منوی اصلی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

حضرت مهدی(عج) و دولت رفاه

فهرست مطالب

كنترل و نظارت دقيق مركزى


از جمله عوامل بسيار مهمى كه امام مهدى (ع) در پرتو آن نابسامانيهاى اقتصادى و ويرانى امور معاش را برطرف مى‏سازد،ى جهانى اسلامى است‏بر جريان اقتصادى و معيشتى تمام جماعات بشرى. امام با مركزيت واحد و ايدئولوژى واحد كه ترتيب مى‏دهد، كل منابع ثروت و درآمد را بدون حيف و ميل و تبعيض و امتياز، در اختيار كل جامعه بشرى مى‏گذارد، و همه امكانات را به تساوى تقسيم مى‏كند، همه سرمايه‏گذاريها به تساوى و عادلانه انجام مى‏گيرد. و از اين رهگذر حركت‏خودسرانه و آزمندانه گروهى مال‏پرست در بخشهاى خصوصى و اطرافيان حكومتها و مراكز قدرت، كه با چپاول ثروتها و تصاحب سرمايه‏ها به مكيدن خون محرومان مى‏پردازند، كنترل دقيق مى‏شود، و عوامل اصلى فقر و كمبود – كه سرمايه‏داران و زراندوزانند – از ميان مى‏رود.(39)

در پايان اين بخش، تذكر اين نكته نيز لازم است: آنچه درباره انقلاب حضرت مهدى (ع) گفته مى‏شود يا به قلم مى‏آيد، نسبت‏به آنچه خواهد شد و مسائل و طرحها و برنامه‏هايى كه در آن دوران سراسر عدل و داد و شناخت و آگاهى و نظم و حق و حقوق و علم و فن و دانش و ايمان عرضه خواهد گشت، قطره‏اى است از دريا، و البته «روشن است كه آگاهى كامل از تمام آن مسائل – كه پس از ظهور رخ مى‏دهد – در دوران پيش از ظهور دشوار است‏براى هر كس در هر درجه از آگاهى و انديشمندى. آرى (در اين راستا) مهم شناخت‏برخى از اين روشهاست كه قوانين عمومى اسلامى آن را روشن مى‏سازد و احاديث ويژه‏اى است كه در اين باره رسيده است.»


< SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; COLOR: red; FONT-SIZE: 10pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'; mso-font-kerning: 18.0pt" dir=ltr> 


عمران و آبادى زمين


عمران و آبادى زمين، و بهره‏بردارى از امكانات آن تا سر حد امكان، از ديگر اقدامات امام است. اين كار، در دوران پيش از ظهور با همه پيشرفت علوم و تكنولوژى در همه زمينه‏ها بطور كامل انجام نشده است. طبق نظر متخصصان، بسيارى از زمينها قابل عمران و آبادى و كشاورزى و توليد است، بسيارى از آبها داراى استعداد ذخيره شدن و بهره‏بردارى است، و بسيارى از مناطق زمين متروك و رها شده مانده است، و بسيارى از مناطق به علت نفوذ سياستهاى استعمارى و ايجاد وابستگى و محروميت‏بطور كامل از آنها بهره‏بردارى نمى‏شود، و سيستمهاى توليد وكه به سود طبقات محروم نيست، بلكه براى كشورهاى سلطه‏طلب سودمند است.& lt;o:p>



اين موضوع نيز از نظر متخصصان و آمارگيران ثابت است كه زمين استعداد اداره و تامين چند برابر جمعيت كنونى را دارد به سه شرط :


الف – از همه امكانات بهره‏بردارى شود .


ب – از اسرافكارى و شادخوارى و كامروايى فزون از حد گروههايى اندك ممانعت‏به عمل مى‏آيد.


ج – تكنيكهاى دقيق علمى و فنى و متناسب با محيطها و سرزمين‏ها به كار رود.


 


پيشرفت فنون


چنانكه در فصل «تكامل علم و عقل‏» در دوران ظهور خواهيم گفت، علم و دانش بشر در رستاخيز امام مهدى (ع) به تكامل نهايى مى‏رسد، و امام با برنامه‏ريزيهاى دقيق كه از دانش بى‏كران الهى او برخاسته است، همه مناطق زمين را آباد مى‏كند، و براى تامين زندگى و ايجاد رفاه همگانى راه و روشهايى را عرضه مى‏كند كه تا آن روز براى بشر ناشناخته بوده است. با توجه به اينكه راه اصلى رشد توليد و خودكفايى، بهره‏بردارى از علوم و فنون و تخصصهاى ويژه و طرحها و برنامه‏هاى ماهرانه است. علوم و فنون بشرى در رستاخيز ظهور با علوم و فنون در دوران پيش از ظهور قابل مقايسه نيست، از اين رو، پيشرفتها و رشد توليد و سرمايه در آن دوران با هيچ دوره ديگر همانند نيست. امام مهدى (ع) در همه زمينه‏ها به دانش بشر تكامل مى‏بخشد. و چنانكه در علوم الهى و ماوراى طبيعى همه اشتباهات و جهلهاى بشرى را برطرف مى‏سازد و معيارهاى درست در شناخت مبدا و معاد را به انسان مى‏دهد، در علوم مادى و تكنيكهاى رشد اقتصادى و سامانيابى زيست‏ور به انسان عرضه مى‏كند، و با شيوه‏هاى بسيار دقيق، نظام توليد و بهره‏بردارى از منابع طبيعى را رشدى توصيف‏ناپذير مى‏بخشد و بدينگونه مشكل كمبودها و نارساييها را بكلى برطرف مى‏كند.


فاصله پيشرفت علمى و عقلانى و وضع دانش انسان در آن دوره با وضع كنونى، بسى افزونتر است از فاصله دانش امروز بشرى با دورانهاى گذشته تاريخ.


 


بهره‏بردارى از معادن و منابع زيرزمينى


براى دستيابى به خودكفايى و رفاه درو منابع زيرزمينى و استخراج و بهره‏بردارى از آنها كارى ضرورى است، و چاره‏اى جز اين نيست كه از همه امكانات وطن انسان يعنى زمين بهره‏بردارى شود. بسيارى از ثروتها و مواد لازم براى زندگى، از معادن به دست مى‏آيد. اين معادن و مواد ديگرى كه براى بشر امروز شناخته شده نيست، در دوران ظهور مورد بهره‏بردارى قرار مى‏گيرد.

پيامبر اكرم (ص):


… و يظهرالله له كنوزالارض و معادنها… (22)


– … خداوند براى قائم (ع) گنجها و معادن زمين را آشكار مى‏سازد…


 


امام على (ع):


و تخرج له‏الارض افاليذ كبدها و تلقى اليه سلما مقاليدها… (23)


– … زمين آنچه را در اعماق خويش دارد براى وى بيرون دهد، و همه امكانات و بركات خويش را در اختيار او گذارد…



امام باقر (ع):& lt;/SPAN>


… و تظهر له (القائم «ع‏») الكنوز… (24)


– … براى قائم ما گنجها آشكار مى‏گردد…



در دوران پيش از ظهور بسيارى از معادن شناخته شده است و بشر كنونى و آينده بسرعت آنها را استخراج مى‏كند و در زندگى به كا
ر مى‏گيرد. بنابراين از تاكيد فراوان احاديث‏بر موضوع معادن و آشكار شدن آنها براى امام قائم (ع)، مى‏توان حدس زد كه آنچه شناخته شده و قابل اكتشاف براى بشر كنونى است (به علت محدوديت دانش بشرى نسبت‏به دوران ظهور و تكامل علم و عقل انسان با راهنمايى و تعليم معلم بزرگ الهى حضرت مهدى (ع) بسيار ناچيز است، و در دوران آن رستاخيز عظيم مواد و معادنى شناخته و اكتشاف مى‏شود كه چهره زندگيها را بكى دگرگون مى‏سازد. و بايد چنين باشد زيرا كه ايجاد رفاه براى كل جامعه بشرى كارى ساده نيست، و سرمايه‏هاى كلان و عظيمى لازم دارد. يكى از منابع تامين اين سرمايه‏ها معادن است و بايد از آنها كاملا استفاده شود. با توجه به بيكرانى و فراوانى منابع و معادن زيرزمينى – بويژه نسبت‏به بخشهاى ناشناخته آن براى بشر امروز – روشن مى‏گردد كه اين بخش از منابع درآمد دولت مهدى (ع)، سرمايه‏اى درخور و كارآمد دارد. و از اين راه اگر همه مشكلات بشرى حل نشود بخشهاى عمده‏اى از آن به در دنيايى كه تقسيم‏بندى جهانى با معيارهاى ظالمانه صورت مى‏گيرد و امتهاى ضعيف، به حال خود گذارده نمى‏شوند، و از راههاى مريى و نامريى در شبكه‏هاى پيچيده نظامهاى سلطه و سرمايه‏دارى جهان گرفتار مى‏آيند، سخن از آزادى واقعى و آزاد فكرى، بازى با كلمات است.



سامانى درخور و شايسته مى‏رسد.


منابع عظيم اكثريت اجتماعات بشرى امروز نبود شناخت و دانش كافى است، يا برنامه‏ريزيهاى حساب نشده و نادرست است و دوران ظهور، دوران سراسر آگاهى و شناختهاى ناب و خالص است، كه همه زواياى زندگى انسان را روشن مى‏سازد و در برنامه‏ريزيهاى فرهنگى، تربيتى، هنرى، فنى، اجتماعى، اقتصادى و… نقطه ابهام و عقب‏ماندگى باقى نمى‏ماند، و شيوه‏ها و روشهاى اصولى و درست و مقرون به صرفه و به سود انسان ارائه مى‏شود، و زندگى در همه جاى زمين چهره‏اى زيبا و انسانى و سرشار از رفاه بخود مى‏گيرد.


 


برنامه‏ريزى درست و از يك نقطه


چنانكه در آغاز اين فصل يادآور شديم عامل محروميت و عقب‏ماندگى اكثريت كشورها و اجتماعات بشرى، كشورهاى قدرتمند و سلطه‏طلب است.


اگر سلطه‏طلبان از ميان بروند و تقسيم جامعه بشرى به دو يا سه طبقه: پيشرفته و در حال رشد و عقب‏مانده، نفى شود و همه برنامه‏ريزيها و فكر و تخصصها و سرمايه‏ها و مديريتها تا سر حد امكان بطور يكسان در همه مناطق زمين، تقسيم گردد و تبعيض و تفاوتى در كار نباشد، و جهان داراى مركزيتى يگانه و واحد شود كه بر اساس عدل و مساوات به همه انسانها يكسان بنگرد، و تقسيم‏بنديهاى ظالمانه جامعه بشرى را محو سازد، و همه امكانات طبق نيازها به مناطق عالم گسيل گردد، و هيچ نقطه‏اى متروك و رها شده باقى نماند، بطور طبيعى مشكلات و نابسامانيهاى زندگى انسانها برطرف مى‏شود و رفاه و آسايش بر سراسر زمين سايه مى‏افكند.



امام باقر (ع):


… القائم منا… تطوى له‏الارض… فلا يبقى فى‏الارض خراب الا عمر


– … زمين براى قائم ما در هم پيچيده مى‏شود (و به لحظه‏اى از هر نقطه به نقطه ديگر مى‏رسد)… و در زمين جاى ناآبادى باقى نمى‏ماند…


 


برقرارى عدالت اجتماعى


عدالت اجتماعى به معناى تعادل و توازن در كليه جريانهاى اقتصادى جامعه است، و نظام توليد و توزيع مصرف را در بر مى‏گيرد. عدالت‏به اين معنا، اگر گستره‏اى جهانى يابد و دقيق و بى‏استثنا حدود آن مشخص شود و درست اجرا گردد. تعادل و توازنى در كل جامعه بشرى پديد مى‏آورد كه آرمان همه عدالتخواهان الهى و بشرى بوده است. در پرتو چنين عدالتى، فاصله‏هاى اقتصادى به معناى اسراف و تكاثر در بخشهايى و كمبود و محروميت در بخشهاى فراوان ديگر ريشه‏كن مى‏گردد. و چنانكه در بخش نخست ديديم،مگان است


 


بازپس‏گيرى ثروتهاى غصب شده


امام مهدى (ع) از راه ديگرى كه از اهميت فراوانى برخوردار است نيز سرمايه‏هاى بزرگ و كلانى به دست مى‏آورد، و از آن راه بودجه هنگفت‏سامان بخشيدن به جامعه انسانى و ايجاد رفاه عمومى را تامين مى‏كند. امام با از ميان برداشتن جباران و طاغوتان و سرمايه‏داران مانع اجراى عدالت، پولها و سرمايه‏ها و همه امكانات آنها را كه از راههاى نامشروع، استثمار، غصب، احتكار، ظلم، تعدى و تجاوز، تصاحب به ناح
ق اموال عمومى و انفال، گرانفروشى، ارزان خريدن مواد خام و كار و كالاى مردمان محروم و… به دست آورده بودند، باز پس مى‏گيرد و در اختيار توده‏هاى محروم بشرى قرار مى‏دهد.



مام دوران پيش از ظهور، به ثروت‏اندوزيهاى كلان دست‏يازيده‏اند، و سرمايه‏هاى كلانى در همه كشورهاى جهان كنز و گنج كرده‏اند، كه بخش اعظم ثروتها و سرمايه‏هاى كشورها را تشكيل مى‏دهد. و اينها همه از راههاى نادرست و شيوه‏هاى استثمارى و ظالمانه، روانه جيب عده‏اى خاص از افراد انسان شده است



. امام مهدى (ع)، در رستاخيز ظهور، اين مالكيتهاى دروغين و صورى را ابطال مى‏كند «مهدى (ع) حق هر حقدارى را بگيرد و به او دهد، حتى اگر حق كسى زير دندان ديگرى باشد، از زير دندان انسان متجاوز و غاصب بيرون كشد، و به صاحب حق بازگرداند.»

از جمله اموال عمومى كه غاصبانه به افرادى خاص داده شده است «قطايع‏» است‏يعنى زمينهايى از اراضى خراجى، كه از راه امتياز به نزديكان حكام داده مى‏شد.



اين اموال بذل و بخششهايى است كه موجب تشكيل طبقه‏اى ممتاز در جامعه است. در دوران گذشته پادشاهان و حكومتها به درباريان و اطرافيان خود قطعه زمينهايى پيشكش مى‏كردند. و اين زمينها قطيعه و قطايع نام داشت، و آغاز كار تشكيل طبقه‏اى بود ثروتمند و وابسته به حكومتها و در كنار آنان، و زمينه نابرابرى و تبعيض طبقاتى.



 حكومتهاى فاسد و خودكامه با امتياز بخشى و جانبدارى عملى و قانونى موجب مى‏گردند كه طبقات ممتازى در سرمايه رشد يابند، و منافع و اموال عمومى را به سود خود به كارفزايند. اين مسائل و نظاير آن در دوران ظهور نابود مى‏شود، و اين زمينها چون ديگر اموال غصب شده به مردم بازمى‏گردد:



امام صادق (ع):


اذا قام اضمحلت‏القطائع…


– چون رستاخيز قائم بيآغازد، قطايع از ميان مى‏رود ديگر اقطاعى در ميان نخواهد بود…



امروزه در كشورهاى دنيا، شيوه‏هاى درآمد – با اكثريت قاطع – نامشروع و ظالمانه است. بيشتر درآمدهاى پولى با شيوه‏هاى ربوى است، بسيارى از زمينها غصب شده است.



بسيارى از مبادلات بازرگانى با سودهاى زياد و غيرمنصفانه انجام مى‏گيرد، و يا با انحصارگراييها و اعمال اجبارها و اضطرارهايى است كه همه مستلزم ظلم است، و سود حاصل از آن غصب و حق محرومان است.



 شركتهاى بزرگ با شيوه‏هاى انحصاراتى و براساس «بخس‏» و كم بها دادن به كار و كالاى مردم، پولهايى به دست مى‏آورند كه حق ديگران است.



تبانيها و قراردادهايى پنهانى صورت مى‏گيرد و حقوق كارگر و كشاورز و مردم پايين‏دست‏بسيار كمتر از حقشان پرداخت مى‏شود.

 كالاهايى توليد مى‏شود و از آن درآمدهايى تحصيل مى‏گردد كه به زيان جامعه و مردم است. و اينها نيز درآمدهاى بزرگ و ظالمانه‏اى است كه رايج است.


 و بدينسان است ديگر اموالى كه هر كدام به نوعى ظلم و استثمار و غصب است. و در دوران ظهور، اينها همه به خزانه دولت‏حق و عدل بازمى‏گردد و به مصرف اصلى مى‏رسد.


 


بارانهاى مفيد و پياپى


از علل و عوامل مهم و اساسى رشد توليد، بويژه در بخش كشاورزى – كه مادر تول
يد در بخشهاى ديگر است – نزولات آسمانى و بارانهاى مناسب و بموقع است. طبق تعاليم قرآن و احاديث پارسايى و نيكوكارى و احسان و بخصوص دادگرى موجب نزول رحمتهاى الهى و وفور نزولات آسمانى است (17) ، و گناه بويژه ظلم در روابط انسانى موجب خشكسالى و محروميت از رحمت الهى و قلت نزولات است. در دوران ظهور چون نيكى و احسان و عدل و انصاف بر سراسر گيتى پرتو مى‏افكند، و روابط انسانى بر اصل عدل و انصاف استوار مى‏گردد، و مردمان همه به نيكى و نيكوكارى و پارسايى مى‏گرايند، و ظلم و ستم را يك سو مى‏نهند، از اين رو، شايسته فضل و رحمت‏بيشتر مى‏گردند، و بارش بارانهاى مناسب و بموقع سبب رشدى وصف‏ناپذير در توليد خواهد گشت و بسيارى از مشكلات و كمبودها و نيازمنديها را برطرف خواهد ساخت.



پيامبر اكرم (ص):


يتنعم امتى فى زمن‏المهدى (ع) نعمة لم يتنعموا قبلها قط يرسل‏السماء عليهم مدرارا ولا تدع‏الارض شيئا من نباتها الا اخرجته… (18)
– … امت من در زمان (رستاخيز) مهدى (ع) به نعمتهايى دست‏يابند كه پيش از آن و در هيچ
دوره‏اى دست نيافته بودند. در آن روزگار، آسمان باران فراوان دهد، و زمين هيچ روييدنى را در دل خود نگاه ندارد…



چون مردمان به تقوا و پارسايى روى مى‏آورند، خداوند بركات و بارانها را فرو مى‏فرستد و خشكى و كم‏آبى در مناطق بسيارى برطرف مى‏شود; و اين وعده الهى كه درباره جامه تقواپيشگان مژده داده است آشكار مى‏گردد:



و ان استغفروا ربكم انه كان غفارا. يرسل‏السماء عليكم مدرارا و يمددكم باموال و بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم انهارا: (19) سپس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است. تا از آسمان برايتان پى‏درپى باران فرستد. و شما را به اموال و فرزندان مدد كند. و برايتان بستانها و نهرها بيافريند.»



امام على (ع):


… و لو قد قام قائمنا لانزلت‏السماء قطرها، و لاخرجت‏الارض نباتها… حتى تمشى‏المراة بين‏العراق الى‏الشام لاتضع قدميها الا على‏النبات… (20)


– … چون قائم قيام كند، آسمان – چنانكه بايد – باران بارد و زمين گياه روياند … به گونه‏اى كه زن، از عراق درآيد و تا شام برود و جز بر زمينهاى سرسبز گندم ننهد…&l t;/o:p>


 


استفاده از همه اموال (اموال عمومى، خصوصى)


امام مهدى (ع) براى پيشبرد اهداف انقلاب – طبق تعبير برخى از احاديث – از همه اموال خصوصى و عمومى بهره مى‏گيرد.


در احاديثى آمده است كه همه اموال دنيا نزد امام مهدى (ع) گرد مى‏آيد، و امام آنها را ميان مردمان طبق قانون عدل و بر اساس نياز و رسيدن به رفاه و بى‏نيازى تقسيم مى‏كند:



امام باقر (ع)


… و تجمع اليه (القائم) اموال‏الدنيا من بطن‏الارض و ظهرها، فيقول للناس: تعالوا الى ما قطعتم فيه‏الارحام و سفكتم فيه‏الدماءالح-رام، و ركبتم فيه ما حرم‏الله – عزوجل – … (28)


نزد مهدى (ع) گرد آيد، آنچه در دل زمين است و آنچه بر روى زمين، آنگاه مهدى به مردمان بگويد: «بياييد! و اين اموال را بگيريد! اينها همان چيزهايى است كه براى به دست آوردن آنها قطع رحم كرديد و خويشان خود را رنجانديد، خونهاى بناحق ريختيد، و مرتكب گناهان شديد، بياييد و بگيريد!. (29)



در اين حديث كه نمونه‏هاى ديگرى نيز دارد، اموال به طور مطلق آمده است و اين اموال عمومى، چون انفال و ثروتهاى طبيعى و مالياتهاى اسلامى و بيت‏المال را شامل مى‏شود و با اطلاق و كليتى كه دارد ممكن است اموال شخصى و فردى بر اساس مالكيتهاى خصوصى را نيز در بر گيرد، يعنى همه اموال از هر كس و هر راه باشد نزد حضرت گرد مى‏آيد و از آن مركز، عادلانه و برادرانه ميان همه افراد انسانى توزيع مى‏شود. شايد اينگونه تعاليم به اصلى نظر دارد كه در تعاليم ما رسيده است كه امام مالك همه اموال است و مالكان خصوصى امانتدارانى بيش نيستند. «… مناسب است كه نظريه كوبنده‏اى را در اموال در اينجا بياوريم كه هر نوع مالكيتى را رد مى‏كند چه رسد به مالكيتهاى كلان. شيخ بزرگوار ثقة‏الاسلام محمد بن يعقوب كلينى، صاحب «كافى‏»
مالكيت‏شخصى را از هر كسى نفى مى‏كند در هر چيز … و اين راى در كافى جلد 1/407 و 538، آمده است…» (30) در مورد مالكيت زمين احاديث زيادى رسيده است كه زمين ملك امام است.



امام صادق (ع):


… كان اميرالمؤمنين (ع) يقول: من احيى ارضا من‏المؤمنين فهى له و عليه طسقها يؤديه الى الامام فى حال‏الهدنة فاذا ظهرالقائم فليوطن نفسه على ان توخذ منه. (31)


– … امير مؤمنان چنين گفت: هر كس زمينى را آباد كند آن زمين مال اوست و بايد مالياتى را به امام بدهد در دوران صلح (و آرامش پيش از ظهور)، و آنگاه كه رستاخيز قائم بيآغازد مطمئن باشد كه زمين از او گرفته مى‏شود.



اينها نمونه‏اى از تعاليم ما درباره مالكيت زمين در دوران پيش از ظهور و پس از ظهور بود كه نظريه مالكيت امام (32) را تثبيت مى‏كند. در تعاليم ديگرى از مالكيت اموال – بويژه دريرى بيشترى سخن رفته است:



امام باقر (ع):


– فى قوله تعالى: فلما احسوا باسنا اذاهم منها يركضون لا تركضوا و ارجعوا الى ما اترفتم فيه…» (33) يعنى الكنوزالتى كنتم تكنزون. (34)


– درباره اين آيه قرآن: «چون عذاب ما را حس مى‏كردند به ناگاه از آنجا مى‏گريختند. مگريزيد. به ناز و كاموريهاى خود و .. . بازگرديد…»
منظور گنجهايى است كه ذخيره كردند.



اين آيه در حديث امام باقر «ع‏»، به ويژگيهاى دوران ظهور تفسير شده است.< o:p>


 


امام صادق (ع):


موسع على شيعتنا ان ينفقوا مما فى ايديهم بالمعروف، فاذا قام قائمنا حرم على كل ذى كنز كنزه حتى ياتيه فيستعين به على عدوه و ذلك قول‏الله: «الذين يكنزون‏الذهب والفضة ولا ينفقونها فى سبيل‏الله فبشرهم بعذاب اليم (35) » (36)



– شيعيان ما اجازه دارند از اموالشان در راه كار نيك انفاق كنند، ليكن هر گاه قائم ما قيام كند هر كس مالى گنج و ذخيره كرده است‏بر او حرام مى‏گردد، تا اموالش را به امام قائم دهد، و امام آنها را در راه سركوب دشمنان (دين حق) بكار برد. و اين معناى قول خداست: «كسانى را كه زر و سيم مى‏اندوزند و در راه خدا انفاق نمى‏كنند، به عذابى دردآور بشارت ده.»



مساله «كنز» در قرآن مطرح گشته و با لحنى قاطع و كوبنده ممنوع اعلام شده است، (37) ليكن در اثر بدآموزى و نفوذ اشرافيگرى در حوزه اسلام، اين اصل مورد توجه و عملكرد قرار نگرفته است. در رستاخيز ظهور كه دوران عرضه اسلام ناب و خالص و بى‏پيرايه است اين اصل اجرا مى‏شود، و همه اموال كنز شده جامعه، خود از جمله بودجه و سرمايه انقلاب جهانى مهدوى مى‏گردد، و امام از آنها براى ساختن جامعه آرمانى اسلامى و ايجاد رفاه و بى‏نيازى عمومى و سركوب دشمنان دين خدا – طبق تعبير حديث – بهره مى‏گيرد.


 


اجراى اصل مساوات


رعايت قاطع اصل مساوات نيز موجب تعديل ثروتها و برابرى در توزيع كالاها و مواد مورد نياز همه مردم است، و از تراكم و ذخيره‏سازى كنز و اسرافكارى نزد طبقات و گروههايى مانع مى‏گردد، و زمينه‏هاى اصلى كمبود و نيازمندى را برطرف مى‏سازد.

در فصل بعد روشن خواهد شد كه با اجراى اصل مساوات نيازها برآورده مى‏گردد، و محتاج و تهيدستى باقى نمى‏ماند. در اين باره به چنين تعاليمى برمى‏خوريم:



«و يسوى بين‏الناس حتى لاترى محتاجا ال
ى‏الزكاة: (امام مهدى‏«ع‏») ميان مردم (در تقسيم اموال) به مساوات رفتار مى‏كند به طورى كه ديگر نيازمند و محتاجى يافت نمى‏شود.» و اين همان سطح متعالى زندگى و رفاه عمومى است كه زكات مورد مصرف نداشته باشد، و همه چيز به همه مردم برسد. اين موضوع در اصل «مساوات‏» روشن خواهد گشت.


www.imamalmahdi.com

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید