وجود مبارك حجة بن الحسن(عج) داراي القاب و اسامي متعددي است كه هريك وجه خاصي از آن ذات كريم را بيان ميدارد. از القاب مشهور حضرتش ميتوان به «قائم» اشارهاي ويژه داشت، زيرا اين نام مبارك در رواياتي آمده است كه گوياي سرّ لطيفي است. براي تسميه آن پيشواي منتظر به قائم وجوه متعددي ذكر گرديده كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
1. از حضرت باقر(عليهالسلام) پرسيدند: مگر همه شما قائم به حق نيستيد؟ فرمود: آري. گفتند: پس چرا تنها دوازدهمين شما به اين نام، ناميده شد؟ فرمود: آن هنگام كه جدّمان حسين(عليهالسلام) به شهادت رسيد، فرشتگان با اشك و آه، ضجهزنان گفتند: اي اله و اي سيد ما! آيا نمينگري كه با بنده برگزيده و فرزند برگزيده تو چه ميكنند؟ خداوند به آنان چنين وحي كرد: اي فرشتگان من آرام باشيد! به عزّت و جلالم سوگند! حتماً از آنها انتقام خواهم گرفت، هرچند مدتها بگذرد؛ آنگاه پرده را كنار زد و امامان پس از حسين(عليهالسلام) را به فرشتگان نماياند؛ در ميان آنان يكي ايستاده بود و نماز ميخواند، پس خداوند به فرشتگان فرمود: با اين شخص ايستاده (قائم) از آنها انتقام ميگيرم: عن أبي حمزة ثابت بن دينار الثمالي قال: سألت أباجعفر محمد بن علي الباقر(عليهالسلام) يا ابن رسول الله… فلستم كلّكم قائمين بالحق؟ قال: بلي، قلت: فلِمَ سمّي القائم قائماً؟ قال: لمّا قُتل جدّي الحسين(عليهالسلام) ضجت عليه الملائكة إلي الله تعالي بالبكاء و النحيب و قالوا: إلهنا و سيّدنا! أتغفل عمّن قتل صفوتك و ابن صفوتك و خيرتك من خلقك؟ فأوحي الله (عزّوجل)
إليهم: قروا ملائكتي. فوعزتي و جلالي! لأنتقمنَّ منهم ولو بعد حين؛ ثم كشف الله (عزّوجلّ) عن الأئمّة من ولد الحسين(عليهالسلام) للملائكة، فسرّت الملائكة بذلك؛ فإذا أحدهم قائم يصلّي فقال الله (عزّوجلّ): بذلك القائم انتقم منهم.[1]
2. بر اثر غيبت طولاني، ياد آن وجود مبارك از خاطره بسياري از افراد محو و فراموش ميشود و آنگاه حضرتش پس از اين فراموشي ناگوار قيام ميكند: عن الصقر بن دلف قال سمعت أبا جعفر محمد بن علي الرضا(عليهالسلام) قلت له يابن رسول الله ولِمَ سُمّي القائم؟ قال(عليهالسلام): لأنّه يقوم بعد موت ذكره و ارتداد أكثر القائلين بإمامته.[2]
3. او را از آن جهت قائم ناميدند كه قيام به حق او در ميان قيام ائمه ديگر كه همگي قائم به حق بودند از ويژگي خاصي برخوردار است: سُمّي بالقائم لقيامه بالحق.[3]
در ويژگي قيام آن حضرت رواياتي هست از جمله حضرت عبدالعظيم حسني
(عليهالسلام) ميگويد كه به امام جواد(عليهالسلام) عرض كردم كه آرزو ميكنم قائم آل محمد شما باشيد و عدل و داد را در زمين بگسترانيد. امام جواد(عليهالسلام) فرمود كه همه ما قائم به امر خدا و هدايت كننده به دين او هستيم؛ امّا آن قائم كه خداوند با او زمين را از اهل كفر و عناد در برابر حق پاك ميكند و از عدل و داد پر ميسازد، من نيستم؛ او همان است كه ولادتش از مردم مخفي و شخصش غائب ميگردد… هم نام و هم كنيه رسول خداست…: إني لأرجو أن تكون القائم من أهل بيت محمد الذي يملأ الارض قسطاً و عدلاً كما مُلئت جوراً و ظلماً. فقال (عليهالسلام): يا أبا القاسم! ما منّا إلاّ و هو قائم بأمر الله (عزّوجل) و هاد إلي دين الله؛ و لكن القائم الذي يطهّر الله(عزّوجلّ) به الأرض من أهل الكفر و الجحود و يملأها عدلاً و قسطاً هو الذي تخفي علي الناس ولادته و يغيب عنهم شخصه و يحرم عليهم تسميته و هو سَمِيّ رسول اللهصلي الله عليه و آله و سلم و كنيّه و هو الذي تطوي له الأرض و يذلّ له كل صعب يجتمع إليه من أصحابه عدة أهل بدر ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلاً من أقاصي الأرض و ذلك قول الله (عزّوجلّ):﴿اَينَ ما تَكُونُوا يَأت بكُمُ اللهُ جَميعًا إنَّ اللهَ عَلي كُلِّ شيءٍ قَدير﴾.[4] فإذا اجتمعت له هذه العدة من أهل الإخلاص، أظهر الله أمره فإذا كمل له العقد و هو عشرة آلاف رجل خرج بإذن الله (عزّوجلّ) فلايزال يقتل أعداء الله حتي يرضي الله (عزّوجلّ). قال عبدالعظيم: قلت له: يا سيدي! و كيف يعلم أن الله(عزّوجلّ) قد رضي؟ قال: يلقي في قلبه الرحمة.[5]
نيز حضرت عبدالعظيم ميگويد: تصميم داشتم اين مطلب را از حضرت جواد الائمه بپرسم كه ايشان فرمود: قائم ما مهدي است كه حتماً در غيبت به سر خواهد برد و بايد منتظر ظهور آن حضرت بود و پس از ظهور بايد از وي اطاعت كرد: … فابتدأني فقال لي: يا أبا القاسم! إنّ القائم منا هو المهدي الذي يجب أن ينتظر في
غيبته و يطاع في ظهوره و هو الثالث من ولدي.[6]
اين لقب، تنها به امام عصر(عج) تعلق دارد، گرچه قبلاً گفته شد كه قيام به قسط از شرايط عمومي امامت معصومان است: فلعمري ما الإمام إلاّ الحاكم بالكتاب؛ القائم بالقسط[7]؛ انّما هم الأئمّة(عليهمالسلام) القوامون بدين الله[8]؛ امّا لقب پرافتخار «قائم» از القاب اختصاصي حضرت بقية الله است: ليعدن أحدكم لخروج القائم[9]؛ ينادي مناد من السماء باسم القائم(عج) فيسمع ما بين المشرق و المغرب… و هو صوت جبرئيل الروح الأمين[10] و تنها آن حضرت به عنوان «قائم آلمحمد» شناخته ميشود: ان أدركت القائم من آل محمد نصرته[11]؛ و منّا المصطفي و المرتضي و منّا يكون المهدي قائم هذه الاُمة[12]، به گونهاي كه به شيوهاي پسنديده مرسوم گرديده است كه هنگام ذكر اين نام شريف شنوندگان به احترام آن حضرت و به ياد او قيام ميكنند.
پاورقي ها:
[1] ـ علل الشرايع، ج 1، ص 192 ـ 191؛ بحار الانوار، ج45، ص221 و ج51، ص29 ـ 28.
[2] ـ كمال الدين، ج 2، ص 50؛ بحار الانوار، ج51، ص30.
[3] ـ الارشاد، ج 2، ص 50 ـ 49؛ بحار الانوار، ج51، ص 283.
[4] ـ سوره بقره، آيه 148.
[5] ـ كمال الدين، ج 2، ص 50 ـ 49؛ بحار الانوار، ج52، ص283.
[6] ـ كمال الدين، ج 2، ص 49.
[7] ـ الارشاد ، ج 2، ص 39.
[8] ـ الغيبه، نعماني، ص 86؛ بحار الانوار، ج36، ص 393.
[9] ـ الغيبه، نعماني، ص 320؛ بحار الانوار، ج52، ص 366.
[10] ـ الغيبه، طوسي، ج2، ص 454؛ بحار الانوار، ج52، ص290.
[11] ـ المحاسن، ج 1، ص 287؛ بحار الانوار، ج52، ص126.
[12] ـ كفاية الاثر، ص 298؛ بحار الانوار، ج46، ص 202.
امام مهدی موجود موعود ص 96 – آيت الله عبدالله جوادي آملي
منبع: بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء
www.shamsevelayat.com