ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

شاگردان امام جواد(ع) چه کسانی بودند؟/ (ابراهیم بن محمد همدانی، زکریا بن آدم)

فهرست مطالب

شمار شاگردان و تربيت يافتگان امام جواد(ع) در منابع رجالى و تاريخى مختلف ذكر شده است. دانشمند گرانقدر، شيخ طوسى نام 113 نفر از اصحاب و راويان آن حضرت را ذكر كرده است.


برخی از تربیت یافته‌گان مکتب امام جواد (ع) را به مناسبت سالروز شهادت آن امام همان تقدیم می‌کند.


زمامداران معاصر ائمه عليهم السلام هر چند اجازه نمى دادند كه آن بزرگواران به سبك مؤسسات و سازمانهاى آموزشى متداول اين زمان، تشكيلات منسجم و منظمى براى مسائل آموزشى و تعليم و تربيت افراد ايجاد كنند؛ زيرا در اين صورت با گرايش و جذب مردم به سوى اين مشعلهاى هدايت و آگاهى آنان از اعمال و كارهاى ضدّ اسلامى زمامداران، حكومت آن غاصبان در معرض خطر جدى قرار مى گرفت؛ اما گفتار، رفتار و معاشرتهاى معمولى آنان با مردم و پاسخگويى به پرسشهاى آنان در زمينه هاى گوناگون، براى كسانى كه با آنان ارتباط داشتند آموزنده ترين كلاس درس بود.


دَرِ خانه آنان در هر وقت بر روى دانش پژوهان و كمال جويان بازو محضرشان سرشار از فيض و بركت بود. هر كس هر سؤ الى داشت مى توانست مطرح كند و پاسخ قانع كننده آن را بشنود و حتّى با آنان به بحث و مناظره بپردازد.



براى امام جواد عليه السلام از سوى دستگاه خلافت شرايطى فراهم شده بود كه امكان تماس زياد مردم با آن حضرت و بهره گيرى از محضر پرفيضش مشكل بود. با اين حال گروه زيادى از شيفتگان مكتب ولايت، توفيق درك محضر آن گرامى را پيدا كرده و از خرمن دانشش خوشه ها چيدند. و بسيارى از اين تربيت يافتگان با مكتوب كردن علومى كه از امام جواد(ع) آموخته بودند خدمت شايانى به جامعه شيعى كردند.


شمار شاگردان و تربيت يافتگان امام جواد(ع) در منابع رجالى و تاريخى مختلف ذكر شده است. دانشمند گرانقدر، شيخ طوسى نام 113 نفر از اصحاب و راويان آن حضرت را ذكر كرده است كه در بين آنان افراد زبده و سرشناسى به چشم مى خورد،.(1) از قبيل:


احمد بن محمد بن ابى نَصْر بَزَنطى) كه از اصحاب اجماع.(2) است و همگان به فقاهت او اعتراف كرده و مرسلاتش(3) را پذيرفته اند، (احمد بن اسحاق اشعرى) كه شيخ و سرور قميين بود. (زكريا بن آدم قمى) كه نزد حضرت رضا و حضرت جواد عليهماالسلام از ارج و مقام و
الايى برخوردار بود.


(عطاردى) تعداد راويان حضرت را 121 نفر ذكر كرده است.(4) ولى سيد محمد كاظم قزوينى اسامى 276 نفر از شاگردان و راويان آن حضرت را با شرح مختصرى از زندگى هر يك آورده است..(5)


اينك به معرفى و شرح حال برخى از پرورش يافتگان مكتب امام جواد عليه السلام مى پردازيم..(6)


ابراهيم بن محمد هَمْدانى


(ابراهيم بن محمد همدانى).(7) از چهره هاى برجسته و از اصحاب جليل
القدر و مورد اعتماد امام رضا، امام جواد و امام هادى عليهم السلام بود. وى در عبادت خداوند بسيار كوشا بود و چهل بار حج به جا آورد..(8)


ابراهيم از جانب امام جواد(ع) وكالت داشت و حضرت براى او احترام خاصى قايل بود و از ديگر وكلا و دوستان خود در آن منطقه خواسته بود با او مخالفتى نداشته باشند و از او اطاعت كنند.


امام جواد(ع) در نامه اى به او نوشت: (پولى كه فرستاده بودى رسيد، خداوند از تو قبول كند و از آنان (كه پول دادند) راضى باشد و آنها را در دنيا و آخرت با ما قرار دهد. فلان مقدار دينار و مقدارى پوشاك براى تو فرستادم. خداوند در آنها و در همه نعمتهايش بر تو بركت دهد.


به (نَضْر)نوشتم و به او امر كردم كه از مخالفت با تو دست بكشد و جايگاه تو نزد خودمان را به وى يادآور شدم و به (ايوب) نيز مشابه آن را نوشتم. همچنين به دوستان هَمْدانى خود نيز نوشتم و از آنان خواستم از تو اطاعت كنند و بدانند كه راه
همان است كه تو به آنان نشان مى دهى و جز تو كسى از جانب من (در آن منطقه) وكالت ندارد..(9)


ابراهيم مى گويد: در نامه اى به حضرت جواد(ع) رفتار بدى را كه «سميع »با من داشت متذكر شدم. آن حضرت در پاسخ نوشت: (خداوند در يارى تو نسبت به كسى كه به تو ظلم مى كند تعجيل فرمايد. و از شر او تو را كفايت كند و بشارت باد بر تو به يارى خداوند در آينده نزديك اِن شاءاللّه و به اجر و پاداش در آخرت. (تو را سفارش مى كنم كه)بسيار حمد خدا به جا آوردى..(10)


زكريا بن آدم


(زكريا بن آدم بن عبداللّه بن سعد اشعرى قمى) از اصحاب بزرگ و والا مقام امام رضا(ع) و امام جواد(ع) بود. وى فردى ثقه و وجيه بود.(11) و آن دو امام همام نسبت به او عنايت خاصى داشتند.


(عبداللّه بن صلت قمى) مى گويد: در اواخر عمر امام جواد(ع) خدمت ايشان رسيدم آن حضرت فرمود:


(خداوند صفوان بن يحيى، محمد بن سنان، زكريا بن آدم و سعد بن سعد را از جانب من جزاى خير دهد چه اين كه نسبت به من وفادار بودند..(12)


وى شخصى مورد اعتماد بود و امام هشتم يكى از اصحاب خود را براى فراگيرى معارف دينى نزد او فرستاد. على بن مسيب مى گويد: به امام رضا عليه السلام عرض كردم چون راه من دور است و نمى توانم هر زمان كه خواستم خدمت شما برسم، بفرماييد كه آگاهيهاى لازم دينم را از چه كسى فرا گيرم؟


امام (ع) فرمود: از زكريا بن آدم قمى كه او بر دين و د
نيا امين است.


على بن مسيب گويد: وقتى بازگشتم خدمت زكريا رسيدم و آنچه احتياج داشتم، پرسيدم..(13)


(زكريا بن آدم) در شهر قم وفات يافت و در نزديكى حرم مطهر دفن شد و مزارش زيارتگاه خاص و عام است. امام جواد عليه السلام پس از وفات زكريا به بعضى از اصحابش نوشت:


به ياد آوردم آنچه از قضاى الهى بر زكريا جارى شد، رحمت خدا بر او باد روز ولادتش و روز وفاتش و روزى كه زنده و مبعوث مى گردد. در حالى كه عارف به حق بود عمرش را گذرانيد و به حق اقرار داشت، در راه حق مشكلات را برا ى خدا تحمل كرد و به انجام وظيفه و آنچه خدا و رسولش مى خواستند قيام نمود. رحمت خدا بر او باد كه از دنيا رفت در حالى كه نه پيمان شكست و نه آن را تبديل نمود. خدا او را مطابق نيتش جزا دهد و بهترين آرزويش را به وى عطا كند.(14)


منابع:


1 – 111 نفر مرد و دو نفر زن. براى آگاهى از مشخصات آنان به رجال شيخ طوسى، ص 397 409 رجوع كنيد.


2 – اصحاب اجماع به كسانى گفته مى شود كه همه فقها و دانشمندان نسبت به صحّت و درستى آنچه كه آنان روايت كرده اند اتّفاق نظر دارند. براى آگاهى بيشتر رجوع كنيد به: اختيار معرفة الرجال، معروف به رجال كشى، جزء 6، ص 556.


3 – حديث مرسل به حديثى گفته مى شود كه كسى كه خود حديث را از پيامبر(ص) يا امام (ع) نشنيده بدون وساطتِ صحابى از معصوم (ع) نقل كند. به عبارت ديگر، حديثى كه آخرين راوى آن مذكور نباشد (ر. ك. الدّراية فى علم مصطل
ح الحديث، شهيد ثانى، ص 47).


4 – ر.ك. مسند الامام الجواد، ص 249 333.


5 – ر. ك. الامام الجواد من المهد الى اللحد، ص 95 381.


6 – لازم به توضيح است كه چون امام جواد(ع) 25 سال بيشتر عمر نكرد، غالب اصحاب آن حضرت از اصحاب پدر بزرگوارش يا فرزندش امام هادى عليه السلام نيز بوده اند.


7 – همدان نام قبيله اى از قبايل يمن است. انتساب او به اين قبيله است و يا از شهر هَمَدان ايران كه مرحوم قزوينى قول دوم را ترجيح
مى دهد (ر. ك. الامام الجواد من المهد الى اللحد، ص 101).


8 – الامام الجواد من المهد الى اللحد، 101.


9 – تنقيح المقال، ج 1، ص 32 33.


10 – تنقيح المقال، ج 1، ص 32.


11 – رجال نجاشى، ص 174.


12 – معجم رجال الحديث، ج 7، ص 271.


13 – همان، ص 272.


14 – تنقيح المقال، ج 1، ص 447 و الامام الجواد من المهد الى اللحد، ص 189.


http://ahlebayt.porsemani.ir

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید