قطعات واجب كفن:
سه پارچه اصلی مخصوص كفن عبارتند از:
1- لنگ (مئزر) كه باید از ناف تا زانو را بپوشاند و افضل آن است كه از صدر (سینه) تا قدم را بپوشاند.
2- پیراهنی (قمیص) كه باید از سر شانه تا نصف ساق پا را بپوشاند و افضل آن است كه تا قدم را فرا گیرد.
3- سرتاسری (ازار یا لفافه) كه باید به اندازهای باشد كه تمام بدن را بپوشاند و احتیاط آن است كه در طول به قدری باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد و در عرض یك طرف آن روی طرف دیگر آید.
آیات عظام: امام، مقام معظم رهبری، خوئی، گلپایگانی، فاضل، مكارم، تبریزی، وحید خراسانی، صافی گلپایگانی: احتیاط واجب است هر كدام از سه پارچه واجب كفن به قدری نازك نباشد كه بدننما باشد و اینكه سه پارچه مجموعاً ساتر باشند بنابر احتیاط واجب كافی نیست.
آیت الله بهجت: نباید هر كدام از سه پارچه واجب كفن به قدری نازك باشد كه بدننما باشد.
آیات عظام: سیستانی، شاهرودی: احتیاط آن است كه هر كدام از سه پارچه واجب كفن به قدری نازك نباشد كه بدننما باشد و در صورتی كه سه پارچه مجموعاً ساتر باشند كافیاست.
مستحبات كفن: به دو دسته مستحبات مشترك و مستحبات اختصاصی تقسیم میشود.
مستحبات مشترك:
1- لفافه بالای سرتاسری: كه تمام بدن میّت را میپوشاند و بهتر است بردیمانی باشد بلكه لفافه سوّمی هم مستحب است خصوصاً برای زنان.
2- كمربند: پارچهای كه وسط میت را با آن ببندند چه مرد باشد، چه زن، كه ظاهراً این كمربند زیر همه قطعات كفن چسبیده به بدن بسته میشود.
3- ران پیچ: بهتر است عرضش یك وجب یا بیشتر باشد و طول آن به اندازهای باشد كه دو ران را كاملاً بپوشاند.& lt;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA>
كیفیت بستن ران پیچ: ابتداء سر پارچه را میشكافند و مانند كمربند دور كمر میّت میبندند و در طرف جلو گره میزنند و پارچه را از عقب از میان دو پای میّت بیرون میآورند و از زیر كمربند قسمت جلوی میت ردّ میكنند و از سمت چپ میت محكم بر رانهای او میپیچند تا به زانو برسد به طوریكه چیزی از دوران نمایان نباشد. سپس سر پارچه را از زیر پا در جانب راست فرو میبرند. و عمل بعضی ناآگاهان كه پارچه را بر هر یك از دوران جدا جدا میپیچند اشتباه است.
4- بندهای كفن: كه دو طرف و میانه كفن با آن بسته میشود.
مستحبات اختصاصی برای مردان:
1- عمامه برای مردان: بهتر است به اندازهای باشد كه دور سر میت بپیچند و دو طرف آنرا از زیر گردن میت ردّ نمایند و طرف راست را به طرف چپ سینه و طرف چپ را طرف راست سینه اندازند. (حالت ضربدری)
مستحبات اختصاصی برای بانوان:
1- مقنعه یا روسری برای زنان بجای عمامه: از نظر طول و عرض مقدار مسمّی كه سر و موها را بپوشاند كافیست.
2- سینه بند: برای زنان كه روی پستانهای زن بگذارند و دو طرف آنرا به پشت ببندند.
مستحبات دیگر كفن:
1- آنكه مقداری پنبه ما بین پاهای او بگذارند به طوریكه عورتین (دو شرمگاه میت) را بپوشاند و مقداری حنوط بر آن بپاشند و اگر ترسند از منافذ بدن (مثل دُبُر ـ قُبُل ـ بینی ـ دهان) چیزی بیرون آید مقداری پنبه داخل آن كنند.
2- خوب بودن كفن (اِجادة الكفن) مستحب است و در حدیث است كه اموات به كفن خوب در قیامت به هم فخر و مباهات میكنند و با همان كفن خوب محشور میشوند.
3- كفن از پنبه باشد.
4- آنكه سفید باشد نه رنگین. بله برد استثناء میشود كه اگر سرخ باشد اشكال ندارد.
5- از مال حلال و پاك از شبهه باشد.
6- آنكه لباس احرام یا لباسی كه در آن نماز میخوانده باشد.
7- اینكه قدری كافور بر آن بریزند.
8- متبرّككردن آن با تربت حضرت سید الشهداء اروحنا فداه و مالیدن كفن بر ضریح آن حضرت یا به ضریح سایر ائمه هدی علیهمالسلام بعد از شستن با آب فرات یا زمزم.
9- اگر جائی از كفن محتاج به دوختن بود با رشته نخهای خود كفن بدوزند.
10- بر حاشیه پارچههای كفن حتی مثل عمامه اسم میت و پدرش را بنویسند، اگر میت مرد است مینویسند: فُلان بن فلان یشهد اَن لا اله الا الله وحده شریك له و اَنّ محمداً رسول الله صلیالله علیه و آله وسلم و اَن علیّاً و الحسن و الحسین و علیاً و محمداً و جعفراً و موسی و علیاً و محمداً و علیًّا والحسن و الحجة القائم اولیاء الله و اوصیاء رسول الله و ائمّتی و اَن البعث و الثواب و العقاب حق و اگر میت زن است مینویسند: فُلانه بنت فُلان تشهد….
11- اینكه تمام قرآن یا قسمتی از آن، دعاء جوشن صغیر و دعاء جوشن كبیر را بر كفن بنویسند. و مرحوم سید بحرالعلوم رحمةاللهعلیه میگوید: و سَنَّ أن یكتب بالأكفان شهـادة الاسـلام و الایمان
و هكـــذا كتـابة القرآن و الجوشن المنعوت بالأمان
و مستحبّ است نوشتن دعاء جوشن كبیر در جامی با كافور یا مشك سپس آنرا بشویند و آب آن را بر كفن بپاشند و حدیث است كه هر كس این كار را نماید خداوند متعال در قبر او انواری را نازل كند. و او را از هول نكیر و منكر ایمن نماید، عذاب قبر از او برداشته شود و هر روز فرشتگان بسیاری بر قبر او داخل شوند و او را به بهشت بشارت دهند و قبرش وسیع شود تا آنجا كه چشم نظرش افتد.
و روایت است كه جبرئیل علیهالسلام به پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: و من كتبه علی كفنه استحی الله أن یعذّبه بالنار.
هر كس دعاء جوشن كبیر را بر كفنش نویسد خداوند متعال حیاء میكند از اینكه او را با آتش عذاب نماید.
و امام حسین علیهالسلام فرمودند: پدرم مرا وصیت نمود به حفظ این دعاء و نوشتن آن بر كفن و اینكه آن را به اهل بیتم تعلیم دهم.
12- نوشتن این دو بیت شعر كه امیرالمؤمنین علیهالسلام بر كفن سلمان رحمة الله علیه نوشتند:
وفدت علـی الكریم بغیر زاد من الحسنات و القلب السلیم
و حمــل الزاد أقبح كل شیء اذا كــان الوفود علی الكریم
13- نوشتن حدیث معروف سلسلة الذهب امام رضا علیهالسلام با سند آن بر كفن
14- بر نگین انگشتر عقیق شهادتین و اسماء ائمّه اطهار علیهمالسلام و اقرار به امامتشان را بنویسند بلكه هر چه نفع در آن باشد بدون قصد ورود خوب است.
سید بن طاووس رحمةاللهعلیه در فلاح السائل میگوید: جدّم و رّام بن ابی فارس قدس اللّه جلّ جلاله روحَه از كسانی است كه به فعلش اقتداء میشود وصیت نمود كه بعد از وفاتش در دهانش نگین عقیقی كه اسماء ائمه علیهمالسلام حكّ بود قرار دهند. من هم بر نگین عقیق نقش كردم الله ربّی و محمّد نبیّی و علی والحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علیّ والحسن و الحجة القائم ائمّتی و وسیلتی و وصیت میكنم آنرا بعد از مرگ در دهانم گذارند تا إنشاءالله جواب ملَكَین در قبر هنگام سؤال آسان شود.
15- اگر كتابت ادعیه مذكوره با تربت سیّد الشهداء علیهالسلام باشد یا قدری تربت جزء مركب نمایند بهتر است و اگر نباشد با تربت سایر ائمه اطهار علیهمالسلام بنگارند.
16- لازم است كتابت آیات كریمه و اسماء محترمه در محلّهایی باشد كه مأمون و ایمن از نجس شدن یا آلوده شدن است. مثل حاشیه سرتاسری یا برد یمانی از طرف سر میّت و همچنین در محلهایی از كفن كه عُرفاً خلاف ادب و احترام است و اهانت به اسماء متبركه محسوب میشود ننویسند. و اگر رجاءً قرآن و دعاها را بر وصله یا پارچهای نویسند و بالای سینه یا بالای سر میت گذارند نیز مطلوب است.
17- آنكه شخص كفنش را قبل از مرگ آماده كند و همچنین سدر و كافور را و مكرّر به آن نگاه نماید. و در حدیث است كه هر كس كفنش را مهیا كند، او را از غافلین ننویسند و هر زمان به آن نظر كند برایش حسنه نویسند.
روی عن الصادق علیهالسلام: من كان كفنه معه فی بیته لم یكتب من الغافلین و كان مأجوراً كلَّما نظر الیه.
18- میت را در وقت كفن كردن مثل حال احتضار رو به قبله بخوابانند و بهتر است آنرا مانند حال نماز قرار دهند.
19- كفن كننده پاك از حدث باشد یعنی غسل و وضو داشته باشد.
و اگر كفن كننده خود غسّال است، دستهایش را تا آرنج بلكه تا شانه سه بار بشود و همچنین پاهایش را تا زانو بشوید و بهتر است هر جای بدنش را كه متنجس شده قبل از تكفین تطهیر نماید.
مكروهات كفن:
1- بریدن آن با آهن (حدید) مثل قیچی آهنی.
2- آستین و تكمه گذاشتن برای كفن كراهت دارد. بله اگر متوفی را در پیراهنی كه وقت حیات میپوشیده كفن كنند تكمههایش را بكنند و آستیندار بودن آن اشكال ندارد.
3- تركردن نخهایی كه با آن كفن را میدوزند با آب دهان كراهت دارد ولی اگر با غیر آب دهان مرطوب شود كراهت ندارد.
4- بخور دادن كفن با بوهای خوش كراهت دارد بلكه خوشبو كردن آن با عطر نیز مكروه است. بله خوشبو كردن آن با كافور مستحب است.
5- رنگ كفن سیاه باشد.
6- با رنگ سیاه بر كفن نوشتن.
7- كفن كردن با پارچه از جنس كتّان چه خالص باشد و چه ممزوج.
8- چانه زدن در خرید كفن برای كم كردن بهاء آن.
9- عمامه را بدون تحت الحنك بر سر میّت پیچیدن.
10- كثیف و چركین بودن كفن.
11- دوختن پارچههای كفن مكروه است.
جریده:
جریده چوپ درخت خرما است وقتی برگهایش را قطع كنند و از مستحبات مؤكّده مخصوص شیعه است و گذاشتن آن با هر میّتی مستحبّ است، فرق نمیكند میت كوچك یا بزرگ باشد مرد یا زن باشد، نیكوكار یا گنهكار باشد. چه از عذاب قبر بر او ترسیده شود یا نه. و در حدیث است كه اِنّ الجرید
ة تنفع المؤمن و الكافر و المحسن و المسیئ و ما دامت رطبة یرفع عن المیّت عذاب القبر. جریده، مؤمن و كافر، نیكوكار و بدكار را نفع میدهد و مادامی كه تر است عذاب قبر از میّت برداشته میشود.
و روایت است كه حضرت رسول صلیالله علیه و آله بر قبری عبور كردند كه صاحب آنرا عذاب میكردند پیامبر صلیالله علیه و اله جریدهای خواستند و آنرا دو نیم كردند، یكی را نزد سر میّت و یكی را نزد پای او قرار دادند و فرمودند: یخفّف عنه العذاب ماداما رطبین. عذاب این میت تخفیف داده میشود تا وقتی كه این دو چوبتر است.
و مروی است: اِنّ آدم علیهالسلام لما أهبطه الله من جنته إلی الارض استوحش، فسأل الله تعالی أن یؤنسه بشیء من أشجار الجنة. فأنزل الله الیه النخلة و كان یأنس بها فی حیاته فلما حضرته الوفاة قال لوُلده إنی كنت آنس بها فی حیاتی و أرجوالأنس بها بعد وفاتی. فاذامتّ فخذوا منها جریداً و شُقّوه بنصفین و ضعوهما معی فی أكفانی ففعل ولده ذلك و فعلته الانبیاء بعده ثمّ اندرس ذلك فی الجاهل
یة فأحیاه النبی صلیالله علیه و اله وسلّم و فعله و صارت سنة متّبعة.
وقتی آدم علیهالسلام از بهشت به زمین فرود آمد وحشت داشت از خداوند متعال خواست او را با درختی از درختان بهشت مأنوس نماید خداوند منّان برای انس او درخت خرما را مقرّر فرمود و آن درخت خرما تا وقت وفاتش انیس او بود، او به اولادش وصیّت فرمود كه دو جریده در كفن او به جهت انس گرفتن او بگذارند. و این عمل ما بین پیامبران الهی علیهمالسلام معمول بود امّا در زمان جاهلیّت متروك شد و رسول خدا صلیالله علیه و اله آنرا احیاء نمودند.
احكام جریده:
1- آیات عظام سیستانی، وحید خراسانی: بهتر است از نخل باشد و اگر میسّر نشد از چوب سدر یا انار باشد و اگر ممكن نبود از چوب بید وگرنه هر چوبتری كافیست.
آیات عظام امام، فاضل لنكرانی، نوری همدانی: بهتر است از نخل باشد و اگر میسّر نشد از چوب سدر باشد و اگر ممكن نبود از چوب بید باشد و اگر ممكن نبود از چوب انار باشد وگرنه هر چوبتری كافیست.
آیات عظام خوئی، تبریزی: بهتر است از نخل باشد و اگر میسّر نشد از چوب سدر باشد و اگر ممكن نبود از چوب انار باشد و اگر ممكن نبود از چوب بید باشد وگرنه هر چوبتری كافیست.
آیات عظام اراكی، گلپایگانی، صافی، بهجت: بهتر است از نخل باشد و اگر میسّر نشد از چوب سدر باشد و اگر ممكن نبود از چوب بید یا انار باشد وگرنه هر چوب تری كافیست.
2- چوب خشك برای جریده كافی نیست.
3- بهتر است طول جریده به مقدار استخوان ذراع باشد و در عرض هر چه كلفتتر باشد كه دیرتر خشك شود بهتر است.
4- كیفیّت قراردادن دو جریده: بهتر است یكی را چسبیده به بدن، در طرف راست میّت، نزد استخوان تر قوة او گذراند تا هر جا برسد. و جریده دیگر را بالای پیراهن و زیر سرتاسری، در طرف چپ، نزد استخوان ترقوه او گذراند تا هرجا رسد و هر چند با قراردادن دو جریده به هر كیفیتی با میت در قبر استحباب محقّق میشود.
5- هرگاه به جهت فراموشی یا نبودن چوب جریده با میت گذاشته نشد بالای قبر او قرار دهند. به این نحو كه یك جریده را بالای سر میّت و دیگری را نزد پاهای او روی قبر قرار دهند.
6- بهتر است روی دو جریده نوشته شود آنچه كه بر حواشی كفن نویسند و لازم است جلوگیری از آلوده شدن دو جرید به آنچه موجب هتك و بی احترامی است هرچند به اینكه آن دو را در پنبه و مانند آن قرار دهند.
تذكر: شایان ذكر است از آنجا كه بعضی از مستحبات مذكور بنابر اساس قاعدهی تسامح در ادله سنن، مستحب شمرده شده است و به نظر جمعی از فقهای معاصر اصل این قاعده محل اشكال است و ثابت نیست لذا عمل به مستحبات فوق الذكر رجاءً و بدون قصد ورود مطلوب و مشروع است[1].
[1]. منابع: العروة الوثقی با تعلیقه آیات عظام مرحوم امام، اراكی، گلپایگانی، خوئی، فاضـل لنكـرانی، مكــارم شیـرازی، سیستانی
تحـریر الوسیلـه مرحوم امام- منهاج الصالحین آیات عظام سیستانی، خوئی، تبریزی، وحید خراسانی
وسیلة النجاة آیت الله بهجت ـ هدایة العباد آیات عظام گلپایگانی، صافی گلپایگانی