ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

نقش خانواده در انتقال محبت حضرت مهدی (عج) به فرزندان و راهکارها (2)

فهرست مطالب

  قسمت دوم مقاله؛ «نقش خانواده در انتقال محبت حضرت مهدی (عج) به فرزندان و راهکارها» در ذیل می‌خوانید.


 


۳. فرهنگ سازي
منظور آن است كه والدين در راه ارزش جلوه دادن محبت حضرت به طوري تلاش كنند كه اين محبت و دوستي، يكي از ارزش‌هاي مهم براي فرزند تلقي شود. در اين‌باره لازم است پدر و مادر نکاتی را رعايت كنند: 

الف) تعظيم و تكريم حضرت از سوي والدين كه پيش‌تر بيان شد 

ب) بيان زيبايي‌هاي حضرت
هر انساني، عاشق زيبايي است. بنابراين، اگر ما زيبايي‌ها و صفات نيك حضرت را به زبان كودكان بيان کنیم، آنها عاشق حضرت مي‌شوند، چنانكه حضرت صادق (ع) می‌فرماید:
خداوند بنده‌اي را كه ما اهل‌بيت(ع) را نزد مردم محبوب كند، رحمت نمايد. … همانا به خدا سوگند اگر سخنان زيباي ما را براي مردم روايت مي‌كردند، به سبب آن عزيزتر مي‌شدند.(
۳۸) 

در اين‌جا براي نمونه، به چند مورد از زيبايي‌هاي رفتار
ي و ظاهري حضرت اشاره مي‌كنيم:
۱. کمك به شيعيان ستمديده: در نوشته‌اي از حضرت به شيخ مفيد اين‌چنين آمده است:
ما نظر خود را از شما بر نمي‌گيريم و فراموشتان نمي‌كنيم كه اگر چنين بود، گرفتاري‌ها شما را از پاي مي‌انداخت.(
۳۹)
۲. مهرباني با شيعيان: حضرت صادق (ع) مي‌فرمايند:
… البته ما به شما از خودتان مهربان‌تريم.(
۴۰)
۳. پدر بودن حضرت براي پيروانشان: احاديثي كه اشاره دارد امام در مورد مؤمنان، به منزله پدري مهربان، بلكه مهربان‌تر از پدر است.
۴. ناراحتي حضرت با ناراحتي شيعيان: در برخي احاديث آمده كه امام در ناراحتي شيعيانش محزون می‌شود و در مصائب آنها متأثر و در بيماري ايشان بيمار.
۵. زيبايي ظاهري حضرت: در روايات متعدد آمده كه حضرت مهدي(عج) ، شبيه‌ترين افراد به پيامبر (ص) است و مي‌دانيم كه نبي مكرم اسلام (ص) زيباترين و خوش صورت‌ترين مردم بوده است. همچنين در برخي روايات آمده كه:
المهدي طاووس اهل الجنة؛(
۴۱)
مهدي، طاووس بهشتيان است. 

مهي كه حسن جمالش ز ماه نيكوتر                قدي ز شاخة شمشاد و سرو رعناتر
ز پرتو رخ نورانيش قمر طالع                درونِ گونة سرخش غروب مهر، نگر
به ملك خويش درآورده هر چه زيبايي     &nbs
p;         
كه حسن مردم زيبا از او بود يكسر

۶. دعاي حضرت در حق ما: در نوشته‌اي كه از حضرت رسيده، ايشان چنين مي‌نويسد:
… زيرا ما با دعايي كه از خداوند زمين و آسمان پوشيده نيست، در پي حفظ آنان(شيعيان) هستيم.(
۴۲) 

ج) بيان جايگاه والاي امام در نظام عالم و فوايد امام
با توجه به اينكه انسان‌ها شيفته افراد بزرگ و بزرگوار هستند، مي‌توان با بيان اين‌كه حضرت واسطه فضل الهي بر بندگان و مايه قوام و ايستادگي آسمان‌ها و زمين است، و نيز تمام نعمت‌هاي الهي به واسطه آن حضرت به ما مي‌رسد و نشناختن حضرت با زندگي و مرگ جاهلي مساوي است، محبت حضرت را در دل فرزندان پديد آورد. 

د) زيبايي‌هاي دوران ظهور حضرت
به يقين اگر فرزندان ما درك كنند که هنگام ظهور، مردم و طبيعت چقدر زيبا مي‌شوند، عاشق ظهور حضرت و خود ايشان مي‌شوند. به چند نمونه از ويژگي دوران ظهور اشاره مي‌كنيم:
۱. هيچ انسان فقيري پيدا نمي‌شود كه انسان به او صدقه بدهد؛
۲. زمين و آسمان تمام نعمت‌هاي خود را ارزاني مي‌كنند، به طوري كه زمين سرسبز و پر آب با ميوه‌هاي فراوان مي‌شود؛
۳. امنيت فردي، اجتماعي و اخلاقي كامل در زمين حاكم مي‌شود؛
۴. همه مشكلات و گرفتاري‌ها برطرف مي‌شود؛
۵. انسان‌هاي با ايمان حاكم زمين خواهند شد؛
اين روايات، به طور تفصيلي در روايات عصر ظهور بيان شده است و مي‌توان به آنها مراجعه كرد.(
۴۳) 

هـ) دقت والدين در نام نهادن بر فرزندان
يكي از حقوق فرزندان بر والدين، نام نيك نهادن بر آنهاست. شايد دليل آن اين باشد كه در حقيقت همين نامگذاري، به نوعي بيان ارزش‌ها و تلقين اين نكته است كه اهل‌بيت(ع) براي ما جايگاه ويژه دارند. پس بدون ترديد، ذكر نام نيك معصومان، باعث تأثير پذيرفتن از آنها در كردار كودكان مي‌شود. وقتي نام مهدي در فضاي خانه برده شود، باعث يادآوري حضرت نزد فرزندان است كه مقدمه محبت ايشان را فراهم مي‌آورد. 

و) برپايي جلسات ياد حضرت در منزل، به ويژه جشن ميلاد حضرت
معمولاً فرزندان، عاشق مراسم جشن و شادي هستند. بنابراين، اگر والدين بكوشند دستکم در نيمه شعبان جشن مختصري در منزل برپاكنند و از خويشان و فاميل دعوت نمايند و پذيرايي مختصري به عمل آورند، اين كار اندك اندك عشق و محبت حضرت مهدي (عج) را در دل فرزندان مي‌كارد. يكي از دانشمندان سني مصري، كتابي در مورد فضيلت‌هاي حضرت زهرا (ع) به نام فاطمة و الفاطميون نوشته است. وقتي از او انگیزه‌اش را درباره نوشتن این کتاب پرسیدند، پاسخ گفت که در كودكي پدرم به مناسبت ايام ولادت حضرت زهرا  (ع) مجلس جشن در خانه برپا مي‌كرد و من از مهمانان پذيرايي مي‌كردم و از همان كودكي، محبت حضرت زهرا (ع) در دل من ايجاد شد. 

ز) تشويق فرزندان
اگر فرزند كاري انجام داد كه علاقه او را به حضرت حجت (عج) مي‌رساند، مثل بلند شدن هنگام شنيدن نام حضرت، رفتن به مكان‌هاي منتسب به ايشان مثل جمكران و …، او را تشويق كنيم و بگوييم حضرت هم تو را دوست دارد. اين كار در درازمدت باعث ژرف شدن رابطه فرزند با حضرت صاحب‌الامر خواهد شد.


ح) حضور در مكان‌هاي مرتبط با حضرت
اگر والدين همان‌طور كه در مورد پوشاك و خوراك فرزندان احساس مسووليت مي‌كنند و همواره اين نياز را به شكل شايسته‌اي برطرف مي‌سازند، در مورد نيازهاي معنوي او نيز اين احساس را داشته باشند، فرزندانی با تربيت اسلامي، تقديم جامعه خواهند داد. از اين رو، اگر از برنامه‌هاي خانواده‌ها، حضور در مجالس ياد حضرت، مثل دعاي ندبه، مجالس جشن و شادي، مجالس ذكر اهل‌بيت(ع) و سخنراني، مجالس معرفتي درباره حضرت، حضور در مسجد جمكران قم و … باشد، به يقين فرزنداني عاشق وجود نازنين حضرت (عج) تربيت خواهند كرد؛ زيرا حضور در آن مكان‌ها و مجالس، باعث يادآوري حضرت می‌شود. همين يادآوري، سبب می‌شود که کودک خود را در حضور حضرت احساس کند و براي حركت به سمت و سويي بکوشد كه حضرت بدان علاقه دارد. در حقيقت همه اينها زمينه محبت حضرت را فراهم مي‌آورد. 

ط) دعا كردن
نقش دعا و توسل در رسيدن به خواسته‌ها چنان روشن است كه نيازي به استدلال ندارد؛ چون همه ما در زندگي بارها آن را تجربه كرده‌ايم. اما متأسفانه نكته‌اي كه شايد از آن غفلت شده، دعا كردن والدين براي فرزندان است تا در مسير صحيح قرار بگيرند. در اهميت دعا براي فرزندان همين بس كه حضرت امام سجاد (ع) در صحيفه سجاديه، دعاي
۲۵ را به فرزندان خود اختصاص مي‌دهد و از خداوند نيكبختي آ‌نها را می‌خواهد. 

نكته ديگر اينكه، مردان بزرگ، از دعای والدینشان بسیار تأثیر پذیرفته‌اند. براي مثال، مرحوم علامه مجلسي نويسنده كتاب بحار الانوار، به بركت دعاي پدر خويش به اين مقام بلند رسيد؛ چرا كه وقتي ايشان نوزاد بوده‌، شبي پدرش در نماز شب، احساس مي‌كند الان هر دعايي بكند، برآورده مي‌شود. در همان هنگام، فرزندش يعني علامه مجلسي كه در گهواره بوده، از خواب بيدار مي‌شود و گريه مي‌كند. پدر هم در همان حال در حق او دعا مي‌كند و بعدها ايشان به اين مقام بزرگ مي‌رسد.(
۴۴)
 
نيز اين نكته جالب به نظر مي‌رسد كه مستحب است انسان در قنوت نماز صبح خويش اين دعا را بخواند:
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا؛(
۴۵)
نتيجه اين كه نبايد از نقش مهم دعا در تربيت فرزندان و ايجاد محبت حضرت در دل آنها غافل بود.
 
ی) هديه دادن به فرزند در مناسبت‌هاي مربوط به حضرت

اگر قرار است چيزي براي فرزند تهيه شود، يا مسافرتي كه مي‌پسندد يا غذايي كه او دوست دارد برايش فراهم شود، بهتر است در زمان‌هايي انجام گيرد كه منتسب به حضرت است. اين خود در جلب محبت به حضرت بسيار مهم به نظر می‌رسد. براي مثال، روزهای جمعه‌ها كه متعلق به حضرت است، غذایی برای کودک درست شود كه او دوست دارد. 

نكته: اگر موارد پيش‌گفته را در قالب هنر اجرا كنيم، بسيار تأثير‌گذارتر خواهد بود. براي مثال، ويژگي‌ها و زيبايي‌هاي حضرت را در قالب داستان، فيلم، كتاب، لوح فشرده و… به فرزندان خود منتقل كنيم. 

آسيب شناسي انتقال محبت
ايجاد و انتقال محبت، مانند هر كار ديگري، آفت‌ها و آسيب‌هاي خاص خود را دارد. اصولاً هر كار با ارزش و مهم، با بي‌توجهي به معناي واقعي و غفلت از راه‌هاي صحيح ايجاد يا انتقال آن، مي‌تواند اثر عكس داشته باشد. محبت‌ورزي نيز چنين است. براي دوري جستن از اين آفت‌ها و آگاهي‌بخشي به خانواده‌ها در انتقال محبت اهل‌بيت، به آسيب‌شناسي ايجاد محبت مي‌پردازيم. 

۱. سطحي‌نگري در معناي محبت
محبت، از مفاهيم ارزشي در همه فرهنگ‌هاست و همه جوامع انساني، محبت ورزيدن به ديگران را به اعضاي خود توصيه مي‌كنند. آموزه‌هاي ديني نيز محبت را که ارزشي انساني است تأييد و تأكيد کرده است. البته بدون ترديد در فرهنگ‌هاي گوناگون، تعريف‌هاي متفاوتي از محبت ارائه مي‌شود. نبايد انتظار داشت به صرف اشتراك همه جوامع در ارزش تلقي كردن محبت، معناي محبت نيز در بين همه جوامع و فرهنگ‌ها يكسان باشد؛ بويژه در جوامع ديني كه فرهنگ‌هاي ملي و انساني با آموزه‌هاي ديني درآميخته و ساحت جديدي يافته است. 

والدين و مربيان كه دغدغه تربيت درست ديني دارند، بايد خود با معناي واقعي محبت به فرهنگ ديني آشنا شوند تا در انتقال آن، به خطا و اشتباه نيفتند. سوگمندانه بايد گفت كه برخي از والدين و مربيان كه درد دين داشته و بر ارزش بودن محبت اهل‌بيت(ع) آگاه هستند، به دليل ناآشنايي با معناي درست و ديني از محبت، به مسيرهايي كشيده مي‌شوند كه نه تنها به شاهراه سعادت نمی‌انجامد، بلكه سر از ناكجا آباد شقاوت و بدبختي در مي‌آورد. اما به راستي معناي واقعي محبت چيست؟ با دقت و تأمل در رواياتي كه از پيشوايان ديني ما رسيده، مي‌توان معناي درست محبت را دريافت. آنچه از مجموع اين روايات استفاده مي‌شود، اين است كه محبت يعني دوست داشتن اهل‌بيت(ع) در عمل. در اين ميان، احساسات و گرايش‌هايي كه با شناخت و معرفت همراه باشد، استحكام بيشتري دارد و در مقابل تندباد شبهه‌هاي مخالفان، استقامت بيشتري از خود نشان مي‌دهد. اما اگر احساس و گرايش فرزندان ما دروني شده باشد و با پشتوانه معرفتي همراه نباشد، دور نيست كه با وزش اندك شبهة بي‌بنياني، اين محبت از كف او ربوده شود. البته روشن است كه منظور ما از پشتوانه معرفتي، استدلال‌هاي سنگين و درك‌ناشدني فلسفي براي كودكان نيست بلكه غرض اين است كه در كنار انتقال محبت در حد فهم كودكان، آن را
با معرفتي قابل فهم درآميخته و به آنها بنوشانيم. حال ممكن است اين سؤال رخ بنمايد كه منظور از محبت واقعي با پشتوانه محكم چيست؟ 

با دقت و تأمل در رواياتي كه از پيشوايان ديني به ما رسيده، مي‌توان معناي صحيح و كامل محبت را دريافت. آنچه از مجموع اين روايات به دست مي‌آيد، اين است كه محبت يعني دوستي همراه با عمل به دستورات اهل‌بيت(ع) و به عبارت ديگر، دوستي اهل‌بيت، و در گفتار، كردار و پندار مانند آنان بودن. 

چنين محبتي مي‌تواند سعادت و خوش‌بختي را براي خانواده‌ها به ارمغان آورد. اين مطلب را مي‌توان به خوبي از كلام امام باقر(ع) استفاده كرد. ايشان به جابر جعفي مي‌فرمايد:
يا جابرُ! بَلِّغ شيعتي عني‌السلامَ و أعلِمهم أنّه لا قُربةَ بيننا و بين الله عزَّوَجلَّ ولا يَتَقَرَّبُ اليه إلّا بالطاعةِ له. يا جابر! من أطاعَ اللهَ و أحَبَّنا فَهو وليُّنا و من عَصي اللهَ لَم ينفعه حُبُّنا؛(
۴۶)
اي جابر! از طرف من به شيعيانم سلام برسان و به آنان بگو هيچ نزديكي بين ما و خداوند وجود ندارد و نزديكي به او حاصل نمي‌شود، مگر به پيروي از او. اي جابر! هر كس خدا را اطاعت كند و ما را نيز دوست بدارد، دوست ماست و هر كس خدا را فرمان‌برداري نكند، دوستي ما براي او ثمربخش نخواهد بود. 

از اين روايت استفاده مي‌شود كه محبت اهل‌بيت(ع)، پيوندي ناگسستني با فرمانبرداري خداوند دارد. كساني محبت واقعي به ائمه اطهار(ع) دارند كه در گفتار، كردار و انديشه‌شان مانند اهل‌بيت عمل كنند. 

