آيتاللّه سيد محمدتقى حكيم
اول بايد به خود برسيم ببينيم چه هستيم، چه مىگوييم و چه مىكنيم ارتباط با خداو مردان خدا سعادتى مىخواهد و توفيقى. هرگز قلبى كه آكنده از محبت دنيا است با حق تعالى مرتبط نخواهد شد و هيچگاه با زبانى كه آلوده به معصيت است ذكر خداوند فراهم نخواهد شد و اگر بشود بىاثر خواهد بود. هيچ وقت دستى كه گناه كرده به سوى خداوند بلند نخواهد شد و اگر بشود بىنتيجه است. الطاف الهى و فيوضات انبياء و ائمه طاهرين صلواتاللّه عليهم اجمعين هميشه و در هر حال آماد
ه و موجود است. ما بايد كارى كنيم كه قابل پذيرش آنها باشيم و سهمى از آنها به خود اختصاص دهيم.
امامزمان ما نگران و ناظر ماست، از آنچه قلب رؤف او را مىآزارد دورى كنيم، در آنچه او را مسرور مىكند كوشا باشيم. آن وقت كه طهارت و اخلاص در خود ايجاد كرديم دعا كنيم و نزديكى با حضرتش را از خداوند مسئلت نماييم و گرنه ارتباط با حضرتش آرزوئى مىشود كه هيچگاه بر آورده نخواهد شد.
در يك روز جمعه على عليهالسلام خطبه بليغى خواند و درآخر آن فرمود : اى مردم هفت مصيبت بزرگ است كه ما بايد از آنها به خدا پناه ببريم : 1 – عالمى كه بلغزد 2 – عابدى كه در عبادت ملالت گيرد 3 – مؤمنى كه به تنگدستى افتد 4 – مورد اعتمادى كه در امانت خيانت كند 5 – بىنيازى كه فقير شود 6 – عزيزى كه ذليل شود 7 – فقيرى كه بيمار گردد. در اين اثنا مردى از ميان مردم ب
لند شد و گفت : اى اميرالمؤمنين ! راست گفتى تو راهنماى مائى هر وقت كه به ظلالت دچار شويم و نورى، هنگامى كه ظلمت ما را دريابد، ولى از شما سؤالى دارم مربوط به آيه قرآن كه خداوند مىفرمايد : «ادعونى استجب لكم»(1)، (بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را) چه شده كه ما دعا مىكنيم ولى دعا اجابت نمىشود على (ع) به پاسخ دادن اين مرد پرداخت و فرمود: در هشت مورد كردار شما بر خلاف گفتار شما در آمده است:
اول آنكه خدا را شناختيد و نسبت به او ايمان آورديد ولى عملا حق او را آن گونه كه برشما واجب كرده است ادا نكرديد. و شناخت شما فائدهاى براى شما نداشت.
دوم آنكه به پيامبر خدا ايمان آورديد سپس با سنت او مخالفت ورزيديد و شريعت او را ميرانديد پس نتيجه ايمان شما چه شد؟
سوم آنكه كتابى كه خدا بر شما نازل كرده خوانديد ولى به آن عمل نكرديد. گفتيد: «سمعنا و اطعنا- شنيديم و اطاعت كرديم » سپس مخالفت كرديد.
چهارم آنكه به زبان گفتيد : از آتش دوزخ مىترسيد ولى در هر زمان بواسطه معاصى كه انجام مىدهيد به سوى آن آتش مىشتابيد. پس ترس شما كجاست؟
پنچم آنكه گفتيد : راغب به بهشت هستيد ولى هميشه كارى مىكنيد كه شما را از بهشت دور مىكند. پس رغبت شما كجاست؟
ششم آنكه نعمت مولى (خدا) را مىخوريد و شكر او را بجا نمىآوريد.
هفتم آنكه خدا شما را به دشمنى با شيطان امر كرده و فرموده است :
هشتم آنكه عيوب مردم را هميشه مقابل ديدگان خود قرار مىدهيد و عيوب خود را ناديده مىگيريد. كسانى را سرزنش مىكنيد كه شما خودتان به سرزنش از آنها سزاوارتريد.
با اين ترتيب چه دعائى از شما مستجاب شود شما كه همه راهها را برخود بستهايد پس بيائيد تقوا پيشه كنيد، كردار خود را اصلاح نمائيد، باطن خود را خالص گردانيد و امر به معروف و نهى از منكر كنيد تا خداوند دعاى شما را به اجابت برساند.(3)
از اين جهت علما و بزرگان كه از علائق مادى وارسته و به كمالات معنوى آراسته بودهاند از انوار پر فروغ امام عصر(عج) بهره گرفتهاند.
آيتاللّه آقا سيد على اصغر حكيم يكى از علماى بزرگ شوشتر و از نوادگان علامه محدث آقا سيد نعمتاللّه جزايرى موقعى كه در «سامرا» خدمت آيتاللّه ميرزاى بزرگ شيرازى مشغول تحصيل بود، مشكلى براى او پيش آمد. همسر وى يك شب خواب ديد كه ميرزاى شيرازى به او گفته است : براى رفع مشكلتان به امامزمان متوسل شويد. دو ركعت نماز بخوانيد و بعد از نماز به تعداد حروف ابجد «يا حجةالقائم» اين جمله را بگوييد. اين بانوى مؤمنه خواب را براى همسر خود آقا سيد على اصغر نقل مىكند. آقا سيد على اصغر يك روز به نزد ميرزاى شيرازى مىرود و براى رفع مشكل خود از او كمك مىخواهد. ميرزا همين توسلى كه در خواب به همسر آقا سيد على اصغر مىگويد در بيدارى به خود سيد على اصغر مىگويد. آقا سيد على اصغر به اين دستور عمل مىكند و مشكل او رفع مىشود.(4)
پىنوشتها:
1 – سوره غافر، آيه 60
2 – سوره فاطر ، آيه 6
3 – سفينه البحار ، ج 3، ص 57
4 – از اسرار خانوادگى خانواده حكيم
منبع: شمس ولايت