ظاهراً امیرالمؤمنین علی علیه السلام دو خطبه بدون نقطه ایراد فرموده اند، هر دو خطبه در ادامه می آیند:
(لازم به تذكر است نقطههايى كه بر روىهاى گرد «ة» مىآيد، چون در حال «وقف» خوانده نمىشود، لذا حرف نقطهدار محسوب نمىگردد.)
خطبه اول:
اميرمؤمنان على عليه السلام خطبه بدون نقطه را نيز، پس از مذاكره اصحاب در اين باره، بدون درنگ به ايراد آن پرداخته و فرمودند!
&l t;SPAN dir=rtl>«الحَمدُ لِلّهِ أهلِ الحَمدِ وَ أحلاهُ، وَ أسعَدُ الحَمدِ وَ أسراهُ، وَ أکرَمُ الحَمدِ وَ أولاهُ.
الواحدُ الاحدُ الأحَدُ الصَّمَدُ، لا والِدَ لَهُ وَ لا وَلَدَ.
سَلَّطَ المُلوکَ وَ أعداها، وَ أهلَکَ العُداةَ وَ أدحاها، وَ أوصَلَ المَکارِمَ وَ أسراها، وَ سَمَکَ السَّماءَ وَ عَلّاها، وَ سَطَحَ المِهادَ وَ طَحاها، وَ وَطَّدَها وَ دَحاها، وَ مَدَّها وَ سَوّاها، وَ مَهَّدَها وَ وَطّاها، وَ أعطاکُم ماءَها وَ مَرعاها، وَ أحکَمَ عَدَدَ الاُمَمِ وَ أحصاها، وَ عَدَّلَ الأعلامَ وَ أرساها.
الاِلاهُ الأوَّلُ لا مُعادِلَ لَهُ، وَلا رادَّ لِحُکمِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ، المَلِکُ السَّلام، المُصَوِّرُ العَلامُ، الحاکِمُ الوَدودُ، المُطَهِّرُ الطّاهِرُ، المَحمودُ أمرُهُ، المَعمورُ حَرَمُهُ، المَأمولُ کَرَمُهُ.
عَلَّمَکُم کَلامَهُ، وَ أراکُم أعلامَهُ، وَ حَصَّلَ لَکُم أحکامَهُ، وَ حَلَّلَ حَلالَهُ، وَ حَرَّمَ حَرامَهُ.< ;/SPAN>
وَ حَمَّلَ مُحَمَّداً (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) الرِّسالَةَ، وَ رَسولَهُ المُکَرَّمَ المُسَدَّدَ، ألطُّهرَ المُطَهَّرَ.
أسعَدَ اللهُ الاُمَّةَ لِعُلُوِّ مَحَلِّهِ، وَ سُمُوِّ سُؤدُدِهِ، وَ سَدادِ أمرِهِ، وَ کَمالِ مُرادِهِ. أطهَرُ وُلدِ آدَمَ مَولوداً، وَ أسطَعُهُم سُعوداً، وَ أطوَلُهُم عَموداً، وَ أرواهُم عوداً، وَ أصَحُّهُم عُهوداً، وَ أکرَمُهُم مُرداً وَ کُهولاً< ;SPAN dir=ltr>.
صَلاةُ اللهِ لَهُ لِآلِهِ الأطهارِ مُسَلَّمَةً مُکَرَّرَةً مَعدودَةً، وَ لِآلِ وُدِّهِمُ الکِرامِ مُ
حَصَّلَةً مُرَدَّدَةً ما دامَ لِالسَّماءِ أمرٌ مَرسومٌ وَ حَدٌّ مَعلومٌ.
أرسَلَهُ رَحمَةً لَکُم، وَ طَهارَةً لِأعمالِکُم، وَ هُدوءَ دارِکُم وَ دُحورَ، عارِکُم وَ صَلاحَ أحوالِکُم، وَ طاعَةً لِلّهِ وَ رُسُلِهِ، وَ عِصمَةً لَکُم وَ رَحمَةً.
اِسمَعوا لَهُ وَ راعوا أمرَهُ، حَلِّلوا ما حَلَّلَ، وَ حَرِّموا ما حَرَّمَ، وَ اعمِدوا – رَحِمَکُمُ اللهُ – لِدَوامِ العَمَلِ، وَ ادحَروا الحِرصَ، وَ اعدِموا الکَسَلَ، وَ ادروا السَّلامَةَ وَ حِراسَةَ مُلکِ وَ رَوعَها، وَ هَلَعَ الصُّدورِ وَ حُلولَ کَلِّها وَ هَمِّها.
هَلَکَ وَ اللهِ أهلُ الاِصرارِ، وَ ما وَلَدَ والِدٌ لِلاِسرارِ، کَم مُؤَمِّلٍ أمَّلَ ما أهلَکَهُ، وَ کَم مالٍ وَ سِلاحٍ أعَدَّ صارَ لِلأعداءِ عُدَّةً وَ عُمدَةً.
اَللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ وَ دَوامُهُ، وَ المُلکُ وَ کَمالُهُ، لااِلهَ إلّا هُوَ، وَسِعَ کُلَّ حِلمٍ حِلمُهُ، وَ سَدَّدَ کُلُّ حُکمٍ حُکمُهُ، وَ حَدَرَ کُلَّ عِلمٍ عِلمُهُ.
عَصَمَکُمُ وَ لَوّاکُم، وَ دَوامَ السَّلامَةِ أولاکُم، وَ لِلطّاعَةِ سَدَّدَکُم، وَ لِلاِسلامِ هَداکُم، وَ رَحِمَکُم وَ سَمِعَ دُعاءَکُم، وَ طَهَّرَ أعمالَکُم، وَ أصلَحَ أحوالَکُم.
وَ أسألُهُ لَکُم دَوامَ السَّلامَةِ، وَ کَمالَ السَّعادَةِ، وَ الآلاءَ الدّارَةَ، وَ الاَحوالَ السّارَّةَ، وَ الحَمدُ لِلّهِ وَحدَهُ.» (1)
ستایش مخصوص خدایی است که سزاوار ستایش و مآل آن است. از آنِ اوست رساترین ستایش و شیرین ترین آن و سعادت بخش ترین ستایش و سخاوت بار ترین و شریف ترین آن و پاک ترین ستایش و بلند ترین آن و ممتاز ترین ستایش و سزاوارترین آن.
یگانه و یکتای بی نیازی که همه نیازمندان و گرفتاران آهنگ او نمایند. نه پدری دارد و نه فرزندی. شاهان را به حکمت و آزمون مسلّط ساخت وبه تاختن واداشت.
و ستمکاران و متجاوزان راهلاکت نمود و کنارشان افکند. و سجایای بلند را به خلایق رسانید و شرافت بخشید.
و آسمان را بالا برد و بلند گردانید. بستر زمین را گشود و گسترش داد و محکم نمود و گسترده ساخت. آن را امتداد داد و هموار کرد و برای زندگی آماده و مهیّا فرمود.
آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت. تعداد اقوام را برای زندگی آماده و مهیّا فرمود. آب و مرتعش را به شما ارزانی داشت.
تعداد اقوام را برای زندگی در آن به درستی. و حکمت مقرّر فرمود و بر شماریکایک آنان احاطه یافت. و نشانه های بلند هدایت مقرّر فرمود و آنها را بر افراشته و استوار ساخت.
معبود نخستین که نه او را هم طرازی است و نه حکمش را مانعی. خدایی نیست جز او، که پادشاه است و مایۀ سلامت، صورتگر است و دانا، فرمانروا و مهربان، پاک و بی آلایش. فرمانش ستوده است و حریم کویش آباد به توجّه پرستندگان و نیازمندان است و سخایش مورد امید.
بار رسالت را بر دوش محمّدصلّی الله علیه و آله افکند. همان رسول گرامی که بدو سروری و درستی در گفتار و کردار و رفتار ارزانی شده، پاک و پیراسته است.
خداوند این امّت را به خاطر برتریِ مقام و بلندیِ شرف و استواری دین او و کامل بودنِ آرمانش سعادت بخشید.
او بی آلایش ترین فردِ از آدمیان در هنگامه ولادت و فروزنده ترین ستاره یمن و سعادت است. او بلند پایه ترین آنان در نیاکان است و زیباترین آنها در نسل و شاخسار. و درست پیم
ان ترین و کریم ترین آنان است در نوجوانی و بزرگسالی.
درود خداوند از آن او و خاندان پاکش باد، درودی خالص و پی در پی و مکرّر برای آنان و برای دوست داران بزرگوارشان، درودی ماندگار و پیوسته، برای همیشه تا وقتی که برای آسمان حکمی مرقوم است و نقشی مقرّر.
او فرستاد تا تا برایتان رحمتی باشد و مایه پاکیزگی اعمالتان و آرامش سرای زندگی شما و بر طرف شدن نقاط ننگ و شرم آور کارتان. و تا مایه صلاح حالتان باشد و اطاعت شما از خدا و رسولانش و موجب حفظ شما و رحمتی بس بزرگ و فراگیر.
از او فرمان برید و بر دستورش مواظبت ورزید. آنچه را حلال دانست، حلال و هر چه را حرام داشت حرام بشمارید. خدایتان رحمت کند؛ آهنگ کوششی پیوسته نمایید و آزمندی را از خود برانید و تنبلی را وا نهید.
رسم سلامت و حفظ حاکمیّت و بالندگی آن را و آنچه را که موجب دغدغه سینه ها و تشویش دلها و روی کردِ درماندگی و پریشانی به سوی به آنهاست.
خطبه بدون نقطه دوم
اين خطبه ظاهراً در < ;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; COLOR: #0d0d0d; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman’; mso-themecolor: text1; mso-themetint: 242″ lang=AR-SA>عقد نكاحي از جانب آن حضرت ايراد شده است كه متن و ترجمة آن از نظرتان ميگذرد.
اَلْحَمْدُلِلهِ أَهْلُ الْحَمْدِ وَ مَأْواهُ، وَ لَهُ أَوْ
كَدُ الْحَمْدِ وَ أَحْلاهُ وَ أَسْرَعُ الْحَمْدِ وَ أَسْراهُ وَ أطْهَرُ الْحَمْدِ وَ أَسْماءُ وَ أَكْرَمُ الْحَمْدِ وَ أَوْلاهُ، أَلْحَمْدُِللهِ الْمَلِكِ الْمَحْمُودِ وَ الْمالِكِ الْوَدُودِ مُصَورُ كُل مَوْلُودٍ وَ مَآلُ كُل مَطْرُودٍ، ساطِحُ الُمِهادِ وَ
مُوَطدُ الْأَطْواد، وَ مُرْسِلُ الْاَمْطارِ وَ مُسَهلُ الْاَوْطارِ، عالِمُ الْاَسْرارِ وَ مُدْرِكُها وَ مُدَمرُالْاَمْلاكِ وَ مُهْلِكُها وَ مُكَورُ الدهُورِ وَ مُكَررُها وَ مَوْرِدُ الْاُمُورِ وَ مَصْدَرُها، عَم سَماحُهُ وَ كَمُلَ رُكامُهُ وَ هَمَلَ، وَ طاوَعَ السُئوالَ وَالْاَمَلَ، وَ أَوْسَعَ الرَمْلَ وَ أَرْمَلَ، أَحْمَدُهُ حَمْداً مَمْدُوداً، وَ أُوَحدُهُ كَما وَحدهَ الْاَواهُ، وَ هُوَ اللهُ لاإِلهَ لِلْاُمَمِ سِواهُ وَ لا صادِعَ لِما عَدلَهُ وَ سِواهُ، أَرْسَلَ مُحَمداً عَلَماً لِلْاِسْلامِ وَ إماماً لِلْحُكام وَ مُسَدداً لِلرعاعٍ وَ مُعَطلَ أَحْكامِ وُد وَ سُواعٍ،
أَعْلَمَ وَ عَلمَ وَحَكَمَ وَ أَحْكَمَ، أصلَ الْاُصُولَ وَ مَهدَ، وَ أكدَ الْمَوْعُودَ وَ أَوْعَدَ، أَوْصَلَ اللهُ لَهُ الْإِكْرامِ، وَ أَوْدَعَ رُوحَهُ السلامَ، وَ رَحِمَ آلَهُ وَ أَهْلَهُ الْكِرامَ، ما لَمَعَ رائِلُ وَ مَلَعَ دَأْلٌ وَ طَلَعَ هِلالٌ وَ سُمِعَ إِهْلالٌ.
عَروُسَكُمُ الْمُكَرمَةَ وَ ماهِراً لَها كَما مَهَرَ رَسُولُ اللهِ (ص) اُم سَلَمَهْ وَ هُوَ أَكْرَمُ صهرٍ اَوْدَعَ الْاَوْلادَ وَ مَلِكَ ما أَرادَ، وَ ماسَها مُمَلكَهُ وَ لاوَهَمَ، وَ لا وَ كَسَ صَلاحَهُ وَ لا وَصَمَ، أَسْأَلُ الله لَكُمْ أَحْمادَ وِصالِهِ وَ دَوامَ اِسْعادِهِ وَ أَلْهَمَ كُلا إصْلاحَ حالِهِ وَ الْإِعْدادَ لِمآلِهِ وَ مَعادِهِ وَ لَهُ الْحَمْدُ السرْمدُ وَ الْمَدْحُ لِرُسُولِهِ أَحْمَدَ(ص)…(2)
ترجمه خطبه دوم:
حمد و ثنا، خداوندي را كه اهل حمدبوده و جايگاه آن مختص او است و برترين و شيرينترين و سريعترين و گستردهترين و پاكترين و بالاترين و گراميترين و سزاوارترين حمدها بر ذات او باد. سپاس خداوندي را كه پادشاهي است مورد ستايش و مالكي است بسيار مهربان و با محبت. هر مولودي را صورت ميبخشد و هر طرد شدهاي را ملجاء و پناهگاه است. گسترانندة دشتها و صحراها و برپاكنندة كوهها و بلنديها است. فروفرستندة بارانها و آسانكنندة مشكلات ونيازها است. عالم و دانا به همة اسرار و درهم كوبنده و نابود كننده همة پادشاهان است. روزگاران را به سرانجام ميرساند و آنان را مجدداً به عرصه وجود ميآورد و مرجع و مصدر همة امور اوست. جود و عطايش همه چيز را دربرگرفته و ابر بخشش او، با كمال ريزش، همگان را فراگرفته است. خواستهها و اميدهاي بندگان را برآورده نموده و به ريگزاران افزوني و توسعه بخشيده است.
حمد و ستايش ميكنم او را، حمد و ستايشي بيانتها، و يگانهاش ميشمارم همانگونه كه بندة دعاكنندة گريان، او را يگانه ميشمارد، و اوست خداوندي كه امتها را خدايي و جز او نيست و كسي نيست كه آنچه را او برپا و تنظيم كرده درهم فرو ريزد.
او محمد (ص) را پرچم هدايت و نشانة اسلام و امام حكمرانان و استواركنندة پيشوايان و تعطيلكنندة احكام بتهايي چون وُد و سواع قرار داد. او (پيامبر) به بندگان خدا حقايق را اعلام كرد و به آنان تعليم داد و در ميان آنان حكم راند و امور را استحكام بخشيد و اصول اساسي را پايهگذاري كرد و آنها را ترويج نمود و بر قيامت تاكيد بسيار داشت و آنان را از آن بيمناك ساخت.
خداوند آن حضرت را از اكرام خويش بهرهمند سازد و به روانش درود فرستد و به آل و اهل بيت بزرگوارش رحمت عنايت فرمايد، تا مادامي كه دنداننهايي در دهان ميدرخشد و گرگ ميدرد و ماه طلوع ميكند و بانگ لا اله الا الله به گوش ميرسد. خداوند شما را حفظ نمايد. بهترين اعمال را انجام دهيد و به راههايي رويد كه حلال است، و راههاي حرام را ترك كنيد و از آن دست برداريد. فرمان خداوند را گوش دهيد و آن را به خاطر بسپاريد و&l t;/SPAN> با اقوام و خويشاوندان پيوند و ارتباط داشته باشيد و حقوقشان را مراعات نماييد. با هواها و خواهشهاي نفساني مخالفت و خويشتن را از آنها حفظ كنيد. با اهل درستي و تقوا وصلت و ازدواج نماييد و خود را از قومي كه سرگرم دنيا و طمع دنيوي هستند جدا سازيد.
اين كسي كه اكنون داماد شما گشته و با شما پيوند نموده، پاكزادهترين آزادگان و شريفترين آنان بوده و از بهترين روش در ميان آنان برخوردار است.
او اينك به سوي شما آمده و به حريم شما وارد گشته، در حالي كه عروس بزرگوار شما را گرفته و مهرية او را همان مهريهاي قرار داده كه رسول خدا، آن را براي همسرش اُم سلمه قرار داده است. او (رسول خدا) ، بهترين دامادي بود كه فرزنداني را به وديعه نهاد و آنچه را خواست به دست آورد و در مورد همسرش غفلت نورزيد و دچار
انديشة نادرست نگشت و در مصلحت او كوتاهي ننمود و بر او عيب و ايراد نگرفت.
از خداوند براي شما بهترين نعمتها و رحمتهايش را درخواست ميكنم و از او ميخواهم دائماً شما را به سعادت ، رهنمون گرداند و به همگان اصلاح حال و آماده كردن توشة آخرت، عنايت فرمايد. حمد بيپايان خاص ذات اوست و مدح و ثنا ويژة رسول او احمد است.
پی نوشت :
1) نهج السعادة فى مستدرك نهج البلاغه ج 1 ص 100 تا 103 خ 21، بحار الانوار ج 9 ط قديم به نقل از سفينة البحار ج 1 ص 397، تاريخ عماد زاده ج امير المؤمنين ص 438
2) سفينة البحار، ج 1، ص 397