۲. عدم ايجاد انگيزه در فرايند انتقال محبت
انسان براي انجام هر كاري در درجه نخست نيازمند انگيزه‌اي است كه وي را براي انجام آن آماده سازد. انگيزه، عاملي است دروني كه رفتار انسان را در راه رسيدن به هدفي خاص هدايت مي‌كند. گرسنگي، انگيزه‌اي است براي رفتن به طرف غذا و برطرف كردن تنش حاصل از گرسنگي. نياز به توجه و مقبوليت هم، عاملي است براي رفتار كردن براساس معيارهاي ديگران. اين انگيزه‌ها در ميان انگيزه‌هاي ديگر، عامل شكلگيري رفتار انسان‌ها به شمار مي‌آيد. هر رفتاري كه از انسان سر مي‌زند، در لايه‌اي از آن، انگيزه يا انگيزه‌هايي آشكار يا پنهان است. 

در تربيت و ايجاد محبت اهل‌بيت(ع)، ما در پي آن هستيم كه فرزندان با انگيزه‌هاي خود و گام‌هايي كه خود برمي‌دارند، در راه رسيدن به اهداف مطلوب تلاش كنند. به وجود نياوردن انگيزه در راستاي انتقال محبت امام زمان(عج) و سعي در انتقال اجباري اين محبت، اثری عكس خواهد داشت. جبر آشكار، نه تنها ايجاد انگيزه نکرده، آن را ضعيف و گاه تبديل به ضد خود مي‌کند. 

انسان براي انجام هر كار، به سه جز رفتاري احتياج دارد: اول اينكه بايد شناختي درباره آن كار داشته باشد؛ دوم اينكه بايد از انگيزه كافي براي آن كار برخوردار باشد؛ يعني يك نيروي رواني او را به سمت انجام آن كار سوق دهد؛ سوم،حركت به سوي انجام كار. سه جز شناخت،انگيزه و حركت، اجزاي مكمل براي انجام يك كار هستند. همه ما مي‌دانيم كه آب، موجب رفع تشنگي مي‌شود و بيشتر مي‌توانيم آب را درون ظرفي ريخته، آن را بنوشيم؛ يعني جز شناختي و جز حركتي را در اختيار داريم. ولي تا زماني كه به حد كافي تشنه نشده‌ايم، اقدام به خوردن آب نمي‌كنيم. به عبارت ديگر، تا زماني كه انگيزه يا نيروي دروني ما به حد معيني نرسد، ما را به انجام آن كار وادار نمي‌كند. وجود انگيزه براي انجام هر كار لازم و ضروري است. براي انتقال محبت حضرت مهدي (عج) و پذيرش آن از سوي فرزندان، بايد انگيزه كافي در آنها به وجود آمده باشد.
خانواده ابتدا بايد آمادگي فهم و پذيرش اين محبت را براي او فراهم آورد و سپس به انتقال آن همت گمارد. وقتي انسان براي انجام كاري انگيزه مناسب داشته باشد، معمولاً از عهده انجام آن به خوبي بر مي‌آيد؛ ولي وقتي انگيزه آن به حد كافي بالا نباشد، كششي براي انجام آن نخواهد داشت. 

بايد توجه داشت كه براي پذيرش يك ارزش و هنجار اجتماعي از سوي فرزندان، نياز به يك نكته اثباتي و يك نكته سلبي احساس مي‌شود. نكته اثباتي اين‌ است كه بايد در فرزندان انگيزه ايجاد كرد. از راه تشويق، تنبيه يا هر كار درستي كه انگيزه‌ها را بالا مي‌برد و شرايط لازم را براي پذيرش ارزش‌ها آماده‌تر مي‌كند. 

نكته سلبي هم اين است نبايد در فرايند انتقال ارزش، به ظرفيت‌های رواني و جسمي فرزندان بي‌توجهي كرد. فرزندان ما هر كدام قابليت‌ها، استعدادها و ظرفيت‌هاي ويژه‌اي دارند و وجود تنوع ظرفيت‌ها، تنوع شيوه‌ها و راهكارها را در انتقال ارزش‌ها مي‌طلبد. براي مثال تصور كنيد پدر و مادري به هنگام پخش كارتون يا فيلم سينمايي مورد علاقه كودك، از او مي‌خواهند بايد حتماً همين الان نمازش را بخواند يا برنامه حفظ قرآنش را در همان وقت قرار دهد. اين‌گونه رفتارها كه بدون توجه به ظرفيت‌هاي رواني و روحي كودك صورت مي‌پذيرد، اثر مطلوبي نخواهد داشت؛ بلكه برعكس، باعث واكنش كودك به آن كار و حتي دلزدگي او مي‌شود. انتقال محبت امام زمان
۴ ارزشی مهم، بزرگ و ضروري است، ولي پيش از شروع به آن، بايد انگيزه‌هاي لازم را براي اين انتقال محبت فراهم كرد. از سوي ديگر، در اين فرايند توجه به ظرفيت‌هاي رواني، روحي و جسمي كودك بسيار كارساز است. 

استاد شهيد مطهري(ره) درباره توجه ظرفيت‌هاي انسان‌ها در امور عبادي مي‌فرمايد:
روح انسان فوق‌العاده لطيف است و زود عكس‌العمل نشان مي‌دهد. اگر انسان در يك كاري بر روح خودش فشار بياورد، تا چه رسد به روح ديگران
، عكس‌العملي كه روح انسان ايجاد مي‌كند، گريز و فرار است. مثلاً در عبادت، جزء توصيه‌هاي پيغمبر اكرم اين است كه عبادت را آن‌قدر انجام دهيد كه روحتان نشاط عبادت دارد؛ يعني عبادت را با ميل و رغبت انجام دهيد. وقتي يك مقداري عبادت كرديد، نماز خوانديد، مستحبات را به جا آورديد، نافله انجام داديد، قرآن خوانديد و بي‌خوابي كشيديد، ديگر حس مي‌كنيد الان اين عبادت سخت و سنگين است، يعني به زور داريد بر خودتان تحميل مي‌كنيد، فرمود ديگر اين‌جا كافي است. عبادت را به خودت تحميل مكن. همين‌قدر كه تحميل كردي، روحت كم‌كم از عبادت گريزان مي‌شود. گويي عبادت را مانند يك دوا به او داده‌اي. آن‌وقت يك خاطره بد از عبادت پيدا مي‌كند. هميشه كوشش كن در عبادت نشاط داشته باشي و روحت خاطره خوش از عبادت داشته باشد. به جابر فرمود: … جابر! آن آدم‌هايي كه خيال مي‌كنند با فشار آوردن بر روي خود و سخت‌گيري بر خود زودتر به مقصد مي‌رسند، اشتباه مي‌كنند. اصلاً به مقصد نمي‌رسند. مَثَل آنها مَثَل آن آدمي است كه مركبي به او داده‌اند كه از شهري به شهري برود. او خيال مي‌كند هر چه به اين مركب بيشتر شلاق بزند و فشار بياورد، زودتر مي‌رسد. … آدمي كه بر روي خود فشار مي‌آورد و زايد بر استعداد خويش، بر خويش تحميل مي‌كند، خيال مي‌كند زودتر به مقصد مي‌رسد؛ او اصلاً به مقصد نمي‌رسد.(
۴۷) 

۳. عدم ارزش انگاري فرايند محبت در خانواده
هر جامعه‌، اموری دارد كه اعضای اجتماع آن را ارزش می‌داند؛ بدين معنا كه جامعه هنجارها و قواعد رفتاري اعضاي خود را براساس آن ارزش‌ها نظم مي‌بخشد. كسي كه ارزش بودن يك چيز را پذيرفته باشد، سعي مي‌كند به هنجارهاي برآمده از آن ارزش پايبند باشد. اما اگر كساني آن چيز را با نگاه ارزشي نبينند و براي آن ارزش قائل نباشند، بي‌شك اجرای هنجارهاي مبتني بر آن چيز را براي خود ضروری نمي‌دانند. پس براي اين‌كه اعضاي جامعه خود را پايبند و علاقه‌مند به هنجار بدانند، لازم است به پايه آن هنجار، يعني ارزش، نگاهي ارزشي داشته باشند. 

محبت امام زمان(عج) و همچنين انتقال آن به فرزندان، ارزشي است كه براي خود قواعد رفتاري خاصي را ساخته و پرداخته مي‌كند. براي اين‌كه فرايند انتقال محبت به خوبي صورت پذيرد، بايد خانواده، محبت حضرت مهدي(عج)و انتقال اين محبت را ارزش بدانند و نگاه آنان به انتقال محبت، نگاهي ارزشي باشد. 

نگاه ارزشي نداشتن به اين فرايند، از آسيب‌هاي آن است. بسيار اتفاق مي‌افتد كه يك خانواده، به هر دليلي تلاش مي‌كنند رفتار خاصی را به فرزندان خود انتقال دهند، در حالي كه خود يا هيچ عقيده‌اي به آن ندارند يا اگر عقيده دارند، نوع نگاهشان نگاهي پايين‌تر از ارزش بودن آن كار است. نشانه اين عدم ارزش‌انگاري اين است كه خانواده خود بدان ‌چه مي‌گويند و از فرزند مي‌خواهند عمل نمي‌كنند. دل پدر و مادر بايد سرشار از محبت اهل‌بيت(ع) باشد و آن را در عمل نشان دهند تا كودك احساس كند اين محبت، از ارزش‌هاي خانواده و جامعه‌اي است كه به آن تعلق دارد. 

از سوي ديگر، ارزش‌انگاري محبت امام زمان(عج) سبب مي‌شود خانواده با وسواس و اهميت بيشتري به انتقال آن همت گمارد. بسيارند خانواده‌هاي مؤمن و مسلماني كه خود اهل‌بيت(ع) را دوست دارند، اما نگاهشان به آن، نگاهي عادي و معمولي، به‌مانند نگاه به امور روزمره زندگي است. از اين رو، كمتر آستين همت را براي انتقال آن به فرزندان خود بالا مي‌زنند. فرزند اگر بين گفتار و كردار پدر و مادر هماهنگي ببيند، به ارزش بودن محبت پي مي‌برد و پذيرش آن براي او آسان‌تر مي‌شود. انسان بيش و پيش از آن‌كه از كلام
ديگران تأثير پذيرد، از عمل آنان متأثر مي‌شود. انسان‌ها به ويژه در كودكي، عمل افراد را زودتر از كلامشان درك مي‌كنند. وقتي كسي با عصبانيت يا خشونت به كودك چيزي مي‌گويد، او پيش از هر چيز حالت و عمل او را به خوبي درك مي‌كند؛ خواه كلام او را بفهمد يا نفهمد. اگر فرزندمان را به مطالعه، نماز خواندن و محبت امام زمان(عج) توصيه ‌كنيم، او هرگز اين توصيه را بدون مقايسه يا مشاهده آن در رفتار ما درك نمي‌كند. چه زيباست پدر و مادر با رفتار، منش و سلوك عملي خود، ارزش بودن محبت امام زمان (عج) را به فرزندان خود انتقال دهند. چه زيباست اين صحنه كه پدر و مادري دست فرزند خود را گرفته به مسجد جمكران ببرند و با عمل خويش، راه و رسم عشق‌ورزي با امام زمان را در جان فرزند خود بنانهند. همه ما كم و بيش اين تصوير زيبا را ديده‌ايم كه دختركي كم سن و سال، در كنار مادرش چادر سفيد و زيبايي بر سر مي‌كند و از نماز خواندن مادر تقليد مي‌کند. او با مادر قيام مي‌نماید، ركوع مي‌رود، سجده مي‌كند و راز و نياز خود را با خدا به پايان مي‌برد. شيريني اين حضور ناخودآگاهانه، براي هميشه در كام او باقي مي‌ماند و نگاه ارزشي او را به اين عمل، شكل مي‌دهد. 

در قرآن كريم، خداوند كساني را كه فقط با زبان و نه با عمل با مردم تعامل مي‌كنند، مذمت كرده و مي‌فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ؛(
۴۸) اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! چرا چيزي به زبان مي‌گوييد كه در مقام عمل خلاف آن را انجام مي‌دهيد». نيز مي‌فرمايد:
كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؛(
۴۹)
از اين عمل كه سخني بگوييد و خلاف آن عمل كنيد بترسيد كه(اين كار) بسيار سخت خدا را به خشم و غضب مي‌آورد. 

۴. نظام‌مند نبودن فرايند انتقال محبت
انجام هر كار بدون نظم، ترتيب و برنامه‌ريزي، ناكامي يا شكست را به همراه خواهد داشت. با نگاه به ساخت‌هاي پيچيده درمي‌يابيم كه اگر نظم و چينِش مناسب اجزا نباشد، كاركرد آنان تحقق نمي‌يابد. هنگامي ساعت، زمان را به ما نشان مي‌دهد كه همه پيچ و مهره‌هايش با نظم خاصي در كنار هم قرار گرفته باشند، به گونه‌اي كه اگر يك جزء در جاي مناسب خود قرار نگيرد، ساعت، زمان درست را نشان نخواهد داد. 

در عالم هستي و بي‌كرانه نيز، اگر نظم نبود، هستي به وجود نمي‌آمد. هر كاري به برنامه‌ريزي و تأمل نياز دارد. انتقال محبت امام زمان(عج) نيز از اين حكم بيرون نيست. بي‌برنامه عمل كردن و نظام‌مند نبودن اين فر
ايند، از آسيب‌هاي مهم آن به شمار مي‌آيد. هر كاري هر چند خوب و پسنديده، اگر بي‌برنامه انجام شود، محكوم به كاستي يا شكست است. پيش از انجام هر كار، بايد اندیشید و راه‌هاي گوناگون انجام آن را بررسي كرد. بي‌توجهي به اين امر، يا انسان را به طور كامل از رسيدن به هدف باز مي‌دارد يا سرعت انجام آن را كاهش داده، فرصت را مي‌سوزاند. 

پدر و مادر بايد فرايند انتقال محبت را عملي مهم و باارزش تلقي كنند و آن را نيازمند به برنامه‌ريزي دانسته، به بهره‌گيري از روش‌هاي سريع اهتمام ورزند. ما براي تفريح در ايام تعطيلات برنامه‌ريزي مي‌كنيم؛ اين‌كه به كجا برويم، از كدام جاده حركت كنيم و با چه وسيله‌اي سفر كنيم، اما براي امر مهمي مانند انتقال محبت امام زمان كه تضمين كننده سعادت و خوش‌بختي دنيا و آخرت فرزندمان است، اين‌چنين وسواس به خرج نمي‌دهيم و خيال مي‌كنيم آن نياز به برنامه‌ريزي ندارد؛ در حالي كه اين وادي پر از سنگلاخ است. بايد دست كودك را بگيريم و قدم به قدم از اين وادي سخت به ساحل امن محبت امام زمان برسانيم. البته اين تلاش بي‌اجر و بهره نخواهد ماند؛ زيرا در دين ما، حق و تكليف دو روي يك سكه هستند. وقتي انتقال محبت امام زمان تكليف پدر و مادر باشد، آنان نيز حقي خواهند داشت كه در نزد خداوند محفوظ است. ذكر اين نكته شايسته بيان است كه به كارگيري روش‌هاي هنري در اين فرايند، تأثير بيشتري دارد. روح لطيف كودك، با لطافت و بي‌پيرايگيِ هنر قرابت و نزديكي دارد. اصولاً حس زيباشناختي در كودكان نيرومند‌تر است. شايد از همين روست كه سازندگان اسباب‌بازي‌هاي كودكان را سعي در زيباسازي محصولات خود دارند و مي‌بينيم كه چگونه برق چشمان كودك ما را به خود مشغول داشته‌اند. حال كه شيوه‌هاي هنري اثربخشي بالايي دارد، چرا ما از شيوه‌هاي هنري در تربيت ديني فرزندانمان استفاده نكنيم؟ داستان امام حسن و امام حسين كه با استفاده از هنر تئاتر، وضو گرفتن صحيح را به پيرمرد آموختند، در تاريخ معروف است. در خريد كتاب، فيلم، بازي‌ها، و هر هدیه ديگر دقت كنيم و از اين جلوه‌هاي هنري در راستاي وظيفه انتقال محبت امام زمان به كودكمان، بهره‌جوييم. 

خلاصه سخن اين‌كه در اين فرايند، بايد نظام‌مند و با برنامه عمل كرد و غفلت از اين امر مهم، تلاش‌ها را بي‌ثمر خواهد گذاشت. 

& lt;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; COLOR: black; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman’; mso-bidi-language: FA” lang=FA>۵. تعارض‌هاي هنجاري درون و بيرون خانه
يكي ديگر از آسيب‌هاي فرايند انتقال محبت امام زمان(عج) به فرزندان، تعارض هنجاري‌است كه بين آموزه‌هاي درون و آموخته‌هاي بيرون خانه براي كودك به وجود مي‌آيد. امروزه بخشي از كاركرد آموزشي و پرورشي خانواده، به نهاد آموزش و پرورش سپرده شده است؛ بدين معنا كه كودكان پس از رسيدن به سنين شش و هفت، بخشي از وقت خود را در محيط مدرسه و بيرون از خانه مي‌گذرانند. از سوي ديگر، آنها در اين سنين گرايش بيشتري براي خروج از خانه و همراهي با گروه‌هاي هم‌سال خود دارند. اين دگرگونيِ موقعيتي با همه ثمرات و كاركردهاي مثبت، آسيب‌هايي را نيز در پي خواهد داشت. 

از جمله اين آسيب‌ها، تعارض‌هايي است كه كودكان بين آموزه‌هاي بيرون و درون خانه احساس مي‌كنند كه سبب سردرگمي و حيرت رفتاري آنان مي‌شود. براي مثال، كودك در خانه ياد مي‌گيرد كه دروغ بد است و راستگويي خوب است. پدر و مادر هم در خانه دقت مي‌كنند تا فرزندشان را اين‌گونه جامعه‌پذير كنند. اما همين كودك وقتي پاي به بيرون از خانه مي‌گذارد، در كوچه و خيابان و كلاس و مدرسه، آشكارا مي‌بيند بسياري از آدم‌هاي اطراف او به راحتي دروغ مي‌گويند و ظاهراً هيچ احساس گناهي هم نمي‌كنند. اين جريان، كودك را در دو موقعيت متفاوت قرار ميدهد كه هر كدام از آن موقعيت‌ها، هنجاري خاص را مي‌طلبد؛ البته ممكن است حتي تأثير گروه هم‌سالان بر او نيرومندتر بوده، او را به دروغ گفتن وادارد.
 
اين تعارض هنجاري، در فرايند انتقال محبت امام زمان هم دیده می‌شود. بدين صورت كه خانواده تلاش مي‌كند محبت را به فرزند انتقال دهد و آن را ارزش مهم تعريف كند و هنجارهاي خاصي را از كودك بطل
بد، ولي ممكن است در خارج از خانه، در مدرسه و كلاس درس و مكاني كه كودك آموزش مي‌بيند، نگاه ارزشي به اين فرايند وجود نداشته باشد و گاه سمت و سوي آموزش نيز به سوي زدودن محبت باشد. اين‌جاست كه آسيب رخ مي‌نماياند. 

در اين‌جا خانواده بايد بسیار دقت کند، آسيب‌ها را تشخيص دهد و آنها را از فرا روي كودك خود كنار بزند. براي اين منظور، خانواده بايد در انتخاب محيط آموزشي و پرورشي فرزند خود دقت كافي را مبذول بدارد. هر مدرسه‌اي شايستگي آموزش و پرورش كودك را ندارد و نقش معلم فرزند، تعيين‌كننده است. نگاه ارزشي داشتن معلم يا عدم نگاه ارزشي او به فرايند محبت، نقش برجسته‌اي در شكل‌گيري ذهنيت كودك ايفا مي‌كند.

خانواده بايد به كودك در انتخاب دوستان همسال كمك كند. رفتار و گفتار دوستان در كودك اثر زيادي برجاي مي‌گذارد؛ زيرا او بخش زيادي از اوقات فراغت خود را با گروه همسالان مي‌گذراند. هم‌چنين بايد در خريدن جايزه‌ها و در انتخاب كتاب‌ها و فيلم‌هايي كه براي او تهيه مي‌كنند، توجه كامل داشته باشند. حتي در جريان رفت و آمد با دوستان و آشنايان خود، از اثرپذيري او از آشنايان غفلت نورزند؛ خانه هر آشنايي شايستگي رفت و آمد زياد كودك را ندارد. 

روشن است كه هماهنگي همه جانبه آموزه‌هاي درون و بيرون خانه، ممكن نيست؛ زيرا بالاخره ما در خلاء زندگي نمي‌كنيم و نيازمند ارتباط با ديگران هستيم، اما نكته مهم آن است كه با توجه به آسيب‌ها و كم كردن زمينه بروز آنها، كودك مصونيت و آسودگي خاطر بيشتري خواهد داشت. 

۶. افراط و زياده‌روي در فرايند انتقال
زياده‌روي و افراط در فراين
د انتقال محبت، از ديگر آسيب‌هاي آن است. اساساً افراط و زياده‌روي و هم‌چنين تفريط و كم‌كاري در هر امري نكوهيده و آفت است. در هر كاري بايد آهنگ تعادل نواخت. در نهج البلاغه امير مؤمنان يكي از ويژگي‌هاي انسان مؤمن را تعادل و ميانه‌روي در رفتار معرفي كرده‌اند: «مشيهم الاقتصاد؛ ميانه‌روي، شيوه عمل آنان است».(
۵۰) 

در آموزه‌هاي ديگر ديني، حتي از زياده‌روي در كارهاي نيك و پسنديده نيز، نهي شده‌است. در روايات پيشوايان ديني آمده كه عبادت را بر خودتان تحميل نكنيد. هر چيزي به جاي خويش نيكوست. آب كه مايه حيات و زندگاني است، اگر بيش از حد آشاميده شود، ملال‌خيز و آفت‌زا خواهد بود. امام علي(ع) زياده‌روي و كم‌كاري را به عنوان دو ويژگي انسان‌هاي نادان و بي‌خرد برشمرده‌اند:
لا تَری الجاهلَ الا مُفرِط او مُفَرِّط؛(
۵۱)
نادان يا زياده‌روي مي‌كند يا كم‌كاري. 

بدون ترديد محبت به امام زمان(عج)، ارزشی مهم و نيك است. در اين‌جا نيز بايد شيوه ميانه‌روي را پيمود و از افراط و زياده‌روي پرهيز كرد. يكي از مصاديق روشن افراط در محبت، انتقال محبت به‌گونه‌اي است كه موجب يا زمينه‌ساز غلو در مورد امام زمان مي‌شود. غلو بدين معناست كه به امام زمان(عج) و امامان ديگر، شأنی خدايي و فوق بشري نسبت دهيم و كارهايي را كه مختص به ذات پاك خداوند است و انجام آن براي غير خدا جايز نيست، از امام زمان(عج) بخواهيم. براي مثال، شأن خدايي و شايسته پرستش بودن از ويژگي‌هاي
خاص خداوند است. اما گاه از طرف برخي از ناآشنايان به آموزه‌هاي ديني، به عمد يا از روي ناداني، به امامان(ع) نيز نسبت داده مي‌شود. نمونه‌هايي از اين افراط‌كاري را در اشعار، سروده‌ها يا مداحي‌هاي جاهلانه مي‌توان به روشني مشاهده كرد. نزديكي فرزندان به اين‌گونه مجالس كه مورد رضايت خود امامان هم نيست، خطر افراطي‌گري در محبت را در قلب فرزندان ما افزايش مي‌دهد. وظيفه خانواده‌هاست كه در انتخاب مجالس مذهبي، به فرزندان ياري رسانند. هر مجلسي هر‌چند به نام اهل‌بيت برگزار شود، شايستگي حضور ندارد. 

در آموزه‌هاي ديني، خود اهل‌بيت از غلو كردن نهي كرده‌اند. رسول خدا(ص) و امامان معصوم، انسان‌هاي كاملي بودند كه در همه جهات تعالي و فضيلت، از همه مردم رتبه بالاتري داشتند؛ با اين حال اجازه نمي‌دادند كساني لب به تملقشان بگشايند و در مدح آن‌ها زياده‌روي كنند و گاه به صراحت آن افراد را از خود طرد مي‌نمودند. مردي حضور امام هادي(ع) رسيد و در مدح او زياده‌روي كرد، امام به وي فرمود:
برخيز و پي كارت برو؛ زياده‌روي در ثناگويي موجب بدگماني مي‌شود. سپس نصيحتش نمود و فرمود: هر وقت در محل مطمئني با برادر ديني‌ات مواجه شدي، از تملق‌گويي به حسن نيت عدول نما!
۵۲ 

اميرمؤمنان نيز با چنين افرادي برخورد مي‌نمود. از آن حضرت نقل شده است:
هَلَكَ فِيَّ رجلانِ: مُحِبُّ غالّ و مُبغِضُ قال؛(
۵۳)
درباره من دو گروه هلاك مي‌شوند: دوست‌دار غلو كننده و دشم
ن هرزه‌گو. 

در پايان، ذكر اين نكته را شايسته مي‌دانيم كه امامان معصوم(ع)، انسان‌هايي برتر بودند، نه اين‌كه برتر و فراتر از انسان(فوق انسان) باشند؛ آنها حد كمال انسان بودن را با تمام فضيلت‌ها و كمالات در خود داشته‌اند، اما هيچ‌گاه خود را فراتر از انسان نمی‌پنداشتند بلكه برعكس، هميشه بر انسان بودن خود تأكيد مي‌كردند:
gقُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّf؛(۵۵)
اي پيامبر! بگو من جز بشري همانند شما نيستم كه وحي بر من نازل مي‌شود.

نتيجه‌گيري
نقش خانواده در فرايند ا
نتخاب محبت امام زمان(عج)، بي‌نظير و بي‌بديل است. البته امروزه دگرگوني‌هايي در كاركرد آموزشي و پرورشي نهاد خانواده به وجود آمده، ولي هنوز هم نقش خانواده در اين فرايند، برجسته و مهم است. 

تحقق درست اين فرايند، زماني خواهد بود كه خانواده نگاهي ارزشي به اين فرايند داشته باشد و خود نيز در رفتارهاي روزمره، هنجارهايي مبتني بر اين ارزش را به كار برده، با سلوك عملي خود، زمينه‌ساز انتقال محبت امام زمان(عج) به فرزندان شود. 

بايد توجه داشت كه انتقال اين ارزش مهم، برنامه‌ريزي و نظام‌مندي خاصي را مي‌طلبد و در اين جريان، آسيب‌هايي نيز وجود دارد كه غفلت از آنان، اين فرايند را با مشكل روبه‌رو مي‌سازد. شناخت اين آسيب‌ها و پيش‌گيري از آنها، فرايند انتقال محبت امام زمان(عج) را با تأثيربخشي بالاتري محقق خواهد ساخت.

پی نوشت ها
۱. رک: وسایل الشیعه، ج۲۰.
۲. مكيال المكارم، ج۲، ص۲۲۱.
۳. همان، ج۱، ص۱۷۰.
۴. همان، ص۱۱۷.
۵. همان، ص۱۳۴.
۶. همان، ص۱۶۰.
۷. نك: حسن مهدويان، بهاري‌ترين فصل انسان، مؤسسه انتظار نور، قم، ۱۳۸۳.
۸. عبدالكريم پاك‌نيا، حقوق متقابل والدين و فرزندان، ص۴۳.
۹. سوره فرقان،آیه۷۴.
۱۰. بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۹۷؛ شیخ صدوق، امالی، ص۲۹۶.
۱۱. مرتضي مطهري، سيري در سيره نبوي، ص۲۱۲.
۱۲. سوره صف، آیه۲.
۱۳. همان، آیه۳.
۱۴. نهج البلاغه، خطبه همام.
۱۵. نهج البلاغه، حکمت۷۰.
۱۶. . سفينة البحار، ج۲، ص۵۲۱.
۱۷. نهج البلاغه، حكمت۱۱۷.
۱۸. سوره كهف، آیه۱۱۰. 
نویسندگان: حجج‌‌اسلام
بیاری و چراغی؛ پژوهشگران مهدوی.
منبع: مجله
مشرق موعود، شماره یک.

مرجع : خبرگزاری آينده روشن
 www.bfnews.ir

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید