این زودی و به این جوانی بمیرد».71
به همان میزان كه طلاق و ناهنجاری ها در زندگی خانوادگی رو به افزایش است آثار و پیامد اجتماعی آن نیز هر روز بیش از گذشته حیات جامعه را به تهدید می گیرد و به ناامنی ها دامن می زند، بر اساس تحقی
قات به عمل آمده 96٪ مجرمین خطرناك در خانواده های خود تحت تأثیر مشكلات ناشی از جدایی های گوناگون والدین خود قرار گرفته اند، 4/60٪ نوجوانان بزهكار متعلق به خانواده هایی بوده اند كه در اثر مرگ و میر والدین یا طلاق از هم پاشیده اند، 44٪ معتادان از سرپرستی خوب والدین محروم بوده اند72،70٪ از افرادی كه گرفتار آسیب های اجتماعی می شوند، كودكان طلاق هستند،73 صدی هفتاد از بیماران روانی، افراد كژخوی و كسانی كه با جامعه و قانون در ستیز می افتند، عموماً از خانواده هایی آمده اند كه به نحوی دچار آسیب و لطمه شده اند.74 در امریكا هر سال یش از یك میلیون نوجوان از خانواده های خود فرار می كنند و نیمی از آنها را دختران جوان تشكیل می دهند كه در خدمت دزدی، معامله مواد مخدر، رواج فحشا درآمده یا به خودفروشی مشغول می گردند. كشیش «بروریتر» كه مؤسسه خیریه اش در خدمت این گونه كودكان بود می گوید:
«هشتاد درصد نوجوانان فراری برای زنده ماندن، خودفروشی می كنند، در امریكا پانصد هزار نوجوان زیر 17سال به كار فحشا اشتغال دارند، در تمام عمرم فاحشه ای را ندیدم كه خود فروشی او با فرار از خانه آغاز نشده باشد.»
این گریز اطفال همیشه مخصوص خانواده هایی است كه پدران و مادران، مهربان نبوده و با هم تفاهم ندارند.75


ادامه دارد…


پی نوشت:


54. بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج، ترجمه محمدصادق مهدوی، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، 29.
55. كلینی، محمدبن یعقوب، اصول كافی، دارالكتب الاسلامیة، 5/51.
56. جان گری، با هم برای همیشه، 41.
57. رفسنجانی، اكبر، تفسیر راهنما، ذیل آیه 187 سوره بقره.
58. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، 248.
59. همان، 210.
60. جان گری، مردان مریخی و زنان ونوسی، 45.
61. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، 257.
62. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 19 سوره نساء.3
63. نوری، میرزاحسین، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، 14/252.
64. مساواتی آذر، مجید، جامعه شناسی انحرافات، تبریز، انتشارات نوبل، 316.
65. همان، 316 ؛ حسن الساعاتی، بحوث اسلامیة فی الأسرة، مصر، دارالفكر العربی، 41.
66. احمد فائز، دستور الأسرة فی ظلال القرآن، 222؛ جان گری، عشق هرگز كافی نیست، 9.
67. اطلاعات ضمیمه، 30خردادماه 1378، به نقل از: محمدعلی كرباسی، كتاب شناسی آسیب های اجتماعی، تهران، انتشارات امیركبیر، 1/52.
68. همان، 13مردادماه 1379 به نقل از: كتاب شناسی آسیب های اجتماعی،10/47.
69. روزنامه اطلاعات، شماره 18456، اردیبهشت1367، به نقل از: كتاب شناسی آسیب های اجتماعی، ج1/201.
70.مساواتی آذر، مجید، جامعه شناسی انحرافات، 170؛ كرباسی، محمد علی، كتاب شناسی آسیب های اجتماعی، 1/87 و 84 و 73.
71. ویل دورانت، لذات فلسفه، 170.
72. مساواتی آذر، مجید، جامعه شناسی انحرافات، 327 و 329 و 408.
73. روزنامه كارگر، 29/9/1379.
74. صاحب الزمانی، ناصرالدین، راز كرشمه ها، انتشارات زریاب، 2/30.
75. صبور اردوبادی، احمد، نگاه پاك زن و نگاه های آلوده به او، تهران، انتشارات امیركبیر، 250ـ247.


فصلنامه پژوهشی قرآنی، شماره 37 – 38 ویژه قرآن و آسیب های اجتماعی

http://maarefquran.com

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید