كنترل و نظارت دقيق مركزى
از جمله عوامل بسيار مهمى كه امام مهدى (ع) در پرتو آن نابسامانيهاى اقتصادى و ويرانى امور معاش را برطرف مىسازد،ى جهانى اسلامى استبر جريان اقتصادى و معيشتى تمام جماعات بشرى. امام با مركزيت واحد و ايدئولوژى واحد كه ترتيب مىدهد، كل منابع ثروت و درآمد را بدون حيف و ميل و تبعيض و امتياز، در اختيار كل جامعه بشرى مىگذارد، و همه امكانات را به تساوى تقسيم مىكند، همه سرمايهگذاريها به تساوى و عادلانه انجام مىگيرد. و از اين رهگذر حركتخودسرانه و آزمندانه گروهى مالپرست در بخشهاى خصوصى و اطرافيان حكومتها و مراكز قدرت، كه با چپاول ثروتها و تصاحب سرمايهها به مكيدن خون محرومان مىپردازند، كنترل دقيق مىشود، و عوامل اصلى فقر و كمبود – كه سرمايهداران و زراندوزانند – از ميان مىرود.(39)
در پايان اين بخش، تذكر اين نكته نيز لازم است: آنچه درباره انقلاب حضرت مهدى (ع) گفته مىشود يا به قلم مىآيد، نسبتبه آنچه خواهد شد و مسائل و طرحها و برنامههايى كه در آن دوران سراسر عدل و داد و شناخت و آگاهى و نظم و حق و حقوق و علم و فن و دانش و ايمان عرضه خواهد گشت، قطرهاى است از دريا، و البته «روشن است كه آگاهى كامل از تمام آن مسائل – كه پس از ظهور رخ مىدهد – در دوران پيش از ظهور دشوار استبراى هر كس در هر درجه از آگاهى و انديشمندى. آرى (در اين راستا) مهم شناختبرخى از اين روشهاست كه قوانين عمومى اسلامى آن را روشن مىسازد و احاديث ويژهاى است كه در اين باره رسيده است.»
<
SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; COLOR: red; FONT-SIZE: 10pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'; mso-font-kerning: 18.0pt" dir=ltr>
عمران و آبادى زمين
عمران و آبادى زمين، و بهرهبردارى از امكانات آن تا سر حد امكان، از ديگر اقدامات امام است. اين كار، در دوران پيش از ظهور با همه پيشرفت علوم و تكنولوژى در همه زمينهها بطور كامل انجام نشده است. طبق نظر متخصصان، بسيارى از زمينها قابل عمران و آبادى و كشاورزى و توليد است، بسيارى از آبها داراى استعداد ذخيره شدن و بهرهبردارى است، و بسيارى از مناطق زمين متروك و رها شده مانده است، و بسيارى از مناطق به علت نفوذ سياستهاى استعمارى و ايجاد وابستگى و محروميتبطور كامل از آنها بهرهبردارى نمىشود، و سيستمهاى توليد وكه به سود طبقات محروم نيست، بلكه براى كشورهاى سلطهطلب سودمند است.& lt;o:p>
اين موضوع نيز از نظر متخصصان و آمارگيران ثابت است كه زمين استعداد اداره و تامين چند برابر جمعيت كنونى را دارد به سه شرط :
الف – از همه امكانات بهرهبردارى شود .
ب – از اسرافكارى و شادخوارى و كامروايى فزون از حد گروههايى اندك ممانعتبه عمل مىآيد.
ج – تكنيكهاى دقيق علمى و فنى و متناسب با محيطها و سرزمينها به كار رود.
پيشرفت فنون
چنانكه در فصل «تكامل علم و عقل» در دوران ظهور خواهيم گفت، علم و دانش بشر در رستاخيز امام مهدى (ع) به تكامل نهايى مىرسد، و امام با برنامهريزيهاى دقيق كه از دانش بىكران الهى او برخاسته است، همه مناطق زمين را آباد مىكند، و براى تامين زندگى و ايجاد رفاه همگانى راه و روشهايى را عرضه مىكند كه تا آن روز براى بشر ناشناخته بوده است. با توجه به اينكه راه اصلى رشد توليد و خودكفايى، بهرهبردارى از علوم و فنون و تخصصهاى ويژه و طرحها و برنامههاى ماهرانه است. علوم و فنون بشرى در رستاخيز ظهور با علوم و فنون در دوران پيش از ظهور قابل مقايسه نيست، از اين رو، پيشرفتها و رشد توليد و سرمايه در آن دوران با هيچ دوره ديگر همانند نيست. امام مهدى (ع) در همه زمينهها به دانش بشر تكامل مىبخشد. و چنانكه در علوم الهى و ماوراى طبيعى همه اشتباهات و جهلهاى بشرى را برطرف مىسازد و معيارهاى درست در شناخت مبدا و معاد را به انسان مىدهد، در علوم مادى و تكنيكهاى رشد اقتصادى و سامانيابى زيستور به انسان عرضه مىكند، و با شيوههاى بسيار دقيق، نظام توليد و بهرهبردارى از منابع طبيعى را رشدى توصيفناپذير مىبخشد و بدينگونه مشكل كمبودها و نارساييها را بكلى برطرف مىكند.
فاصله پيشرفت علمى و عقلانى و وضع دانش انسان در آن دوره با وضع كنونى، بسى افزونتر است از فاصله دانش امروز بشرى با دورانهاى گذشته تاريخ.
بهرهبردارى از معادن و منابع زيرزمينى
براى دستيابى به خودكفايى و رفاه درو منابع زيرزمينى و استخراج و بهرهبردارى از آنها كارى ضرورى است، و چارهاى جز اين نيست كه از همه امكانات وطن انسان يعنى زمين بهرهبردارى شود. بسيارى از ثروتها و مواد لازم براى زندگى، از معادن به دست مىآيد. اين معادن و مواد ديگرى كه براى بشر امروز شناخته شده نيست، در دوران ظهور مورد بهرهبردارى قرار مىگيرد.
پيامبر اكرم (ص):
… و يظهرالله له كنوزالارض و معادنها… (22)
– … خداوند براى قائم (ع) گنجها و معادن زمين را آشكار مىسازد…
امام على (ع):
و تخرج لهالارض افاليذ كبدها و تلقى اليه سلما مقاليدها… (23)
– … زمين آنچه را در اعماق خويش دارد براى وى بيرون دهد، و همه امكانات و بركات خويش را در اختيار او گذارد…
امام باقر (ع):& lt;/SPAN>
… و تظهر له (القائم «ع») الكنوز… (24)
– … براى قائم ما گنجها آشكار مىگردد…
در دوران پيش از ظهور بسيارى از معادن شناخته شده است و بشر كنونى و آينده بسرعت آنها را استخراج مىكند و در زندگى به كا
ر مىگيرد. بنابراين از تاكيد فراوان احاديثبر موضوع معادن و آشكار شدن آنها براى امام قائم (ع)، مىتوان حدس زد كه آنچه شناخته شده و قابل اكتشاف براى بشر كنونى است (به علت محدوديت دانش بشرى نسبتبه دوران ظهور و تكامل علم و عقل انسان با راهنمايى و تعليم معلم بزرگ الهى حضرت مهدى (ع) بسيار ناچيز است، و در دوران آن رستاخيز عظيم مواد و معادنى شناخته و اكتشاف مىشود كه چهره زندگيها را بكى دگرگون مىسازد. و بايد چنين باشد زيرا كه ايجاد رفاه براى كل جامعه بشرى كارى ساده نيست، و سرمايههاى كلان و عظيمى لازم دارد. يكى از منابع تامين اين سرمايهها معادن است و بايد از آنها كاملا استفاده شود. با توجه به بيكرانى و فراوانى منابع و معادن زيرزمينى – بويژه نسبتبه بخشهاى ناشناخته آن براى بشر امروز – روشن مىگردد كه اين بخش از منابع درآمد دولت مهدى (ع)، سرمايهاى درخور و كارآمد دارد. و از اين راه اگر همه مشكلات بشرى حل نشود بخشهاى عمدهاى از آن به در دنيايى كه تقسيمبندى جهانى با معيارهاى ظالمانه صورت مىگيرد و امتهاى ضعيف، به حال خود گذارده نمىشوند، و از راههاى مريى و نامريى در شبكههاى پيچيده نظامهاى سلطه و سرمايهدارى جهان گرفتار مىآيند، سخن از آزادى واقعى و آزاد فكرى، بازى با كلمات است.
منابع عظيم اكثريت اجتماعات بشرى امروز نبود شناخت و دانش كافى است، يا برنامهريزيهاى حساب نشده و نادرست است و دوران ظهور، دوران سراسر آگاهى و شناختهاى ناب و خالص است، كه همه زواياى زندگى انسان را روشن مىسازد و در برنامهريزيهاى فرهنگى، تربيتى، هنرى، فنى، اجتماعى، اقتصادى و… نقطه ابهام و عقبماندگى باقى نمىماند، و شيوهها و روشهاى اصولى و درست و مقرون به صرفه و به سود انسان ارائه مىشود، و زندگى در همه جاى زمين چهرهاى زيبا و انسانى و سرشار از رفاه بخود مىگيرد.
برنامهريزى درست و از يك نقطه
چنانكه در آغاز اين فصل يادآور شديم عامل محروميت و عقبماندگى اكثريت كشورها و اجتماعات بشرى، كشورهاى قدرتمند و سلطهطلب است.
اگر سلطهطلبان از ميان بروند و تقسيم جامعه بشرى به دو يا سه طبقه: پيشرفته و در حال رشد و عقبمانده، نفى شود و همه برنامهريزيها و فكر و تخصصها و سرمايهها و مديريتها تا سر حد امكان بطور يكسان در همه مناطق زمين، تقسيم گردد و تبعيض و تفاوتى در كار نباشد، و جهان داراى مركزيتى يگانه و واحد شود كه بر اساس عدل و مساوات به همه انسانها يكسان بنگرد، و تقسيمبنديهاى ظالمانه جامعه بشرى را محو سازد، و همه امكانات طبق نيازها به مناطق عالم گسيل گردد، و هيچ نقطهاى متروك و رها شده باقى نماند، بطور طبيعى مشكلات و نابسامانيهاى زندگى انسانها برطرف مىشود و رفاه و آسايش بر سراسر زمين سايه مىافكند.
امام باقر (ع):
… القائم منا… تطوى لهالارض… فلا يبقى فىالارض خراب الا عمر
– … زمين براى قائم ما در هم پيچيده مىشود (و به لحظهاى از هر نقطه به نقطه ديگر مىرسد)… و در زمين جاى ناآبادى باقى نمىماند…
برقرارى عدالت اجتماعى
عدالت اجتماعى به معناى تعادل و توازن در كليه جريانهاى اقتصادى جامعه است، و نظام توليد و توزيع مصرف را در بر مىگيرد. عدالتبه اين معنا، اگر گسترهاى جهانى يابد و دقيق و بىاستثنا حدود آن مشخص شود و درست اجرا گردد. تعادل و توازنى در كل جامعه بشرى پديد مىآورد كه آرمان همه عدالتخواهان الهى و بشرى بوده است. در پرتو چنين عدالتى، فاصلههاى اقتصادى به معناى اسراف و تكاثر در بخشهايى و كمبود و محروميت در بخشهاى فراوان ديگر ريشهكن مىگردد. و چنانكه در بخش نخست ديديم،مگان است
بازپسگيرى ثروتهاى غصب شده
امام مهدى (ع) از راه ديگرى كه از اهميت فراوانى برخوردار است نيز سرمايههاى بزرگ و كلانى به دست مىآورد، و از آن راه بودجه هنگفتسامان بخشيدن به جامعه انسانى و ايجاد رفاه عمومى را تامين مىكند. امام با از ميان برداشتن جباران و طاغوتان و سرمايهداران مانع اجراى عدالت، پولها و سرمايهها و همه امكانات آنها را كه از راههاى نامشروع، استثمار، غصب، احتكار، ظلم، تعدى و تجاوز، تصاحب به ناح
ق اموال عمومى و انفال، گرانفروشى، ارزان خريدن مواد خام و كار و كالاى مردمان محروم و… به دست آورده بودند، باز پس مىگيرد و در اختيار تودههاى محروم بشرى قرار مىدهد.
مام دوران پيش از ظهور، به ثروتاندوزيهاى كلان دستيازيدهاند، و سرمايههاى كلانى در همه كشورهاى جهان كنز و گنج كردهاند، كه بخش اعظم ثروتها و سرمايههاى كشورها را تشكيل مىدهد. و اينها همه از راههاى نادرست و شيوههاى استثمارى و ظالمانه، روانه جيب عدهاى خاص از افراد انسان شده است
. امام مهدى (ع)، در رستاخيز ظهور، اين مالكيتهاى دروغين و صورى را ابطال مىكند «مهدى (ع) حق هر حقدارى را بگيرد و به او دهد، حتى اگر حق كسى زير دندان ديگرى باشد، از زير دندان انسان متجاوز و غاصب بيرون كشد، و به صاحب حق بازگرداند.»
از جمله اموال عمومى كه غاصبانه به افرادى خاص داده شده است «قطايع» استيعنى زمينهايى از اراضى خراجى، كه از راه امتياز به نزديكان حكام داده مىشد.
اين اموال بذل و بخششهايى است كه موجب تشكيل طبقهاى ممتاز در جامعه است. در دوران گذشته پادشاهان و حكومتها به درباريان و اطرافيان خود قطعه زمينهايى پيشكش مىكردند. و اين زمينها قطيعه و قطايع نام داشت، و آغاز كار تشكيل طبقهاى بود ثروتمند و وابسته به حكومتها و در كنار آنان، و زمينه نابرابرى و تبعيض طبقاتى.
حكومتهاى فاسد و خودكامه با امتياز بخشى و جانبدارى عملى و قانونى موجب مىگردند كه طبقات ممتازى در سرمايه رشد يابند، و منافع و اموال عمومى را به سود خود به كارفزايند. اين مسائل و نظاير آن در دوران ظهور نابود مىشود، و اين زمينها چون ديگر اموال غصب شده به مردم بازمىگردد:
امام صادق (ع):
اذا قام اضمحلتالقطائع…
– چون رستاخيز قائم بيآغازد، قطايع از ميان مىرود ديگر اقطاعى در ميان نخواهد بود…
امروزه در كشورهاى دنيا، شيوههاى درآمد – با اكثريت قاطع – نامشروع و ظالمانه است. بيشتر درآمدهاى پولى با شيوههاى ربوى است، بسيارى از زمينها غصب شده است.
بسيارى از مبادلات بازرگانى با سودهاى زياد و غيرمنصفانه انجام مىگيرد، و يا با انحصارگراييها و اعمال اجبارها و اضطرارهايى است كه همه مستلزم ظلم است، و سود حاصل از آن غصب و حق محرومان است.
شركتهاى بزرگ با شيوههاى انحصاراتى و براساس «بخس» و كم بها دادن به كار و كالاى مردم، پولهايى به دست مىآورند كه حق ديگران است.
تبانيها و قراردادهايى پنهانى صورت مىگيرد و حقوق كارگر و كشاورز و مردم پاييندستبسيار كمتر از حقشان پرداخت مىشود.
كالاهايى توليد مىشود و از آن درآمدهايى تحصيل مىگردد كه به زيان جامعه و مردم است. و اينها نيز درآمدهاى بزرگ و ظالمانهاى است كه رايج است.
و بدينسان است ديگر اموالى كه هر كدام به نوعى ظلم و استثمار و غصب است. و در دوران ظهور، اينها همه به خزانه دولتحق و عدل بازمىگردد و به مصرف اصلى مىرسد.
بارانهاى مفيد و پياپى
از علل و عوامل مهم و اساسى رشد توليد، بويژه در بخش كشاورزى – كه مادر تول
يد در بخشهاى ديگر است – نزولات آسمانى و بارانهاى مناسب و بموقع است. طبق تعاليم قرآن و احاديث پارسايى و نيكوكارى و احسان و بخصوص دادگرى موجب نزول رحمتهاى الهى و وفور نزولات آسمانى است (17) ، و گناه بويژه ظلم در روابط انسانى موجب خشكسالى و محروميت از رحمت الهى و قلت نزولات است. در دوران ظهور چون نيكى و احسان و عدل و انصاف بر سراسر گيتى پرتو مىافكند، و روابط انسانى بر اصل عدل و انصاف استوار مىگردد، و مردمان همه به نيكى و نيكوكارى و پارسايى مىگرايند، و ظلم و ستم را يك سو مىنهند، از اين رو، شايسته فضل و رحمتبيشتر مىگردند، و بارش بارانهاى مناسب و بموقع سبب رشدى وصفناپذير در توليد خواهد گشت و بسيارى از مشكلات و كمبودها و نيازمنديها را برطرف خواهد ساخت.
پيامبر اكرم (ص):
يتنعم امتى فى زمنالمهدى (ع) نعمة لم يتنعموا قبلها قط يرسلالسماء عليهم مدرارا ولا تدعالارض شيئا من نباتها الا اخرجته… (18)
– … امت من در زمان (رستاخيز) مهدى (ع) به نعمتهايى دستيابند كه پيش از آن و در هيچ
دورهاى دست نيافته بودند. در آن روزگار، آسمان باران فراوان دهد، و زمين هيچ روييدنى را در دل خود نگاه ندارد…
چون مردمان به تقوا و پارسايى روى مىآورند، خداوند بركات و بارانها را فرو مىفرستد و خشكى و كمآبى در مناطق بسيارى برطرف مىشود; و اين وعده الهى كه درباره جامه تقواپيشگان مژده داده است آشكار مىگردد:
و ان استغفروا ربكم انه كان غفارا. يرسلالسماء عليكم مدرارا و يمددكم باموال و بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم انهارا: (19) سپس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده است. تا از آسمان برايتان پىدرپى باران فرستد. و شما را به اموال و فرزندان مدد كند. و برايتان بستانها و نهرها بيافريند.»
امام على (ع):
… و لو قد قام قائمنا لانزلتالسماء قطرها، و لاخرجتالارض نباتها… حتى تمشىالمراة بينالعراق الىالشام لاتضع قدميها الا علىالنبات… (20)
– … چون قائم قيام كند، آسمان – چنانكه بايد – باران بارد و زمين گياه روياند … به گونهاى كه زن، از عراق درآيد و تا شام برود و جز بر زمينهاى سرسبز گندم ننهد…
استفاده از همه اموال (اموال عمومى، خصوصى)
امام مهدى (ع) براى پيشبرد اهداف انقلاب – طبق تعبير برخى از احاديث – از همه اموال خصوصى و عمومى بهره مىگيرد.
در احاديثى آمده است كه همه اموال دنيا نزد امام مهدى (ع) گرد مىآيد، و امام آنها را ميان مردمان طبق قانون عدل و بر اساس نياز و رسيدن به رفاه و بىنيازى تقسيم مىكند:
امام باقر (ع)
… و تجمع اليه (القائم) اموالالدنيا من بطنالارض و ظهرها، فيقول للناس: تعالوا الى ما قطعتم فيهالارحام و سفكتم فيهالدماءالح-رام، و ركبتم فيه ما حرمالله – عزوجل – … (28)
نزد مهدى (ع) گرد آيد، آنچه در دل زمين است و آنچه بر روى زمين، آنگاه مهدى به مردمان بگويد: «بياييد! و اين اموال را بگيريد! اينها همان چيزهايى است كه براى به دست آوردن آنها قطع رحم كرديد و خويشان خود را رنجانديد، خونهاى بناحق ريختيد، و مرتكب گناهان شديد، بياييد و بگيريد!. (29)
در اين حديث كه نمونههاى ديگرى نيز دارد، اموال به طور مطلق آمده است و اين اموال عمومى، چون انفال و ثروتهاى طبيعى و مالياتهاى اسلامى و بيتالمال را شامل مىشود و با اطلاق و كليتى كه دارد ممكن است اموال شخصى و فردى بر اساس مالكيتهاى خصوصى را نيز در بر گيرد، يعنى همه اموال از هر كس و هر راه باشد نزد حضرت گرد مىآيد و از آن مركز، عادلانه و برادرانه ميان همه افراد انسانى توزيع مىشود. شايد اينگونه تعاليم به اصلى نظر دارد كه در تعاليم ما رسيده است كه امام مالك همه اموال است و مالكان خصوصى امانتدارانى بيش نيستند. «… مناسب است كه نظريه كوبندهاى را در اموال در اينجا بياوريم كه هر نوع مالكيتى را رد مىكند چه رسد به مالكيتهاى كلان. شيخ بزرگوار ثقةالاسلام محمد بن يعقوب كلينى، صاحب «كافى»
مالكيتشخصى را از هر كسى نفى مىكند در هر چيز … و اين راى در كافى جلد 1/407 و 538، آمده است…» (30) در مورد مالكيت زمين احاديث زيادى رسيده است كه زمين ملك امام است.
امام صادق (ع):
… كان اميرالمؤمنين (ع) يقول: من احيى ارضا منالمؤمنين فهى له و عليه طسقها يؤديه الى الامام فى حالالهدنة فاذا ظهرالقائم فليوطن نفسه على ان توخذ منه. (31)
– … امير مؤمنان چنين گفت: هر كس زمينى را آباد كند آن زمين مال اوست و بايد مالياتى را به امام بدهد در دوران صلح (و آرامش پيش از ظهور)، و آنگاه كه رستاخيز قائم بيآغازد مطمئن باشد كه زمين از او گرفته مىشود.
اينها نمونهاى از تعاليم ما درباره مالكيت زمين در دوران پيش از ظهور و پس از ظهور بود كه نظريه مالكيت امام (32) را تثبيت مىكند. در تعاليم ديگرى از مالكيت اموال – بويژه دريرى بيشترى سخن رفته است:
امام باقر (ع):
– فى قوله تعالى: فلما احسوا باسنا اذاهم منها يركضون لا تركضوا و ارجعوا الى ما اترفتم فيه…» (33) يعنى الكنوزالتى كنتم تكنزون. (34)
– درباره اين آيه قرآن: «چون عذاب ما را حس مىكردند به ناگاه از آنجا مىگريختند. مگريزيد. به ناز و كاموريهاى خود و .. . بازگرديد…»
منظور گنجهايى است كه ذخيره كردند.
اين آيه در حديث امام باقر «ع»، به ويژگيهاى دوران ظهور تفسير شده است.
امام صادق (ع):
موسع على شيعتنا ان ينفقوا مما فى ايديهم بالمعروف، فاذا قام قائمنا حرم على كل ذى كنز كنزه حتى ياتيه فيستعين به على عدوه و ذلك قولالله: «الذين يكنزونالذهب والفضة ولا ينفقونها فى سبيلالله فبشرهم بعذاب اليم (35) » (36)
– شيعيان ما اجازه دارند از اموالشان در راه كار نيك انفاق كنند، ليكن هر گاه قائم ما قيام كند هر كس مالى گنج و ذخيره كرده استبر او حرام مىگردد، تا اموالش را به امام قائم دهد، و امام آنها را در راه سركوب دشمنان (دين حق) بكار برد. و اين معناى قول خداست: «كسانى را كه زر و سيم مىاندوزند و در راه خدا انفاق نمىكنند، به عذابى دردآور بشارت ده.»
مساله «كنز» در قرآن مطرح گشته و با لحنى قاطع و كوبنده ممنوع اعلام شده است، (37) ليكن در اثر بدآموزى و نفوذ اشرافيگرى در حوزه اسلام، اين اصل مورد توجه و عملكرد قرار نگرفته است. در رستاخيز ظهور كه دوران عرضه اسلام ناب و خالص و بىپيرايه است اين اصل اجرا مىشود، و همه اموال كنز شده جامعه، خود از جمله بودجه و سرمايه انقلاب جهانى مهدوى مىگردد، و امام از آنها براى ساختن جامعه آرمانى اسلامى و ايجاد رفاه و بىنيازى عمومى و سركوب دشمنان دين خدا – طبق تعبير حديث – بهره مىگيرد.
اجراى اصل مساوات
رعايت قاطع اصل مساوات نيز موجب تعديل ثروتها و برابرى در توزيع كالاها و مواد مورد نياز همه مردم است، و از تراكم و ذخيرهسازى كنز و اسرافكارى نزد طبقات و گروههايى مانع مىگردد، و زمينههاى اصلى كمبود و نيازمندى را برطرف مىسازد.
در فصل بعد روشن خواهد شد كه با اجراى اصل مساوات نيازها برآورده مىگردد، و محتاج و تهيدستى باقى نمىماند. در اين باره به چنين تعاليمى برمىخوريم:
«و يسوى بينالناس حتى لاترى محتاجا ال
ىالزكاة: (امام مهدى«ع») ميان مردم (در تقسيم اموال) به مساوات رفتار مىكند به طورى كه ديگر نيازمند و محتاجى يافت نمىشود.» و اين همان سطح متعالى زندگى و رفاه عمومى است كه زكات مورد مصرف نداشته باشد، و همه چيز به همه مردم برسد. اين موضوع در اصل «مساوات» روشن خواهد گشت
www.imamalmahdi.com