ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

انتخاب با شماست!

فهرست مطالب

کامیابی در آموختن دانش، «فراغت دل» و «آسودگی خاطر» می‌خواهد. وقتی ذهن پریشان باشد و دل ناآرام و بی قرار، نه می‌توان درسی خواند و نه خوانده‌ها در یاد می‌ماند. از این رو، گاهی در برخی افراد، «ازدواج» و «انتخاب همسر» به آرامش خاطر می‌انجامد و از تشتت اندیشه و آشفتگی روح می‌کاهد و زمینه را برای پرداختن جدی‌تر به کسب دانش و پیمودن راه زندگی فراهم می‌سازد.

البته برخی هم، پریشان فکرتر می‌شوند و دچار دردسرها و مشکلات!… که بماند. پس باید به این مقوله، نگاهی جدی و خردمندانه داشت و انتخابی آگاهانه کرد تا از مشکلات بکاهد، نه آن که مشکلی بر مشکلات بیفزاید! ازدواج، یک «برنامه» است که نیاز به فکر، تدبیر، آینده نگری، واقع بینی و هدفمندی دارد. آنان که بی هدف و نقشه ازدواج می‌کنند یا «غافل گیر» می‌شوند، بار ندامت خواهند کشید.

ازدواج، گزینش «شریک زندگی» برای یک عمر زیستن است. همچنان که بعضی، دوست، خانه یا شغل، یا رشته‌ی تحصیلی را به صورت اتفاقی و تصادفی برمی گزینند و بعداً دچار عواقب سوء آن می‌شوند، برخی هم بدون شناخت قبلی، بدون بررسی عواقب و نتایج، بدون ملاحظه‌ی مسائل جنبی و حاشیه ای دست به ازدواج می‌زنند و چه اشتباهی بزرگ‌تر از این!
ان
تخاب شریک زندگی، معیار و ملاک می‌خواهد، معیاری بس حساس‌تر و دقیق‌تر از آن چه مثلاً در خریدن یک عینک و کیف یا ماشین و موبایل یا کفش و پیراهن لازم است.

معیار شما برای «همسر مطلوب» چیست؟
گاهی عشق و علاقه، «چشم بصیرت» را از دیدن واضح‌ترین چیزها و آشکارترین عیب‌ها و کاستی‌ها غافل می‌سازد.
– «جمال» اگر معیاری است، «کمال» معیار برتری است.

– اگر وضع اقتصادی و میزان درآمد یک ملاک است، سلامت اخلاقی و اعتبار خانوادگی و فرهنگ و آداب صحیح، ملاک مهم‌تری است.

– اگر شریک زندگی انسان، فردی خوش اخلاق، فهمیده، نجیب، پاک، با صداقت، صبور، مؤدب، با فرهنگ، خداترس، وظیفه شناس، عاقل، شریف، متعهد و سازگار باشد، به مراتب در به وجود آوردن یک «زندگی معقول» و «خانواده‌ی پای دار» نقش بیشتری دارد، تا آن که فقط زیبایی و ثروت و شهرت و خانه و خودرو معیار گزینش باشد.

شناخت خصلت‌های شایسته و بایسته در شریک زندگی، به یک نگاه و وعده و لبخند و تلفن و … به دست نمی‌آید. بلکه تجربه، آگاهی، شناخت و مشورت، بررسی شرایط، اخلاق خانوادگی و نجابت دودمان و اصل و تبار لازم دارد. گاهی ممکن است «جلوه‌ی ظاهری»، انسان را از «چهره‌ی باطنی» افراد، غافل سازد. گاهی هم تعریف و تمجیدهای دیگران، راه تعقل و تشخیص را می‌بندد و آدمی را در باتلاقِ «جمال بی کمال» می‌افکند.

رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) فرمودند: «زیبارویانی که فاقد دین و کمالند؛ به گل زیبایی می‌مانند که در مزبله و خاکروبه روییده‌اند و از آنان پرهیز کنید.»
این یک معیار مهم از زبان پیام آور کمال و پاکی و امانت است و چه سخن سودمند و کاربردی و مهمی! دادگاه های خانواده و محکمه های طلاق، گواه ناپایداری ازدواج‌هایی است که جنبه‌ی تجاری دارد، یا عشق‌های اتوبوسی و شناخت‌های تلفنی و آشنایی‌هایی که از ره گذر پارتی‌ها و جشن‌ها و … به دست می‌آید. این پیوندها نه تنها عمیق و واقعی نیست، بلکه هوس آلود و ناقص است!

به این سؤال اساسی بسیار باید اندیشید و جواب آن را دقیق و روشن و صحیح به دست آورد:
همسر ایده آل کیست؟ خصوصیات یک زن یا شوهر خوب کدام است؟ با کدام معیار، باید سراغ انتخاب «شریک زندگی» رفت یا به درخواست و پیشنهاد یک ازدواج «آری» گفت؟ آری
گفتنی که بار سنگین یک عمر را بر دوش انسان می‌گذارد!

«اگر کسی سراغ شما آمد که اخلاق و دیانت او را می‌پسندید، با او ازدواج کنید وگرنه دچار فتنه در روی زمین و فساد بزرگ می‌شوید.» این، مضمون کلام حضرت رسول خدا است. درستی این سخن را هم تجربه و مشاهدات روزمره در جامعه، نشان می‌دهد. وقتی معیارهای غلط و هوس‌های زودگذر و شناخت‌های ناقص یا انگیزه های مادی و سودجویانه، در این مسئله‌ی مهم، نقش اصلی را ایفا کند، کار به همان جا می‌کشد که شاهدیم و افزایش آمار طلاق، گواه آن است.

زیبایی و جمال، یک نقطه‌ی قوت و مثبت است و می‌تواند یک ملاک به شمار آید، اما در صورتی که با پاک دامنی، نجابت و تقوا در تعارض قرار نگیرد. با غفلت از اصالت خانوادگی، تربیت، اخلاق، پدر و مادر و عفاف طرف مقابل، هیچ تضمینی برای پیدایش بنیان استوار یک خانواده و ایجاد کانون صلح و صفا و آبرومندی، نیست. سنت‌های دینی و ملی را نباید نادیده گرفت. به صلاح دید و مصلحت شناسی والدین و افراد دل سوز هم نباید بی اعتنایی کرد.

 فرهنگ خودی ما، به اصول خوبی آمیخته و بر پایه های متینی استوار است، به شرط آن که آن را در مقابل فرهنگ بیگانه و وارداتی قرار ندهیم و به «آن چه خود داریم» به دیده‌ی حقارت نگاه نکنیم و کنار نگذاریم! سستی بنیان خانواده‌ها را بیشتر در میان کسانی می‌توان یافت که به اصول مکتبی و ارزش‌های فرهنگ خودی بی اعتنا یا از آن‌ها بی خبر و بیگانه یا گریزان باشند.

ازدواج، تنها در آمدن از تنهایی نیست؛ بلکه رسیدن به همدلی و همراهی و هم روحی است. چه کسی گفته که باید محبت را حراج کرد و به قیمت مفت یا ارزان، آن را نثار این و آن کرد و خانه‌ی دل را به ملکیت یا اجاره‌ی کسی داد که «حریم دل» را پاس نمی‌دارد و دل دار مناسبی نیست؟

خانه را اگر خالی نگه داریم، بهتر از آن است که آن را به یک ناشناس، دزد، آدم عوضی و نالایق اجاره دهیم. ازدواج، سپردن «خانه‌ی دل» به یک «شریک مادام‌العمر» است.


در انتخاب این شریک، بیشتر دقت کنیم.


برگی از نوشته‌های «حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی»


www.islamiclife.ir

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید