ويژگيهاي فرد با اراده
فردي كه اراده استوار دارد، در حقيقت داراي خصوصيات ذيل است:
أ. اداره خود
كاربرد اصول يادگيري رفتاري براي تغيير دادن رفتار خود، اداره خود ناميده ميشود. به ياد سپاري قرآن كريم نيازمند توانايي شخص در اداره خود است. اداره خود طي چندين گام ميسر خواهد شد:
ب. چينش اهداف
برخي تحقيقات نشان ميدهد كه چينش اهداف خاص و آشكارسازي آنها احتمالاً عنصري اساسي در برنامههاي اداره خود به شمار ميرود؛ بهطور مثال، اس.سي.هيز و همكارانش دانشجوياني را كه در مطالعه مشكل جدي داشتند، شناسايي كرده، به آنها چگونگي چينش اهداف مطالعه را آموزش دادند. دانشجوياني كه اهداف را مشخص كرده، آنها را براي آزمايشگران به زبان آورده بودند، به گونهاي معنادار بهتر از دانشجوياني كه اهداف را به طور خصوصي چيده و هرگز آنها را به كسي نگفته بودند، آزمون مربوط به مطلب مطالعه شده را انجام دادند.
بر اين اساس، مطلوب است فرد طبق تواناييهاي خود هدف روزانه، ماهيانه و ساليانه خود را براي حفظ قرآن مشخص و به ديگران اعلام كند؛ براي مثال معيّن سازد كه روزانه يك صفحه از قرآن با خط عثمان طه در ماه 30 صفحه از آن و تا پايان سال 360 صفحه از آن را حفظ خواهد كرد.
ج. گزارش و ارزيابي پيشرفت
پس از آنكه كار آغاز شد، فرد بايد گزارشي از كار خود تهيه، و فعاليتهاي انجام شده را ارزيابي كند؛ براي مثال، بايد ساعاتي را كه به حفظ كردن اختصاص داده، ساعاتي را كه طبق برنامه عمل نكرده و تعداد صفحاتي را كه حفظ كرده يادداشت كند. خودارزيابي از خودگزارشگري ساده دشوارتر است؛ چون به داوري درباره كيفيت نياز دارد؛ اما به نظر ميرسد كه افراد ميتوانند ارزيابي رفتار خود را با دقت منطقي ياد بگيرند. ضمنآنكه ميتوان ارزيابي خود را با ارزيابي افراد صاحبنظر مقايسه كرد و بدينوسيله توانايي داوري خويش در مورد كيفيت كار حفظ را افزايش داد.
د. تقويت خود
پس از ارزيابي از كار و احراز كاميابي از انجام كار مشخص، فرد ميتواند خود را تشويق كند و بدين وسيله امكان توفيق
بيشتر در انجام بقيه كار را براي خود فراهم سازد؛ بهطور مثال ميتواند مقرر كند در صورتي كه برنامه حفظ روزانه را به درستي انجام دهد، امكان ديدار دوستان، رفتن به مهماني، تماشاي برنامه تلويزيوني خاص و… براي او ايجاد شود؛ البته در صورتي نيز كه فرد وظيفه مشخص خود را انجام ندهد ميتواند با استفاده از روشهاي ذيل رفتار نامطلوب كمكاري خويش را حذف كند يا كاهش دهد:
1. محروم كردن از تقويت
روش محرومكردن يعني فرد به دليل رفتار نامطلوب (كمكاري در حفظ روزانه قرآن)براي مدتي از تقويتهاي مورد علاقه محروم شود؛ براي مثال، فرد به دليل كوتاهي در حفظ هر صفحه، خود را از تماشاي برنامه تلويزيوني مورد علاقه محروم سازد.
2. جريمه كردن
جريمهكردن، برداشتن مقدار مشخصي از يك تقويت كننده، مشروط به وقوع رفتار مشكلآفرين است. جريمه، زماني كه به كاهش در احتمال بعدي رفتار مشكلآفرين ميانجامد، شيوه تنبيهي منفي است؛ بهطور مثال اگر فرد با خود قرار بگذارد هرگاه برنامه روزانه حفظ قرآن را اجرا نكرد، خود را جريمه كرده، مبلغي پول به عنوان صدقه بپردازد، احتمال بسيار كمي وجود دارد كه پس از نخستين بار جريمه، باز هم برنامه روزانه حفظ قرآن را به تعويق اندازد.
جبران كردن
در اين روش، فرد با خود قرار ميگذارد كه در صورت تخلف از برنامه حفظ قرآن، آن را در نخستين زمان ممكن جبران كند. اگر افزون بر جبران تخلف، قرار شود به انجام اعمال اصلاحي ديگر نيز بپردازد، براي مثال افزون بر آنكه صفحه را حفظ كند، آيات آن را نيز بنويسد، به روش مورد استفاده، جبران اضافي ميگويند.
3. تمركز حواس
در موارد بسياري، با اينكه طبق برنامه روزانه به حفظ قرآن ميپردازيم، پس از صرف زمان متوجه ميشويم كه يادگيري صورت نگرفته و افكار پراكنده، ما را به سوي خود جلب كرده و نتوانستهايم بر روي مطالعه و حفظ آيات قرآن كريم متمركز شويم. در اين صورت، در توجه به مطلب و متمركز ساختن حواس در مورد آن مشكل داريم. تمركز حواس، ما را توانا ميسازد به يك تكليف جذب شده، به رغم وجود عوامل حواسپرتي، آن تكليف را ادامه دهيم؛ از اين رو تمركز حواس به ويژه عملي دفاعي ضد تاخت و تاز افكار خارجي است.
ز فكر تفرقه باز اي تا شوي مجموع
به حكم آنكه چو شد اهرمن سروش آمد
دقت در
امور ذيل ميتواند ما را براي رسيدن به تمركز بيشتر ياري رساند:
محيط مناسب
اگر بايد حواس خود را براي مطالعه متمركز كنيد، لازم است نخست خود را از دنياي خارج مجزا سازيد و محيط مناسبي را براي مطالعه برگزينيد. چنين محيطي بايد آرام و روشن و داراي گرمايي طبيعي و ساكت باشد. هيچ چيزي به اندازه سر و صدا، به ويژه سر و صداهاي مكرر و خسته كننده، براي تمركز حواس زيانبخش نيست. اين محيط كار به دو دليل اهميت دارد: نخست به اين دليل كه نميتوانيد حواس خود را متمركز ساخته، مطالعه كنيد، مگر اينكه شرايط آرامش و راحتي ذكر شده مورد توجه قرار گرفته باشد؛ سپس به اين دليل كه شما هر بار كه خود را در وضعيت مادي يكساني در مطالعه قرار ميدهيد، بازتابي شرطي از تمركز را ايجاد ميكنيد. هنگامي كه بدن هميشه در موقعيت مادي يكسان قرار گيرد، ذهن به خودي خود حالتي بيدار و دقيق و متمركز به خود خواهد گرفت.
با توجه به اهميت نقش اكسيژن بر روي سلولهاي مغزي و در نتيجه، فعاليتهاي فكري، بايد از حفظ كردن قرآن در مكانهايي كه داراي هواي آلوده و دودآلود و يا دم كرده هستند، پرهيز كرد و حتيالامكان از محيطهايي كه داراي هواي سالم و آزاد هستند، بهره برد.
حذف علل مادي پريشان حواسي
پس از استقرار در محيط انتخاب شده ديگر نبايد علت و موجبي براي تفريح فكر داشته باشيد؛ پس بايد هرچه را كه در اطراف شما ميتواند باعث عدم تمركز شود، خارج كنيد. اسناد و مدارك، نقشه راهها، روزنامهها و مجله را در محلي دور از نظر قرار دهيد.
جلو پنجره اتاق قرار نگيريد. يكي به اين علت كه نور را از مقابل دريافت خواهيد كرد و ديگر، اينكه ممكن است از پنجره موضوعي را مشاهده كنيد كه توجه شما را به خود جلب كند و تمركز حواس شما را به هم زند.
به علل پيشگفته بكوشيد هنگام راه رفتن يا هنگامي كه سوار اتومبيل، اتوبوس و مانند آن هستيد، به قرائت و مطالعه و حفظ آيات از روي قرآن نپردازيد. در اين حالتها بهتر است آياتي را كه پيشتر حفظ كردهايد، تكرار و تمرين و آنها را در ذهن خود مرور كنيد.
انتخاب بهترين لحظات
به طور كلي از همان ساعات اول بيداري، مغز آماده است و بيشتر از ساير ا
وقات انرژي ذهني دارد. آزمايشهاي بسياري روي محصلان انجام شده تا درجه خستگي فكري ايشان در ساعات گوناگون روز مشخص شود. همچنين مشاهده شده در جريان كلاسهاي صبح، دانشآموزان اشتباهات املايي كمتري دارند؛ سريعتر محاسبه ميكنند و حساسيت لامسه ايشان بيشتر است؛ در نتيجه امكانات بيشتري در اختيار دارند. يك گروه از دانشآموزان كه صبح قبل از آغاز كلاس 40 غلط املايي داشتهاند، تعداد اشتباهاتشان پس از گذشت يك ساعت از كلاس به 70 غلط، پس از دو ساعت به 160 غلط و پس از سه ساعت به 190 غلط رسيده است.
نتيجه اين مشاهدات مشخص ميكند كه براي يادگيري مسألهاي اساساً بايد اين عمل را در ساعات اوليه صبح انجام داد. در عين حال چون ضمير ناخودآگاه نقش بسيار مهمي در رابطه با يادگيري دارد، بهتر است شبها قبل از خوابيدن، موضوع مورد مطالعه صبح را به سرعت بررسي كنيد. اين اصل كه شامل يادگيري هنگام صبح است، مطمئناً بدون استثنا نيست. افرادي كه عادت دارند تا ديروقت شب كار كنند، اغلب، صبحها خسته بوده، در نتيجه براي اين كار آمادگي ندارند؛ پس ساعات بعدازظهر و شب براي آنها جهت به خاطر سپردن و كارهاي حفظي بهتر است.
ضمناً بهتر است زمان به صورت متراكم به حفظ قرآن اختصاص داده نشود؛ بلكه زمان به صورت پراكنده و متناوب باشد. تأثير «توزيع و زمانبندي» به تحقيقاتي اشاره دارد كه نشان ميدهد زماني اطلاعات بهتر يادآوري ميشود كه مطالعات فرد به صورت متراكم انجام نگرفته؛ بلكه پراكنده و متناوب باشد؛ چون مطالب در مطالعه توزيع شده، در مقايسه با مطالعه متراكم، بيشتر و كاملتر پردازش ميشود.
به طور كلي زمان مطالعه را طوري در نظر بگيريد كه بتوانيد حتيالامكان قبل و بعد از آن كمي استراحت كنيد.
انتخاب قرآن مناسب
انتخاب نوع قرآن نيز عاملي مؤثر در جهت تمركز يا عدم تمركز حواس است. قرآن مورد استفاده بايد ساده و داراي خطي زيبا و كاملاً خوانا، همراه با اعرابگذاري دقيق، كمزرق و برق و در عين حال بيغلط باشد و كلمات و حروفش در هم و بر هم نگاشته نشده باشند و در ضمن داراي ترجمه زيرنويس سليس و روان باشد. معتبر بودن شماره آيات قرآن مورد نظر مهم است.
از قرآنهايي كه زمينه صفحات رنگارنگ و مزين دارند، حتيالامكان استفاده نشود. بهكار بردن قرآنهايي كه زمينه صفحات آن كاملاً سفيد
است، باعث خستگي چشم ميشود. در طول مدت حفظ قرآن از قرآنهاي گوناگون استفاده نشود؛ زيرا در اين صورت به تدريج براي ذهن مشكلاتي ايجاد ميشود و تصوير آيات و صفحات از قرآنهاي گوناگون در ذهن با يكديگر اختلاط خواهند يافت و در نتيجه ممكن است برخي آيات محل مشخص خود را در صفحه ذهن نيابند؛ پس آيات فقط از يك نوع قرآن حفظ شود؛ البته مناسب است چندين جلد از قرآن مورد نظر خود را در قطعهاي گوناگون جيبي و وزيري تهيه كنيد تا بتوانيد افزون بر اينكه در منزل حفظ ميكنيد، در محيط بيرون نيز با استفاده از قرآن جيبي، از وقت خود به طور كامل بهره ببريد.
ه. آمادگي جسمي ـ رواني
آمادگي جسمي ـ رواني شرط ديگر تمركز حواس به شمار ميرود؛ بنابراين، عواملي چون گرسنگي و تشنگي، خستگي و كسالت، خوابآلودگي، اضطراب، عجله، دلمشغولي و… باعث آن ميشود كه هنگام حفظ قرآن، آرامش و تمركز لازم را نداشته باشيم و نتوانيم قرآن را به دقت حفظ كنيم. بر اين اساس، بهتر است ابتدا آمادگي لازم را به دست آورده، برنامه حفظ قرآن خود را به زمان مناسب ديگري موكول كنيم.
و. كاستن از بار حافظه
بهتر است ذهن خود را از پر شدن دور كنيد؛ زيرا در اين صورت، حافظه خود را با اين انديشه كه كارهاي كوچك متعدد روزانه ضرورتاً بايد در زمان خاصي انجام شوند، انباشته خواهيد كرد. آنگاه كه مجبور شويم بسياري از موضوعات كوچك و پيش پا افتاده را به خاطر بسپاريم، توانايي خود را در جهت تمركز حواس براي حفظ قرآن به حداقل ممكن كاهش دادهايم. براي اينكه مانع از فشار اين موضوعات به ذهن شويم، پيشنهادهاي ذيل توصيه ميشود:
كارهايي را كه بايد انجام شود، با سرعت انجام دهيد تا ديگر به آنها فكر نكنيد.
از توجه به افكار بيارزش، بيهوده، تصاوير نامناسب، متون بيمحتوا و جزئيات گنگ خوداري كنيد. براي اين كار كافي است هر چيزي را در همان وهله اول حفظ نكنيد.
موضوعات روزمره را كه هنگام حفظ قرآن به ذهن خطور ميكند، بيدرنگ در يك دفتر يادداشت، يادداشت كرده، بدينوسيله حافظه خود را درگير آن نكنيد.
بكوشيد موضوعات كمارزش و جزئي را كه در كار حافظه اخلال ايجاد ميكند، به فراموشي بسپاريد.
ز. تكرار و مرور
در نظريه خبرپردازي يادگيري، نظام ياد به سه مرحله اصلي حافظه حسي
، حافظه كوتاه مدت و حافظه درازمدت تقسيم شده است. ابتدا محركهاي محيطي به وسيله گيرندههاي حسي دريافت، و وارد حافظه حسي ميشوند. بعد اطلاعاتي كه به حافظه حسّي وارد شدهاند اگر مورد دقت يا توجه قرار گيرند، وارد حافظه كوتاهمدت ميشوند؛ سپس اطلاعات وارد شده به حافظه كوتاهمدت مربوط به اطلاعات پيشين موجود در حافظه درازمدت رمزگرداني شده، به اين حافظه وارد ميشوند و جزو آموختههاي فرد در ميآيند. اطلاعات به كمك سه فرايند شناختي عمده با نامهاي تكرار يا مرور، بسط يا گسترش و سازماندهي به حافظه درازمدت انتقال مييابند.
وقتي مطلبي از حافظه كوتاهمدت وارد حافظه درازمدت شد، گفته ميشود كه آن مطلب ياد گرفته شده است.
بنابر آنچه گفته شد، يكي از راههاي انتقال اطلاعات از حافظه كوتاهمدت به حافظه درازمدت، تكرار مطالب است. تكرار و مرور، راهبردي مؤثر در حفظ آيات قرآن به شمار ميرود و لازم است فردي كه در اين جهت گام بر ميدارد، تاكتيكهاي ذيل را براي تسهيل در يادگيري و حفظ قرآن در نظر داشته باشد:
1. مكررخواني
براي حفظ كردن هر آيه از قرآن بايد آن را چندين بار و هر بار با توجه تمام به هر حرف و كلمه موجود در آن، تلاوت كرد؛ البته دفعات تكرار با توجه به قدرت حافظه هر شخص و نيز به نسبت سخت يا آسان بودن آيات فرق ميكند. برخي شايد با 3 بار خواندن يك آيه نه چندان طولاني آن را به خاطر بسپارند؛ ولي برخي ديگر به تمرين بيشتري نياز دارند. بهطور طبيعي با چندين بار خواندن آيه، مقدار فراواني از كلمات آن در ذهن جاي ميگيرد؛ اما هنوز آيه مزبور بهطور كامل جاي خود را در ذهن نيافته است. حال بايد آيه را بدون استفاده از قرآن و با كمك گرفتن از حافظه بخوانيد. احتمالاً در اين هنگام به اشكالاتي بر خواهيد خورد و تعدادي از كلمات و حروف را به ياد نخواهيد آورد؛ زيرا هنوز بر تمام كلمات احاطه نيافتهايد. در هر قسمتي كه متوقف شديد و نتوانستيد كلمه مورد نظر را در ذهن خود بيابيد، به قرآن رجوع كنيد؛ آن كلمه را بجوييد و به ذهن بسپاريد و به همين ترتيب براي بقيه آيه عمل كنيد تا بتوانيد آيه را به طور كامل و به راحتي از حفظ بخوانيد. حال آيه را دستكم 5 بار از حفظ تلاوت كنيد تا مطمئن شويد آن را خوب به خاطر سپردهايد. مهم اين است كه قادر باشيد آيه محفوظه را روان و راحت قرائت كنيد، نه با دشواري و بروز اشكالات. توصيه مهم اين
است كه بكوشيد هنگام مرور، آيات را تلاوت كنيد و فقط از ذهن نگذرانيد.
2. بخش به بخش حفظ كردن
در اين روش، مقدار فراواني از اطلاعات به چند بخش تقسيم و اين بخشها به نوبت آموخته ميشوند. انتقال اطلاعات به حافظه درازمدت به كوشش فراوان نياز دارد. وقتي مقدار بسياري اطلاعات به چند بخش كوچكتر تقسيم ميشود و آن بخشها بهطور جداگانه آموخته ميشوند، انتقال آنها به حافظه درازمدت آسانتر انجام ميگيرد. در مورد حفظ كردن آيات متوسط يا طولاني، بايد هر چند كلمه از آيه مثلاً هر 3 يا 4 كلمه را جدا از قسمتهاي ديگر حفظ؛ سپس هر قسمت را به قسمتهاي قبل از آن وصل كرد تا آيه تمام شود؛ به طور مثال، در آيه 23 از سوره مباركه جاثيه:
(أَفَرَأَيْتَ مَنْ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ…).
ابتدا قسمت اول را به وسيله تكرار و همراه با دقت و تمركز كافي حفظ ميكنيم:
حال به قسمت بعدي ميرسيم:
(وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَي عِلْمٍ…) (تكرار) تا اينكه حفظ شود.
حال قسمت اول و دوم را چندين بار با يكديگر ميخوانيم:
(أَفَرَأَيْتَ مَنْ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَي عِلْمٍِ) (تكرار)
اكنون قسمت سوم: (وَخَتَمَ عَلَي سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ…) (تكرار)
قسمت سوم را به بخشهاي قبلي وصل و تكرار ميكنيم.
حال قسمت چهارم:
(وَجَعَلَ عَلَي بَصَرِهِ غِشَاوَةً… ) (تكرار)
اين قسمت را به بخشهاي قبل متصل و آن را تكرار ميكنيم.
قسمت پنجم،
(فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ… ) (تكرار)
حال به قسمتهاي پيش وصل و تكرار شود.
قسمت آخر: (أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ) (تكرار)
حال همه آيه را ميتوانيم به راحتي از حفظ تلاوت كنيم.
3. درنگ و تمرين پراكنده
موضوعي كه در بحث تكرار و تمرين هميشه مورد سؤل بوده، چگونگي تمرين و تكرار حوادث است. آيا تمرين و تكرار حوادث به صورت پشت سر هم و متوالي هنگاميادگيري، عملكرد حافظه و يادآوري را افزايش ميدهد يا تمرين و تكرار حوادث به صورت پراكنده و با فاصله يادآوري بهتري به همراه خواهد داشت؟
ملتون (1970) مطالعات مهمي را در زمينه مقايسه بين تمرين پراكنده و تمرينمتوالي و اهميت اثر درنگ گزارش داده است. او در يكي از آزمايشهاي خود نشان ميدهد كه
هرچه مدت زمان ارائه براي هر كلمه طولانيتر شود، عملكرد حافظه و يادآوري بهتر ميشود.
در تمرين پراكنده، يادگيرنده به جاي اينكه بكوشد يكباره و در يك نوبت، مقدار فراواني اطلاعات را حفظ كند، وقتش را تقسيم، و چندين بار آن اطلاعات را مرور ميكند. اين كار باعث ميشود تا از خستگي و از بين رفتن انگيزه فرد جلوگيري شود. اگر يادگيرنده چندين نوبت صرف مطالعه كند، آنچه را در نوبت قبل فراموش كرده، در نوبت بعد به سرعت ميآموزد؛ بنابراين اگر بهطور مثال، روزي 2 ساعت براي حفظ قرآن وقت صرف كردهايد، اين 2 ساعت به همپيوسته و يكباره نباشد؛ بلكه آن را به 3 وقت 40 دقيقهاي و يا به 2 زمان 60 دقيقهاي با فاصله زماني مناسب بين آنها تقسيم كنيد.
4. مكرّر شنيدن
گاهي اوقات انسان توانايي بهرهگيري مناسب و مستقيم از حافظه را براي مرور آيات ندارد. اينجا براي اينكه هم از وقت موجود استفاده شود و هم ذهن فشار بسياري را متحمل نشود، بسيار مناسب است كه از نوار ترتيل قرآن استفاده كنيد به اين صورت كه نوار آيات مورد نظر را كه به روش ترتيل تلاوت شده به دقت گوش دهيد و آنها را همزمان با قرائت قاري از ذهن بگذرانيد. بديهي است كه موارد اشتباه بهوسيله نوار در همان لحظه برطرف ميشود. به طور تجربي ميتوان ادعا كرد كه اين كار فشار كمتري را بر نيروي حافظه انسان وارد ميسازد؛ ولي روش مرور از طريق گوشدادن به صورت شيوه اصلي توصيه نميشود؛ زيرا:
اولاً، با اين كار، قوه حافظه، تنبل و ضعيف ميشود؛
ثانياً، خيلي ديرتر به نتيجه مطلوب ميتوان رسيد؛
ثالثاً، محفوظات استحكام چنداني نخواهند داشت.
ضمناً در صورت استفاده از نوار بكوشيد از نوارهاي ترتيل كُند كه داراي سرعت كمتري در مقايسه با ترتيل معمول است استفاده كنيد.
5. تكرار بيشتر آيات مشابه
آيات بسياري را ميتوان سراغ گرفت كه با هم شباهت دارند يا عينِ همند؛ براي مثال، آيه 58 بقره با آيات 161 آلعمران، 5 انعام، 6 شعراء، 10 نمل، و 31 قصص همانند است و آيه 89 سوره آل عمران همان آيه 5 سوره نور است.حال توصيه ميشود كه در حفظ اينگونه آيات كوشش و تكرار بيشتري كنيد. اگر آيههاي غير همانند براي حفظ بايد ده مرتبه تكرار شوند، اين آيات را لازم است بيست مرتبه تكرار كرد تا خوب در ذهن جاي گيرند. اين همانندي، در پايان بعضي از آيات نيز وجود دارد؛ مثل
(إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً) و (كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً)، يا (إِنَّ اللّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً) و (وَ اللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ).
6. پُرآموزي
پرآموزي جلو تداخل در يادگيري را ميگيرد. پرآموزي يعني تكرار مطالب و يادگيري تا حد اشباع. براي اين منظور، پس از آنكه يادگيرنده به حد دلخواه به يادگيري يا عملكرد دست يافت، باز هم براي مدتي بيشتر به تمرين و تكرار ادامه ميدهد. زماني گفته ميشود كه مهارتي به حد پرآموزي آموخته شده است كه تمرين اضافي ديگر نتواند آن را بهبود بخشد.
توصيه بسيار مهم ما اين است كه تا آيهاي را به صورت كاملاً متقن و مستحكم حفظ نكردهايد، هيچ گاه سراغ آيه بعدي نرويد. عدم رعايت اين نكته حتماً مشكلاتي را ايجاد خواهد كرد.
ح . گسترش
گسترش به معناي افزودن معنا به اطلاعات جديد از طريق پيوند آن با دانش پيشين است.
به عبارت ديگر، ما از طرحوارههايمان و از دانش موجود خود استفاده ميكنيم تا معناي اطلاعات تازه را درك كنيم. يادگيرنده به كمك راهبرد گسترش، بين آنچه ازپيش ميدانسته و آنچه قصد يادگيرياش را دارد، پل ارتباطي ايجاد ميكند. اين كار از راه افزودن جزئيات بيشتر به مطلب تازه، خلق مثالها و مواردي براي آن، ايجاد تداعي بين آن و انديشههاي ديگر، و استنباط كردن درباره آن، انجام ميشود. اينجا به اختصار برخي از راهبردهاي مربوط به گسترش، و كاربرد آنها را در حفظ قرآن ارائه ميكنيم.
1. سر واژه
اگر شما نيازمنديد اطلاعات را براي زماني طولاني به ياد داشته باشيد، يك «سرواژه» يا «سرنام» شيوه مناسبي است. سرواژه كلمهاي به شكل مختصر است كه از حرف اول هر كلمه در يك فراز تشكيل شده است. مانند كلمه (ناجا) كه از حروف اول (نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران) تشكيل يافته. با استفاده از سرواژه ميتوان حروف آغازين چند آيه قرآن را به هم پيوند داد و با ساختن كلمهاي، امكان يادآوري آيات را تسهيل كرد؛ بهطور مثال، با پيوند دادن حروف اول سه آيه 12 تا 14 سوره نساء كه مشتمل بر يك صفحه قرآن، با رسمالخط عثمانطه است ميتوان كلمه «وتو» را ساخت و به اين ترتيب آيات را يادآوري كرد. اين روش براي پرهيز از اشتباه آيات مشابه نيز بسيار مؤثر است؛ براي مثال، در آخر آيه 3 آيه متوالي از سوره آلعمران يعني آيات 176 تا 178 سه جمله شبيه به
هم وجود دارد كه فقط در يك كلمه به ترتيب ذيل اختلاف دارند:
آيه 176 (ولهم عذاب عظيم)
آيه 177 (ولهم عذاب اليم)
آيه 178(ولهم عذاب مهين)
حفظ كردن ترتيب اين سه جمله قدري وقتگير است. اگر بخواهيم ترتيب درست اين جملات را در هر آيه به خاطر بسپاريم ميتوانيم به حروف اول سه كلمه «عظيم، اليم و مهين» توجه كرده، كلمه «عام» را كه به معناي سال است، به دست آوريم. حال حافظ قرآن ميتواند هنگام خواندن اين آيات با به ياد آوردن كلمه رمز متوجه ترتيب آنها شود.
2. يادداشتبرداري
منظور از يادداشتبرداري، انتخاب و ثبت نكات مهم مطلب شنيداري يا نوشتاري است. در صورتي ميتوان يادداشتبرداري را در رديف راهبردهاي گسترش معنايي قرار داد كه به يادگيرنده كمك كند اطلاعات جديد را سازمان دهد و بين آنها و دانش موجود خود پيوند برقرار سازد.
براي رفع اشتباه در حفظ آيات مشابه، بهترين روش، يادداشتبرداري و نوشتن اين موارد و علامتگذاري و مقايسه بين آنها است. بدين ترتيب حافظ ميتواند كنار هر آيه (به وسيله مداد) موارد مشابه آن را (شماره آيه و نام سوره) يادداشت كند.
در مورد اهميت يادداشتبرداري در حفظ مطالب، ابوبصير از امام صادقعليهالسلام نقل ميكند كه فرمود: «اكتبوا فانكم لا تحفظوا حتي تكتبوا؛ بنويسيد؛ زيرا شما ياد نميگيريد مگر اينكه بنويسيد».
3. تصويرسازي ذهني
منظور از تصويرسازي ذهني يعني برقراري ارتباط معنادار بين مطالب از طريق ايجاد رابطه ذهني بين آنها… . اين تدبير آموزشي يادگيري دانشآموزان را بهبود ميبخشد.
با استفاده از اين شيوه ميتوان محتوا و مضمون يك آيه را به يك تصوير ذهني پيوند زد و با يادآوري آن تصوير، محتواي آيه را به ياد آورد؛ بهطور مثال، در داستان ورود فرشتگان به صورت ميهمان بر حضرت ابراهيمعليهالسلام كه از آيه 69 به بعد در سوره هود آمده ميتوان محتواي آيه را با اين تصوير ذهني تداعي كرد كه مردي گوسالهاي بريان شده را به سوي ميهمان ميبرد. مضمون آيه 70 با اين تصوير تداعي ميشود كه ميهمانان از تناول آن گوساله امتناع ميكنند. محتواي آيه 71 را ميتوان به شكل زني در حال خنده تصوير كرد و محتواي آيه 72 را با تصوير يك زوج سالخورده و با علامت تعجب بر فراز آنها و… .
4. روش مكانها
يكي ديگر از راههاي بسط معنايي، رو
ش مكانها است. در روش مكانها كه روش قديم براي حفظ كردن اطلاعات است، يادگيرنده، هنگام يادگيري و يادآوري مطالب، مكان اشيا را در ذهن خود مجسّم ميكند. براي استفاده از اين روش، يادگيرنده ابتدا به ترتيب موقعيت يا مكان اشيا را ميآموزد، يعني نقشه آنها را به خاطر ميسپارد، و هنگام يادآوري، با طي اين مراحل ذهني، آنها را به ياد ميآورد.
شما نيز ميتوانيد مثال ذيل را در كارهاي خود به نحو مؤثري به كار ببريد:
ابتدا ده مكان را در خانه خود برگزينيد. آنها را به نحوي انتخاب كنيد كه توالي حركت از يك مكان به مكان ديگر روشن و بديهي باشد؛ براي مثال، در ورودي تا هال، آشپزخانه، اتاق خواب و… . مطمئن شويد كه اين ده مكان را به آساني و به ترتيب بتوانيد تصور كنيد. حال 10 گزينه را در نظر بگيريد و آنها را در يكي از اين ده مكان قرار دهيد. بدينوسيله شما ميتوانيد جايگاه هر آيه را در يكي از مكانهاي خانه قرار داده، با ورود ذهني به هر مكان، آيهاي را كه از آن مكان تداعي ميشود، به ياد آوريد.
بكوشيد جاي هر آيه در صفحه قرآن را كاملاً به خاطر بسپاريد تا آسانتر بتوانيد آيه حفظ شده را به خاطر آورده، ارائه كنيد.
ط. سازماندهي
سازماندهي بهترين و كاملترين نوع راهبرد بسط معنايي است با اين تفاوت كه يادگيرنده در استفاده از راهبرد سازماندهي، براي معنادار ساختن يادگيري، به مطالبي كه قصد يادگيري آنها را دارد، نوعي چارچوب سازماني تحميل ميكند؛ اما چنين عملي در راهبردهاي گسترش الزامي نيست. سادهترين شكل سازماندهي اين است كه اطلاعات را در دستههايي قرار دهيم تا آنها را آسانتر ياد بگيريم و راحتتر به ياد آوريم.
وقتي مادههاي متعدد يادگيري را دستهبندي ميكنيم، از بار حافظه فعال خود ميكاهيم و قدرت تمركزمان را بيشتر ميكنيم. همين امر، علت اصلي تسهيل يادگيري از راه دستهبندي اطلاعات است. در واقع ما از مقدار اطلاعاتي كه ميخواهيم ياد بگيريم كم نميكنيم؛ بلكه از راه تقطيع، مادههاي اطلاعاتي را محدود ميسازيم.
روشهاي ذيل ميتواند ما را براي سازماندهي اطلاعات و حفظ و يادگيري بهتر آنها ياري رساند:
1. دستهبندي مطالب
دستهبندي محض مطالب به مقولهها يا طبقات بيشتر براي جلوگيري موضوعات ساده يا پايه مفيدند. براي حفظ كردن يك سوره متوسط و بهويژه طولاني خوب است ابتدا آن
سوره را به چند دسته از آيات تقسيم، و هر دسته از آيات را جداگانه حفظ و به دسته آيات پيشين متصل كنيد؛ البته لازم نيست آيات مربوط به يك دسته را بهطور كامل در يك جلسه حفظ كنيد. مهم اين است كه در ذهن خودتان آنها را در يك دسته و مجموعه قرار دهيد. با اين كار حجم سوره كمتر به نظر ميرسد و حافظ تسلط و احاطه كاملتري بر آن سوره خواهد داشت. تا جايي كه امكان دارد بكوشيد آن دسته آياتي را كه براي حفظ برگزيدهايد، به هم مربوط باشند؛ بهطور مثال براي حفظ كردن سوره مباركه نبأ ميتوان آن را به 3 گروه از آيات تقسيم كرد. بدين ترتيب كه آيه اول تا آيه شانزدهم كه اغلب بيان پديدههاي طبيعي است در دسته اول، و آيات هفدهم تا سيام كه در وصف قيامت و وضعيت اهل عذاب است در دسته دوم و سرانجام آيات سي و يكم تا آخر سوره در دسته سوم قرار ميگيرند.
2. تهيه سرفصل مطالب
از جمله راهبردهاي سازماندهي براي تكاليف پيچيده يادگيري ميتوان به تهيه سرفصلهاي يك كتاب درسي نظير آنچه در فهرست مطالب اينگونه كتابها ديده ميشود، اشاره كرد. براي اين منظور يادگيرنده بايد انديشههاي اصلي و فرعي را به اختصار و با استفاده از كلمات و عبارات مهم به دنبال هم بنويسد؛ به طور مثال سرفصلهاي ذيل را ميتوان براي سوره مباركه مرسلات تهيه كرد:
1. سوگندهايي در مورد قيامت و حوادث سخت رستاخيز (آيات 1 تا 15)؛
2. سرگذشت غمانگيز اقوام گنهكار پيشين (آيات 16 تا 19)؛
3. گوشهاي از ويژگيهاي آفرينش انسان و طبيعت (آيات 20 تا 28)؛
4. سرنوشت تكذيبكنندگان قيامت (آيات 29 تا 40)؛
5. اشارهاي به وضع پرهيزكاران و تكذيبكنندگان در قيامت (آيات 41 تا 50).
ضمناً ميتوان براي هر يك از سرفصلهاي پيشگفته، انديشههاي فرعي را نيز در نظر گرفت؛ بهطور مثال ميتوان عناوين فرعي ذيل را براي وضع پرهيزكاران در قيامت تهيه كرد:
سايهها و چشمهها
ميوهها
خوردن و آشاميدن
جزاي نيكوكاران
3. تهيه نقشه مفهومي
راهبرد سازماندهي ديگر، تبديل متن به طرح يا نقشه است. براي اين منظور، يادگيرنده ابتدا انديشه يا مفهوم اصلي متن را مشخص، و بعد انديشهها يا مفاهيم فرعي وابسته به مفهوم اصلي را مشخص ميكند؛ سپس اين انديشههاي فرعي را به مفهوم اصلي ميپيوندد. نتيجه يك طرح يا نقشه است كه مفه
وم اصلي در بالا يا وسط و انديشههاي فرعي در زير يا پيرامون آن قرار ميگيرند. نقشه مفهومي به يك بازنمايي تصويري و كلامي از مفاهيم و روابط مهم ميان آنها گفته ميشود. هدف نقشه مفهومي اين است كه به يادگيرنده كمك كند تا بازنما يا تصوير روشني از آنچه قرار است آموخته شود، درست كند.
بهطور مثال نقشه مفهومي ذيل را ميتوان براي سوره مباركه طور در نظر گرفت:
رعايت بهداشت و تغذيه مناسب
افزون بر عوامل پيشگفته، برخي عوامل فيزيولوژيك نيز همچون نوع تغذيه بر چگونگي حافظه حافظ تأثيرگذار است.
برخي از تحقيقات پژوهشگران حاكي از تأثير نوع تغذيه در عملكرد حافظه است؛ به طور نمونه، مانينگ و همكاران (1990) در مطالعه خود از آزمودنيهاي سالمند و جوان خواستند تا ناشتا به آزمايشگاه حافظه بيايند. در آنجا قبل از انجام تكاليف حافظه به گروهي از آزمودنيها نوشابهاي حاوي گلوكز و به گروه ديگر نوشابهاي كاذب بدون شكر و داراي ساكارين داده شد. سالمندان گروه اول در دو تكليف حافظه كلامي بلندمدت (يادگيري فهرست كلمات و حفظ يك پاراگراف) به طور معناداري از سالمندان گروه دوم بهتر عمل كردند. اندازهگيري گلوكز خون آنان نشان داد كه آزمودنيهايي كه گلوكز بيشتري داشتند، عملكرد حافظه آنها بهتر بود. در منابع ديني نيز مصرف برخي غذاها و رعايت برخي از امور بهداشتي مؤثر در تقويت حافظه دانسته شده كه به تعدادي از آنها اشاره ميشود:
1. عسل
امام كاظمعليهالسلام عسل را مايه شفاي امراض مختلف دانسته و فرموده است: خوردن مقداري عسل به صورت ناشتا ذهن را صفا بخشيده، حافظه را تقويت ميكند.
2. كرفس
رسول خداصلياللهعليهوآله فرمود: كرفس را مصرف كنيد كه غذاي پيامبران الاهي، الياس و يسع و يوشع بوده است و روايت شده است كه باعث تقويت حافظه ميشود.
3. كندر
رسول خداصلياللهعليهوآله در وصيتي به اميرمؤمنانعليهالسلام فرمود: اي علي! سه چيز است كه حافظه را زياد و بيماري را برطرف ميسازد: كندر و مسواكزدن و قرائت قرآن.
4. كشمش قرمز
خوردن 21 عدد كشمش قرمز به صورت ناشتا حافظه را فزوني ميبخشد.
5. مسواك زدن
رسول خداصلياللهعليهوآله به امام عليعليهالسلام فرمود: اي علي! مسواك از سنّت است… و حافظه را افزايش ميدهد.
6. روزه گرفتن
همچنانكه مصرف برخي غذاها نقش مؤثري در تقويت حافظه دارد، زيادهروي در تغذيه نيز عامل مهمي براي فراموشي و ضعف حافظه است؛ به همين جهت در برخي روايات، روزه گرفتن عامل مؤثر در تقويت حافظه به شمار آمده است. امام صادقعليهالسلام در روايتي از اميرمؤمنانعليهالسلام سه چيز را باعث برطرف شدن بلغم و تقويت حافظه دانسته است:
مسواكزدن، روزه و قرائت قرآن.
همچنين قابل توجه است كه در روايات معصومانعليهمالسلام مصرف بعضي غذاها سبب نسيان و فراموشي دانسته شده؛ همچون:
سيب ترش، پنير، گشنيز و خيارچنبر و نيز برخي رفتارها زمينهساز ضعف حافظه به شمار آمده است.
هادي حسينخاني
منابع
ـ آذربايجاني، مسعود و ديگران، روانشناسي اجتماعي با نگرش به منابع اسلامي، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1382.
ـ پرهيزگار، شهريار، چگونه قرآن را حفظ كنيم، تهران، نمايندگي ولي فقيه در نيروي مقاومت بسيج، 1371.
ـ توكه، روبرت، چگونه حافظه برتر داشته باشيم، ترجمه ساعد زمان، تهران، ققنوس، 1379.
ـ حافظ، شمسالدينمحمد، ديوان حافظ، به اهتما
م حسن اعرابي، قم، رواق انديشه، 1379.
ـ رضايي، محمدمهدي، «چند تذكر درباره حفظ قرآن كريم»، مجله صحيفه مبين، ش 11، 1376.
ـ سادات، «20 نكته براي حفظ قرآن»، سايت جامعة القرآن الكريم، 16/12/1384.
ـ چگونه آيات متشابه را حفظ كنيم؟ سايت جامعة القرآن الكريم، 15/5/1386.
ـ سيف، علياكبر، روانشناسي پرورشي (روانشناسي يادگيري و آموزش)، تهران، آگاه، 1380.
ـ عباسي، مهدي، «در حفظ قرآن نبايد شتابزده عمل كرد»، گلستان قرآن، ش 31.
ـ عبدالكريم قريب، 57 درس براي تقويت حافظه، تهران، اختران، 1380.
ـ رضا كُرمي نوري، روانشناسي حافظه و يادگيري: با رويكردي شناختي، تهران، سمت،1383.
ـ كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه و شرح سيدجواد مصطفوي، تهران، مسجد چهارده معصومعليهمالسلام.
ـ گلاور، جان اي راجر اچ. برونينگ، روانشناسي تربيتي اصول و كاربرد آن، ترجمة علينقي خرازي، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1378
ـ مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1404.
ـ مرتضويزاده، سيدحشمتالله، روانشناسي تمركز، تهران، روانسنجي، 1383.
ـ مطهري، مرتضي، داستان راستان، تهران، صدرا، 1367.
ـ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1373.
ـ موگهي، عبدالرحيم، «چگونه قرآن را حفظ كنيم؟»، صحيفه مبين 35 و 36.
ـ ميلتن برگر،. ريموند، شيوههاي تغيير رفتار، ترجمه علي فتحي آشتياني و هادي عظيمي آشتياني، تهران، سمت، 1381.
–Bieler.R.F.
منبع : اسلام و پژوهشهاي تربيتي شماره3-بهار و تابستان 1389
www.iyqa.ir


