ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

مهدویت به یک راز می ماند!

فهرست مطالب

تمام انسان‌ها در زندگی رنج‌ها و ناکامی‌هایی داشته‌اند و همواره در انتظار آمدن منجی و فریادرسی هستند که گره از کارشان بگشاید.
این انتظار بسیاری از افراد سودجو را در طول تاریخ اسلام برآن داشته که ادعای مهدویت کنند. در سایر فرهنگ‌ها نیز کسانی بوده‌اند که ادعای منجی‌گری داشته و خود را مسیح نامیده‌اند. در فرهنگ یهودیان این مسئله بسیار به چشم می‌خورد چرا که آنها در انتظار بازگشت مسیحا هستند. همچنین مسیحیان در انتظار بازگشت حضرت عیسی مسیح(ع) هستند و از قرن‌ها پیش، افرادی ادعای منجی‌گری را در این د
ین مطرح کرده‌اند. بی‌شک سخت شدن شرایط زندگی انسان‌ها به افزایش مدعیان دروغین دامن می‌زند. امروزه بشر بیش از هر زمان دیگری ناگزیر به تحمل رنج حاصل از بی‌دینی، دنیاگرایی، هوس‌محوری، لذت‌جویی و مصرف‌گرایی است. در شرایط بحران زده کنونی که مشکلات اجتماعی، روانی، سیاسی و… از هر سو به انسان فشار می‌آورند ما بیش از گذشته شاهد ظهور مدعیان نجات بشریت در سراسر جهان هستیم. فرقه‌های شبه دینی و شبه معنوی در ایران مانند سایر نقاط جهان گسترش پیدا کرده‌اند و از آنجا که مردم جامعه ما نیز با مشکلات دنیای امروز که در دهه‌های اخیر به اوج خود رسیده است، دست به گریبانند، به این جنبش‌ها روی آورده‌اند.
مهدویت و هرآنچه به حضرت ولیعصر(عج) مربوط می‌شود، به یک راز می‌ماند. در فرهنگ شیعی حتی به زبان آوردن نام اصلی حضرت که همنام پیامبر‌اکرم(ص) است را ممنوع کرده‌اند. از این‌رو پس از تقوا و ایمان راسخ، نخستین ویژگی کسانی که توفیق ملاقات با امام زمان‌(عج) را پیدا می‌کنند، رازداری است. اگر شخصی از این ویژگی بهره‌ای نداشته باشد و مسائل پیش‌آمده را برای دیگران بیان کند، صلاحیت دیدار با حضرت را ندارد و چنین توفیقی هرگز نصیبش نمی‌شود. براساس همین اصل می‌توان نتیجه گرفت که کسانی که تشرفاتشان را برای عموم بازگو می‌کنند، ادعایشان قابل‌قبول نیست، حتی اگر دیگران به تقوای آنها شهادت دهند. مواردی بوده که فردی به ملاقات با شخص حضرت حجت(عج) نایل شده اما این موضوع را به تعداد انگشت شماری از نزدیکانش گفته و از آنها قول گرفته که پیش از مرگش این راز را برملا نکنند.
البته در میان مدعیان هستند کسانی که قصد دروغگویی ندارند و احتمالا دچار اشتباه شده‌اند. این افراد یا در‌ رؤیا چنین چیزی دیده‌اند یا در اثر داشتن اشتیاق و تمنای دیدار امام‌زمان(عج)، دچار توهم شده‌اند. گاه نیز برخی یکی دیگر از اولیای خدا را می‌بینند و گمان می‌کنند به دیدار حضرت مهدی(عج) نایل شده‌اند، چراکه حضرت تنها نیستند و یاران و انصاری همراهی‌شان می‌کنند. البته درباره اینکه این یاران چه‌ کسانی هستند و چه نسبتی با امام دارند نمی‌توان به‌طور قطعی صحبت کرد اما به یقین می‌دانیم که گاهی حضرت برای کمک به شیعیان، اطرافیان و نزدیکانشان را نزد آنها می‌فرستند. از این‌رو با توجه به آیات و روایات و آنچه در فرهنگ شیعی از اهل‌بیت(ع) آموخته‌ایم، باید بگوییم که مدعیان تشرف، خود شخص ح
ضرت حجت‌(عج) را ندیده‌اند و در بهترین حالت ممکن است فرستاده‌ای از سوی ایشان را ملاقات کرده باشند. این موضوع معیاری است که برای تشخیص صحت گفتار مدعیان تشرف به محضر حضرت ولیعصر(عج) می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.
در فضای کنونی ایران نیز مدعیان ملاقات با حضرت، بر فرض اینکه نمی‌خواهند دروغ بگویند و قصد فریب مردم را ندارند، نخست اینکه رازداری را که شرط اول تشرف است رعایت نکرده‌اند. دوم اینکه بسیاری از این افراد اساسا باتقوا نیستند و چه بسا آنان که معرکه‌گیری‌هایی را در سطح جامعه به راه انداخته‌اند، در ظاهر هم برخلاف خواست خدا، سنت رسول اکرم(ص) و احکام الهی عمل می‌کنند و به‌عبارت دیگر آشکارا اوامر الهی را نادیده می‌گیرند. برخی که به ظاهر متقی هستند نیز پس از یک بررسی ساده مشخص می‌شود از ایمان و تقوای باطنی بی‌بهره‌اند. همچنین در تحقیقات میدانی صورت گرفته پیرامون مدعیان دیدار با امام زمان‌(عج)، شاهد وجود مشکلات روانی در این افراد هستیم. بیشتر آنها پس از گذراندن یک دوره بحرانی و برای رهایی از مشکلات روحی وارد دنیایی موهوم شده‌اند. به‌عبارت دیگر این اقدام یک مکانیزم دفاعی روانی در مقابل برخی بحران‌های روحی است. به این ترتیب قوه ذهنی و تخیلی فرد به‌منظور جلوگیری از فروپاشی روانی، احساس خوشایندی را ایجاد می‌کند. در فضای کنونی جامعه ما به‌دلیل فقدان آگاهی لازم پیرامون موضوع مهدویت، گاهی ممکن است مردم فریب مدعیان دروغینی را بخورند که چنین ادعاهایی را به شیوه‌ای جذاب و هیجان انگیز مطرح می‌کنند.
بی‌شک سخن گفتن و ادعا کردن از بزرگ‌ترین شخصیت روی زمین و رمزآمیزترین موجود عالم هستی، شخصی که تمام ادیان مژده آمدنش را داده‌اند و تمام جهانیان منتظر آمدنش هستند، بسیار جذاب است و نه‌تنها افراد متدین بلکه توجه دیگران را هم از باب ماجراجویی و کنجکاوی به‌خود جلب می‌کند. استقبال قابل توجه مردم، سبب می‌شود برخی شبکه‌ها در پی سازماندهی به اقدامات مدعیان دروغین برآیند. سه حالت در اینجا وجود دارد؛ عده‌ای از سر شیادی یا به‌دلیل بحران‌های روانی مدعی ارتباط با امام زمان(عج) می‌شوند که این افراد تشکیلات و عقبه طولانی ندارند. بیشتر کسانی که ادعای ارتباط با ایشان را مطرح می‌کنند در این دسته قرار می‌گیرند. گروه دوم هوشمندانه پیش می‌روند و موفق می‌شوند مریدان بسیاری گرد خود جمع کنند. بعدها کسانی که به‌دنبال تفرقه انگیز
ی بین مسلمانان و القای باورها و ارزش‌های خود به آنها هستند، به‌جای استفاده از افراد جدید، به اینان روی می‌آورند که توانایی خود را در فرقه‌سازی‌ نشان داده‌اند و بخشی از راه را رفته‌اند. عرفان حلقه یکی از این موارد است که می‌توان به آن اشاره کرد. از حدود پانزده- شانزده سال پیش، عرفان حلقه فعالیت خود را به‌صورت زیرزمینی آغاز کرد. پس از اندکی رشد و پیشروی، مورد حمایت قرار گرفت و با تبلیغات وسیع رسانه‌های بیگانه گسترش یافت. حتی در حال حاضر که شکایت‌هایی از این گروه صورت گرفته است، رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای همچنان به حمایت از آن می‌پردازند.
دسته سوم کسانی هستند که از ابتدا به‌صورت سازمان یافته فعالیت می‌کنند. این گروه معمولا ادعای امام زمانی ندارند، بیشتر به‌صورت جنبش‌های نوین معنوی نمود پیدا می‌کنند و خاستگاه خارجی دارند. البته در آموزه‌های آنها نکاتی پیرامون نجات جهان و وجود منجی به چشم می‌خورد ولی صبغه اسلامی ندارند و درعوض ارتباط نزدیکی با کشورهای دیگر داشته‌اند و از سوی سازمان‌های خارجی پشتیبانی می‌شدند. اینان از ابتدا به‌صورت سازمان یافته فعالیت می‌کردند و شبکه فرهنگی وسیعی از نهادها، انتشاراتی‌ها و برخی گروه‌ها با آنها به همکاری می‌پرداختند.
البته در آموزه‌های دین مبین اسلام به‌منظور جلوگیری از فریب افکار عمومی توسط مدعیان دروغین مهدویت، بالغ بر صد نشانه برای ظهور حضرت ولیعصر(عج) ذکر شده است. جنگ، ویرانی برخی شهرها، تغییرات غیرطبیعی آب و هوایی، بلایای طبیعی و غیرطبیعی ازجمله نشانه‌های مطرح شده هستند که تاکنون شاهد رخ دادن آنها بوده‌ایم ولی نمی‌توان الزاما وقوع این حوادث را دلیلی بر نزدیکی ظهور دانست. امید ظهور همواره در بین شیعیان وجود دارد اما نتیجه‌گیری قطعی درباره زمان رخ دادن این حادثه عظیم و اعلام عمومی آن، ادعای کذبی است که هیچ پایه و اساسی ندارد. همچنین اسلام قطعی‌ترین نظرات را پیرامون آخر‌الزمان دارد، از این‌رو می‌توان به یقین گفت منجی موعود همانی است که اسلام نوید آمدنش را داده است. اسلام دارای جدیدترین منابع درباره منجی موعود است که قدمت آنها به 1400سال پیش یا کمتر از آن می‌رسد اما منابع دیگر ادیان و فرهنگ‌ها به دوهزار سال و گاهی چهار هزار سال پیش بر می‌گردد.
از سوی دیگر سایر ادیان مطالب بسیار اندکی دارند، درحالی‌که ما کتاب‌های بسیاری می‌توانیم در این‌باره
بنویسیم که تمام آنها عین عبارات استخراج شده از منابع دینی هستند. این در حالی است که اگر تمام مطالب موجود در انجیل را پیرامون آخرالزمان گردآوری کنیم، به بیش از چند ده صفحه نمی‌رسد که بسیاری از این مطالب نیز تحریف شده‌اند و در حد اسطوره‌سازی‌ و افسانه بافی هستند. علاوه بر این منابع اسلامی بسیار شفاف و روشن بیان شده‌اند، درصورتی که منابع سایر ادیان بسیار استعاری هستند و می‌توان تفاسیر گوناگونی از آنها ارائه داد. در اسلام حتی مکان ظهور، ویژگی‌های ظاهری منجی و کلماتی که در زمان ظهور بیان می‌کند نیز عنوان شده است تا مسلمانان دچار ابهام و سردرگمی نشوند. نکته قابل توجه دیگر مستند بودن منابع اسلامی است که در آنها سلسله سند مطالب مطرح شده کاملا مشخص است. ما می‌دانیم عده‌ای از افراد راستگو، درستکار و امین که نسب آنها در علم رجال مورد بررسی قرار گرفته، این سخنان را بیان کرده‌اند. گفته‌هایشان نیز به نقل از معصومین(ع) است که هیچ‌گونه خطا و اشتباهی در آن راه ندارد، از این‌رو می‌توان با قاطعیت به آنها استناد کرد. به‌عبارت دیگر منابع غیراسلامی پیرامون منجی موعود با مشکل اعتبار، قلت و ابهام دست به گریبانند و تنها منابع اسلامی هستند که تصویر روشنی از آینده بشر ارائه داده‌اند.


روزنامه همشهری ۱۳۹۱/۴/۱۴


نویسنده : حمیدرضا مظاهری‌سیف


www.bashgah.net

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید