ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

شرح حال و ویژگی‌های بانوان رجعت‌کننده در حکومت امام زمان

فهرست مطالب

این مقاله نخست به اثبات اجمالی رجعت مي‌پردازد. آن‌گاه روایاتي بررسي مي‌شوند كه ویژگی‌های رجعت‌کنندگان را بیان می‌کنند؛ سپس به نام و شرح حال بانوان رجعت‌کننده می‌پردازد که بیشترشان از دین و ولایت حمایت کرده‌اند و عمر خود را در حمایت از دین گذرانده‌اند؛ آن‌گاه به ره‌یافت‌ها و نتیجه‌گیری می‌پردازد که برای حضور در زمان ظهور، باید این صفات را در خود ایجاد کرد: ایمان خالص، معرفت به مقام اهل‌بیت، پذیرش ولایت، هم‌رنگی و سنخیت یافتن با اهل‌بیت، تحمل رنج و مشقت
در راه دین و تلاش و کوشش در راه اهل‌بیت.

مقدمه
«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا»
از دیرباز، زنان مؤمن و فداکار، در کنار مردان الهی، به مبارزه و ایثار پرداخته اند و برای يكتاپرستي آماده جهاد و شهادت بوده‌اند. قرآن کریم از برخي زنان بزرگ نام برده است؛ مانند آسیه همسر فرعون که با تحمل سخت ترین شکنجه ها از دین الهی حمایت کرد و یا حضرت مریم که برای تبلیغ دین زحمت فراوانی کشید. 

در تاريخ اسلام، زنان فداکار و باایمان بسياري وجود داشته كه براي دين خدا تلاش كرده‌اند. حضرت خدیجه تمام دارايی خود را صرف اسلام کرد و از امتیازها و موقعیت‌های اجتماعی خود چشم پوشید. حضرت فاطمه در حمایت از ولایت، بسيار كوشيد و با شهادت مظلومانه‌اش، چهره نفاق را آشکار كرد. حضرت زینب با تحمل سختي‌هاي بی‌شمار، پیام برادرش را به جهانیان رساند و از مظلومان دفاع کرد. زنان بسیاری نیز چون ام‌ايمن و نسیبه، در جنگ‌ها همراه پیامبر بودند و مجروحان را درمان می كردند و در لحظات سخت جنگ، گرد پیامبر مي‌گشتند و از او نگه‌داري مي‌كردند. 

نقش زنان در دولت مهدوی
با توجه به تاریخ زرین فعالیت¬های بانوان در عرصه¬های گوناگون دینی، می‌توان گفت در حکومت جهانی حضرت ولی‌عصر، زنان مؤمن و متعهد، دارای جایگاه والایی هستند. در روایات آمده، شمار كساني که هنگام آغاز قیام، در کنار حضرت جمع می¬شوند و در بین رکن و مقام با ایشان بیعت می¬کنند، ۳۱۳ نفر است. 

در روایتی، جابر بن یزید جعفی از امام باقرنقل می‌کند: … و یجیئ والله ثلاث مئة و بضعة عشر رجالاً فیهم خمسون امرئة یجتمعون بمکّة علی غیر میعاد؛
به خدا قسم
۳۱۰ و اندی مرد می آیند که در بین آنها پنجاه زن وجود دارد و بدون وعده قبلی در مکه اجتماع می کنند. 

در روایت دیگری که به نزول حضرت عیسی اشاره دارد، چنین آمده است: ینزل عیسی بن مریم [علي] ثمان مئة رجل و أربع مئة امرئة أخیار من علی الأرض و أصلحاء من مضی؛
حضرت عیسی بن مریم، بر هشت‌صد مرد و چهارصد زن فرود می آید که بهترین مردم روی زمین و صالح ترین مردم گذشته‌اند. 

این دو روايت نشان دهنده نقش پیشرو زنان است که چگونه در صدر تمام روي‌دادها حضور دارند.
حمران بن اعین، از امام باقر نقل می کند: و تؤتون الحکمة فی زمانه حتّی إنّ المرئة لتقضی فی بیتها بکتاب الله تعالی و سنة رسول‌الله؛
در زمان حضرت، حکمت بر مردم ارزانی می شود، حتی بانوان در منزل
با کتاب الهی و سنت نبوی قضاوت می کنند. 

این روایت نیز پیشرفت بانوان و بهره مندی آنها از علم و حکمت در حکومت مهدوی را نشان می دهد. البته اگر بانوان در جنگ رودررو نیز شرکت نکنند، در سازندگی و گسترش فرهنگ اسلامی و آموزش معارف و تبیین آن نقش اساسی خواهند داشت. توجه دختران و بانوان جامعه ما به حضور زنان در آغاز قیام و نقش پیشرو آنها، می‌تواند باعث بیداری، خودباوری، خودسازی و آمادگی آنان گردد. 

مفهوم رجعت
پدیده مهمی که در دوران ظهور اتفاق خواهد افتاد، حضور افرادي است که از دنیا رفته اند كه به این پدیده رجعت گویند. رجعت در لغت به معنای بازگشت است. شیخ مفید نیز اصطلاح رجعت را چنین بیان می دارد: خداوند گروهی از مردگان را با همان شکل و بدن خود به دنیا بازمی گرداند. 

دلیل رجعت
رجعت، جزو باورهاي مذهب تشيع است. قرآن کریم مي‌فرمايد: «وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُون»؛
روزي كه از هر ملتي فوجي ـ از آنان كه آيات ما را تكذيب مي‌كردند ـ گرد مي‌آوريم و آنان را به صف برانند. 

امام صادق درباره این آیه می‌فرماید: این آیه مربوط به رجعت است (زیرا به بازگشت گروهی دلالت می‌کند). آیا خداوند در قیامت از هر امتی، گروهی را محشور می-کند و بقیه را رها می سازد؟ آیه قيامت این است که می فرماید: «وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً»؛ «و آنان را گرد آوردیم و هیچ یک را فروگذار نمی کنی
م.» 

این آیه به روشنی از وقوع چنین روزی مي‌گويد؛ روزی که گروهی از مردم زنده مي‌شوند و دوباره در دنیا حضور مي‌یابند. آیات دیگری نیز بر این حقیقت دلالت می‌کند.
روایات رجعت نیز در بحارالأنوار آمده است. در روایتی آمده، مأمون از امام رضا پرسيد: « نظر شما درباره رجعت چیست؟» امام پاسخ داد: «رجعت واقعیت دارد.»
امام صادق می فرماید: « از ما نیست کسی که به رجعت باور نداشته باشد.»
در این جا درصدد اثبات رجعت نیستیم و تنها برای نمونه چند آیه و روایت را نقل کردیم. 

دو ویژگی رجعت
الف) مراحل رجعت
رجعت از لحاظ زمانی به دو مرحله تقسیم می شود:
مرحله نخست، كه در اولین لحظات قيام و شاید کمی قبل اتفاق می¬افتد. در این مرحله، گروهي از ياران امام رجعت مي‌كنند كه تعدادی از آنها (اصحاب كهف) جزء
۳۱۳ یار امام هستند. 

مرحله دوم، كه بعد از استقرار حکومت و گسترش عدالت است. در این مرحله، دو گروه رجعت می کنند. 

گروه اول، صالحانی‌اند که برای دیدن حکومت صالحان و بهره مندی از آن برمی گردند. گروه دوم، ستم‌کاراني‌‌اند که برای چشیدن خواری دنیا قبل از خواری آخرت، بازمي‌گردند. 

ب) گروه رجعت کنندگان
بر اساس روایات، رجعت امری عمومی نیست و در هر مرحله، تنها عده خاصی به دنیا برمی گردند.
امام صادق می فرماید: رجعت عمومی نیست؛ مخصوص است و تنها مؤمنان و مشرکان خالص برمی گردند. 

از مطالب ياد شده معلوم گرديد،‌ گروهي از بانوان در دوران ظهور امام عصر به دنيا بازمي‌گردند و سعادت ياري امام را مي‌يابند و از نعمت حضور امام و دولت صالحان بهره‌مند مي‌شوند. هم‌چنين معلوم شد كه رجعت عمومي نيست و همه افراد نمي‌توانند به دنيا بازگردند و تنها عده معدود و خاصي اين توفيق را پيدا مي‌كنند. 

در اين نوشته ابتدا ويژگي‌ها و معيارهايي كه سبب رجعت و بازگشت به دنيا در دوران ظهور مي‌شود و در روايات به آنها پرداخته شده است بيان مي‌گردد تا معلوم شود چه كساني لياقت و توانايي درك دولت پاكان را دارند. سپس به سرگذشت بانواني كه وعده برگشت آنها داده شده است مي‌پردازيم تا با مرور بر حوادث دوران حيات آنان معلوم گردد تا چه ميزان اين معيارها در شخصيت آنها موجود و متبلور بوده است. و در پايان نتيجه مي‌گيريم كه هركس آرزو دارد دولت اهل‌بيت عصمت را درك كند مي‌تواند با ايجاد اين ويژگي‌ها در منش و رفتار خويش، اين سعادت را نصيب خود نمايد زيرا چنان‌كه گفتيم بازگشت به دنيا ملاك‌هاي ويژه‌اي دارد و هركس داراي آن ويژگي‌ها باشد رجعت مي‌كند و بازگشت به دنيا تنها مختص افراد نام برده شده نيست. 


 


فصل اول
ویژگی‌های رجعت‌کنندگان در روایات
گفتار اول: روایات
۱. احمد بن محمد بن عيسي و محمد بن الحسين بن أبي‌الخطّاب عن احمد بن محمد بن أبي‌نصر عن حمّاد بن عثمان عن محمد بن مسلم قال
سمعت حمران بن أعين و أباالخطاب يحدثان جميعاً قبل أن يحدث أبوالخطّاب ما أحدث أنّهما سمعا أباعبدالله يقول: … و إنّ الرجعة لیست بعامّة و هی خاصّة لایرجع إلّا من محض الإیمان محضاً أو محض الشرک محضاً؛
امام صادق می فرمایند: رجعت یا بازگشت به دنیا، عمومی نیست و ویژه افراد خاصی است و تنها کسانی بر‌مي‌گردند که مؤمن مخلص يا مشرك محض هستند.

۲. محمد بن الحسين بن أبي‌‌الخطّاب عن عبدالله بن المغيرة عمّن حدّثه عن جابر بن يزيد عن أبي‌جعفر قال: سئل عن قول الله وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ أو مُتُّمْفقال: يا جابر أتدري ماgعزّوجلّ  سبيل الله؟ قلت: لا والله إذا سمعت منك. فقال: القتل في سبيل عليٍّو ذرّيّته، فمن قتل في ولايته قتل في سبيل الله و ليس أحد يؤمن بهذه الآية إلّا وله قتلة و ميتة. إنّه من قتل فينشر حتّي يموت و من مات ينشر حتّي يقتل؛

جابر از امام باقر در مورد آيه (و اگر در راه خدا كشته شويد يا بميريد) سؤال كرد. امام فرمودند: جابر مي‌داني سبيل‌الله چيست؟ عرض كرد: خير، مگر وقتي از شما بشنوم. امام فرمود: كشته شدن در راه حضرت
علي و فرزندانش، كسي كه در راه ولايت او كشته شود، در راه خدا كشته شده است و كسي نيست كه به اين آيه ايمان آورد مگر اين‌كه براي او يك كشته شدن و يك مرگ طبيعي هست. به يقين هركس كشته شود برانگيخته مي‌شود تا به مرگ طبيعي از دنيا رود و هر كه به مرگ طبيعي از دنيا رود برانگيخته مي‌شود تا كشته شود.

۳. عند (ابوالفضل محمد بن عبدالله) قال حدّثنی علی بن الحسن المنقری الکوفی قال حدّثنی احمد بن زید الدهان عن مکحول بن إبراهیم عن رستم بن عبدالله بن خالد المخزومی عن سلیمان الأعمش عن محمد بن خلف الطاطری عن زاذان عن سلمان قال قال لی رسول‌الله «إنّ‌‌الله تعالی لم یبعث نبیّاً ولا رسولاً إلّا جعل له إثنی عشر نقیباً.» فقلت یا رسول‌الله لقد عرفت هذا من أهل الکتابین. فقال: «يا سلمان فهل علمت من نقبائی الإثنی عشر الذین اختارهم الله للاُمّة (للإمامة) من بعدی.» فقلت الله و رسوله أعلم فقال: «یا سلمان، خلقنی‌الله من صفوۀ نوره و دعانی فأطعته و خلق من نوری علیّاً و دعاه فأطاعه و خلق من (نوري و) نور علیّ فاطمة و دعاها فاطاعته و خلق منّی و من علیّ و فاطمة الحسن و دعاه فأطاعه و خلق منّی و من علیّ و فاطمة الحسین و دعاه فأطاعه ثمّ سمّانا بخمسۀ أسماء من أسمائه فالله المحمود و أنا محمّد و الله العلیّ و هذا علیّ و الله الفاطر و هذه فاطمة و اللّه ذوالإحسان و هذا الحسن والله المحسن و هذا الحسین ثم خلق منّا و من نورالحسین تسعۀ أئمّة و دعاهم فأطاعوه قبل أن یخلق (الله) سماء مبنیّۀ و أرضاً مدحیّة و لاملکاً و لابشراً و کنّا نوراً نسبّح الله ثم نسمع له و نطیع.» فقلت یا رسول‌الله بأبی أنت و اُمّی فلمن (ما لمن) عرف هؤلاء؟ فقال: «من عرفهم حقّ معرفتهم و اقتدی بهم و والی ولیّهم و عادی عدوّهم فهو والله منّا یرد حیث نرد و یسکن حیث نسکن.» فقلت یا رسول‌الله و هل یکون إیمان بهم بغیر معرفۀ بأسمائهم و أنسابهم؟ فقال: «لا» فقلت: یا رسول‌الله فأنّی لی بهم؟ و قد عرفت إلی الحسین. قال: «
ثم سیّدالعابدین علیّ بن الحسین ثم ابنه محمّد الباقر علم الأوّلین والآخرین من النبییّن والمرسلین ثمّ ابنه جعفر بن محمّد لسان الله الصادق ثمّ ابنه موسی بن جعفر الکاظم الغیظ صبراً فی الله ثمّ ابنه علیّ بن موسی الرضا لأمرالله ثمّ ابنه محمّد بن علی المختار لأمرالله ثمّ ابنه علیّ بن محمّد الهادی إلی الله ثمّ ابنه الحسن بن علیّ الصامت الأمین لسرّ الله (علی دین‌الله) ثمّ ابنه محمّد بن الحسن المهدیّ القائم بأمرالله.» ثمّ (قال سلمان فبکیت ثمّ قلت: یا رسول‌الله فأنَّی لسلمان لإدراکهم؟) قال: «یا سلمان إنّک مدرکه (هم) و من کان مثلک و من تولّاه هذه المعرفۀ (تولّاهم حقیقۀ المعرفۀ) فشکرت الله و قلت و إنّی مؤجّل فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا
gإلی عهده (هم) فقرأ قوله تعالی  عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا * ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمْ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ » قالfوَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا سلمان فاشتدّ بکائی و شوقی و قلت یا رسول‌الله أبعهد منک؟ فقال: «إی والله الذی أرسلنی بالحقّ منّی و من علیّ و فاطمة و الحسن و الحسین و التسعة و کلّ من هو منّا و معنا و مضام (مظلوم) فینا إی والله و لیحضرنّ إبلیس له و جنوده و کلّ من محض الإیمان محضاً و محض الکفر محضاً حتّی یؤخذ له بالقصاص والأوتار (والثارات) و لا وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَgیظلم ربّک أحداً و ذلک تأویل هذه الآیة  اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِينَ * وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ .» قال فقمت من بین یدیه و ماfوَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ أبالی لقیت الموت أو لقینی؛

سلمان می گوید که پیامبر به من فرمود: «خدا پیامبری را مبعوث نکرد، مگر این‌که برای او دوازده وصی قرار داد.» عرض کردم: ای رسول خدا، من این مطلب را از یهودیان و مسیحیان شنیده ام. فرمودند: «آیا می دانی جانشینان دوازده‌گانه من که خداوند برای امت برگزیده، چه کسانی هستند؟» عرض کردم: خدا و پیامبرش بهتر می دانند. فرمود: «ای سلمان، خدا مرا از نور برگزیده اش خلق کرد و مرا خواند و من پذيرفتم و از نور من علی را خلق کرد و او را خواند و او نیز اطاعت کرد و از نور (من و) علی، فاطمه را آفرید و او را خواند؛ فاطمه نیز اطاعت کرد و از من و علی و فاطمه، حسن را خلق کرد و او را خواند؛ او نیز پذيرفت و از من و علی و فاطمه، حسین را آفرید و او را خواند؛ حسین نیز اطاعت کرد؛ سپس به پنج نام از نام‌های خویش، ما را نامید. پس خداوند محمود است و من محمد؛ و خداوند علی است و این هم علی؛ و خداوند فاطر است و این فاطمه؛ و خداوند دارای احسان است و این حسن؛ و خداوند محسن است و این حسین؛ سپس از ما و نور حسین، نُه امام را آفرید و آنها را خواند؛ پس همه اطاعت کردند؛ قبل از آن‌که آسمان افراشته و زمین گسترده را بیافریند و آن‌گاه که نه ملکی بود و نه بشری، ما نوری بودیم که خدا را تسبیح می کردیم و از او فرمان مي‌برديم.»

عرض کردم: اي رسول خدا، پدر و مادرم فدایتان! چه پاداشی است برای کسی که آنها را بشناسد؟ فرمود: «کسی که آنها را ـ چنان‌که حق معرفت آنهاست ـ بشناسد و از آنها پیروی كند و دوستان آنها را دوست و دشمنان آنان را دشمن بدارد، پس به خدا قسم او از ماست! هر جا ما وارد شویم، او نیز وارد می شود و هر جا ما اقامت کنیم، او هم اقامت می‌کند.» عرض کردم: اي رسول خدا، آیا ایمان به آنها، بدون شناختن اسم و نسب آنها، امکان دارد؟ فرمود: «خیر» عرض کردم: اي رسول خدا، چگونه می توانم آنها را بشناسم؟ فرمود: «بعد از امام حسين، امام سجاد، بعد از او فرزندش محمد باقر، سپس جعفر صادق، بعد موسی کاظم، نفر بعدي، علی بن موسی الرضا، سپس فرزندش محمد، بعد از وي، علی هادی، بعدي حسن، نفر بعد، محمد مهدی که قائم به امر خداوند است.»

سپس فرمود: «ای سلمان، تو او را درک می کنی و هرکس مثل تو باشد و هرکس با این شناخت ولایت او
را بپذیرد.» گفتم: خدا را شکر! آیا من تا زمان ایشان زنده می مانم؟ پیامبر این آیه را در پاسخ به من خواند: «پس زمانی که وعده اول از آن دو وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکارجوی خود را بر ضد شما برمی انگیزیم (رجعت)؛ خانه ها را جست‌و‌جو می کنند و این وعده حق، قطعی است. پس شما را بر آنها چیره می کنیم و شما را به وسیله دارايی‌ها و فرزندانی کمک خواهیم کرد و افراد شما را بیشتر (از دشمن) قرار می دهیم.»

در حالی که شوق و گریه‌ام شدیدتر شده بود، عرض کردم: اي رسول خدا، آیا شما نیز در آن زمان حضور خواهید داشت. فرمود: «بله، قسم به خدایی که مرا به حق فرستاده است، من و علی و فاطمه و حسن و حسین و نُه فرزند او و هرکس که از ماست و همراه ما و در راه ما به او ظلم شده، حضور خواهیم داشت! بله، قسم به خداوند، به راستی ابلیس و لشکریانش و هرکسی که ایمان خالص دارد یا کافر محض است، حاضر می‌شوند تا از آنها قصاص گرفته شود و خدا به احدی ظلم نمی کند و این است تأویل این آیه خداوند که می¬فرماید: «و ما میخواستیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پابرجا سازیم و به فرعون و لشکریانشان، آن‌چه را از آنها بیم داشتند، نشان دهیم.»
سلمان گوید از محضر پیامبر برخاستم، اما دیگر برایم مهم نبود مرگ را ملاقات کنم یا مرگ مرا دریابد.

۴. سهل عن محمد بن أبيه عن أبي‌بصير قال: قلت لأبي عبدالله قوله تبارك و تعالي «وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیمَانِهِمْ لاَ یبْعَثُ اللّهُ مَن یمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَیهِ حَقًّا وَلكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ یعْلَمُونَ» قال:… فقال لي: یا أبابصیر، لو قد قام قائمنا بعث الله إلیه قوماً من شیعتنا قباع سیوفهم علی عواتقهم؛
امام صادق می‌فرماید: ای ابوبصیر، اگر قائم ما قیام کند، خداوند گروهی از شيعيان ما را زنده می‌گرداند که غلاف‌‌های شمشیرشان بر گردن
آنهاست.

گفتار دوم: ویژگی های رجعت‌کنندگان:

الف) ایمان خالص
مهم‌ترین ویژگی رجعت‌کنندگان، ایمان خالص است. در روایات بسياري اشاره شده که رجعت شامل همه مردم نمی شود و تنها کسانی به دنیا برمی گردند که مؤمن مخلص باشند. پس برای درک دوران ظهور، باید ایمانی قوی و خالص داشت. منظور از ایمان خالص، عقیده ای است که نيت‌هاي دنیوی و غیر الهی در آن دخالت نداشته باشد و انسان تنها براي خدا و فرمان او ایمان آورد و مؤمن گردد.

ایمان خالص آثاری دارد که مهم‌ترین آنها پایداری است که از دو جهت بررسی مي‌گردد:
۱. مقاومت در برابر دشمن:
کسی که تنها خداوند را در نظر دارد، هرگز از ایمان خود دست برنمی‌دارد و تا آخرین لحظه مقاومت می‌کند، زیرا هد
ف (خداوند)، همیشه و با همان ویژگی‌ها وجود دارد و تغییر و تحولی در آن صورت نمی‌گیرد. اما کسی که اهدافی غیر الهی دارد و برای رسیدن به آنها اظهار ایمان می‌کند، وقتی آن اهداف را در خطر ببیند، به راحتی از ایمان خویش دست برمی‌دارد و تسلیم می‌شود. کسانی در دوران ظهور رجعت می‌کنند که به سبب ایمان خالص، اهل پایداری و مقاومت هستند و تا حد ممکن پایداری می‌کنند و از حمایت دین و اولیاي دین دست برنمی‌دارند.

۲. استقامت در برابر محیط:
مؤمنان خالص، حق‌مدارند؛ یعنی هرچه ایمان به ایشان حکم کند، به همان عمل می‌کنند و جوّ حاکم بر جامعه و محیط نمی‌تواند بر آنان اثر گذارد. با وجود آن‌که در اقلیت هستند، راه خود را با قدم‌های استوار می‌پیمایند و در اکثریت حل نمی‌شوند و اراده خود را از دست نمی‌دهند. اگر اغلب مردم نیز دچار فساد و معصیت گردند، در عزم ایشان بر پاکی و بندگی خللی وارد نمی‌آید و دستورهای دین را به دقت انجام می‌دهند. زمانی که کسی جرئت ندارد از حق و حقیقت دم زند، اینان جان به کف نهاده، حقیقت را آشکارا بیان می‌دارند. یعنی در برابر فکر و فرهنگ غیر الهی حاکم بر جامعه استقامت می‌ورزند و با روش معمول اما غیر الهی مردم نمی‌سازند.

ب) ولایت پذیری آگاهانه
وقتی حضرت سلمان به محضر پیامبر می‌رسد و چگونگي توفیق درک امام قائم را طلب مي‌‌كند، پیامبر می‌فرمایند: «ای سلمان تو و امثال تو (و من تولّاه هذه المعرفة) یا (و من تولّاهم حقیقة المعرفة) و هر که ولایت امام قائم یا ائمه را به سبب چنین شناختی (شناخت واقعی آنها) بپذیرد، زمان ظهور او را درک می‌کند.» منظور از شناخت واقعی، علاوه بر دانستن نام و نسب امام که در این روایت آمده، دانستن جایگاه امام در جهان آفرینش است. پیامبر اندكي از این مقام بلند را در اول همین روایت بیان می‌کند: «ما همه یک نوریم و از نور خدا هستیم و قبل از ملائکه و انسان‌ها و قبل از آسمان و زمین آفریده شده‌ایم و در همان عوالم، امر خداوند را اطاعت کرده‌ایم.»

پس در این روایت پیامبر به دو قسمت اشاره می‌فرماید:
۱. شناخت صحیح و معرفت واقعی:
انسان در علم و عقیده، به مقام و جایگاه امام در جهان آفرینش معرفت حاصل کند، یعنی امام‌شناسی خود را هر روز قوی‌تر و عمیق‌تر سازد؛ نقش اهل‌بیت و امام در جامعه و عالم، برکات امام، نقش، اهمیت و وظیفه امام غایب در زمان ما و مقام و منزلت امام را در نزد خداوند بداند و بكوشد هر روز یقین خود را به معارف مربوط به امامت محکم‌تر و عمیق‌تر كند تا بفهمد ولایت چیست.

۲. پذیرفتن ولایت در میدان عمل:
انسان امامان را الگوی خویش قرار دهد و در رفتار و گفتارش تابع فرمان‌های اهل‌بیت باشد و خود را به اطاعت از آنها ملزم بداند و بكوشد در تمامی ابعاد زندگی به آنها اقتدا کند. علاوه بر تولّی و پذیرش دستورهای آنان، در برابر دشمنان اهل‌بیت نیز بي‌اعتنا نباشد و با دشمنان آنان بنای دوستی نگذارد؛ یعنی کسانی را که به هر صورت درصدد انکار یا تضعیف یا تحریف معارف اهل‌بیت هستند، دشمن بدارد و مجدانه با آنها به مبارزه بپردازد. با این کار تبرّای از دشمنان اهل‌بیت را نیز در خود تقویت سازد که بدون عمل، تنها علم دردی را دوا نمی‌کند و ایمان بدون عمل، دست انسان را نمی‌گیرد.

به عبارت ديگر، کسانی به دنیا بر‌می گردند که اهل تولّی هستند، اما این تولّی از سر احساسات یا تقلید نیست. نشان این تولّی و دل‌دادگی به دین و امامان، حمایت و دفاع بی دریغ است. بنابراین، تا آخرین نفس و نهایت قدرت از او دفاع كرده، تمام هستی خود را برای حفظ آن فدا می كند و از هیچ تهدید و خطری نمي‌هراسد و استوار می ایستد تا محبوبش راضی شود.

ج) سنخیت با اهل بیت
در روایت یاد شده پیامبر به حضرت سلمان فرمود: «و کلّ من هو منّا؛ و هر کس از ما باشد در آن زمان حضور می‌یابد.» یعنی کسانی که بتوانند سنخیت با امامان را در خود ایجاد کنند و مانند سلمان، به مقام «سلمان منّا أهل‌البیت» برسند و جزو خانواده اهل بيت به شمار آيند، در دوران ظهور، حضور خواهند یافت.

راه ایجاد سنخیت و از خانواده اهل بیت بودن چیست؟ جالب است که در بخشی از همین روایت به این نکته مهم نیز اشاره دارد.
پیامبر می‌فرماید: یا سلمان من عرفهم حقّ معرفتهم و اقتدی بهم فوالی ولیّهم و تبرّأ من عدوّهم فهم والله منّا یرد حیث نرد و یسکن حیث نسکن؛
ای سلمان، هرکس اهل‌بیت را بشناسد و به آنها اقتدا كرده، در نتیجه با دوستی آنها دوستان کند و از دشمنان آنها بیزاری جوید، به خدا سوگند او از ماست و هر کجا ما وارد شدیم او نیز وارد می‌شود و هر کجا مسکن ما باشد، محل سکونت او نیز خواهد بود!

این بخش از حدیث ایجاد سنخیت را با عوامل زیر ممکن می‌داند:
۱. معرفت و شناخت امامان؛
۲. پيروي از آنها؛
۳. ولایت و دوستی با دوستان آنان؛
۴. برائت و بیزاری از دشمنان ايشان. 

د) رنج و مشقت در راه اهل بیت؛
کسانی که در دوران قبل از ظهور زندگی می کردند و به سبب اعتقاد به امامان، آزارشان مي‌دادند، در دوران ظهور حضور می‌یابند. در همان حدیث پیامبر به حضرت سلمان می‌فرمایند: «و کلّ من هو منّا و مظلوم فینا»؛ 

تمام کسانی که از ما هستند و در راه ما اهل‌بیت ظلم دیده‌اند، در دوران ظهور حضور خواهند یافت.
بر اساس روايت دیگری، افرادی برای گرفتن انتقام و قصاص کردن برمی گردند. بنابراین، كساني که در راه اهل بیت جهاد و مقاومت كردند و مظلومانه به شهادت رسیدند یا جانباز شده یا دارایی خود را از دست داده‌اند، برای قصاص دشمنان و دیدن دولت کریمه امامان به دنیا برمی گردند.

ه‍)جهاد و مبارزه
چنان‌که گذشت، امام باقر به جابر فرمودند كشته شدن در راه ولايت اميرالمؤمنين، شهادت در راه خداست و امام صادق فرمود: ای ابوبصیر، اگر قائم ما قیام کند، خداوند گروهی را زنده می¬گرداند که غلاف¬های شمشیرشان بر گردن آنهاست.

از
این دو روایت معلوم می‌شود کسانی که برای سربلندي يكتاپرستي و تشیع و دفاع از حریم امامان، جان را در طبق اخلاص نهادند و در میدان رزم حاضر شدند و با تمام وجود، مبارزه و جهاد كردند تا مملکت اسلامی را حفظ كنند، به دنیا برمي‌گردند تا حکومتي را ببينند که برای آن جهاد می کردند.

کسانی که در دوران غیبت امام، برای زمینه¬سازی ظهور او مردانه مي‌جنگند و برای آماده شدن جامعه، از هیچ خطری نمي‌هراسند و با دشمنان سعادت و رستگاری نبرد می کنند و در پایان به شهادت می رسند یا عمرشان در راه مبارزه می گذرد و رحلت می کنند، به دنیا بازمی‌گردند و تحقق یافتن هدف نهایی خود را مي‌بينند.

حال که با بعضی از اوصاف رجعت‌کنندگان آشنا شدیم، ویژگی‌های زنان رجعت‌کننده را بررسی می‌کنیم:


ویژگی زنان رجعت کننده را می توانید در مقالات گروه « شخصیت ها و صحابه» مشاهده کنید.

ره‌یافت ها
دوران حکومت حضرت ولی عصر، بی تردید دوران طلایی حکومت فضیلت و معنویت است، و فساد و تباهی، ستم و گناه، رخت برمی بندد و زمین محل بندگی و عبادت خداوند می شود. پاکی همه‌جا موج می زند و انس و الفت و انسانیت در جامعه، به اوج می رسد. دیگر نیازمندی یافت نمی شود تا مشکلاتش دل را بیازارد و فرد هنجارشکنی نیست که امنیت و آسایش را سلب کند. در یک کلام، هم آخرت مردم آباد می شود و هم دنیای آنها. 

آرزوی هر كسي، حضور در چنين جامعه ای است تا بتواند از نعمت‌های معنوی و مادی آن بهره مند شود. حال که بر اساس روایات، دريافتيم كه راه حضور باز است و هرکس مانند سلمان باشد، و رفتار اين بانوان را داشته باشد مي‌تواند زنده شود و آن دوران را درک کند، باید شتافت و تا فرصت باقی است، به این سعادت بزرگ دست یافت. آري مي‌توان با الگو قرار دادن رفتار بانوان ياد شده خود را لايق حضور در دولت مهدي كرد. 

ایمان خالص داشتن اولین شرط رجعت و درک دولت مهدوی است، پس باید در کسب ایمان خالصانه تلاش كرد.
شناخت مقام اهل‌بیت و فهم عظمت شخصیت و نقش آنها، در جهان آفرینش اولین قدم در راه پذیرش ولایت آنها و سنخیت یافتن با آنهاست. پس باید هر روز برای شناخت امامان مشتاق تر شویم و با مطالعه کتاب های معتبر و حضور در سخن‌رانی‌های مفيد بر آگاهی خود بيفزاييم. 

پذیرش ولایت آنها، آن هم از سر شناخت و معرفت، نه احساسات و تقلید، قدم بعدی است. به همين دليل باید همراه شناخت روزافزون، ولایت پذیر باشيم و در تقويت اين خصلت بكوشيم. به عبارت دیگر، آنها را خلیفه خدا در روی زمین و واسطه بین خدا و مخلوقات بدانیم و معتقد باشيم فيض الهی از مسير آنها به مخلوقات می رسد و آنها هدف از آفرینش و ادامه وجود تمام مخلوقات هستند. بدون اعتقاد به آنها، نه بندگی ممکن است و نه مقبول. از اين‌رو فرمان آنها، اراده و دستور الهی به حساب مي‌آيد و اطاعت از آنها، پيروي از خداوند و کفر و نافرمانی نسبت به آنها، کفر و نافرمانی نسبت به خداوند است. 

هم‌رنگی و سنخیت با اهل بیت، موجب رجعت و درک دوران ظهور است. لذا باید سعی کنیم رفتار و پنداري داشته باشيم كه اهل بیت مي‌پسندند. بايد مانند آنها بی
ندیشیم و عمل کنیم و عضو خانواده آنان گردیم. برای ایجاد سنخیت لازم است آنها را بشناسیم و از آنها پیروی كنيم و دوستانشان را دوست، و دشمنانشان را دشمن بداریم. 

کسانی که در راه اهل بیت فشارها و سختي‌ها را تحمل مي‌كنند، در دوران حکومت آنها زنده می شوند. پس نباید از مشکلات واهمه داشته باشيم بلكه بايد برای رشد فرهنگ آنان، با آغوش باز به استقبال سختی ها برويم و در برابر حق کشی سكوت نکنيم. 

هرکس در راه اهل بیت تلاش و مبارزه کند، سعادت یاری امام قائم را نیز خواهد داشت. پس بايد در عرصه‌هاي گوناگون، با تمام وجود حضور یافت. به‌ويژه، دلاوري در ميدان‌هاي جنگ و نترسیدن از رویارویی با دشمن. شهادت طلبی برای زمینه سازی ظهور، عاملی است که موجب رجعت مي‌گردد.
امید است با کسب دانش و همت در عمل، توفیق حضور در دولت کریمه و سعادت درک جامعه مهدوی را بیابیم. 



مرجع : مجله مشرق موعود


وب سایت خبر آینده روشن www.bfnews.ir

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید