نه رفتار فِرَق مسلمین ملاک اسلام و قرآن است و نه آزادی مطلقِ غرب ملاک ارزش و کرامت است. اسلام مانند دیگر ادیان آسمانی احیاگر شخصیت زن و حافظ کرامت انسانی اوست.
اسلام زن را از قید و بندهای «جاهلیت کهنه» و بی بند و باری «جاهلیت نو» نجات داده و شخصیت واقعی او را احیا کرده و حقوق فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی او را تأمین نموده است.
اسلام به زن مانند مرد استقلال اقتصادی داده که در مقدمه به برخی از شواهد قرآنی اشاره شد. اسلام برای زن همانند مرد حقوق اجتماعی قائل است. و زن مانند مرد می تواند با رعایت مقررات اسلامی در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی شرکت کند. بلکه در بسیاری از موارد، شرکت زنان در جامعه و به عهد گرفتن مسئولیت های عمومی، مانند مردان واجب است، مانند تصدی امور بانوان در جامعه و امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از دین الهی و دفاع
از حقوق ملت های مظلوم که از وظایف عمومی اسلام است که زن و مرد در قبال آن دارای مسئولیتی یکسان هستند. البته شرکت در فعالیت های عمومی و به عهده گرفتن مسئولیت ها در صورتی امر مثبت و سازنده است که در چهارچوب مقررات الهی و دین باشد، زیرا معیار در فعالیت های فردی و عمومی حفظ ارزش های اسلامی و تقوا و فعالیت های خارج از معیار تقوا، ثمر بخش و سازنده نیست و در این جهت فرقی بین زن و مرد وجود ندارد. همانطور که اگر مرد بخواهد فعالیت های فردی و اجتماعی سیاسی او مثمر ثمر باشد باید براساس مقررات الهی و حفظ تقوا باشد؛ زن هم وقتی می خواهد مسئولیت اجتماعی به عهده بگیرد باید با رعایت تقوا و پاکدامنی و حفظ ارزش های الهی اسلام باشد. لذا اسلام زن را از حقوق و فعالیت های اجتماعی و سیاسی و… محروم نکرده، بلکه برای این فعالیت ها مقرراتی را وضع نموده است که با حفظ آن قوانین، تلاش زن و مرد، ثمربخش و سازنده خواهد بود. در حقیقت آیین نامه اجرایی تعیین نموده که با رعایت آن زن می تواند در فعالیت های عمومی شرکت کند.
و اگر در روابط اجتماعی و نیز پوشش اندام زنان، مقررات ویژه و تأکید بیشتری وجود دارد، به خاطر حساسیت مسائل جانبی شرکت بانوان در کارهای عمومی است. که اگر این آیین نامه اجرا نشود نه تنها فعالیت های عمومی زنان به نفع جامعه و خودشان نخواهد بود، بلکه موجب فساد و تباهی و در نهایت از بین رفتن کرامت و شخصیت زنان می شود، همان چیزی که امروز در جوامع غربی و شرقی به دور از مکتب های الهی مشاهده می شود.
بنابراین گر چه برخی از مسئولیتهای اجرایی، مانند رهبری به لحاظ تفاوت های بین زن و مرد که در مقدمه ا
ین مجموعه به آنها اشاره شد، اختصاص به مرد دارد، لیکن این به معنای محرومیت زن نمی تواند باشد، بلکه زن و مرد در قبال بسیاری از تکالیف فردی و اجتماعی مسئولیتی یکسان دارند.
اگر زن از شرکت در جهاد ابتدایی معاف است آن یک مورد خاص می باشد، اما دفاع از حریم حق و حقوق ملت های مسلمان و مظلوم و مبارزه علیه ظلم و عدوان و امر به معروف و نهی از منکر، و خلاصه، اصلاح و تربیت جامعه هیچگاه تکلیف و مسئولیت اختصاصی مرد نمی باشد. بلکه زن هم مسئول است با حفظ مقررات اسلامی شئون مذهبی در فعالیت های عمومی شرکت کند. حتی اگر حضور زنان در دفاع از اسلام و حدود الهی موجب اعتلای کلمه حق باشد، این حضور لازم و واجب است.
البته مسائل تربیتی و وظایف مهم همسرداری در اولویت مسئولیت زنان قرار دارد. و جامعۀ اسلامی این ویژگی مهم را هیچگاه نباید از دست بدهد، همواره باید اولویت به مسائل تربیتی فرزندان در محیط خانه و نظام همسرداری و خانه داری داده شود. لیکن برخورد خشک و خارج از ضوابط و مقررات دینی و ایجاد محدودیت های ناروا نیز امری خلاف وخارج از چهارچوب دینی است. همان طور که آزادی و بی بند و باری و رواج فساد به بهانه های واهیِ دفاع از حقوق زن، حفظ کرامت و شخصیت زن! و… امری خلاف دین و حدود الهی است. و فعالیت های اجتماعی بانوان باید براساس رعایت حدود و مقررات شرعی باشد.
فعالیت های اجتماعی زنان در صدر اسلام
جامعۀ صدر اسلام و سیره رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بهترین شاهد و دلیل بر این مطلب است. با اندک مطالعه درباره موقعیت زن در جاهلیت و مقایسه آن با ظهور اسلام، به خوبی می توان دید که اسلام و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم تا چه حد به جامعۀ زنان کرامت بخشید و موجب اعتلای فرهنگ و احیای حقوق آنان شد. در جاهلیتی که زن از همه حقوقی انسانی محروم بود. اسلام تمام حقوق اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی زنان را احیا کرد.
زنان در زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم همواره در مجامع عمومی شرکت می کردند، در محضر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حاضر می شدند و از معارف الهی و موعظه های ایشان بهره مند می شدند. حتی وقتی احساس می کردند مردان بیشتر از آنان در محضر حضرت هستند و مدت کمی توفیق درک حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دارند، برای استفاده بیشتر از محضر پرفیض حضرتش، عرض کردند برای ما روز مشخص و وقت ملاقات تعیین فرما؛ چنانکه ابو سعید خدری نقل می کند: «قالت النساء للنبی صلی الله علیه و آله و سلم غلبنا علیک الرجال فاجعل لنا یوماً من نفسک» و حضرت هم این کار را انجام داد «فوعدهن یوما لقیهن فوعظهن و امرهن». [1]
در مورد دیگر، زنان با کمال صراحت از محضر مبارک حضرت استدعا می کنند که نوبت بندی شده تا بتوانند بیشتر محضر حضرت را درک نمایند. [2]
و شما در زندگی زنان صدر اسلام به نمونه های گویایی بر می خورید که در صحنه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی حضور می یافتند.
در جنگ بدر، زنی به نام اُم ورقه به خدمت حضرت رسید، و اجازه خواست تا برای مداوای مجروحین جنگ و امدادرسانی به رزمندگان در جبهه شرکت کند و از خدا شهادت در راه خدا را طلب نمود. حضرت به او فرمود خداوند شهادت را بر تو مقرر نموده است. آنگاه او را امام جماعت اهل خانه خود قرار داد و این زن مؤذن رسمی داشت و نماز جماعت بر پا می کرد و در آخر هم به دست برخی افراد خانه به شهادت رسید. [3]
در جنگ خیبرزنی از قبیله بنی غفار با عده ای از زنان، از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اجازه گرفتند تا در ج
نگ برای امداد رسانی و مداوای مجروحین شرکت کنند. و حضرت در حق آنان دعا کرد و آنان در جنگ شرکت کردند. [4]
در صحیح مسلم روایات متعددی نقل می کند که زنان در رکاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در جنگ ها شرکت می کردند. از جمله شخصی به نام «نجده» به ابن عباس نامه نوشته و از او سئوال می کند که آیا زنان در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در جنگ شرکت می کردند؛ ابن عباس جواب می دهد آری زنان در جنگ شرکت می کردند و مجروحین را مداوا نموده و حتی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برای آنها نصیبی از غنائم جنگی قرار می داد. «کان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یغرو بالنساء… و بداوین الجرحی و یخذین من الغنیمه» [5]
مورد دیگر از انس بن مالک نقل می کند که: «کان رسول الله یغزو بام سلیم و نسوه من الانصار اذا غزافیسقین الماء و یداوین الجرحی». [6]
اُم سُلَیم با عده ای از زنان انصار در جنگ شرکت می کردند به رزمندگان آب می رساندند و مجروحین را مداوا می کردند. & lt;/SPAN>
در روایت دیگر آمده که همین ام سُلیم را رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در جنگ حنین در حالی که خنجری به دست داشت مشاهده فرمودند. از او سوال کردند این خنجر برای چیست، عرض کرد برای این است که اگر مشرکی به من حمله کرد با این خنجر شکم او را بشکافم! آنگاه حضرت تبسمی کرد.» [7]
اینها نمونه هایی از موارد فراوان است که در زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق افتاده است و در تاریخ ثبت شده و چه بسا بسیاری از موارد هم به فراموشی سپرده شده باشد.
از این نمونه ها این نکته به وضوح مشاهده می شود که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تا چه اندازه در مسائل فرهنگی و اجتماعی و حتی نظامی به زنان مسلمان میدان داده بود، آیا همه اینها را حمل به ضرورت می توان نمود؟! آیا اعتلای فرهنگی آنچنانی و سئوالات محوری آن زن انصاری و امامت جماعت امثال ام ورقه، و حتی تقاضای نوبت برای درک محضر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و… می توان حمل بر ضرورت نمود؟ آیا اینها حکایت از سیره رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نمی کند که این چنین رشد و تعالی به زنان جامعه داده است؟ آن هم در فاصله کوتاهی از آن فرهنگ
جاهلی!
پی نوشت:
[1]صحیح بخاری، ج 1، ص 114، باب 78
[2] صحیح بخاری، ج 6، ص 594، باب 590
[3]
طبقات ابن سعد، ج 8، ص 458
[4] سیره ابن هشام، ج 4، ص 315
[5] صحیح مسلم، ج 5، ص 197
[6] همان ماخذ، ص 196
[7] صحیح مسلم، ج 5، ص 196
www.yazahra.net


