ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

کمیل یاور شجاع و زاهد امیر المومنین علیه السلام

فهرست مطالب

کميل بن زياد نخعي يماني از ياران خاصّ امام علي(عليه السلام) است که در تمام مراحل زندگي، از ولايت آن حضرت دفاع کرد، هنگامي که اعتراضات مردم کوفه به والي آن ديار و عملکرد عثمان زياد شد، کميل جزو نخستین کساني بودند که پيشنهاد خلع عثمان و خلافت امام علي(عليه السلام) را مطرح کردند.


از عبرتهاي تاريخ اين است که برادر او حارث بن زياد شخصي آلوده و از ياران عبيدالله بود; کسي است که طفلان مسلم را براي گرفتن جايزه، به شهادت رساند.


کميل بن زياد به عنوان صاحب سرّ امام علي(عليه السلام) شناخته مي شود. در طول مدت معاشرت با مولا، خاطرات زيادي از آن بزرگوار دارد و از آن جمله&l t;/SPAN> :


1. جريان مقدس نماها


کميل برخي از شبها همراه امام علي(عليه السلام) در مسجد کوفه به عبادت مي پرداخت. شبي امام علي(عليه السلام) و کميل پس از انجام عبادت از مسجد به طرف منزل حرکت کردند، در مسير راه از منزلي، صداي حزيني به گوش رسيد که کسي آيه } أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ…{ را با صوتي بسيار حزين و جانسوز مي خواند، کميل از اين حالت متأثر شد و در ذهن از او تعريف کرد. بدون آنکه سخني به زبان آورد، مولا اميرالمؤمنين(عليه السلام) متوجه درون او شد و فرمود:
«از زمزمه اين مرد تعجب نکن، او اهل آتش است. خبرش را در آينده به تو خواهم داد.»
کميل از حرف امام متعجب شد. مدت زماني گذشت تا اينکه جنگ نهروان پيش آمد و همانطور که امام خبر داده بود، عده زيادي از خوارج کشته شدند. پس از جنگ، امام علي(عليه السلام) در حالي که شمشيري به دست داشت، که از آن خون مي چکيد، از ميان سرهاي بريده خوارج مي گذشت; نزد کميل آمد و شمشيرش را روي سر بريده اي گذاشت و فرمود: يا کميل! } أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ…{ ، کميل فهميد که اين شخص همان شخصي است که آن شب با سوز و گداز به راز و نياز مشغول بود، در اين لحظه خود را روي پاهاي
امام انداخت و استغفار کرد
.

2. گفتگو با مردگان


کميل نقل مي کند:
«همراه علي بن ابي طالب از شهر خارج شديم، هنگامي که به گورستان رسيديم، امام علي(عليه السلام) نظري به قبرستان انداخت و فرمود: «يَا أَهْلَ الْقُبُورِ، يَا أَهْلَ الْبَلاءِ، يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ، مَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ؟ فَإِنَّ الْخَبَ
ر عِنْدَنا قَدْ قُسِمَتْ الاَْمْوَالُ و أيتمَتِ اْلأوْلادِ وَ اسْتبدِلَ بِالاْزْواجِ، فَهذا خَبَرٌ عِنْدَنا، فَمَا الْخَبَر عِنْدَکُمْ؟»


«اي اهل قبور، اي اهل بلا، اي اهل وحشت، چه خبري نزد شماست؟ خبري که نزد ماست اين است که، همانا اموالتان تقسيم شد، فرزندانتان يتيم شدند و همسرانتان ازدواج کردند، اين خبري است که نزد ماست، چه خبري نزد شماست؟ سپس رو به من کرد و فرمود: اي کميل اگر به آنها اذن مي دادند در
جواب مي گفتند: {فَاِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقوي{، سپس گريه کرد و فرمود: «يا کُمَيل، الْقَبرُ صُنْدُوقُ الْعَمَلِ وَ عِنْدَ الْمَوْتِ يَأْتِيْکَ الْخَبَر»; «اي کميل، قبر صندوق عمل است و هنگام مرگ، ديده مي شود.»

مرگ سرخ


هنگامي که حجّاج بن يوسف والي عراق شد، ياران و اصحاب اهل بيت(عليهم السلام) را تحت تعقيب قرار داد. روزي حجاج از «هيثم اسود» سراغ کميل را گرفت تا او را به قتل برساند. اسود جواب داد: او پيرمرد سالخورده اي است. حجاج گفت: شنيده ام که بين جمعيتها تفرقه مي اندازد. سپس دستور داد که کميل را دستگير کنند، هنگامي که کميل از قصد حجاج آگاه شد، از کوفه گريخت. چون حجاج به او دست نيافت، براي اينکه او را تحت فشار، تسليم کند، حقوق قبيله اش را که از بيت المال تأمين مي شد، قطع کرد.(2) هنگامي که کميل بن زياد از اين جريان آگاه شد، گفت: از عمرم چند سالي باقي نمانده، چرا باعث قطع روزي جماعتي شوم، لذا وارد کوفه شد و به دارالاماره رفت. و خود را تسليم کرد، حجاج به او گفت:
ـ اي کميل خيلي دنبالت گشتم تا تو را کيفر دهم.
ـ هر چه خواهي بکن که از عمر من جز اندکي باقي نمانده و عنقريب بازگشت من و تو به سوي خداست. مولايم به من خبر داده که قاتل من، تو خواهي بود.
در اين هنگام حجاج نام امام علي(عليه السلام) را برد و کميل صلوات فرستاد. حجاج که به شدت عصباني شده بود گفت:
«تو در شمار قاتلان عثماني. به خدا قسم فردي را بر تو مي گمارم که کينه اش نسبت به علي از محبت تو به او بيشتر باشد.»
آنگاه «ادهم قيسي» را که در دشمني با اهل بيت(عليهم السلام) معروف بود، بر او گمارد و او سر کميل را از بدن جدا کرد. شهادت کميل در 82 هـ . ق. در سن نود سالگي به وقوع پيوست.



آستانه
پس از شهات کميل، او را در سرزمين ثويّه دفن کردند. ثويّه منطقه اي در اطراف کوفه بود که زندان نعمان بن منذر حاکم حيره در اين منطقه قرار داشت.
در اين سرزمين، بسياري از اعلام و بزرگان ياران امام علي(عليه السلام) مدفونند که در حال حاضر اثري از قبور آنها نمانده است. برخي ياران امام علي که در اين سرزمين مدفونند، عبارتند از: خبّاب بن اَرَت، از مسلمانان صدر اسلام ؛ جويرية بن مُسْهِر عبدي، به دستور ابن زياد، دست و پايش قطع و در کوفه به صليب کشيده شد؛ احنف بن قيس تميمي، از ياران امام علي در جنگ صفين؛ سهل بن حنيف انصاري، والي امام علي در مدينه،؛ عبدالله بن ابي اوفي، از شاهدان بيعت رضوان و آخرين صحابي پيامبر که در کوفه جان سپرد؛ عبدالله بن يقطر، برادر رضاعي امام حسين(عليه السلام) و سفير اعزامي امام به کوفه، وي توسط ابن زياد همچون قيس بن مسهّر صيداوي، از بالاي قصر به زمين افتاد و به شهادت رسيد؛ عبيد الله بن ابي رافع، کاتب مخصوص امام علي.


http://asreshia.com

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید